بیانیه کودار در رابطه با وضعیت پیش آمده در مهاباد و سرکوب رژیم در کردستان!
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۴ -
۱۵ می ۲۰۱۵
پیش از هر چیز به تمامی آنانی که در قیام دموکراتیک خلقمان در مهاباد و سرتاسر روژهلات کوردستان حضور دارند یا به حمایت از آن میبردازند درود میفرستیم.
بر کسی پوشیده نیست که اقدام جنایتکارانه ی رژیم جمهوری اسلامی در مهاباد برخلاف تمام تلاشهای مذبوحانه ی مرکز جنگ روانی اداره ی اطلاعات برای معمولی جلوه دادن آن، به هیچ وجه یک حادثه ی ساده و فراموش شدنی نیست. بالعکس، این جنایت که گوشه ی دیگری از عملیات های زنجیره ای ستادهای جنگ ویژه ی اطلاعات و سپاه را آشکار ساخت، اصرار رژیم ایران بر سیاست کوردستیزی همیشگی اش را بار دیگر در برابر جامعه ی بشری به نمایش گذاشت. این سیاست امنیتی و قتلعامگر که از نگرش فاشیستی جمهوری اسلامی نسبت به مسایل خلقها سرچشمه میگیرد، سالیان متمادیست که به گونه ای سیستماتیک خلق کورد و دیگر خلقهای آزادیخواه ایران را هدف قرار داده است. دولت ایران برای گریز از تحولات بنیادینی که جغرافیای خاورمیانه را به لرزه درآورده است، هم در سیاست خارجی و هم سیاست داخلی خود شدیدا به تکاپو افتاده است. سازشکاری روحانی در سیاست خارجی اگرچه به مذاق دولت اوباما و برخی جناحهای قدرت خوش آید، اما تنها منجر به تحریک اشتهای سیریناپذیر هژمونیخواهی جمهوری اسلامی در کل منطقه شده است. سیاستهای داخلی دولت به اصطلاح اعتدال و تدبیر نیز برای ملتهای ایران فراتر از افزایش تصاعدی اعدامها، اسیدپاشیها، تجاوزات، هتک حرمتها و قتلعام ارزشهای فرهنگی کوردها، عربها، بلوچها و سایر خلقها چیزی به بار نیاورده است.
جنایتی که علیه فریناز خسروانی صورت گرفت و سرکوب وحشیانه ی خلق قیام کننده ی مهاباد و دیگر مناطق روژهلات کوردستان، اولین آزمون جدی جمهوری اسلامی است تا محک بزند ماسک مشروعیتی که در دیپلماسی سازش هسته ای برای خود خریداری کرده تا چه حد دست او را برای دور نوین قتلعامها و سرکوب خلق ها باز میگذارد. دسیسه های اداره ی اطلاعات و مزدوران رسانه ای ـ مدنی اش برای باژگونه کردن علل سرهلدان های اخیر مهاباد، موج دستگیری های گسترده در کل شهرهای روژهلات کوردستان همچنین حملات مستمر علیه خلق عرب و بلوچ و رفتار پلیسی علیه معلمان و کارگران معترضی که مدتهاست با اعتراضاتشان بحران های داخلی نظام را به رخ دولتمردان میکشند، بیانگر دشمنی آشکار جمهوری اسلامی با خلق های ایران است. پیداست که جمهوری اسلامی در بحبوحه ی شکل گیری خاورمیانه ی نوین و گرماگرم انقلابهای مردمی، به جای روی آوردن به سیاست دموکراتیک و چاره یابانه در قبال مسایل داخلی خود، عزم خود را برای تحمیل راهکارهای خشونت طلبانه و ملیتاریسم جزم کرده است. اکنون کل بدنه ی دولت روحانی به حالت یک ستاد امنیتی درآمده است تا مانع از تحولی دموکراتیک در ایران گردد. دولت حتی کارکرد معمول خود را نیز از دست داده و به ماشین اجرای احکام اعدام و سرکوب دایمی دیکتهشده از سوی سپاه و اطلاعات مبدل شده است. سلطه طلبی نظام جمهوری اسلامی در کل خاورمیانه را به خوبی در گفتهها و عملکردهای کابینهی دولت روحانی، میتوان مشاهده کرد. سلطه طلبی جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، یمن، بحرین و لبنان و سیاست سرکوب وحشیانه ی خلقهای ایران در داخل، نشانگر این است که دولت ایران به اصلیترین خطر برای کل خلقهای ایران و خاورمیانه مبدل شده است. نظام جمهوری اسلامی اینک در صف اول جبهه ی دموکراسی ستیزی، آزادی کشی، زن ستیزی و هویت ستیزی جای گرفته است.
در مقابل سرکوبها و حملات وحشیانهی رژیم علیه خلق های ایران، مقاومت همزمان این خلق ها نشانگر آن است که مقاومت و مبارزه ی دموکراتیک در برابر جمهوری اسلامی از حالت ازهم گسیخته خارج شده و در گسترده ترین سطح میتواند به سرتاسر ایران سرایت نماید. همزمانبودن اعتراضات کوردستان، بلوچستان و احواز در مقطع اخیر و همراستایی آن با اعتراضات اقشار مختلف اجتماعی از معلمین گرفته تا کارگران، بازتابی از کلیت مندشدن مبارزات دموکراتیک در سرتاسر ایران است. از این نقطه نظر سراسیمگی حکومت و به ویژه دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آن قابل درک است.
بهعنوان کودار اعلام میکنیم که دولت روحانی بایستی درک کند که دور نوین قیام ها و مبارزات همزمان خلقهای ایران، حامل پیام و هشدار مستقیم جامعه به نظام است. در این پیام و هشدار به طور آشکارا مطالبات دموکراتیک و مشروع خلق بر زبان میآیند و اگر دولت ایران این پیام و مطالبات دموکراتیک را همچنان ناشنیده و نادیده بگیرد، ایران به سمت مبدلشدن به کانون آشوب و درگیری شتابی روزافزون خواهد گرفت.
تحولات چند سال اخیر نشان داد که بنبست موجودی که دولت ـ ملتهای خاورمیانه ای و ازجمله ایران با آن مواجه اند از نوعی نیست که بتوانند با مدیریت بحران و ترفندهای سنتی از آن به سلامت گذار کنند. ایستار باصلابت خلق کورد در برابر جنایت ازپیش طراحی شده ی چته های دستگاه اطلاعات که در شخص فریناز تمام خلق را هدف قرار دادند، یک موضعگیری سیاسی و «نه»ی بزرگ به جمهوری اسلامی بود. نشان داد که خلق کورد تا رسیدن به یک موقعیت سیاسی دموکراتیک که در آن بتواند ارزش ها و اراده ی خود را در مقابل هر نوع یورش و تجاوزی حفظ کند، به مبارزه ی بی امان خود ادامه خواهد داد.
بهعنوان کودار از همان بدو تأسیس، راهکار چاره یابی دموکراتیک مساله ی کورد و کلیه ی خلقهای ایران را مطرح نمودیم. واقعیت این است که در این دوران تحولات تکاندهندهی خاورمیانه، مساله ی کورد و سایر خلقهای ایران چنان خود را در فضای سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی ایران منعکس کرده است که تلاش جمهوری اسلامی برای نادیده انگاری و گریز از آن تنها نوعی خودفریبی خواهد بود. بار دیگر اعلان میکنیم که یگانه راه حل برای مسایل حاد سیاسی کشور کثیرالمله ی ایران، راهکار ملت دموکراتیک است. در این راهکار، تمام تنوعات هویتی جامعه از هر ملیت و فرهنگی که باشند با دیدی باز و پذیرنده نگریسته شده و در چارچوب یک مدل دموکراسی بومی و فراگیر قادر به خودمدیریتی خواهند بود. دولت ایران تاکنون با برخوردی تهاجمی و به دور از هرگونه معیار اخلاقی در مقابل خلقهای ایران و اجرای چنین راهکار دموکراتیکی ایستاده است. با این حال، پیداست که سیاست سرکوب، تجاوز و انکار و فتح گرایی داعش گونه دیگر تاریخ مصرفش به سر آمده و طراحان چنین سیاستهایی در مقابل مبارزهی دموکراتیک خلقها و دفاع مشروعی که از ارکان اغماض ناپذیر هر دموکراسی است، تاب نخواهند آورد. ما بهعنوان کودار با حساسیت تمام سیاستها و عملکرد جمهوری اسلامی را پیگیری کرده و در صورت اصرار دولت ایران بر سرکوبگری و لاینحلگذاشتن مسالهی کورد، به مبارزات خود تا استقرار یکطرفهی خودمدیریتی دموکراتیک در روژهلات کوردستان ادامه خواهیم داد.
در پایان بار دیگر به موضع مقاومتطلبانهی خلق کورد، عرب، بلوچ و سایر خلقهایی که در این مقطع تاریخی صدای دموکراسی خواهی و هویت طلبی خویش را در سرتاسر ایران بلند کردهاند و با خون خود برای آزادی و کرامتشان هزینه میپردازند، درود میفرستیم. کودار تا به ثمر نشاندن این مبارزات و با اتکا به میراث تمام شهدای راه آزادی خلقهای ایران، مبارزهی خود را ادامه خواهد داد.
شورای رهبری جامعه ی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان (کودار)
۱۴ـ ۵ـ ۲۰۱۵
|