یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دو اعتصاب کارگری اردیبهشت ماه و اهمیت آن


رحمان حسین زاده


• جمهوری اسلامی و دولت "اعتدال" روحانی و حواریون آن در پوزیسیون و ایوزیسیون آگاهانه و عامدانه ماجرای "تفاهم هسته ای" و "سیاست انتظار" برای به فرجام رساندن آن را به صدر وقایع سیاسی ایران رانده اند. "پرونده و بهانه هسته ای" اساسا در خدمت به حاشیه راندن روندهای واقعی سیاسی و معضلات واقعی اجتماعی گریبانگیر توده کارگر و مردم در ایران است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۴ -  ۱۷ می ۲۰۱۵


از اوایل ماه اردیبهشت (ماه جاری) دو اعتصاب بزرگ کارگری آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. اعتصاب اول توسط نزدیک به هزار کارگر لوله و نورد صفا ساوه وارد بیست و چهارمین روزخود شده است. اعتصاب دوم توسط کارگران قطار شهری اهواز وارد هیجدهمین روز خود شده است. هر دو اعتصاب با مطالبه برحق پرداخت حقوق معوقه و دیگر مطالبات برحق به میدان آمده و تاکنون علیرغم تهدید به اخراج و اعمال فشار و دیگر شگردهای ضدکارگری دوام آورده و با هوشیاری و همبستگی و اتحاد محکم در مقابل سرمایه داران ایستاده اند. این دو اعتصاب تا هم اکنون تجسمی از جدال طبقاتی شفاف و روشن و پیچیده بین کارگران و صاحبان کار را به نمایش گذاشته اند. لحظات مهم و اخبار روزمره این دواعتصاب در رسانه ها و در سطح جنبش کارگری منعکس شده و در اینجا قصد یادآوری مجدد آنها نیست. آنچه مورد نظر من است تاکیدی بر اهمیت سیاسی و مبارزاتی این دو حرکت بزرگ از دو جنبه است: ۱- اهمیت مقطع زمانی وقوع این دو اعتصاب ۲- اهمیت برپایی این دو اعتصاب در اوضاع سیاسی مشخص کنونی.
به طور فشرده در هر دو مورد توضیحاتی میدهم.

۱ - دو اعتصاب کارگری مهم در اردیبهشت ماه: این دو اعتصاب در اوایل اردیبهشت ماه و قبل از روزجهانی کارگر آغاز شده و تاکنون ادامه دارند. ماه اردیبهشت و معادل تقریبی آن ماه مه در جنبش کارگری جهانی و به طور مشخص در جنبش کارگری ایران، دست و پنجه نرم کردن کارگران و سرمایه داران به اوج میرسد. نظم گندیده سرمایه در بیشتر جهان و به طرز شرم آوری در ایران هنوز حقوق اولیه کارگر و از جمله ابراز وجود کارگر در روز اول مه را به رسمیت نشناخته و همین پدیده مبنای تحرک سیاسی مبارزاتی متنوع و متعددی در این ماه است. کارگران ایران هر ساله بعد از شوک تعیین حداقل دستمزد چند بار زیر خط فقر، با وجود محرومیت از تشکلهای مستقل کارگری، باید کمر راست کرده و برای گرامیداشت روز جهانی خود، آگاهانه به میدان آیند. ما هر ساله از یک طرف شاهد تحرک و جنب وجوش رهبران و فعالین کارگری برای برگزاری شایسته روز جهانی کارگر و طرح ادعانامه کارگری علیه سرمایه و دولت اسلامی و طرح مطالبات فوری و برحق کارگران هستیم و از طرف دیگر شاهد مقابله خشن و ضد کارگری سرکوبگران جمهوری اسلامی در مقابل عزم و اراده کارگران برای گرامیداشت اول مه هستیم. این جدال و کشمکشی آشنا در فضای سیاسی ایران و برای جنبش کارگری است. امسال هم اوضاع از این قاعده مستثنی نبود. جمهوری اسلامی نگران از اقدامات فعالین کارگری و تعدادی از نهادهای مستقل کارگری درست چند روز قبل از یازده اردیبهشت روز جهانی کارگر شمشیر را از رو بست. با تهدیدها و دستگیری و بازداشت فعالین کارگری مانع برگزاری مراسمهای روز جهانی کارگر در ابعاد شایسته و اجتماعی شد. جمهوری اسلامی به خیال خام خود روز کارگر را از کارگران گرفت، اما غافل از اینکه کل تحرک و جنب و جوش و تجارب طبقه کارگر قبل از اول مه و بعد از آن را نمیتواند از کارگران بگیرد. مهمتر درست در این اوضاع شروع این دو اعتصاب کارگری بزرگ در مراکز کارگری مهم در ساوه و در اهواز تجسم پویایی و سرزندگی جنبش کارگری ایران برای احقاق حق خود در مقابل سرمایه داران و دولت حامی آنها است. این دو اعتصاب مهم کارگری به سرمایه داران و جمهوری اسلامی یادآور شدند، طبقه کارگر ایران برای تحقق مطالبات اقتصادی و سیاسی خود در صحنه هستند و به آسانی گریبان آنها را رها نمیکنند. به این دلیل به نظر من این دو اعتصاب کارگری و ایستادگی و تداوم آنها در این مقطع اهمیت بسیار بالایی دارد و باید قدر آن را دانست.

۲ - اهمیت برپایی این دو اعتصاب در اوضاع سیاسی مشخص کنونی.
اهمیت دیگر این دو اعتصاب کارگری در اوضاع سیاسی مشخص کنونی است. جمهوری اسلامی و دولت "اعتدال" روحانی و حواریون آن در پوزیسیون و ایوزیسیون آگاهانه و عامدانه ماجرای "تفاهم هسته ای" و "سیاست انتظار" برای به فرجام رساندن آن را به صدر وقایع سیاسی ایران رانده اند. وعده وعیدها، مانورهای سیاسی، پروپاگاند طرفین درگیر و رجزخوانیهای مدافعین و مخالفین ضدکارگر و ضدمردمی "پرونده و بهانه هسته ای" اساسا در خدمت به حاشیه راندن روندهای واقعی سیاسی و معضلات واقعی اجتماعی گریبانگیر توده کارگر و مردم در ایران است. رسانه های بورژوایی و نان به نرخ روز با مهندسی افکارجامعه میخواهند، پدیده فقر و بیکاری و نداری و گرانی توده میلیونی نیروی اردوی کار، پدیده دستمزدهای زیر خط فقر کارگران، حقوق پایین معلمان و پرستاران و کل انسان کارکن جامعه و بیحقوقی مطلق اقتصادی و سیاسی میلیونها شهروند جامعه، تبعیض و نابرابری شدید و به ویژه علیه زنان، نبودن آزادیهای سیاسی و فرهنگی و کل ناهنجاریهای اجتماعی مسکوت گذاشته شود، تا جمهوری اسلامی فرصت کند "نرمش قهرمانانه"جناب خامنه ای را از آستین دولت "اعتدال" روحانی به سرانجام برساند. اینها سیاست شناخته شده و رسوای "انتظار" بهبود اوضاع بعد از توافق هسته ای را تجویز میکنند،تا اراده طبقه کارگر و مردم حق طلب را برای تحقق مطالبات برحق خود سلب کنند. در این فضای سیاسی است که دو اعتصاب بزرگ کارگری لوله و نورد ساوه و کارگران قطار شهری اهواز پاسخ محکمی از جانب کارگران به مبلغان "سیاست انتظار" در فضای سیاسی و مبارزاتی جامعه ایران است. این اعتصابات و جنبش سراسری معلمان در چهار ماهه اخیر به روشنی خودآگاهی کارگران و معلمان و صف اردوی کار ایران را بیان میکند و اعلام میکنند که هوشیاری آنها و توقعات بالای آنها برای زندگی بهتر، "سیاست انتظار" مورد نظر دولت اسلامی و حامیان آنها را کنار میزند. مطالبات برحق خود را مطالبه میکنند و از هر فرصتی برای تامین بهتر حیات اجتماعی و سیاسی خود و جامعه دریغ نخواهند کرد. در چنین وضعیتی است که اعتصابات اخیر کارگری و جنبش معلمان اهمیت بسزایی پیدا خواهند کرد.
در دل تحولات سیاسی مهم و تعیین کننده پیشارو در ایران، دو اعتصاب بزرگ کارگری اردیبهشت ماه در ساوه و اهواز در کنار جنبش وسیع معلمان در ماههای اخیر میتواند و باید قطب نمای حرکت کل طبقه کارگر و نیروی اردوی کار ایران باشد. این مسیری است که پیشروی و پیروزی جنبش حق طلبانه و آزادیخواهانه کارگران و مردم ایران را در مقابل جمهوری اسلامی و کل اردوی بورژوازی تضمین میکند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست