اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران تحرکات ضد کارگری خانه ی کارگر را محکوم می کند
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۴ -
۱۹ می ۲۰۱۵
چه کسی به تنافر و تبعیض دامن می زند؟ بی شک آن که از قِبلش سود می برد؟ تنگ نظری و قوم گرایی و کوفتن بر طبل ناسیونالیسم افراطی از هر سمت و سو که باشد به زیان همه ی کارگران و به نفع همه سرمایه داران و ستمگران است. پس هر که با هر نیت به جای محکوم کردن مناسبات مبتنی بر بهره کشی، تبعیض را بنشاند در خدمت بهره کشان است.
در روزگاری نه چندان دور استاندار مازندران به کارگران افغانی اولتیماتوم می داد که باید استان مازندران از افغان ها پاک! شود و مهاجران زحمتکش افغان شهرهای استان را ترک گویند. در استانی دیگر گروهی از سر نادانی، تحریک شده و برافروخته بر ده ها خانواده ی زحمتکش افغان در شهر یزد هجوم می بردند و چند روز بعد نیروی انتظامی، کارگران افغان شاغل در شهرداری تهران را که با بیشترین کار، کمترین حقوق را دارند بازداشت می کرد. در همین حال سرمایه داران افغان، دست در دست همتایان ایرانی شان در استان های مشهد و تهران و کابل سرمایه گذاری می کردند. سرمایه دار ایرانی از کارگر ارزان و بدون حقوق افغان بیشترین سود را می برد و همزمان ورودش را غیر قانونی اعلام می کند درست همان کاری که سرمایه داران ایالات متحده با کارگران مکزیکی انجام می دهند و یا سرمایه داران آلمانی با کارگران غیر قانونی! تُرک.
وقتی مسئولان بلند پایه دولتی با صراحت از لزوم اخراج افغان ها به عنوان راه حل بحران بیکاری و یا برون رفت از چاله ی بحران اخلاقی و اجتماعی صحبت می کنند آدم در می ماند که واقعا این بلند پایگان مردم را ابله فرض می کنند و یا این اقدامات در راستای یک حرکت برنامه ریزی شده برای عبور از بحران به شیوه ی نظامی و با رویکردی شوینیستی ست.
سرمایه دارهای امریکایی و اروپایی و ژاپنی و ایرانی و افغان در همه ی دنیا آزادانه در پی وطن خود می گردند. وطن سرمایه داران جایی ست که منابع ارزان و کارگر ارزان تر داشته باشد. اگر در آفریقا به این منبع سود دست یازند در آنجا سرمایه گذاری می کنند، اگر در آمریکای جنوبی یا آسیا و اقیانوسیه و یا هر کجا که سود بیشتری ببرند همان جا را به عنوان وطن، برای خود باز تعریف می کنند. سرمایه داران دست در دست همتایانِ بومی و محلیِ وطن جدیدشان از کارگران بومی و مهاجر بهره کشی می کنند و در شرایط بحرانی هم تمام کمبود ها را به کارگران تحمیل می نمایند و تا آنجا که در توان دارند امنیت شغلی کارگران را مخدوش می سازند تا بتوانند از زیر بار حداقل حقوقی که دستاورد مبارزات کارگران در سال های گذشته بوده و در قوانین مدون شده ی سرمایه داری لحاظ شده، شانه خالی کنند. در آذربایجان، ارمنی و کرد بودن گناه و جرم نمایانده می شود و در کردستان فارس و ترک دشمن معرفی می گردد. در بنگاه های اقتصادی و پروژه های صنعتی کارفرمایان ترجیح می دهند با دسته های قومی کار کنند گروه ترک زبان ها با هم و در زیر نظر یک سرکارگر ترک، گروه بختیاری ها در دسته ای دیگر، بروجنی ها در گروهی جداگانه و... فاجعه به قدری درد آور است که هموطن بلوچ مان در سرزمین مادری خود به عنوان کارگر از همه ی حقوق شهروندی بقیه ی هموطنان دیگر هم محروم ترند. سرمایه داران اگر برای کارگر فارس زبان و ترک و بختیاری قراردادی صوری و موقت با حقوق مشخص و بیمه را رعایت می کنند اما همین حقوق صوری را برای هموطن بلوچ به رسمیت نمی شناسند. سرمایه داران آزمند ایرانی از این دسته بندی های قومی نهایت استفاده را می برند و همواره گروهی را در مقابل گروهی دیگر قرار می دهند و بدین سان صفوف بالقوه متحد کارگران را به صورت بالفعل از هم می پاشند و به همین دلیل و دلایلی از این دست می توانند تا ماه ها حقوق کارگران را معطل کنند و هر نوع اعتراض کارگران را بدون عواقب جدی سرکوب نمایند. کشیده شدن پای تبعیض از هر نوعش در مراسم روز کارگر از همه ی این ها دردناک تر است. درست در روزی که در همه ی جهان با نام روز جهانی کارگران و با شعار "کارگران همه ی کشورها متحد شوید" بزرگ داشته می شود در کشور ما و در زیر پرچم تشکل دولتی "خانه ی کارگر" عیله کارگر غیر ایرانی و برای همراهی و همدلی با سرمایه دار ایرانی شعار ساخته و پرداخته می شود و در قطعنامه ی پایانی می گنجد. بدیهی ست که این گونه تحرکات ضد کارگری که به نام کارگران متفرق و غیر متشکل این سرزمین به انجام می رسد، هیچ نسبتی با مطالبات و منافع کارگران ندارد و از نظر کارگران آگاه و فعالان مستقل کارگری محکوم می شود.
"اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران"
اردیبهشت ۹۴
|