یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دولت رانتیر


ریبوار معروف زاده


• برخورداری از نفت بطور اتوماتیک و حتمی به‌ فلاکت و بدبختی منجر نخواهد شد ولی استفاده‌ی‌ نادرست از درامد نفت، موجب فلاکت خواهد شد. دولت رانتیر با استفاده‌ از توان اقتصادی خود برای کنترل جامعه‌ و پدید اوردن شهروندانی منزوی و غیر فعال تلاش میکند. همچنین دولت رانتیر، دولتی باکفایت نیست بدلیل انکه‌ نیاز به‌ برنامه‌ریزی و تحرک اقتصادی چندانی ندارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ خرداد ۱٣۹۴ -  ۴ ژوئن ۲۰۱۵


دولت رانتیر به‌ دولتهایی گفته‌ میشود که‌ بخش قابل توجهی از درامدشان را از راه‌ کمکهای مالی خارجی یا از طریق فروش منابع زیرزمینی (بالاخص نفت و گاز) تامین می‌کنند. کشورهایی همچون عراق، عربستان سعودی، ایران، الجزایر و قزاقستان از جمله‌ کشورهایی هستند که‌ تا حد زیادی به‌ درامد فروش نفت و گاز متکی هستند. مصر و اردن از جمله‌ کشورهایی هستند که‌ به‌ کمکهای مالی خارجی تکیه‌ می‌کنند. درآمد خارجی هنگفت، این توانایی را به‌ دولتهای رانتی داده‌ است که‌ تا حدی از جامعه‌هایشان مستقل باشند و بدون توجه‌ به‌ خواست شهروندانشان، برنامه‌های سیاسی و اقتصادی خود را دنبال کنند. همچنین این دولتها از طریق توزیع پول و ثروت میان همه‌ یا بخشی از شهروندانشان، برای حفظ قدرت خویش تلاش می‌کنند. از سوی دیگر بیشتر شهروندان دولتهای رانتی، مالیات نمی‌دهند و به‌ همین جهت انگیزه‌ی کمتری برای شرکت در پروسه‌ی سیاسی و به‌ وجود اوردن یک دولت پاسخگو دارند. اگرچه‌ کشورهای صادرکننده‌ نفت در خاورمیانه‌ از سطح توسعه‌ و مشارکت سیاسی متفاوتی برخوردارند، همه‌ی دولتهای رانتیر در خاورمیانه‌ از نبود دمکراسی، میزان بالای فساد و نبود یک دولت پاسخگو رنج می‌برند. در این مقاله‌ نگاهی به‌ برخی از ویژگیهای منفی دولتهای رانتیر در خاورمیانه‌ که‌ متکی به‌ صادرات نفت هستند، خواهیم نمود.
   
بلای نفت
نفت مایه‌ی بدبختی نیست ولی استفاده‌ی نادرست دولتها از نفت موجبات بدبختی برخی از کشورها را فراهم اورده‌ است. این تفکر که‌ نفت باعث توسعه‌نیافتگی کشورها میشود، میان بسیاری از مردم خاورمیانه رایج است. کارشناسان رابطه‌ی معکوس میان برخورداری از نفت و دمکراسی را "بلای نفت" نام نهاده‌اند. بطور مثال رشد تولید ناخالص ملی کشورهای عضو اوپک از سال 1965 تا 1998، بطور کلی رشد منفی 1.3% بوده‌ است ولی تولید ناخالص ملی کشورهای کمتر توسعه‌ یافته‌ یا در حال توسعه‌ که‌ درامد کمتری داشته‌اند، بطورکلی رشد مثبت 2.2% در تولید ناخالص ملی بوده‌ است. این نشان میدهد که‌ کشورهای عضو اوپک در این سالها اگرچه‌ درامد هنگفتی از صادرات نفت داشته‌اند ولی اقتصادشان رکود کرده‌ است. البته‌ میتوان از درامد نفت به‌ شیوه‌ی درست نیز استفاده‌ نمود. کشورهایی همچون کانادا، نروژ و امریکا ذخایر نفتی قابل توجهی دارند و در عین حال نیز از یک سیستم سیاسی دمکراتیک و پاسخگو برخوردارند. وقتی از سال 1960 به‌ بعد، نفت در نروژ کشف شد، پارلمان این کشور قوانینی را در خصوص نفت تصویب نمود تا درامد فروش نفت، در دراز مدت به‌ سود شهروندان استفاده‌ شود. بطور کلی پارلمان نروژ از طریق قانون از دسترسی دولت به‌ درامد نفت و مصرف ان در برنامه‌ی اقتصادی و سیاسی روزانه‌ و میان مدت جلوگیری نمود. اکنون نروژ براساس معیار سازمان ملل متحد یکی از کشورهایی هست که‌ توانسته‌ است بهترین سطح زندگی و رفاه‌ را برای شهروندانش تامین کند. بطور کلی کشورهایی که‌ از نهادهای دمکراتیک برخوردار بودند قبل از اینکه‌ از نفت بهره‌مند شوند، توانسته‌اند از درامد نفت به‌ درستی استفاده‌ کنند. اما دولتهای رانتی در خاورمیانه‌ از درامد نفت استفاده‌ نموده‌اند تا قدرت خود را حفظ کنند یا به‌ تعقیب ایده‌ها و برنامه‌هایی دست بزنند که‌ از حمایت مردمی برخوردار نیست. بطور مثال کشور عربستان سعودی در سال 2014 بزرگترین خریدار سلاح در جهان بوده‌ است. این کشور تنها در سال 2014، 6.4 میلیارد دلار را برای خرید اسلحه‌ صرف نموده‌ است. در همین سال کشورهای عربستان سعودی و امارات متحده‌ عربی با هم بیشتر از مجموع کشورهای اروپای غربی برای دفاع نظامی خرج نموده‌اند.
جمهوری اسلامی ایران سالها برای دستیابی به‌ سلاح اتمی تلاش نمود، هزینه‌ی این برنامه‌ی اتمی بالغ بر 100 میلیارد دلار براورد شده‌ است. بدین جهت این دولتهای رانتی هستند که‌ مسئول اوردن "بلای نفت" به‌ خاورمیانه‌هستند.

دولتهای رانتیر و ناکارامدی
بی کفایتی یکی از ویژگیهای اصلی دولتهای رانتیر است. درامد نفت در مرحله‌ی نخست، موجب تشکیل اقتصادی میشود که‌ تولیدکننده‌ نیست که‌ این هم موجب پدید امدن یک دولت فاسد و متعاقبا یک جامعه‌ فاسد می‌شود. در اینجا منظور از فساد اینست که‌ کسی از درامدی برخوردار باشد که‌ برای ان زحمت چندانی نکشیده‌ است و کاری انجام نداده‌ است. همچنین درامد بالای فروش نفت موجب می‌شود که‌ بخشهای دیگر همچون بخش کشاورزی، بازرگانی، ماشین سازی و ... توان رقابت با بخش نفت را نداشته‌ باشند و این بخشها به‌ حاشیه‌ رانده‌ شوند. بدین ترتیب درامد نفت در دراز مدت موجب پدید امدن یک اقتصاد تک محصولی میشود و صنعت نفت به‌ بزرگترین بخش اقتصادی تبدیل خواهد شد. دولت رانتیر انگیزه‌ی چندانی برای تشویق مردم به‌ تحرک اقتصادی و پدید اوردن یک اقتصاد ملی متنوع و چند محصولی ندارد بدلیل انکه‌ از پولهای باداورده‌ نفت بهره‌مند میشود. دولت رانتیر با کنترل بخش نفت به‌ سادگی قادر به‌ کنترل کل اقتصاد خواهد بود. همچنین دولت رانتیر به‌ توزیع ثروت میان افراد و گروه‌هایی میپردازد که‌ حامی دولت هستند. بطور مثال بین سالهای 1950 تا 1970، تعداد زیادی از مردم در کشورهای صادرکننده‌ نفت در خاورمیان توسط دولتهای رانتی استخدام شده‌ بودند و پول دریافت می‌کردند بدون اینکه‌ مالیاتی بدهند. بدین ترتیب بسیاری از شهروندان در این کشورها یاد گرفته‌اند که‌ کار نکنند و درامد داشته‌ باشند. همچنین برمبنای گزارش سازمان شفافیت بین الملل در سال 2014، عراق، یمن و لیبی از جمله‌ فاسدترین کشورهای جهان بوده‌اند. بدین ترتیب میان درامد نفت، دولت و جامعه‌ یک رابطه‌ ایجاد میشود: از سویی دولت به‌ تولید محصولات نخواهد پرداخت و به‌ درامد نفت تکیه‌ خواهد نمود و از سوی دیگر جامعه‌ از تحرک اقتصادی بازخواهد ایستاد و به‌ دولت وابسته‌ خواهد شد.

دولت رانتیر و فقدان دمکراسی
دولتهای رانتیر در خاورمیانه‌ از یک سیستم سیاسی دمکراتیک برخوردار نیستند. بطورکلی همه‌ دولتهای رانتیر خاورمیانه‌ از تجربه‌ی استعماری رنج برده‌اند و متاثر از دخالتهای خارجی و بالخص دخالتهای غرب بوده‌اند. این استعمار راه‌ را برای تشکیل سیستمهای تک حزبی و خانواده‌های سلطنتی باز نمود. به‌ همین جهت بسیاری از این دولتها پیش از انکه‌ به‌ یک دولت رانتیر تبدیل شوند، دولتهایی تمامیت خواه‌ و نادمکراتیک بودند. اما دستیابی به‌ درامد نفت، تمامیت خواهی و نظامی گری را در میان این دولتها تقویت نموده‌ است. عربستان، کویت، قطر و بحرین نمونه‌ی کشورهایی هستند که‌ سیستم سیاسی انها پادشاهی بود قبل از اینکه‌ افزایش درامد نفت از دهه‌ هفتاد قرن بیستم به‌ بعد انها را به‌ دولتهای پادشاهی رانتیر تبدیل کند. دولتهای رانتیر در خاورمیانه تلاش میکنند تا رای مردم را بخرند و انهایی که‌ رای خود را نمی‌فروشند، سرکوب می‌کنند. این دولتها نه‌ تنها برای خرید رای شهروندانشان تلاش میکنند بلکه‌ اقدام به‌ خرید حمایت سیاسی و نظامی بین المللی نیز میکنند. همکاری و نزدیکی تاریخی امریکا و عربستان نمونه‌ خوبی است از اینکه‌ چگونه‌ یک دولت رانتیر با بکارگیری قدرت اقتصادی خود میتواند اقدام به‌ خرید پشتیبان بین المللی نماید. عربستان برای امریکا هم یک بازار بزرگ فروش اسلحه‌ و هم یک تامین کنننده‌ بزرگ انرژی است. بطور مثال، امریکا تنها در سال 2010، تعدادی جنگنده‌ را به‌ بهای 60 میلیارد دلار به‌ عربستان فروخته‌ است. امریکا در مقابل این منافع اقتصادی که‌ از عربستان بدست میاورد، از این کشور حمایت امنیتی، نظامی و سیاسی میکند و چشم بر دیکتاتوری و پایمال نمودن حقوق بشر در این کشور پوشیده‌ است. هرچند اکنون امریکا خود بزرگترین تولید کننده‌ نفت است و در اینده‌ ممکن است قدرت نفت عربستان در شکل دهی به‌ روابط امریکا و عربستان از تاثیر کمتری برخوردار شود.

نتیجه‌ گیری
برخورداری از نفت بطور اتوماتیک و حتمی به‌ فلاکت و بدبختی منجر نخواهد شد ولی استفاده‌ی‌ نادرست از درامد نفت، موجب فلاکت خواهد شد. دولت رانتیر با استفاده‌ از توان اقتصادی خود برای کنترل جامعه‌ و پدید اوردن شهروندانی منزوی و غیر فعال تلاش میکند. همچنین دولت رانتیر، دولتی باکفایت نیست بدلیل انکه‌ نیاز به‌ برنامه‌ریزی و تحرک اقتصادی چندانی ندارد. در دراز مدت دولتهای رانتیر در خاورمیانه‌ به‌ سه‌ طریق ممکن است با چالش روبرو شوند: قانون مانع کنترل دولت بر ذخایر نفت و چگونگی مصرف درامد نفت بشود که‌ این امر در فقدان نهادهای دمکراتیک و یک پارلمان دمکراتیک بسیار دشوار است. دوم، جمعیت کشور انچنان افزایش یابد که‌ دولت نتواند به‌ خرید رای مردم بپردازد.
به‌ عبارت دیگر توان اقتصادی دولت در مقابل جمعیت کشور تنزل پیدا کند. سوم، بها و جایگاه‌ نفت در بازارهای جهانی کاهش یابد.

منابع:


Angrist, Michele Penner. “Party Systems and Regime Formation in the Modern Middle East: Explaining Turkish Exceptionalism,” published by PH.D. Program in Political Science of the City University of New York, on 2004
Ehteshami, Anushiravan. “Reform from above: the politics of participation in the oil monarchies,”published in 2003 by Wiley on behalf of the Royal Institute of International Affairs
Karl, Terry. “Oil-led Development: Social, Political, and economic Consequences,” published on January 2007 by CODRL Stanford
Gray, Matthew. “A Theory of Late Rentienism in the Arab States of The Gulf,” published on November 2011 by Center for International and Regional Affairs Georgetown University School of Foreign Service in Qatar.
Algazeera Report. “US Confirms $60 bn Saudi Arm Deal,” published on 20 October, 2010
Canada Compete. “What Norway did with its oil and we didn’t,” published on May 16, 2013 on The Global And Mail.
Nagraj, Aarti. “Top 10 Countries with The World’s Biggest Oil Reserves,” published on April 13, 2013 on Gulf Business.
HIS Report. “Saudi Arabia Replaces India as Largest Defense Market for US, IHS Study Says,” published on March 7, 2015 from: press.ihs.com
“Saudi Arabia Becomes world’s top arms importer,” published on March 9, 2015 from: www.buzzfeed.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست