از ترجمه ی شعرهایی که خواب دیده ام
سعید سلطانی طارمی
•
فرمانهای غارت به جهنم میروند
جنگها به لانه باز میگردند
فقر خاطره میشود
دروغ حناق میگیرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۹ خرداد ۱٣۹۴ -
۹ ژوئن ۲۰۱۵
.....
فکر میکردم اگر دستت را به من دهی
اخلاق دنیا عوض میشود.
فرمانهای غارت به جهنم میروند
جنگها به لانه باز میگردند
فقر خاطره میشود
دروغ حناق میگیرد
سیاستمداران دست از سر سرزمینها برمیدارند
نظامیان دلقک می شوند
بازجوها نجات غریق
و آخرین جلاد پرستار کودک ...
فکر میکردم اگر دستت را به من دهی...
........
..........
آه،
دستهای تو هم معجزه نکرد
نه اخلاق دنیا عوض شد
نه جلادی تغییر شغل داد
تنها من
از شدت شادی مُردم
۷/۲/۹۴
....
اگر دوستت دارم به خاطر آن نیست
که حوا با دامن تو خود را پوشاند
و از چشمهی تو آب نوشید
اگر دوستت دارم به خاطر آن نیست
که نام اول تو زیتون بود
و نوح را از طوفان رستگار کرد
حالا تمام زنها خود را به نام تو میخوانند
و به غمزهای مرا به توفان می سپارند
اگر دوستت دارم به خاطر آن نیست
که تنور را تو به خانه بردی
و نان را برایش هجا کردی
به زبان تمام کودکان
و جهان را من
به خاطر قهوههای تو آباد کردم
اگر دوستت دارم به خاطر آن پرسش ناگهانی نیست
که از تو جوانه زد
و جهان را روشن کرد
عقل تو را که دید
ازحسادت آبستن شد
و «چرا» را زایید
اگر دوستت دارم ....
به خاطر هیچ چیز نیست
هیچ چیز
جز چشمهایت ، آن دو واژهی ازلی
شنبه ۲٨/۱/۹۴ کرج
|