یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بولتن های نوبتی از احزاب کمونیست خارجی (لبنان)-شهریار قاسمی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۱ خرداد ۱٣۹۴ -  ۱۱ ژوئن ۲۰۱۵


 حزب های کمونیست در حال حاضر در بیش از ۱۲۰ کشور فعالیت می کنند. در بسیاری از کشور ها دو یا چند حزب کمونیست فعالیت دارند. دربرخی موارد، حزب های کمونیست – که تنها نام کمونیست را یدک می کشند و چیزی از اصول کمونیستی ندارند- فراموش کرده اند که کمونیست ها بیانگر نظریه و تئوری خود که الغای مالکیت خصوصی است می باشند. با این حال، بعضی احزاب که خود راکمونیست می دانند در واقع وجود دارند اما کلمه “کمونیست” را از نام خود بر داشته اند.
کمیته بین المللی حزب کمونیست لبنان در ۲۱ ژانویه سال ۲۰۱۵ ، تجزیه و تحلیل خود را از وضعیت در شرق میانه و منطقه عرب اعلام داشت. جنبش های مردمی و نیروهای مترقی بین المللی موفق به کسب پیروزی مهمی در مخالفت با برنامه های امپریالیسم در جهان شدند. به غیر از این ، پیروزی انقلاب کوبا واشنگتن را وادارکرد به سیاستهای بی اساس خود در مورد فشار بر کوبا اعتراف کند و حوادث اخیر اروپا که در آن جنبش کارگری توانست به نیرویی برای مقابله با تلاشهای سرمایه داران که بحران خود را به گردن طبقه کارگر و طبقه متوسط می اندازد بدل شود. دستاورد انقلاب فلسطین (و نیروهای چپ آن) نیز غلبه کردن بر تجاوز اسرائیل بود و انقلاب تونس که به سلطه اخوان المسلمین پایان داد. اما در همان زمان سلطه گریهای امپریالیسم آمریکا در بسیاری از کشورها ، به خصوص در اوکراین و بسیاری از کشورهای آفریقایی که هنوز هم در گیر جنگهای خونین مذهبی و قومی هستند در حال رشد بود. امپریالیسم تمام تلاش های خود را در شرق میانه به طور کلی جهان عرب به منظور مقابله با سیاست نظام های ارتجاعی و شرکت در ایجاد هرج و مرج از راه حمایت گروه های تروریستی در عراق، سوریه، لبنان، مصر، لیبی و کشورهای دیگرمتمرکز کرده است.
شاید یکی از خطرناک ترین اشکال برنامه های امپریالیستی در شرق میانه جدید ، ایجاد مرزهای قومی و مذهبی که باعث رشد فاشیستی نیروهای سیاسی مذهبی شده است . این نیروها از ماه ژوئن سال ۲۰۱۴، با حمایت آمریکایی ها و مدافعان منطقه ای خود (ترکیه، عربستان سعودی و قطر) به تصرف مناطق بزرگ در عراق و سوریه اقدام کردند . از آن پس، تلاش خود را برای کنترل بر لبنان نیز گسترش دادند که رویدادهای سالهای ٨۰ و ایجاد جریان فاشیستی القاعده برای مبارزه با کمونیسم توسط سازمان سیا را در ذهن ما زنده می کند.
امروزه ایالات متحده امریکا همین سناریو را با استفاده از "دولت اسلامی" داعش و سازمان های تروریستی دیگر مرتبط با ان از جمله جبهه ال نصر"به منظور دستیابی به دو هدف انجام می دهد. اول حمله به انقلاب های عربی و جلوگیری از تغییر و تحول دموکراتیک در نظامهای سیاسی عرب ، دوم، برانگیختن درگیری های قومی و مذهبی، که بهانه ای برای نژادپرستان فاشیستی اسرائیل برای ایجاد یک "دولت جهانی یهود" در سرزمین های اشغالی فلسطین است. علاوه بر این ، وجود نیروهای تروریستی مستقر در سوریه و لبنان و در نزدیکی سرزمین های فلسطینی را تسهیل میکند. تشدید درگیری بین ایالات متحده و روسیه نشان می دهد که این منطقه میدان تجاوزهای جنگی ودرگیری های مذهبی باقی خواهد می ماند. این امر مستلزم پیدا کردن راه حلیست برای تحکیم نیروهای دموکراتیک و انقلابی که وظیفه آزادی و توسعه روابط و تغییرات آغاز شده را دارند .
حزب کمونیست لبنان معتقد است که مناطق زیادی از عراق و سوریه به اشغال سازمان فاشیستی داعش در امده ، و پیدایش آن در مرز سوریه و لبنان نشان می دهد که امپریالیسم آمریکا هنوز امیدوار به حفظ کنترل کامل بر عراق و منابع ان است و به تقسیم کشور درعلایم مذهبی و قومیت ادامه می دهد. ایالات متحده هیچ گامی را تا زمانیکه داعش به مرزهای کردستان عراق نزدیک نشده بود برنداشت. برای ایالات متحده این یک منطقه راهبردی مهم ، چرا که پروژه های امپریالیستی در حال بهره برداری ذخایر عظیم نفت و سرمایه گذاری شرکت های نفتی آمریکا در منطقه و روابط با کردستان واسرائیل و نهادهای منطقه ای گره خورده است .
بنابراین، هدف از ایجاد "ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریسم" که شامل حدود ۲۰ کشور (از جمله لبنان، ایران) است ، زدن ضربه واقعی به تروریسم نیست. هدف از ایجاد ان بمنظور تغییر جهات پیکار به مسیر طرح اولیه امپریالیستی در جداسازی مناطق نفوذ انگلیس و فرانسه بر استانهای عربی است که در زمان جنگ جهانی اول توسط امپراتوری عثمانی ویران گشته بودند. این توافق نامه با شرکت روسیه تزاری در ۱۶ مه سال ۱۹۱۶ در قالب یک توافق نامه محرمانه سایکس پیکو(تقسیم کشورهای عربی بین انگلیس و فرانسه) ثبت شده بود. روسیه شوروی این توافقنامه را بی اعتبار خواند چون یکی از اهداف اعلام شده "دولت اسلامی" شکستن مرزهایی بود که در ان برهه وجود داشت .ایالات متحده امریکا نیز برای بستن مرزهای منطقه و تامین امنیت سلطه خود در منطقه تلاش می کند و با ثروت خود نهادهای منطقه ای اسرائیل را که در تلاش برای تبدیل شدن به دولت مذهبی یهودیان است را پوشش می دهد.
دولت اسلامی و متحدان آن در حال حاضر بهانه جدیدی با عنوان مبارزه با تروریسم برای اشغال دوباره عراق توسط آمریکایی ها پیدا کرده اند . این امر، حملات هوایی به مناطق سوریه در تجاوز به استقلال کشورو حقوق بین الملل را آسانتر نموده، سازمان ملل و شورایی امنیت نیز از حملات فوق حمایت نموده، و بر گستره مناقشات میان آمریکا و روسیه که خود دوقطب سرمایه داری میباشند، تصمیماتی اتخاذ می نماید.
اما در واقع، "جنگ با تروریسم" راه را برای بازگشت نیروهای نظامی ایالات متحده به منطقه در چارچوب برنامه های امپریالیستی خود در شرق میانه جدید را هموار می کند و سازمانهای فاشیستی مذهبی را ایجاد کرده و از انها برای ایجاد مرزهای جدید جایگزین موافقتنامه سایکس-پیکو در صد سال پیش استفاده می کند. بنابراین هدف ، مبارزه و نابودی تروریسم نیست.این به یکی از ابزارهای تجاوز امپریالیستی امریکا و به دست آوردن کنترل سراسر جهان به بهانه "مبارزه با تروریسم" بدون از بین بردن ان تبدیل شده است.
۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ در وین دور سوم جلسات بین گروهی از کشورها (پنج عضودائمی شورای امنیت سازمان ملل - چین، فرانسه، روسیه، انگلستان و ایالات متحده آمریکا + آلمان) و ایران بر سر موضوع هسته ای بر گذار شد اما دور چهارم به هفت ماه بعد موکول شد. بر اساس برخی گزارشها، ایالات متحده در این دوره سعی در پیوند مسئله هسته ای ایران به توافق سازش کلی در خصوص اسرائیل و توافقنامه امنیتی با عراق داشت و از طرف دیگر ایران و روسیه پشت پرده به دنبال جدا کردن مشکل هسته ای خود از حل و فصلهای کلی در شرق میانه بوده است. روشن است که فعلا هیچ شرایط برای توافق بین ایالات متحده و روسیه وجود ندارد. حزب کمونیست لبنان درباره ایجاد اخلال توسط عربستان سعودی در وین هشدار داد وزیر خارجه عربستان سعودی سعود الفیصل در مسکو از دولت فرانسه درخواست کرد که مذاکرات با ایران علنی نشود که البته بی نتیجه ماند . امکان ایجاد روابط حسنه ایالات متحده و ایران می تواند به از دست دادن موقعیت عربستان سعودی بعنوان قدرت منطقه ای منجر شود که باعث نگرانی است. در گیری بین ایران و عربستان سعودی نه تنها بر سر نفوذ در سوریه ، بلکه عراق، یمن و دیگر کشورهای خلیج فارس می باشد.
در نتیجه مذاکرات وین، ایران توانست خود را به عنوان یک قدرت منطقه ای موقتا از تهدید مداخله نظامی رها ساخته و مشکل هسته ای خود را از مسائل کلی در منطقه جدا کند که قرار بود مدتهای مدیدی تحریم های اقتصادی را تحمل کند. آمریکا به اهداف خود در عراق و کنار گذاشتن موضوع سلاح های هسته ای اسرائیل فائق امد. در اینجا از لحاظ زمانی به نفع ایالات متحده امریکا است در حالی که ایران برای لغو تحریم های اقتصادی می خواهد که هر چه زودتر مذاکرات را به نتیجه برساند. برداشتن بخشی از تحریمها مقداری پولهای بلوکه شده در ایالات متحده را آزاد میکند. همراه با کاهش قیمت نفت ضربه ای جدی به کشورهایی مثل ایران روسیه و ونزوئلا که اقتصاد انها وابسته به صادرات نفت است وارد امد. بنابراین، در آینده بین کشورهای صادر کننده نفت و گاز ایالات متحده و روسیه بر سر حمل و نقل گاز به اروپا و پروژه خط لوله در شرق میانه درگیری صورت خواهد گرفت.
۲ اوریل ۲۰۱۵ در لوزان، سوئیس، بعد از ۱۵ ماه مذاکرات، توافق بر اساس این پارامترها ، تعیین محدودیت های هسته ای، نظارت و تایید و کاهش برخی تحریمها اعلام شد. این را به عنوان چهارچوب توافقات و یا معامله قبل از هسته ای تعیین کرده اند. برای ایران این یک "پیروزی" محسوب می شود برخی از کشورهای عربی (از جمله لبنان) یا مقامات مهم اعلام کردند که این توافق برای دور کردن شبح جنگ در شرق میانه به امضا رسیده است . عواقب آن بسیار مهم خواهد بود، به ویژه به دلیل ازادسازی دهها میلیارد دلارایران از بانک های غربی و افزایش سهم ایران در تولید نفت خام و گاز می باشد . اما نمایندگان مقامات آمریکایی و اروپایی می گویند که این تنها گامهای نخست فرایند توافق است که می تواند طولانی و پر پیچ و خم باشد. احتمال توافق نهایی نه تنها به اتفاقات در سه ماه آینده، بلکه به خطر ادامه تروریسم در منطقه و به سیاست اسرائیل که با حمایت جمهوری خواهان افراطی درامریکا به مذاکرات حمله خواهد کرد بستگی دارد. بنیامین نتانیاهو حتی طی تماسی با باراک اوباما نارضایتی و نگرانی خود رااز این توافقات اعلام کرد. به گفته وی امضای توافقات وجود اسرائیل را تهدید می کند.
ماری نصیف دبس معاون دبیر کل حزب کمونیست لبنان در زمینه این مسائل برخی سوالاتی را مطرح می کند .در مرحله اول، آیا بعد ازبه نتیجه رسیدن توافقات لوزان ایالات متحده امریکا می تواند از ایران به عنوان وسیله ای برای بازسازی منطقه شرق استفاده نماید؟ و ایا واقعا اوباما با دادن برخی امتیازات می خواهد ایران را در اجرای برنامه های خود در عراق و مسئله فلسطین همراه سازد؟ با این همه مهمترین سوال، علل پذیرش ایران در باشگاه قدرت های هسته ای است. آیا این بخشی از سیاست جدید حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا (به عنوان نمونه در مورد کوبا) یا تلاش برای به دست آوردن رضایت تهران برای به انجام رساندن فاز دوم پروژه آمریکا در مورد شرق میانه جدید"است؟ اجرای این برنامه به فروپاشی جهان عرب و در چندین کشور درگیری بین شیعه و سنی و از بین نرفتن مشکل فلسطین ، بعد از اعلام اسرائیل ، به عنوان "دولت یهودیان جهان" منجر خواهد شد.
در حال حاضر پادشاهان و امیران نفتی به یمن حمله کردند. این جنگ به تضعیف یمن و عربستان سعودی و به ادامه جنگ در سوریه و لیبی و وضعیت ناپایدارباقی مانده در عراق و لبنان منجر خواهد شد. هدف از همه این مسائل تقسیم جهان عرب بین سه قدرت منطقه ای، اسرائیل، ترکیه و ایران، که هر کدام قصد کنترل بر مناطق مذهبی متمایز خود را دارند. و اگر ایران سعی در شانه خالی کردن کند، شمشیر تحریم های اقتصادی ، مثل همیشه بالای سر ایدئولوگهای ایرانی معلق بوده، و دوباره مورد استفاده قرار می گیرد. ولی ایران شلاق هسته ای را خواهد خورد.
ماری نصیف می گوید که توافق لوزان حداقل دو جنبه مثبت دارد. اولا، ایران عملا عضو باشگاه هسته ای شد ، حتی اگر از لحاظ فنی همچون اسرائیل و پاکستان تایید نشده باشد. اما این کشورها بخشی جدایی ناپذیری از سیاست امنیتی ایالات متحده در عرصه بین المللی می باشند. با این وجود، به رسمیت شناختن (حتی جزئی) ایران در این باشگاه ، پیروزی بزرگی نه تنها برای این کشور بلکه برای همه کشورهای که تاسیسات هسته ای حق مسلم انهاست، و نباید صرفا در دست دوستان واشنگتن باشد. امروزه این مسئله مهمی است که، ترکیه و عربستان سعودی قصد خود را برای ورود به باشگاه هسته ای اعلام کردند.توسعه در زمینه های هسته ای تعادل را در شرایط حضور سلاح های هسته ای در شرق میانه برقرار می کند. در غیر این صورت، باید در جهت تشکیل یک منطقه آزاد از سلاح های هسته ای حرکت کرد. دومین نکته مثبت تعلیق تحریم های اعمال شده توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر طبق قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران می باشد. اما ایران، به نوبه خود، موافق به تعویق انداختن برنامه هسته ای خود تا ۱۰-۱۵ سال به منظور کاهش ذخایر اورانیوم و عدم ساختن تاسیسات جدید برای غنی سازی سنگ معدن، کاهش دو سوم تعداد سانتریفیوژها برای غنی سازی اورانیوم و انجام برخی از شرایط دیگر است.
در بیانیه ای که پس از امضای توافق نامه بین ایران و امریکا در لوزان صادر شد تفاوتهای عمده ای بر سر مسائل کلیدی که باید قبل از٣۰ ژوئن بر طرف شود وجود دارد. در غیر این صورت، مذاکرات اتی در معرض خطر خواهد بود. در این راستا، ماری ناصیف می گوید که واشنگتن و تهران در مورد برخی از مسائل پاسخ روشنی ندارند. مادامی که ایالات متحده، از بحران اقتصادی خارج نشده بی تردید به نفت و گاز ایران و تمام کشورهای حوضه خلیج فارس نیاز داشته، از این روی، ماهیت سیاست های امریکا در آینده ای نزدیک همچنان نامعلوم می ماند. این ممکن است هم تشویق (لغو تحریمها علیه تهران) و هم شلاق (جنگ،که ایرانیان را در ان گرفتار خواهد کرد)باشد.
rkrp-rpk.ru
برگرفته از سایت حزب کمونیست کارگری روسیه


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست