یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در چرایی تشکیلِ "انجمن آزادی اندیشه"
هیئت مدیره ی موقت انجمن آزادی اندیشه


• نشریه ی «آزادی اندیشه» شماره ی نخست خود را با نوشته هایی از برخی متفکران ایرانی منتشر کرده است. این نشریه زیرنظر «شورای تحریریه» متشکل از نیره توحیدی، آرش جودکی، کاظم کردوانی، محمدرضا نیکفر و حسن یوسفی اشکوری منتشر می شود و دبیر تحریره ی آن کاظم کردوانی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۵ خرداد ۱٣۹۴ -  ۱۵ ژوئن ۲۰۱۵


نشریه ی «آزادی اندیشه» شماره ی نخست خود را با نوشته هایی از برخی متفکران ایرانی منتشر کرده است. این نشریه زیرنظر «شورای تحریریه» متشکل از نیره توحیدی، آرش جودکی، کاظم کردوانی، محمدرضا نیکفر و حسن یوسفی اشکوری منتشر می شود و دبیر تحریره ی آن کاظم کردوانی است.
در «سر سخن» نخستین شماره ی این نشریه چنین آمده است:

«عرصه ی نشریه ی "آزادی اندیشه"، علوم انسانی و اجتماعی است. سه جزء درهم تنیده ی "علوم انسانی و اجتماعی" و "اندیشه" و "آزادی" همه ی ضرورتِ وجودی و هدف های نشریه را بیان می کند.
ابزار کارِ علوم انسانی و اجتماعی "کلمه" است و با "کلمه" است که دراین علوم نظریه پردازی می شود. و به این معنا، علوم انسانی و اجتماعی علمِ "گفتمان" است.
"کلمه" و "گفتمان" در قالبِ "اندیشه" است که شکل می گیرند و به همان نسبت که اندیشه گسترش و به افق های وسیع تری دست می یابد، کلمه و گفتمان هم با رنگ های متنوع تر و پربارتری جلوه می کنند. اما، اندیشه نمی تواند گسترش یابد مگر در میدانِ بی کرانِ آزادی.
از همین رو، سنگِ بنای نشریه بر پاسداری از آزادی بی حصر و استثنایِ اندیشه و بیان است. در آزادی بی حصر و استثنا (که متفاوت است از آزادی بی قید و شرط؛ که می دانیم آزادی هم قید دارد و هم شرط) "بی حصر" به معنای حق آدمیان است در ورود به همه ی عرصه های هستی و فکر و کندوکاو در آن و "بی استثنا" به این معناست که هیچ انسانی را نباید در بیانِ نظر و اندیشه ی خود باز داشت.
از همینرو، می خواهیم دریچه ای باشیم گشوده بر افقِ گسترده ی اندیشه تا همه ی آنان که دغدغه ی علوم انسانی و اجتماعی دارند و رشد و شکوفایی آن را برای امروز و فردای ایران ضروری می شمرند و معتقد به آزادی اندیشه و بیان هستند، این نشریه را از آنِ خود بدانند. »

نخستین شماری این نشریه در آدرس اینترنتی زیر در دسترس است.
azadiandisheh.com

نوشتار در چرایی تشکیل «انجمن اندیشه» را از نخستین شماره ی آن انتخاب کرده ایم که در زیر می خوانید:

«در چرایی تشکیل «انجمن آزادی اندیشه»

علوم انسانی و اجتماعی از جامعه شناسی و مردم شناسی و روان شناسی و علوم سیاسی و علوم اقتصادی و تاریخ و اقتصاد و دین و حقوق تا جغرافیا و زبان شناسی و جمعیت شناسی و...را دربرمی گیرد که هریک از این رشته ها دارای رشته های متعددی هستند که به نوبه ی خود حوزه های وسیعی را پوشش می دهند. دیگر رشته های علوم هم، نظیر پزشکی و فنون، نه تنها بی نیاز ازعلوم انسانی و اجتماعی نیستند که سهل است، بدون دخالت و یاریِ این علوم قادر به ایفای نقش خود در تمامیت آن نیستند. و به یمنِ این علوم است که رشد اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اخلاقیِ جامعه و انسانِ امروز امکان پذیر است. این گستره ی وسیع دانش و هستیِ بشری که میدانِ کارِ علوم انسانی و اجتماعی در دنیایِ امروزِ ماست به خودی خود از اهمیت این علوم حکایت می کند.                                                            
اما، اهمیت این علوم تنها در عرصه ی گسترده ی آن خلاصه نمی شود. رسالت نخست این علوم در آگاه کردن انسان ها و توضیح پدیده ها و تغییرات اجتماعی است. واین سخن اِمیل دورکیم که "جامعه شناسی به یک ساعت زحمت نمی ارزید اگر تنها ارزشِ نظریه پردازی می داشت" به تمامی رسالت این علوم را معنا می کند. افزون بر آن، علوم انسانی و اجتماعی به انسان ها می آموزند تا به موجودیت خود معنا بدهند و از این طریق به آن ها کمک می کنند تا نیازهای شان را در مقام فرد و نقش شان در مقام عضوی از جامعه را بازشناسد. این علوم برای انسان ها این امکان را فراهم می آورند تا به رهیافت های دموکراتیکِ مسائل مربوط به زندگی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی، جغرافیایی، زیست محیطی، بین المللی خود آگاهی یابند. همچنین علوم انسانی و اجتماعی وظیفه ی سرنوشت سازِ به وجود آوردن یک وجدان جهانی در خصوصِ وضع بشر و داوهای جهانی بشرِ امروز را به عهده دارند.
در دنیای امروز ما مرکز اصلی تولید علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه است. دانشگاه قلبِ معرفت و آگاهی است، دانشگاهی که افزون بر تولید دانش و فراهم ساختن درکِ مفهوم های علمی و تربیت متخصص، وظیفه ی تربیت انسان هایی را به عهده دارد که حقوق و مسئولیت های خود را درک کنند تا برای شرکت مسئولانه و حق مدارانه ی زندگی اجتماعی آماده شوند، تا این دانشجویان با روحیه ای آزادی خواهانه به درکی نقادانه از نقش نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی جامعه ی خود دست یابند، تا این دانشجویان به شهروندان فعال و مسئول و متعهد به پی گیریِ ایده آل های دموکراتیک تبدیل شوند و در حد توانایی خود در ساختن جامعه ی خود سهیم شوند، تا این دانشجویان با رویکردی اندیشمندانه به حقوق دیگران و فرهنگ های دیگر احترام بگذارند.   
اما، در کشور ما به علت دخالتِ آشکار و سازمان یافته و آمرانه ی ایدئولوژیکِ حکومت در امرِ علوم انسانی و اجتماعی و همه-ی هستیِ دانشگاهیِ ما، نه این علوم در وضعیت به سامانی قرار دارند و نه دانشگاهِ ما قادر به انجام همه ی وظایفِ جوهریِ خود است. پس از انقلاب نخستین نهادِ تولیدِ معرفت که با یورش همگانی حکومتی رو به رو شد دانشگاه بود، به ویژه به عنوان کانونِ تولید و گسترش علوم انسانی و اجتماعی. "انقلاب فرهنگی" که همراه بود با تعطیلی بیش از دوسالِ دانشگاه و اخراج هزاران عضو هئیت علمی و دانشجو، با پرچمِ برساخته ای ایدئولوژیک، امنیتی، اقتصادی، علوم انسانی و اجتماعی و دانشگاه را نشانه گرفت. و از آن زمان تا کنون، هرچند از ارائه ی بدیل "علوم انسانی اسلامی" ناتوان بوده اند اما، بر پیکر این علوم و دانشگاه ضربات فراوانی وارد کرده اند. و از آن زمان تاکنون به نسبت ناکامی در تحققِ آرزوهای ناممکن خود، هم بر سیاست-های علم ستیزانه ی خود افزوده اند و هم در پاسخ به هرتنگنایِ لاینحلِ فرهنگی و سیاسی، دانشگاه و علوم انسانی و اجتماعی را در قربان گاه نشانده اند که آخرین آن در دوره ی فاجعه بار دولت احمدی نژاد بود و "محاکمه"ی علوم انسانی در دادگاه و "بازبینیِ" همه ی رشته ها و مواد درسی و حذف پاره ای از آن ها.
در برابر چنین وضعیتی، از روز نخست دانشگاهیان و نیروهای فکری و فرهنگی روشن بین به شکل های گوناگون واکنش نشان دادند و به مقابله با آن برخاستند و در حد توان خود توانسته اند ضررهای این سیاست ضدعلمی را کاهش بدهند. اما روشن است که مقاومت فردی و پراکنده در برابر این پدیده کافی نیست. ازهمین رو ضرورت مقاومتی جمعی از مدت ها پیش احساس می شد و تشکیل انجمنی از دانشگاهیان و پژوهشگران و روشنفکران پاسخی است به این ضرورت. این انگیزه نخست تشکیل انجمن آزادی اندیشه بوده است.
دومین علت تشکیل "انجمن" بر این پایه استوار شده است که تولید فکر و اندیشه نیازمند تبادل و تعامل فکری و فرهنگی است و این امر میسر نمی شود مگر با گفت و شنود، که می دانیم یگانه انگاری فکری نه به تولید اندیشه و ابداع و تفکر چندان کمکی می کند و نه به اصلاح و تکمیل و ترمیم افکار و آموزه ها و رهنمودها یاری می رساند. و گفت وشنود و تعامل نیازمند بستری عملی است که شکلی سازمان یافته با چارچوبی دموکراتیک و روشن از بهترینِ آن هاست.
سومین علت، وجود هزاران روشنفکر و دانشگاهی و پژوهشگر در حوزه ی علوم انسانی و اجتماعی در داخل و خارج کشوراست که در تاریخ ما نمونه ی آن را سراغ نداریم. کوشش برای نزدیک کردن این تعداد عظیم دانشگاهی و صاحب نظر یکی از دغدغه های نخستین ما بوده است. و برای چنین امری ظرفِ سازمانی ضرورت داشت که قادر باشد تا حد امکان این جماعت پراکنده از نظر فکری و جغرافیایی را دست کم در فضایِ مجازی به یکدیگر نزدیک کند. وجود تعداد بسیار بزرگی از دانشگاهیان و روشنفکران عرصه ی علوم انسانی و اجتماعی در چهار گوشه ی گیتی امکانِ یگانه ای برای ما و دانشجویان این رشته ها و کشور ما به وجود آورده است که در صورت درک اهمیتِ این واقعیتِ بی سابقه ی تاریخی و در صورت غلبه بر معضلِ دیرپای تاریخی مان، ناسازگاری ایرانیان در کار مشترک اجتماعی، می تواند سرمنشا خدمات بزرگی به کشور و جامعه-ی علمی کشورمان باشد. تشکیل "انجمن آزادی اندیشه" می تواند قدمی برای هم گرایی این بخش از دانشگاهیان و روشنفکران باشد.
چهارمین علت، ایجاد بستری مناسب برای ارتباط فکری و تعامل میان دو جریان بزرگ و اثرگذار روشنفکری، روشنفکران غیردینی و روشنفکران یا نواندیشان دینی، در جامعه ی ایرانی است. ناگفته پیداست که نواندیشان دینی و روشنفکران عرفی در مبانی فلسفی و جهان بینی و الزامات منطقی آن مبانی، با هم متفاوت و چه بسا متعارض اند، اما در بیش از دو دهه شاهد هم-فکری و هم گرایی میان آنان در مناسبت های مختلف بوده ایم، مهم تر آنکه در آینده نزدیک و دور در ضرورتِ اصولی چون دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و عدالت و برابری طلبی و ستیز با هر نوع تبعیض اشتراک نظر و هدف دارند و به همین دلیل نزدیکی و تعامل فکری و همکاری های فرهنگی، و در صورت لزوم و در حد ضرورت، سیاسی برای تأمین آزادی و رهایی مردم ایران گریزناپذیر می نماید. "انجمن آزادی اندیشه" می تواند نمونه ی خوبی ارائه دهد از همبستگی و گفت گو در عین داشتن دیدگاه های مختلف.
آخرین علت در تشکیل "انجمن" را می توان در ضرورت گفت وگوهای سامان یافته میان روشنفکران و دانشگاهیان ایرانی با دیگر روشنفکران و دانشگاهیان جهان به خصوص کشورهای پیرامون ایران و منطقه ی خاورمیانه و آسیای مرکزی دانست. به علت تحصیل و کار اکثریت قریب به اتفاق دانشگاهیان و روشنفکران ایرانی در جهان غرب، به معنای عام آن، میان آنان و روشنفکران غربی گفت وگو و مراوده ی فکری موجود است، اما هنوز نمی توان از یک رابطه ی سامان یافته میان روشنفکران و دانشگاهیان ایران با آنان سخن گفت. در خصوص رابطه ی ما با جهانِ پیرامونی مان، حتا از یک حداقلِ ارتباط هم نمی توان سخن گفت. و امیدواریم که باهمت اعضا و همفکران "انجمن" بتوانیم در رفع این کمبودِ آزاردهنده نیز موفق شویم. برمبنای آنچه گفته شد، این بندهای "راهبرد و اساسنامه" انجمنِ آزادیِ اندیشه معنا می یابد:
- "انجمن" جمعی است متشکل از دانشگاهیان و پژوهشگران و روشنفکران.
- "انجمن" خود را به آزادیِ اندیشه و بیان و به سنجش و انتقادِ روشنگرانه ی تفکر و ترویج و دفاع از حیثیتِ علوم انسانی و اجتماعی و پیشرفتِ اعتبار آن ها درایران متعهد می داند.
- "انجمن"، نهادی است مستقل، غیر حزبی، غیرایدئولوژیک که برایِ اهدافِ زیر کوشاست:
. یاری رسانیدن به علوم انسانی و اجتماعی و بنیادهای آن‌‌ها و تقویتِ این علوم در ایران،
. رشدِ روشنگری و گسترشِ آزادیِ اندیشه و نقد و بیان و نشر و گفت وگویِ آزاد،
. برقراری و یاری رساندن به گفت وگویِ سامان یافته میانِ روشنفکرانِ ایران،
. برقراری و یاری رساندن به گفت وگویِ سامان یافته میانِ روشنفکران ایران و دیگر روشنفکرانِ جهان به خصوص روشنفکرانِ کشورهایِ هم جوارِ ایران و منطقه ی خاورمیانه و آسیایِ مرکزی.

هیئت مدیره ی موقت انجمن آزادی اندیشه


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست