یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

شیادانی به نام سران حکومت اسلامی
مسبب اصلی تحریم ها و خالی شدن «جیب مردم» آقای خامنه ای است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۷ خرداد ۱٣۹۴ -  ۱۷ ژوئن ۲۰۱۵


 ۱. تمام حکومت اسلامی و دستگاه های آن به گونه ای کار می کنند که مردم را فریب بدهند و دروغ را در کنار سرکوب وسیله ی ادامه ی حکومت خود سازند. سران رژیم و مطبوعات و رسانه ها و عواملشان از صبح تا شب صدها دروغ تحویل مردم می دهند و صدها بار حقیقت را تحریف می کنند تا افکار عمومی را به نحوی که می خواهند جهت بدهند.
برخی اصلاح طلبان و نشریات اصلاح طلب به میل خود در این بازی فریب به خیال «تقویت اصلاحات» شرکت می کنند غافل از آن که اصلاحات در جمهوری اسلامی خود مدت هاست به دروغ بزرگی تبدیل شده است.

۲. یکی از این دروغ ها که امروز به کرات مطرح می شود و جزو تحکیم مبانی حکومت اسلامی قرار گرفته است، موضوع تحریم هاست. اعتدالیون و اصلاح طلبان و برخی غیراصلاح طلبان حکومت با هم در مذمت تحریم ها مسابقه گذاشته اند و روی دست هم بلند می شوند تا ثابت کنند تحریم ها چه بلایی بر سر «مردم» آورده است. بعد از ان که روحانی مدعی شد آن هایی که مخالف لغو تحریم ها هستند از جیب مردم خبر ندارند، هاشمی رفسنجانی هم گفت: تحریم ها پدر مردم را در آورده و استخوان اکثریت جامعه را پوگانده است!

٣. این سخن که تحریم ها چه بلایی بر سر مردم و کشور آورده سخن تازه ای نیست. تازگی؛ سخنان آقایان مسئول، در مذمت تحریم هاست. هدف این گونه تبلیغات چیست؟ نخست می خواهند دامن خود و «نظام» را از ننگ تحریم ها و اقداماتی که در طول بیش از دو دهه پنهانکاری پروژه اتمی به صدور قطعنامه های زنجیری شورای امنیت علیه ایران منجر شد، پاک کنند و مسببان داخلی آن را کسی قرار بدهند که دیروز نزدیکترین رئیس دولت به رهبر بود و امروز به هر دلیل مغضوب شده است. سخنان به یادماندنی محمود احمدی نژاد که قطعنامه های تحریم را «ورق پاره» خواند امروز به کسانی مثل روحانی و رفسنجانی کمک می کند تا همه ی کاسه و کوزه ها را بر سر او و اطرافیانش بشکنند و خود را بی گناه جلوه بدهند. در تمام سالیانی که سیاست جمهوری اسلامی تشدید تقابل با غرب و دامن زدن به مناقشه ی هسته ای بود، این آقایان نه تنها کلمه ای در مذمت تحریم ها بر زبان نراندند که خود عاملان و بانیان سیاستی بودند که این تحریم ها را بر مردم ایران تحمیل کرد. آن ها این بار با مساله ی تحریم ها یک کاسبی تازه برای جلب رای مردم به راه انداخته اند.
سیاست های منجر به تحریم ایران، سیاست های «نظام» جمهوری اسلامی بود و همه ی آقایان و در راس آن آقای خامنه ای مسئولیت آن را برعهده داشته اند. امروز که جمهوری اسلامی به دلیل ناتوانی در ادامه ی سیاست های گذشته، به سیاست تازه ای روی آورده و به پای میز مذاکره رفته، برای لغو تحریم ها تلاش می کند، آقای روحانی فراموش نمی کند هرروز یادآوری کند که این سیاست تحت «رهنمودهای مقام معظم» صورت می گیرد و تیم هسته ای دستورات وی را اجرا می کند. کدام آدم پرت از دنیای سیاستی هم، می تواند بپذیرد در زمانی که پافشاری بر اجرای برنامه های اتمی موجب تصویب چپ و راست قطعنامه های تحریم می شد، «توصیه ها و فرمان ها»ی آقای خامنه ای مشوق و راهنمای مسئولین جمهوری اسلامی در کشاندن کشور به سوی فاجعه نبوده است؟
احمدی نژاد را می زنند تا خامنه ای را نجات دهند. رئیس جمهور سابق را پیراهن عثمان کرده اند زیرا او ظاهرا مهره ی سوخته ای است. او را به وسط می کشند تا مهره های اصلی که همین امروز هم مصدر کار هستند و همه کاره هم هستند، بی گناه معرفی شوند و دستان خود را از گناه بشویند. مسبب اصلی تحریم ها در ایران آقای علی خامنه ای و در مقام بعدی همه ی دور و بری های او از جمله احمدی نژاد، از جمله هاشمی رفسنجانی و از جمله همین آقای روحانی رئیس شورای امنیت ملی دوران خویش بوده اند، همه ی آن هایی مسئول این بلایا بوده اند که به موقع خود به مخالفت علنی با آن سیاست خانمان برانداز برنخواستند و کمر به پیشبرد ان بستند. آن ها باید پاسخگوی وضعیت فلاکت باری که بر جامعه حاکم کرده اند و میلیاردها ضرر و زیانی که بر کشور وارد کرده اند باشند.

۴. انداختن مسئولیت تحریم ها به گردن یک عده از عوامل درجه ی دو حکومت، تنها یکی از اهدافی است که به خصوص با نزدیک شدن انتخابات مجلس و رقابت های سیاسی شدت گرفته است. هدف دومی هم از این نوع تبلیغات و اظهاراتی شبیه اظهارات روحانی و رفسنجانی تعقیب می شود که هم زیرکانه تر و هم شیادانه تر است. آن ها می خواهند وانمود کنند وضعیت نابسامان اقتصادی و فقر و فلاکت مردم ناشی از تحریم هاست و فساد و دزدی و چپاول و استثمار وحشیانه ی کارگران که سر تا پای حکومت اسلامی را فرا گرفته و کل «نظام» در آن غوطه می خورد و از آن پروار می شود، ربطی به این فقر و فلاکت «اکثریت» مردم ندارد.
تحریم ها هر چند اقتصاد ایران را فلج کرده اند و جامعه را به فقر کشانده اند، اما تنها دلیل تنگدستی و بی حقوقی و استثمار مردم ایران نیستند. یکی از دلایل چنین وضعیتی همین دولت اقای روحانی است که از بدو روی کار آمدن کمر به پیشبرد برنامه های نئولیبرالی به بهای خرد کردن استخوان های کارگران و دشمنی با آن ها بسته است. آیا آقای روحانی هنگام تعیین آن حداقل شرم آور دستمزد امسال و سال گذشته هم به نمایندگان خود توصیه می کرده است که به فکر «جیب مردم» باشند؟ آیا در موقع تصویب و تشدید قواعد و مقررات شدید ضدکارگری و اخراج گروهی کارگران و به تعویق افتادن ماه ها حقوق کارگران هم او برای «جیب مردم» و سفره ی خالی کارگران دل سوزانده است؟ آیا وقتی کارگران را می زنند و می گیرند و سرکوب می کنند هم از همین اشک تمساح ها می ریزد؟

۵. رفتار دولت روحانی با طبقه ی کارگر ایران آن دم خروسی است که قسم حضرت عباس او و امثال او در باره ی «جیب مردم» را رسوا می کند و نشان می دهد اگر هم او به جیب مردم فکر می کند، مثل آقای خامنه ای و بیت او و بقیه ی کارگزاران نظام اسلامی، تنها برای خالی کردن بیشتر آن است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست