سلام انسان!
نامه کارگر مهاجر افغان
•
از دانشجویان عزیز و کارگران محترم و آنهایی که معنی زندگی را میفهمد و انسانهای بشر دوست و از مجامع بین المللی و از اتحادیه های کارگری تقاصای همکاری داریم. یعنی با ما هم دردی خود را اعلان کنند که این رژیم ضد انسانی در این شرایط سخت مهاجرین را برون نکند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۹ آبان ۱٣٨۵ -
۲۰ نوامبر ۲۰۰۶
معرفی: با صاحب واقعی این وبلاگ در اینترنت آشنا شدم. عزیزی ما را آشنا کرد که بعدا لازم شد در باره اش میگم. دوستی ما عمیق شد. دوستم یک کارگر افغان است که برای من از وضع خودش درد و دل میکرد. بهش گفتم خوب این حرفها را در یک وبلاگ بگذار. گفت نمی تونیم. گفتم کمک میکنم.... خلاصه راه افتاد. قرار شده که او بنویسه و من با مختصر اصلاح املایی روی وب بگذارم.
با عرض سلام خدمت تمام انسانهای بشر دوست
همان طوریکه به همه معلوم هست، راجع به تصمیم گیری جمهوری اسلامی در قبال مهاجرین افغان که در ایران زندگی میکنند، و گفته است که باید اینها اخراج شوند و به کشوریشان بر گردن، از روز یکشنبه رسمآ آغاز شده است.
سوال اینجاست، این سردمداران جمهوری اسلامی ایران که این طرح را دادن آیا فکر کردن که چه کار میکند؟
آیا این مردم اگر به کشورشان بر گردن در اونجا چی زماند وجود دارد که ما بتوانیم زندگی کنیم؟ آیا زماندی وجود دارد؟ که ما در اونجا امنیتی جانی داشته باشیم؟ آیا دولت جمهوری اسلامی فکر کرده که ما در اینجا اگر ماندیم فقط به خاطر زنده ماندن ماندیم، نه به خاطر زندکی کردن؟
شرایط ایران طوری هست که هر مهاجر در ایران به سخت ترین شرایط زندگی میکند. که فقط اسمش زندگی کردن هست .
ما از تمام مردم ایران تقاضا داریم اگر شده برای چند لحظه خود شان را به جای مهاجرین قرار بدن. آیا امکان دارد که در یک همچون شرایطی زندگی کنند؟ و اگرشرایط مساعد زندگی در کشورتان وجود داشته باشد، آیا خودتان حاضر هستین که در کشوری دیگری زندگی کنید؟
در کشوری که هیچگونه حقوقی انسانی برایتان قایل نباشد؟
و بگوید افغانی بودن خودش جرم هست. یا به هر اسم دیگری فرقی نمیکند. منظورم از کشور هست. نه اسم انسان. و اونهم به لهن تحقیر آمیز و همیشه توهین شوید؟ مهاجری که همیشه خودش کار میکند و هیج وقت توقع کمک از دولت نکرده و همیشه به صورت فعال و نیروی کار. کار کردن. از حفر چاه های فاضلاب گرفته تا چاهای ساختمانی و کارهای دیگر. که سخترین کار هست.
و کارگر شهرداری که مقیم افغانیستان باشد همیشه جایش بری خیابان هست. اگر باور نمیکنید برین بعد از ده شب سر بزنید. از نزدیگ ببیبنید. کارگران شهرداری را که چه میکند. حتی هر شب بری خیابان میخوابند.
من در منطقه پاکدشت آشنا دارم. حتی خانواده ها به صورت دست جمعی یعنی زن و مرد سر کوره خشت کار میکند. آیا بنظر شما ما بار دوش جامعه بودیم؟
حتی بچه های ما به صورت آزاد درس میخواند. اگر در مدرسه دولتی هم درس میخواند به بهانه گوناگون از ایشان پول دریافت میکند. یعنی ورودی مدرسه ابتدا با ید هر نفر ۴۵۰۰۰ هزار تومان پرداخت کند. از آن به بالا بر مبنای درجه کلاس باید پول پرداخت کرد.
البته دولت ایران برای مهاجرین یک امتیاز داده است. اون هم این هست هر کسی اگر در مدرسه آخوندی یا علمیه درس بیخواند. از اونها نه تنها پول نمیگیرد بلکی پول به صورت شهریه یعنی پاداش پرداخت میکند. خرج خواب گاه یش را میدهد و خرج خانه اش را میدهد. با صد تا امتیاز دیگر به قول خودشان مال امام. وردی درس اخوندی ۱۰۰۰۰۰ هزار تومان هست که دولت میدهد برای هر طلبه اش. این را در هر ماه میدهد. شما حساب کنید که چقدر طولاب در این کشور درس مخواند از هر کشور؟ و این پول بر مبنای درس اش تعین میشود. هر قدر درس بالا باشد به همان اندازه پول پرداخت میشود. این را شما در نظر داشته باشید. اما با بچه ۶ یا ۷ سال ما چی برخورد میکند؟ میگوید اگر شما کارت دارید میتونید درس بخوانید با پرداخت ۴۵۰۰۰ هزار تومان. اگر ندارید شما حقی درس خواندن را ندارید.
حتی دوستان مرا در اول مدرسه به خاطر کارت نداشتن از مدرسه برون انداختن. آیا این را شما چی مینامید؟
ما این را جزو "انسان دوستی" جمهوری اسلامی مینامیم. و اگر همین بچه در حوزه علمیه بخواد درس بخواند. یا اگر بچه آخوندی باشد. نه تنها کارت مطرح نیست، بلکه تازه کارت هم میدهد.
آیا گناه بچه چیست؟ آیا باید رفت نوکر شد؟ یا از درس ماند. آیا اینها میفهمند که زندگی چیست؟ آیا ملیت را مشناسد؟ ایا تفاوت طبقاتی را میشناسد؟ ایا اینها خونش کمرنگتر از دیگران هست؟
و هم چنین از دانشجویان عزیز و کارگران محترم و آنهایی که معنی زندگی را میفهمد و انسانهای بشر دوست
و از مجامع بین المللی و از اتحادیه های کارگری تقاصای همکاری داریم. یعنی با ما هم دردی خود را اعلان کنند.
که این رژیم ضد انسانی در این شرایط سخت مهاجرین را برون نکنند.
رژیمی که در اوایل انقلاب به قول رهبر شان که گفته بود اسلام مرز ندارد. و چونکی مردمی افغانستان
در اون زمان بیش از حد مذهبی بود. آمدن در ایران که البته شرایط جغرافیا هم یکی از دلایل اش بود. ما
مردم از این دولت یک چیز را توقع داریم . حداقل اون حرف رهبرش را پس بگیرد. بگوید ما از اونها سوا هستیم. ما به خاطر منافع خود دست به هر کار میزنیم. و این گفتگوی تمدونها است!
ما اینرا از دولت سوال دارم. آیا گفتگوی تمدون های شما این هست که باید ظلم کرد؟ بر طیف کارگر و مهاجر که همیشه در قلب جامعه به صورت فعال کار کردن؟ آیا آنها باید بمیرند؟
۱۷/۱۱/۲۰۰۶
از طرف جمع کارگران افغان منطقه شرق تهران
http://www.salam-ensan.blogspot.com
|