سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

«پیروزی اراده مردم در برابر فشارهای اهریمنی سرمایه»
(مروری بر همه پرسی یونان)


احد واحدی


• سیریزا بوسیله این همه پرسی، نشان داد که تا چه اندازه پایبند به پرنسیبهای دموکراتیک می باشد؛ تا جایی که مراجعه به آرای مردم می توانست هستی آن را با مخاطرات جدی روبرو کند. این تجربه حاوی این نکته مهم بود که چپ نو، چپ مدرن، چپ دموکرات امروزه با بهره گیری از تجارب غنی چپ سابق و کشورهای سوسیالیستی، به پرنسیبهای دموکراتیک بیشتر از سرمایه داران مدعی، اعتقاد دارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۹ تير ۱٣۹۴ -  ۱۰ ژوئيه ۲۰۱۵


مردم یونان در همه پرسی روز یکشنبه در جواب «آری» یا «نه» در قبال سئوال: «چه جوابی به سیاست پیشنهادی اتحادیه اروپا برای ریاضت اقتصادی تازه می دهند؟» حماسه ای بزرگ آفریدند. پیروزی مردم یونان از این جهت حائز اهمیت است که تمامی سران اتحادیه اروپا با تبلیغات کر کننده ای که به نفع رای مثبت و علیه رای آزاد مردم یونان براه انداخته بودند، در تلاش آن بودند که راه را برای سقوط حکومت سیریزا آماده کنند. «مرکل»، «اولاند»، «شولتز»، «یونکر» و دیگر اعوان و انصار آنها تبلیغات بزرگی راه انداخته بودند که رای منفی مردم یونان به ریاضت اقتصادی پیشنهادی اتحادیه اروپا، خروج یونان از حوزه پولی یورو و در نهایت خروج آنرا از اتحادیه اروپا بدنبال خواهد داشت. تمامی شکست خوردگان سیاسی انتخابات سال گذشته یونان، تمام بانکداران و سرمایه داران که با پیروزی سیریزا در انتخابات گذشته، موقعیت سیاسی و اقتصادی شان به خطر افتاده بود، جبهه بزرگی را علیه رای منفی و آزاد مردم سازماندهی کرده بودند. این عده که تمامی رادیو، تلویزیون، مطبوعات و رسانه های عمومی در اختیار شان بود با تمام قوا برای مرعوب کردن مردم یونان وارد میدان شدند. افزون بر تمامی اینها بازار شایعه داغ بود؛ به محض اعلان رفراندوم توسط «سیپراس» شایعه براه انداختند که نقدینگی بانکها رو به پایان است؛ بطوریکه همین شایعه سبب روی آوردن مردم به بانکها و برداشت پول نقد از حسابهای پس انداز و جاری که سر به میلیاردها یورو می زد و در نتیجه ته کشیدن نقدینگی موجود گردید. در چنین فضایی و در درون چنین جنگ روانی، رای منفی گرفتن برای سیاست ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا کاری سترگ بود، حماسه ای بزرگ بود، حماسه ای که شیرینی آن، سالها در دهان آفرینندگان آن و تمامی جبهه مبارزان دموکرات جهان مزه خواهد داد. ما از صمیم قلب این پیروزی را به مردم یونان و تمامی دموکراتهای اصیل دنیا تبریک می گوییم.   

حرکت مردم یونان و سیریزا، در نوع خود ویژه گی هایی دارد که پرداختن به مهم ترین آنها و تجربه گرفتن از آنها می تواند بیش از هر چیز به جنبش های اجتماعی آتی یاری رساند. کاری که سیریزا موفق به انجام آن شد از جنبه های متفاوت قابل تامل و بررسی است:

الف ـ وقتی که مذاکرات با نمایندگان سه ارگان اصلی تصمیم گیری سرمایه داری یعنی «کمیسون اروپا»، «بانک مرکزی اروپا» و «صندوق بین المللی پول» به بن بست رسید و راه دیگری پیش پای مذاکره کنندگان باقی نماند، سیبراس با اتکا به یک متد دموکراتیک بسیار ویژه، مراجعه به آرای موکلین خود یعنی مردم یونان را پیشنهاد داد؛ در روزگاری که تمامی دموکراسی های موجود اروپایی زیر فشار سرمایه مالی و جریانهای اولترا راست کشورهایشان رو به اضمحلال نهاده اند، اتکا به این شیوه، راهکار جدیدی را در مبارزه با هجوم افسارگسیخته راستهای افراطی و در بکار بستن شیوه های دموکراتیک واقعی، پیش روی جنبش های مردمی قرار داد. مهم نبود که نتیجه همه پرسی چه بود، حتی اگر نتیجه آن سبب سقوط حکومت سیریزا و شکست جنبش نوپای چپ می گردید، باز هم نمی توانست نتیجه گیری فوق را کله پا کند. مردم زحمتکش اروپا و جهان و خصوصا" جنبش های عدالت خواهانه و رهایی بخش مردمی مدیون این رویکرد دموکراتیک مردم یونان و حزب سیریزا خواهند بود.

ب ـ سیبراس و دیگر دولتمردان یونانی در مقابل این سوال که اگر مردم یونان به سیاستهای ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا جواب «مثبت» دادند، آن وقت چی؟ با صراحت و شجاعت سیاسی بی سابقه ای اعلام کردند در آن صورت، استعفاء خواهند داد زیرا آنرا نشانه تغییر در مطالبات مردم یونان قلمداد کرده و با مواضع خود در مبارزه با ریاضت اقتصادی تحمیلی اتحادیه اروپا متضاد و متناقص خواهند یافت. البته این ریسک بزرگی بود ولی واقعیت داشت و راه دیگری برای برون رفت از بحران وجود نداشت. یا دموکراسی موفق می شد و بار دیگر برجستگی خود را در جامعه یونان نشان می داد و یا اینکه ترفندهای سرمایه داری جهانی موثر می افتاد و دموکراسی را با همان طناب دموکراتیک حلق آویز می کرد. سرمایه جهانی که تمام امکانات دولتی در سراسر جهان و از جمله در یونان را در انحصار خود داشت به هزاران حیله و خدعه دست زد که در این کار موفق شود که جواب بله به سیاست های ریاضت کشانه اقتصادی بگیرد. حتی با مغلطه کاری پیش از همه پرسی، در جواب صحیح آری یا نه، می خواست از مردمی که جواب نه به این سوال اساسی داشتند، جواب آره بگیرند. تمام رسانه های عمومی براه افتادند که به مردم بقبولانند، در صورت اینکه به سیریزا رای بدهند، با دست خود گور خود را می کنند و تثبیت سیریزا معنایی جز اخراج یونان از اتحادیه اروپا نخواهد داشت. این مواضع راست افراطی و طرفدار الیگارشی مالی بار دیگر نشان داد که هر گاه موقعیت سرمایه جهانی، در جایی به خطر بیفتد، این جبهه ستم حتی ساده ترین پرنسیبهای دموکراتیک را که مدعی داشتن آنهاست، با روشنی تمام زیر پا می گذارد. آمارهایی که رسانه های عمومی پیش از همه پرسی، تقریبا" از برابری شکننده رای «آری» و «نه» و حتی در بعضی موارد چربش آرای آری نسبت به نه پخش می کردند، جزء تبلیغات مسموم و شرم آوری بود که هدفی جز به یاس و به نا امیدی کشاندن مردم یونان نداشت.

ج ـ سیریزا بوسیله این همه پرسی، نشان داد که تا چه اندازه پایبند به پرنسیبهای دموکراتیک می باشد؛ تا جایی که مراجعه به آرای مردم می توانست هستی آن را با مخاطرات جدی روبرو کند. این تجربه حاوی این نکته مهم بود که چپ نو، چپ مدرن، چپ دموکرات امروزه با بهره گیری از تجارب غنی چپ سابق و کشورهای سوسیالیستی، به اندیشه های دموکراتیک پایبند و به پرنسیبهای دموکراتیک بیشتر از سرمایه داران مدعی، اعتقاد دارد. در عین حال این تجربه نشانگر اتکاء به دموکراسی و یا تجهیز بیش از پیش چپ جدید به سلاحی بود که سرمایه داری در ۲۵ سال قبل با سوءاستفاده و اتکاء بدان، شکست سوسیالیسم عملا" موجود را تسهیل کرده بود. از حق نباید گذشت که پیشکسوت این پرنسیب عادلانه و دموکراتیک در ٣۷ سال پیش نیکاراگوئه بود که خود با اتکاء به پرنسیبهای دموکراتیک، دولت پیروزمند خود را در مقابل آزمایش بزرگ یعنی انتخاب جدید قرار داد.

د ـ تجربه یونان بار دیگر نشان داد که از دیدگاه سرمایه جهانی رای مردم زمانی ارزش دارد که وسیله ای برای قدرت یابی خود ایشان باشد؛ در غیر این صورت، سرمایه جهانی هر چیزی را دست آویز قرار خواهد داد که مانع قدرت یابی نیروی مقابل باشد، حتی اگر این چیز به مسلخ کشاندن دموکراسی نیم بند موجود باشد! یونان میدان آزمون بزرگی بود که نشان داد که نمایندگان سرمایه داری خودی و سران اتحادیه اروپا، چگونه خود را به آب و آتش زدند که با صدها دوز و کلک جنبش مردمی یونان و سیریزا را ساقط کنند. حال آنکه تمامی مطالبات و شیوه های مبارزه سیریزا، در چهارچوب قوانین موجود قرار داشت. این جانوران که اسم سیاستمداران برتر دنیا را روی خود گذاشته اند و در تمامی جهان از امریکای لاتین تا آسیا و آفریقا در پی ایجاد نظم نوین ادعایی خود و اعمال اتوریته به هر شکل آن هستند، با نفی و سرنگون کنندگان نظام ستمگر سرمایه داری، چه ها خواهند کرد؟

مسلما" یونان روزهای سختی را در پیش دارد. اخذ نتیجه در رفراندوم و گرفتن جواب نه به سیاستهای ریاضت اقتصادی، پی آمد های زیادی خواهد داشت. سرمایه داری با چنگ و دندان تلاش خواهد کرد که اوضاع را به عقب برگرداند و در این راه از هیچ ترفندی فروگذار نخواهد کرد. تهدید به اخراج از اتحادیه اروپا شاید ساده ترین سیاستی باشد که همه روزه از طرف این قلدرهای مدرن در بوق و کرنا دمیده می شود. آنها می دانند که لشگر ستم دیدگان در راهند و می دانند که کوچکترین اغماض در حق یکی از آنها، سبب تحریک دیگران برای بدست آوردن مواضع و خاکریزهای جدیدی خواهد بود. ولی آیا آنها می توانند با گردنکشی در برابر واقعیات، یونان را واقعا"از اتحادیه اروپا کنار بگذارند؟ پی آمدهای مثبت و منفی آن چه خواهد شد؟ با افکار عمومی اروپای دموکرات و روان مردم یونان چه خواهند کرد؟ مسلما" چنین چیزی تف سربالا خواهد بود!
چقدر احتمال بخشودگی بدهی ها وجود دارد؟ اگر چنان کنند، در برابر موج آتی جنبشهای اجتماعی کشورهای کم توان اقتصادی چه خواهند کرد؟ سران اتحادیه اروپا مجبورند به وعده هایی که خود در هنگام رای گرفتن از تک تک مردم کشورهای اروپایی برای بهبود زندگی آنها، بهشان داده اند، دهن کجی نکنند!
پیروزی حماسه آفرین مردم یونان در رفراندوم روز یکشنبه، کمترین نتیجه اش ارتقاء روحیه مبارزاتی مردم و فراهم آوردن شرایطی است که حکومت یونان با اتکاء به آن از موقعیت بهتری در مذاکرات با سران اتحادیه برخوردار شود. قدر مسلم این سران علیرغم عدم اعتقادشان به مردم و رای آنها، نمی توانند کار به این بزرگی را نادیده بگیرند.
چیزی که روند حوادث بعدی را تعیین می کند، در درجه اول استقامت مردم یونان در برابر سیل نارسایی ها و سپس همبستگی مردم اروپا با جنبش مردمی یونان، احترام به آراء آنان در جهت تغییر شرایط به نفع این مردم است. باید برای نشان دادن این همبستگی راهکارهای موثر تازه ای مانند جمع آوری امضاء، دمونسترانسیون هایی در پشتیبانی از یونان، لغو بدهی ها و غیره ترتیب داد. باید در سطح اروپا از طرف جنبش های مردمی گوناگون سیمینارهایی در پشتیبانی از مردم یونان و جستجوی راهکارهای تازه تشکیل شود. بنظر این قلم، اتحاد و همبستگی جنبش های مردمی موجود در آمریکای لاتین در برابر مشکلات عدیده ای که در دهه گذشته آمریکا برای آنها تراشید، نمونه برجسته ای از همبستگی مردمی، می تواند باشد! شاید امروز طرح این مسئله امر آسانی نباشد؛ ولی سیل گرسنگان در راه است! جنبش های اجتماعی اسپانیا، ایتالیا، پرتقال می توانند در این راه سهم بزرگی را به خود اختصاص دهد!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست