•
چنین درخت سترگ و تناوری که منم
ز ضربه هات نه خم می شوم نه می شکنم
زدشنه ام مهراسان که شهسوار قلم
هزار خنجر کاری نهفته در سخنم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۱ تير ۱٣۹۴ -
۱۲ ژوئيه ۲۰۱۵
چنین درخت سترگ و تناوری که منم
ز ضربه هات نه خم می شوم نه می شکنم
زدشنه ام مهراسان که شهسوار قلم
هزار خنجر کاری نهفته در سخنم
تو خار بی ثمری، بویناک و زهر آلود
که از هجوم توخرزهره زار شد وطنم
لجنسرای دهان تو بسته نیکوتر
که منزجر زهیاهوی کرکس و زغنم
به جان مرجع تقلید سفلگان سوگند
که نیست هیچ هراسی ز فوج کرگدنم
به دیرسالی و آرامشم نگاه مکن،
اثر گذار تر از جام باده ی کهنم!
بگاه رزم چو تهمورثم که دیو سپید
شکست خورده و درمانده، مانده در رسنم
به چشم خسرو شیرین لبان شهرقسم
که در طریقت دلدادگی چو کوهکنم
ایا گجستگی ات آبروی اسکندر
بیا نشان رذالت به سینه ات بزنم!
مرا که پیشه نکوهیدن رذیلت هاست
بکارِ وصف تو حیران ز عجزِ خویشتنم
چنان به صنعتِ تزویر، کارگردانی
که از فسون تو زنهار خواه اهرمنم
سموم شوم جنونت چنان به میهن زد
که مرگزار شد آن مرغزار نسترنم
هنوز خون ندا و ترانه و سهراب
چو یاد گار شرف مانده روی پیرهنم
ایا رذالت مطلق، ز نعره ام بهراس
که من خروش هزاران هزار مرد و زنم
غروب دولت مستجعل تو نزدیک است
بمان که تسمه ی کیفربه گردنت فکنم
به یمن همت هم میهنان نیک نهاد
رواق گنبد بیداد را زبن بکــَنـم!
ایران فروردین ۲۰۱۵
|