یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

یونان آزمایشگاهی دیگر برای دموکراسی بورژوایی


مسعود امیدی


• بیشترین فایده بازی کردن در فضای دموکراسی پارلمانی اساساً به بوجود آوردن فضاها و فرصت هایی است که برای آموزش و تجربه سیاسی توده های مردم کمک می کند. دل بستن به این دموکراسی برای تغییرات ساختاری سرابی بیش نیست. خط قرمز این دموکراسی، ساختار اقتصادی نئولیبرالی و سرمایه داری است. هرگاه که قرار باشد این ساختار با تهدید مواجه شود، آنها دموکراسی را تعطیل خواهند کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۴ تير ۱٣۹۴ -  ۱۵ ژوئيه ۲۰۱۵


حکایت امروز یونان تشت از بام افتاده ای است که همگان صدای آن را می شنوند اما برخی سعی می کنند روی خود را از آن برگردانند و دنبال منبع این صدا نه در پیامدهای رویکرد نئولیبرالی و ماهیت دروغین دموکراسی بورژوایی بگردند بلکه بدنبال توجیهات نامربوط برای این ورشکستگی اند. از یک سو به اصطلاح کارشناسان اقتصادی مانند آقای دکتر خاوند کارشناس اقتصادی رادیو فردا و بسیاری از مدافعان سیستم سرمایه داری دولت سیریزا را که در یک انتخابات کاملاً دموکراتیک و بی حرف و حددیث و با رویکرد چپ و ضد نئولیبرالیسم در یونان آسیب دیده از سیاست های نئولیبرالی بر سر کار آمد، با دولت احمدی نژاد که در یک انتخابات غیردموکراتیک و پرحرف و حدیث و با رویکرد نئولیبرالیسم افسارگسیخته بر سر قدرت قرار گرفت، مشابه و همسان دانسته و آنها را جریانات پوپولیستی می نامند، از سوی دیگر همه آنهایی که برای دموکراسی ادعایی خود در خاورمیانه و اوکراین و... دست به هر اقدامی می زنند و از تبدیل منطقه به حمام خون از هیچ جنایتی فروگذار نمی کنند، در برابر آرای بالای ۶۰ درصدی مردم یونان چشم و گوش خود را می بندند و برنامه های اقتصاد ریاضتی ضد مردمی خود را به مردم این کشور تحمیل می کنند. در اینجا دموکراسی برایشان هیچ اهمیتی ندارد. آنها وقتی درباره یونان صحبت می کنند و می نویسند، به هیچ وجه به خواست و اراده مردم یونان که با نه بزرگ به نئولیبرالیسم و نهادهای بین المللی اقتصادی بی اعتمادی خود را به سرمایه داری معاصر نشان دادند، وقعی نمی نهند. این واقعیت به صورت شفاف، دروغین بودن و پوشالی بودن دموکراسی بورژوایی را به تصویر می کشد. برای آنها دموکراسی تا آنجا قابل دفاع است که در خدمت منافع طبقاتی آنها باشد و هرگاه که قرار باشد دموکراسی در برابر منافع آنها قرار گیرد، دیگر دموکراسی نیست. آنگاه مانند آقای خاوند به آن می گویند پوپولیسم. رویدادهای یونان درس یزرگی است برای بخش هایی از چپ محافظه کار که با افتخار خود را از رویکردهای انقلابی مبری دانسته و به "تحول اجتماعی!" در چارچوب پارلمانتاریسم امید بسته است. رویکردی که نسخه دیگری از آن مانند تونی بلر، خط سومی را دنبال می کنند که می خواهند از طریق پارلمان و در چارچوب دموکراسی بورژوایی به سوسیالیسم برسند. درسی است برای ارزیابی اثربخشی رویکردهای سوسیال دموکراتیک به جنبش های اجتماعی. درسی است برای ارزیابی باورهایی که برای دموکراسی ماهیتی غیر طبقاتی قائل اند و در شکل آن محدود می شوند و کاری با ماهیت و کارکرد طبقاتی و اجتماعی آن ندارند. در اروپای دموکراتیک اگر از مردم برای برچیدن دولتهای رفاه رای می گرفتند، بی تردید با یک نه بزرگ مانند آنچه در یونان اتفاق افتاد، روبرو می شدند. اما با همین دموکراسی بورژوایی که پارلمان ها و دولتها از آن در می آیند، بساط دولتهای رفاه را برچیدند. حکومت های سرمایه داری با انتخابات حکومت را از دست نخواهند داد واگر هم در شرایطی در برخی از کشورها دولتهای چپ سرکار آیند، سیستم سرمایه داری با اهرم های سیاسی، اقتصادی و نظامی قدرتمندی که در اختیار دارد، یا آن را تحت فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی به سمت تسلیم شدن و استحاله می برد و یا اگر نتوانست چنین کند، از طریق توطئه های نظامی و...بدنبال براندازی و سرنگونی آن می روند. و همه اینها در جهان دموکراسی بورژوایی انجام می شود. متعلق به گذشته هم نیست، هم اکنون هم در جریان است و به یونان هم محدود نخواهد بود. همین الان اگر حکومت یونان با اعتراضات اجتماعی و انقلابی گسترده مردم روبرو شود، با توجه به تجربه تاریخی حکومت سرهنگان در این کشور بعید نیست که نظامیان بخواهند با ورود به صحنه قدرت در صدد برچیدن بساط بازی دموکراسی و... آن هم در کشوری که مهد دموکراسی (البته دموکراسی اشراف) نامیده می شود، برآیند.
بیشترین فایده بازی کردن در فضای دموکراسی پارلمانی اساساً به بوجود آوردن فضاها و فرصت هایی است که برای آموزش و تجربه سیاسی توده های مردم کمک می کند. دل بستن به این دموکراسی برای تغییرات ساختاری سرابی بیش نیست. خط قرمز این دموکراسی، ساختار اقتصادی نئولیبرالی و سرمایه داری است. هرگاه که قرار باشد این ساختار با تهدید مواجه شود، آنها دموکراسی را تعطیل خواهند کرد. اتحادیه اروپا و غرب کاری ندارد که مردم یونان چه می خواهند و چه نمی خواهند، آنها به ولایت از مردم تشخیص می دهند یونان بهتر است که در مسیر اجرای بسته ریاضتی نهادهای مالی نئولیبرال و وخامت بیشتر زندگی مردم و ورشکستگی کامل قرار گیرد.
شیفتگان دموکراسی بورژوایی غرب آیا قادر به دیدن ماهیت طبقاتی دموکراسی بورژوایی و پوشالی بودن ماهیت "تمام خلقی" آن خواهند بود یا هنوز باید منتظر شواهد بیشتری باشند؟


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست