دام اتمی و طمع رژیم ها - بهنام چنگائی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲٨ تير ۱٣۹۴ -
۱۹ ژوئيه ۲۰۱۵
اگرنه قهرآمیز اما، برای بشریت صلحجو مبرم، حیاتی و خصوصا برای حفظ محیط زیست همگانی نیز که شده چه بسا شتاب آمیزتر می باشد که بپذیریم، جهان یکه تاز سرمایه و ساختار مخرب نئولیبرالیستی، میلیتاریستی و بیش از همیشه فاسد و ویرانگر و ضدبشری آن که توسط امپریالیسم آمریکا هدایت می شود، اینک در بن بست های همه جانبه ی خودزنی دچار شده و توامان برای صیانت نفس خود جز متوسل به تحریک و تشویق نسل کشی ها نیست؛ توطئه هائی که به قیمت کشتارها و بی خانمانی های میلیون ها همنوعان ما که روزانه شاهد قتلعام شان هستیم گرفتار می باشد. تازه، عوارض طرح های ضد چینی و روسی آن در راهند. این هیراشی بیمارِ به انباشت ثروت می باید هرچه زودتر زیرساخت پوسیده آن با اراده ی آگاه، مسئول و انقلابی جهانی متحول شود. و آن نیز ممکن نیست مگر با تکیه بر سازماندهی اراده ی مستقل کارگری ـ مزدبگیری کشورها و همچنین با پشتیبانی هر بخش از نیروهای مترقی و هموند با منافع طبقه ی کارگر و سمتگیری های متمدنانه و بشردوستانه به سود و سوی دگرگون های انسانی، اجتماعی، فراملی و فراعقیدتی هدایت و به سمت فرداهای دیگر و دنیائی با روابطی سالم تر از آنچه که داریم کشانده شود. تا مگر تاوانِ تاخیرِ مای نوع بشری در هر گوشه ای از این ویرانه ی خونین و فقرزده که ساکن اش هستیم، بیش از این هولناک نشود، و خسارت های سنگین تر و سهمگین تری را دچارمان نکند.
جای گمان ندارد که حفظ و تداوم بقا، خواست مطلق رهبری و اداره و سرکردگی جهان تکقطبی سرمایه و سود ناشی از بهره کشی بی رحمانه از انسان کارمزد، که دارندگان و نمایندگانش قابل شمارش اند؛ تدوام مدیریت این مجموعه ی منحط می تواند نچندان دور هستی همه ما را به خاطر بحران بقای خویش به ورطه نابودی کشاند. چراکه آنان دیریست جز به یاری مستبدان تکرو، فرقه های ضدبشری و ناچار جنگ های پیاپی موجود و آتی، دوام نظام شان چندان آسان متصور نیست. این اقلیت ناچیز، به هر بهائی همچنان می خواهد در راس عرصه های کلان سیاست و اقتصاد جهانی و داخلی کشورها بماند و عملا هم چه بخواهیم بپذیرم یا نه، آنان با نام های پیوسته متغیّر و فریبنده، همه جا حرف آغازین و پایانی سود"کاست" خود را می زند و با وابستگان و مخالفان خود در پشت در و دیوارهای دیپلماسی پنهانی برای میلیاردها انسان کار، تهیدستان ساده لوح، گرسنگان بیدادرس و روشنفکران مترقی دیکته می نویسد و از جهانیان تبعیّت می خواهد. آنهم، البته با وجود بیکاری های میلیونی، فقر و فاقه میلیاردی، لجستیک بی شرمانه ی جنگ های مذهبی و بحران های ساختاری و ریشه ای و دیرینه و اصولا اصلاح نشدنی! با این وجود سرمایه ی گلوبال می خواهد با تشویق پوشیده و آشکار نظامیگرائی، پیگیر سکاندار و ناخدای این کشتی طوفانزده و بلاخیز باشد.
و ما، شگفتا که همچنان قربانیان آنیم. ما دهه ها، صدها جنایت ضدبشر و بارها دستان خونین آمریکای سرمایه سالار را دیده ایم، و دریغا که اندکی پند نگرفته و این بار نیز توسط استبداد شیعی در دام آتمی آمریکا گرفتار شدیم. زیرا این عجوزه ی فرتوت سرمایه، دهه هاست که دچار در دور و تسلسل های بی هوده گرفتار مانده و ناچار به توطئه های متواتر علیه بشریت بیدار و ستمکش شده است. او همچنان و اجتناب ناپذیرانه و بسان گذشته ها نیاز مطلق به وجود رژیم های مشابه شاهی وار ـ خامنه ای مسلک ـ خانواده گرای سعودی گونه و دیگرانی چون قذافی و اسد و... دارد و نه بیش از آن. او برای تولید و فروش صنایع میلیتاریستی به جنگ مذهبی و ناسیونالیستی و...احتیاج حیاتی دارد تا در چنان فضائی کور و ملتهب بتواند در هر گوشه از جهان آتش به حادثه ها ریزد، و توسط رژیم های ضدمردمی و ناسازگار با فرهنگ رنگین و حقوق بشری، فرهنگ خشونتگرائی مذهبی و نژادی را تولید و سپس در پی نابود آن باشد و در جائی دیگر، دوباره همان را بازتولید کند و خود سُر و مور و گنده در قطب جهان بر جا بماند.
پس، تعادل تاکنونی کج دار و نریز این نظام اقتصادی سیاسی امپریالیستی و صیانت نفس خود آمریکا، همچنان وابسته به پیدائی و پروسه های ماجراجویانه ی جریان های مختلف تندروی مذهبی، نژدادی؛ ناسیونالیستی، شوینیستی، میلیتاریستی و یا اخیرا اینگونه که می بینیم و بسیار هم برجسته شده است، اغلب مستبدین گذشته و کنونی متمایل به سمتگیری به سوی داشتن صنایع نظامی مدرن، سلاح های کشتارجمعی و خصوصا اتمی شده و می باشند؛ که همینک خبرگان تولید صنایع اتمی، صف علاقمندان بسیاری را برای تحصیل آن در انتظار تصویب خویش دارند. عملا رقابت های سرکردگی منطقه ای با تشویق پنهان گردنکشان جهانی و به سود ساخت و تولید راکتورهای اتمی، آشکارا اوج تازه و رغبت بیشتر یافته و باید منتظر بود و نتایج منطقه ای و جهانی آنرا در آینده ای نچندان دور دید.
این گرایش اتمی شدن کشورهای مستقل، تندرو و ارتجاعی و گزینش میلیتاریستی احتمالی آن، البته ناگزیری پدافند و مقابله با زور و سرکردگی قدرت اتمی و سرمایه سالاری امپریالیسم آمریکای بوده و می باشد. و به عنوان راه حل حفظ حیات فرقه ها و استبدادها، عملا این تدبیر اتمی پشتوانه ی قدرت خودی در برابر آمریکا انگاشته شده و ساختارهای تکقطبی بیشتر متمایل با آن بوده و می شوند. برای کشورهای رقیب مسلمان و ثروتمند نیز شاید این دکترین در عرصه ی رودرروئی های مذهبی، ملی و جهانی آن، این اهرم سپر فریبنده ی خوبی می باشد؛ و آمریکا نیز آن را بخوبی دانسته و علیه ملت ها بکار می برد و دام اتمی دقیقی بر سر راه تک تک آنها نهاده و طمع رژیم های خودکامه را اینگونه که می بینیم خوب تحریک کرده است. کافی ست به هزینه ی مالی و ماجراجویانه ی سوریه، عراق، لیبی، پاکستان، هند، کره شمالی و ایران متمرکز شویم؛ آنگاه به توطئه ها، هدف ها و سودهای نجومی آمریکا و یارانش پی خواهیم برد. در همه ی این کشورهای بالا به خاطر طرح های جاهطلبانه ی اتمی رژیم های سرمایه، یا همینک این کشورها توسط ناتو و جنگ داخلی و منطقه ای مذهبی ویران و مردمان شان دچار فقر مفرط و سرگردانی شده اند و یا همچون هند و پاکستان و کره شمالی پس از تاسیس و تولید سلاح های اتمی، زندگی مردم این کشورها به روز سیاه نشسته است. در پاکستان فقر و عقب ماندگی اجتماعی بیداد می کند. در هندوستان: ۹۰۰ میلیون انسان با روزی یک دلار زندگی می کنند و بیش از ٣۰۰ میلیون خانوار هندی در زیر سقف مسکونی شان حتی مستراح ندارند. و در کره ی شمالی و اتمی فقر دست کمی از دیگر کشورهای محروم جهان ندارد. و در ایران از هزینه ها و دله دزدی های بازار سیاه برای تدارک قدرت اتمی ولایت، هیچکس آگاهی ندارد؛ آما برآوردها حدسی و تقریبی از ۲۰۰ میلیارد دلار حکایت دارد.
اینک ببینید این تراکم قدرت در دست خودکامگان مذهبی، الیگارشی ثروت، سیاست متمرکز و پذیرش روابط سرمایه سالارانه و ناگزیری چربش به سوی میلیتاریسم اتمی بدون توان دخالت مردمی در این چند کشور چه سود ساده و هنگفتی برای میلیتاریسم جهانی ببارآورده و از دیگر سوی چگونه مردمان کار و تنگدست این کشورها را با این دام اتمی چسان خوار و زار و کشورهای شان را توسط همان قدرت ها اشغال و یا نابود کرده است. تازه این همه برای امام خامنه ای ما کافی نیست. او می خواهد هنوز با دعاوی آمریکا به اصطلاح سازش نکند و در نماز جمعه صراحت داد که: از پشتیبانی سوریه، یمن، بحرین، فلسطین ، لبنان و عراق، چه این متن و توافق آن تصویب بشود و چه نشود،او از حمایت این دوستان در منطقه دست برنخواهد کشید.
خاورمیانه مستبدین در پی رشد روند برتری جوئی های مذهبی و دسیسه های راسیستی و امپریالیستی، دچار تناقض ها و تضادهای فراوان و شکننده ای شده است. خصوصا قلدری ها و نسل کشی های صهیونیسم اتمی، به این کوره ی خردسوزی هیزم خشک می ریزد. و یافتن راهکار مقابله با زور ارتش اسرائیل برای مسمانان به مرور یک دست آویز بیش از همه پراهمیت و استراتژیک برای مخالفان او فراهم آورده است و آن"سلاح اتمی" ست. این توان و تصاحب انرژی و تسلط بر سلاح های ویرانگر اتمی مسئله پنهان و آشکار اغلب دولت های ضدمردمی در خاورمیانه است که رژیم های تندرو و تکقطبی بسان ولایت خامنه ای، اسرائیل صهیونیستی، سوریه بعثی، لیبی قذافی و عربستان سعودی و... را متوجه داشتن این توان به قیمت نابودی زندگی شهروندان آن کشورها کشانده است. وجود گسترده این اراده های تکقطبی و دلایل جاهطلبی های آنها نشان داد که فرهنگ سیاسی عمومی این کشورها و سیاستمداران کهنه و تازه ی ما و آنها همچنان در خواب می باشد. لااقل در ایران پس از اعلام توافق اتمی، بسیاری پشت رهبر خردمند رفتند و جنایت های شگفت انگیز او را علاوه بر ماستمالی تایید کردند. و این حیرت انگیز است. آیا: زندگی فردای جامعه ی مسالمتجوی بشری ما به یک هشدار مهیب، بیداری و هوشیاری همگانی نیاز ندارد تا سیاست کشورهای شان این سان دچار دام های پوشیده اتمی که ظاهرا داشتن اش برای خودکامگان اجتناب ناپذیر شده است گرفتار نیائیم؟ تردید نکنیم که دام اتمی موفق شده و طمع رژیم ها، توده های کار و زحمت را گرفتار امپریالیسم مالی و نظامی آمریکا و ناتو کرده است. با تمام توان علیه توطئه های اتمی برخیزیم. ما و کره ی زمین مان آلودگی اتمی نمی خواهد.
|