سواستفاده های جنسی از دانشجویانِ دختر
خسرو ثابت قدم
•
بر اساسِ این اطلاعات، ۲ استادِ این دانشگاه، دخترانِ دانشجو را برای اخذِ نمره قبولی به سکس «وادار» می کرده اند. پس از شکایتِ یکی از این دانشجویان به «حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی»، و همچنین به «حراست دانشگاه»، یکی از این اساتید «اعتراف» می کند و از دانشگاه اخراج می شود. استادِ دیگر همچنان بر سرِ مقام و کارِ خود باقیست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۵ مرداد ۱٣۹۴ -
۲۷ ژوئيه ۲۰۱۵
پیشتر خاطراتِ خانمی را که در یکی از بیمارستان های ایران - بنا به ادعای خودِ ایشان - موردِ سواستفاده جنسی قرار گرفته بود نقل کرده بودم:
www.akhbar-rooz.com
معمولاً اثباتِ چنین ادعاهائی بی نهایت دشوار و در بسیاری از موارد حتی ناممکن است. بنابراین تا یک بررسیِ قضائیِ مستقل و دقیق، اظهاراتِ «شاهد» صرفاً ادعا دانسته می شوند. همچنین طبقِ قوانینِ کیفریِ غرب، باید فرض را بر بیگناهیِ «متهم» گرفت و به هیچ عنوان او را محکوم ندانست.
چنین ادعاهائی می توانند کاملاً صحت داشته باشند، ناقص باشند، یا اساساً نادرست باشند. متأسفانه ناکارائی و عدمِ استقلالِ قوه قضائیه، بررسیِ دقیق و بیطرفِ چنین اتهاماتی را تقریباً غیرممکن می کند. همچنین ساختارِ مافیائیِ فرهنگِ ایران (تعارف و پارتی بازی و قبیله گری و باندبازی و غیره) مانعِ بسیار بلندی در راهِ بررسیِ حقوقیِ چنین مواردی هست و خواهد بود.
اکنون صدای چنین سواستفاده های جنسی ئی از یک دانشگاه درایران شنیده می شود.
چندی پیش در نوشتاری زحماتِ آقای «افشین پرورش» را به همگان معرفی کرده بودم:
www.akhbar-rooz.com
آقای «افشین پرورش»، در «فیسبوک» پروژه ای براه انداخته اند که در آن، سرقت ها، جعلیات، کُپی ها، کلاهبرداری ها، و امثالهم را در دنیای هنر و ادبیات و فرهنگِ ایران افشاء می کنند. ایشان تلاش می کنند تا بطورِ مستند و مستدل، نشان دهند که چه شخصی، چه چیزی را، از کجا کُپی کرده است یا دزدیده است یا جعل کرده است و غیره. همچنین مدارکِ اساتید دانشگاه را موردِ هدف قرار می دهد و تلاش می کند تا جعل را از اصل تمیز دهد (کاری که در آلمان به استعفای 2 وزیرِ خانمِ «مرکل»، و یک سیاستمدارِ حزبِ «لیبرال» منجر شد).
اکنون ایشان از چند مورد سواستفاده جنسی از دخترانِ دانشجو در یکی از دانشگاه های ایران پرده برداشته است:
www.facebook.com
و همچنین:
www.facebook.com
تحقیقاتِ آقای «پرورش» استوار است بر تماس های 148 دانشجوی این دانشگاه و گزارشاتی که این دانشجویان برای وی فرستاده اند. همچنین 4 تن از اساتیدِ سابقِ این دانشگاه اطلاعاتِ خود را در اختیارِ آقای او قرار داده اند. بر اساسِ این اطلاعات، 2 استادِ این دانشگاه، دخترانِ دانشجو را برای اخذِ نمره قبولی به سکس «وادار» می کرده اند. پس از شکایتِ یکی از این دانشجویان به «حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی»، و همچنین به «حراست دانشگاه»، یکی از این اساتید «اعتراف» می کند و از دانشگاه اخراج می شود. طبقِ گزارشِ آقای «پرورش»، دانشجوی شاکی حتی پس از اخراجِ آن استاد، موردِ غضبِ هیأتِ علمی دانشگاهِ مربوطه قرار می گیرد و مدتِ تحصیل اش طولانی می گردد.
استادِ دیگر همچنان بر سرِ مقام و کارِ خود باقیست. آقای «پرورش» ادعا نموده است که این استاد نیز «پرونده ای» بهتر از استادِ اخراجی ندارد.
به اعتقادِ من، مهمترین بخشِ گزارشِ آقای «پرورش»، چرخاندنِ پیکانِ انتقاد بسوی «همه» است. او می آورد:
«اما وقوع چنین تخلفات ضد انسانی، ضد اخلاقی و ضد آموزشی در این دانشگاه و دانشگاهای دیگر ، ممکن نبوده جز به همت تمام آنها که دراین چرخه درگیرند. دانشجویان، اساتید، مدیران آموزش عالی، حراست (ماموران قضایی انتظامی امنیتی)، خبرنگاران و... متخلف اصلی ایشانند وگرنه همه جا سارق و هرزه و متجاوز به عنف یافت می شود. سکوت و پذیرش شما، فضا و بستر را برای مجرمان اینگونه مهیا کرده است... اما روی سخنم با شما دانشجویانی است که در تمام این سالها به جای شکایت به حراست و محاکم قضایی، با سکوت از قبل چنین تخلفاتی گذشته اید و فضا را برای پروبال گرفتن چنین هرزگانی آماده کرده اید. شما مجرمید... اساتید مطلعی که در طول این همه سال چشم بستید و هیچ گونه گزارشی را به مراجع بالاتر اعلام نکرده اید. شما مجرمید... شما خبرنگارانی که به کوری و کری دچارشده اید و شما اعضای جامعه ی هنری که استاد استاد گویان به پرستش چنین هرزگانی نشسته اید. شما مجرمید... مسئولان آموزش عالی استان گیلان، چنین تخلفاتی در زیرمجموعه ی شما رخ داده است. دانشکده ای را تبدیل به دخمه کرده اند و شما بی خبرید؟ ... ماموران حراست ، مراجع قضایی انتظامی و امنیتی استان گیلان، چنین شرایطی مرهون راه کج و غلطی است که شما در پیش گرفته اید. چگونه می شود پس از این اتفاق، کماکان آقای ... به فعالیت هنری و آموزشی خود در استان گیلان ادامه دهد؟ به پشتگرمی کدام مقام دانشگاهی انتظامی امنیتی یا امام جمعه؟ مافیا اگر این نیست، پس چیست؟».
بدین ترتیب، آقای «پرورش» بدرستی (به اعتقاد من) همه را، از دانشجویان گرفته تا اساتید تا ادارات و مسولین، موردِ انتقاد قرار داده است و ایشان را در این شرایط سهیم و «مقصر» می داند. برخی با سکوتِ خود «گناهکار» شده اند، و برخی با «انفعالِ» خویش.
چنانچه نتیجه تحقیقاتِ آقای «پرورش» صحیح باشد و این دانشگاه به محلی که فرسنگها از علم و اخلاق و انسانیت بدور است تبدیل شده باشد، آنگاه تازه می توان حدس زد که این مُشتی ست که نمونه خرواری ست.
برای دریافتنِ وضعیتِ فرهنگیِ جامعه ایران همچنین نگاه کنید به:
https://www.tribunezamaneh.com/archives/80613
|