•
استاد حسابداری ما مردی میانسال و توانمند در رشتهی حسابداری است. ولی این عادت رفتاری غلط را هم دارد که در حین تدریس، هر وقت که بخواهد جو کلاس را عوض میکند، در ظاهر شوخی، به زنان و دختران توهین میکند و از عبارات و کلماتی استفاده میکند که حاوی تحقیر زنان است. مثلا مدام در مورد نبود شوهر و انتظار بیهوده دختران مجرد صحبت میکند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۹ مرداد ۱٣۹۴ -
٣۱ ژوئيه ۲۰۱۵
خشونت بس: «این حرفها فقط شوخیه… تو زیادی حساسی. چرا بین حرف جدی و شوخی نمیتونی تفاوت قایل بشی. این حرفها و شوخیها برای اینه که کمی خستگیمون در بره وگرنه کسی منظوری نداره که…».
اینها حرفهایی بود که برخی از دوستانم سر کلاس حسابداری به من گفتند. وقتی به استاد اعتراض کردم که چرا لابهلای تدریسش شوخیهای جنسیتی ضد زن میکند.
استاد حسابداری ما مردی میانسال و توانمند در رشتهی حسابداری است. ولی این عادت رفتاری غلط را هم دارد که در حین تدریس، هر وقت که بخواهد جو کلاس را عوض میکند، در ظاهر شوخی، به زنان و دختران توهین میکند و از عبارات و کلماتی استفاده میکند که حاوی تحقیر زنان است. مثلا مدام در مورد نبود شوهر و انتظار بیهوده دختران مجرد صحبت میکند و یا شوخیهایی مبنی بر بیهنری دختران امروزی در خصوص خانهداری و آشپزی و ازایندست آزارهای کلامی که به گوش بسیاری از دختران جامعه آشناست. جالب اینکه اکثریت کلاس با خانمهاست یعنی از ۴۰ نفر ۳۰ نفر خانم هستیم و افراد نخبه و برتر کلاس نیز از میان خانمها هستند. بسیاری از خانمهای همکلاسی از شوخیهای استاد در عذاباند ولی هیچکس، هیچ اعتراضی نمیکند و فقط گاهی در زمانهای استراحت در مورد حرفهای تحقیرآمیز استاد صحبت و نقد میشود.
جلسه گذشته وقتی استاد چند بار حین تدریس شوخیهای جنسیتی کرد، من دیگر نتوانستم تحمل کنم و با صدایی که از حد معمول بلندتر بود گفتم «استاد چرا شما چاشنی تدریستان زنستیزی هست؟» و «این چه روشی هست که شما دارید، آنهم در کلاسی که اکثریت جمعیت را خانمها تشکیل میدهند؟» بعد از صحبتهای من کلاس شلوغ شد و هرکدام از همکلاسیها در این مورد، نظر دادند. پسرها نظرشان این بود که حرفهای استاد همهاش شوخی است و فقط برای این است که فضای کلاس از حالت خشک و بیروح بیرون بیاید؛ ولی دخترها سر درد دلشان باز شد و به استاد گفتند که از این حرفها رنجیدهخاطر شدهاند اما تاکنون اعتراض نکردهاند. بههرحال استاد کلاس را جمع کرد، ولی آخر وقت از من خواست که بمانم. استاد به من گفت که بهاشتباه ناراحت شدم، او منظور خاصی ندارد و فقط محض خنده اینطور شوخیهایی میکند ولی من اصلا زیر بار نرفتم و به استاد گفتم که شما الگو هستید، همین پسرهای کلاس از شما الگوبرداری میکنند و بعدا به خودشان اجازه میدهند که هر حرفی به دخترها بزنند و با شوخیهای غیرجنسیتی هم میشود فضای کلاس را مفرح کرد. استاد چند ثانیه سکوت کرد و گفت باشد… سعی میکنم روشم را عوض کنم.
اما نکته قابل تامل این است که دخترهای کلاس با این که از این شوخیها در رنج بودند اما هیچ کدام اعتراض نمیکردند. گویی همه یاد گرفتهایم که صدای اعتراضمان را خفه کنیم و نیاز هست که یک نفر صدای رسای بقیه بشود. اینجا نیاز بود که یک نفر بلند شود و به استاد بگوید زنها هر روز در خیابان از آدمهای مختلف انواع شوخیها و متلکهای سکسیستی و جنسیتی را میشنوند ولی اینجا کلاس درس است و جای این حرفها نیست.
نکته غمانگیز این است که بسیاری از اوقات زنان نیز در مقابل این شوخیها واکنش تایید کننده دارند؛ یعنی مثلا میخندند یا خودشان بازگوکننده این نوع شوخیها هستند. غافل از این که تا زمانی که تحمل کنیم وضع به همین منوال ادامه مییابد. باید تغییر را از خودمان آغاز کنیم، گوشهایی حساس به متلکها و شوخیهای جنسیتیِ تحقیرآمیز داشته باشیم و قدرت اعتراض را در خودمان به وجود بیاوریم. چرا که شوخی و طنز چیزی خارج از واقعیتهای حاکم بر جامعه نیست و چهبسا لایههای پنهانی و درونی یک جامعه را بهتر به نمایش میگذارد. طنز و شوخیهایی ازایندست نشان از گرایش بخش عمدهای از جامعه به آزار کلامی و در بعد وسیعتر، به خشونت علیه زنان دارد که در قالب کلمات طنز و شوخی پنهان شده است.
|