مردم کردستان، "مرزبانان دلیر"یا مردم حق طلب و انسان دوست - شمس الدین امانتی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۴ مرداد ۱٣۹۴ -
۵ اوت ۲۰۱۵
روحانی، طی سفر اخیرش در روز چهار شنبه ۷ مرداد ۱٣۹۴ به شهر سنندج، در لابلای شعار های پوچ و وعده های تو خالیش گفت، "اساس شعار دولت رفع تبعیض ها، حقوق شهروندی و توسعه متوازن و برابری یکسان است."سپس وعده داد، "تدریس زبان و ادبیات کردی در دانشگاه های کردستان در سال جدید آغاز میشود."
وی افزود، "ما دیدیم در دوران قبل از دفاع مقدس، دوران دفاع و بعد از دفاع مقدس مردم این خطه مرزبانان دلیر و خوبی بودند."
قدمت سخنان توهین آمیز روحانی و تکرار فرهنگ نژادپرستانه و شوونیسم طبقه حاکم بر ایران در مخاطب قرار دادن مردم کردستان بعنوان "مرزبانان دلیر و خوب"نه تنها به طول عمر ننگین رژیم اسلامی حاکم بر ایران و کردستان، بلکه به دوران استبداد سلطنتی و در فکر و اندیشه طبقه حاکم جا باز کرده و توسط نهاد و ابزار تبلیغات این طبقه به میان تودههای مردم نیز برده شده است. مخاطب قرار دادن مردم کردستان بعنوان"مرزبانان دلیر و خوب"اسم رمز شوونیسم طبقه حاکم و مسلط به ایران جهت سرکوب خواست و مطالبات برحق و انسانی مردم ستمدیده کردستان بوده و هست که گویا، "وظیفه آنان دفاع از مرزها"و در مقابل حق و حقوق شان، سرکوب و تحمل ستم بوده است. مردم زحمتکش و مبارز کردستان، در طول جنگ ارتجاعی عراق و ایران که جمهوری اسلامی، اسم"دفاع مقدس"بر آن گذاشته، نه تنها موافق و مدافع این جنگ ٨ ساله و بربریت آن نبودند بلکه هیچگاه، "مرزبان"و مدافع حد و حدود مرزهای تعیین شده توسط نظام سرمای داری حاکم به ایران نبوده و نیستند، بلکه بارها در زیر بمباران شدید آن جنگ کثیف و بعدآ نیز مخالفت خود را با جنگ و با "مرزهای" تعیین شده در طول تاریخ که توسط حاکمان پیروز بر حاکمان شکست خورده تعیین شده است را نشان دادهاند.
مدال، "مرزبانی" و "دلیری"رییس دولت"تدبیر و امید"ارزانی مأموران اطلاعاتی، امنیتی و باندهای مافیای قاچاق مواد مخدر به سرپرستی سپاه پاسداران در سراسر مرزهای ایران باد.
در رابطه با بی پایه بودن، شعار"رفع تبعیض"توسط رییس جمهور ولایت فقیه، کافی است به بخشی از اعلامیه جهانی حقوق بشر، که اصل قابل قبول نبودن تبعیض را تأیید نموده است، اشاره ای کوتاه داشته باشیم، تا معلوم شود جایگاه رژیم سرمایه داری جمهوری اسلام در"رفع" تبعیض چگونه و کجا قرار می گیرد؟
اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام می دارد که، "کلیه افراد بشر آزاد به دنیا آمده و از نظر منزلت و حقوق یکسان بوده و بدون هیچگونه تمایزی، از جمله تمایزات مبتنی بر جنسیت، حق دارند از کلیه حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه بهرهمند شوند."
نگاهی اجمالی به، "تمایزات مبتنی بر جنسیت"مندرج در این اعلامیه جهانی، عدم اجرا و مخالفت صریح و بی پرده با محتوای آن توسط رژیم اسلامی، به سادگی نشان خواهد داد که تبعیض بر مبنای جنسیت در تمام سطوح جامعه مخصوصآ در مدارس و مراکز آموزشی در آموزش و پرورش ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی، از چه جایگاه مهمی برای بقای رژیم اسلام برخوردار است.
روحانی، در بخش دیگری از سخنانش در سنندج، بگونه ای فریبکارانه کلماتی را به زبان آورد که اگرچه شعارهای شناخته شده بورژوازی جهانی است، اما سیستم سیاسی حاکم و مذهبی در ایران نه تنها هیچگونه اعتقادی به آن ندارد، بلکه نامبرده و رژیمی که آنرا نمایندگی میکند، در طول ٣۶سال گذشته اشکارا چنین خواستهائی توسط مردم را نیز با آتش و سرب جواب داده است. ازجمله، "حقوق شهروندی، توسعه متوازن و برابری یکسان"در رابطه با حقوق شهر وندی و اجرای آن در کردستان در کمال وقاحت گفت، "معاون یکی از وزارتخانه ها و یکنفر از سفرای دولتش سنی هستند"، این دو پست فرمال که بعدها معلوم شد دومیش دروغ محض است، از منظر این آخوند یعنی، "توسعه متوازن و برابری یکسان."در کردستان.
چنین پست و مقامهای تشریفاتی هیچگاه مسئله ای جدی و با اهمیتی برای مردم انقلابی و سرنگونی طلب کردستان نبوده و نخواهد بود. زیرا مردم کردستان مطالبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی معینی را در برابر نظام استبدادی سلطنتی و اسلامی قرار داده و برای آن مبارزه کردهاند که هیچ ربطی به حضور مزدورانی امثال"محمد رضا رحیمی"معاون اول"احمدی نژاد"در دولت قبلی نداشته که به اتهام اختلاس مالی توسط دزدان و مافیایی قدرتمندتر از ایشان دستگیر و راهی زندان شد.
اما بخش کمدی کلاسیک سخنان روحانی دراشاره به، "تدریس زبان و ادبیات کردی در دانشگاه های کردستان در سال جدید"، از عجایب هفت گانه دنیای وارونه در نظام آموزشی رژیم اسلامی است که قبل از سر کار آمدن این دارو دسته در کشورهای پیشرفته دنیا در سطح کودکستان ها و مدارس ابتدائی و نه در سطح دانشگاه ها به احرا در آمده است.
به عنوان مثال در کشور سوئد، که قریب ۱۲ درصد دانشآموزان این کشور فرزندان مهاجرین و پناهندگان می باشند از حق قانونی و قابل مطالبه آموزش زبان مادری نیز برخوردار هستند.
در کردستان نیز، تدریس زبان کردی در سال تحصیلی ۶۰- ۵۹، در مدارس بوکان توسط معلمان مدارس این شهر در بطن جنبش مقاومت خلق کرد علیه استبداد مذهبی حاکم بر ایران طرح و اجرا گردید.
بعد از سه دهه همفکران و همسنگران مبارز و انقلابی معلمین مدارس جنبش مقاومت خلق کرد، ایده تکمیلی تدریس زبان کردی را در پروسه اجرائی"برنامه کومه له برای حاکمیت مردم کردستان"بر سرنوشت خود و بویژه در عرصه آموزش و پرورش تقدیم کردند. در بند ۵ از فصل سوم، "برنامه کومه له برای حاکمیت مردم کردستان"قید شده است که، "زبان کردی در مدارس و دانشگاه های کردستان تدریس و در ادارات دولتی و مٶسسات فرهنگی و هنری و رسانه های جمعی بکارگرفته شود."
واضح است که سفر جنجالی و بی مایه روحانی به شهر سنندج، نه حل مشکل بیکاری و نه اجرای خلف وعدههای نامبرده در دو سال قبل و به هنگام انتخابات ریاست جمهوری است که وعده دروغین آنرا به مردم کردستان داده بود و نه ادعای کنونی او مبنی بر تدریس به زبان کردی و تقسیم پست های اداری بین شیعه و سنی و نه، "توازن و برابری" است.
این اراجیف و خزعبلات نه اینکه ناشی از قدرت مانور، بلکه ناشی از تحقیر و به زانو در آمدن رژیم اسلامی در مذاکرات هسته ای ایران با ۱+۵ است و متقابلآ ترس رژیم اسلامی، از اوج گیری و رشد اعتراضات روزانه علیه سیاست های رژیم اسلامی، بالا رفتن سطح توقع مردم زحمتکش و گسترش مبارزات کارگران و اقشار تهی دست جامعه جهت کسب خواسته های واقعی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها است که روحانی را بعد از دو سال با شعار فریبکارانه"بژی کردستان"روانه سنندج کرده است.
اما رسیدن به خواسته های واقعی و پایمال شده اکثریت مردم ایران و کردستان در شرایط حساس کنونی، لازمه اش اتحاد، همبستگی، هوشیاری و آگاهی سیاسی کارگران و اقشار ناراضی علیه تمامیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی است که، با ایجاد تشکل های واقعی، سراسری و مستقل کارگران و دیگر اقشار تحت ستم از دولت و جناح های وابسته به آن عملی خواهد شد.
|