سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یادهای در هم...


ویدا فرهودی


• آرام گو بگیرد قلبم به رغم ماتم
رفتی و اشک مانده در تو به تویی از غم

رفتی و خاطراتت در جای جای خانه
می راندم دمادم تا یادهای در هم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۷ مرداد ۱٣۹۴ -  ٨ اوت ۲۰۱۵


 (برای گربه ام مخمل ٢٠١٥-٢٠٠٠)

آرام گو بگیرد قلبم به رغم ماتم
رفتی و اشک مانده در تو به تویی از غم

رفتی و خاطراتت در جای جای خانه
می راندم دمادم تا یادهای در هم

ای"مخمل " هماره،با عشق، بی شماره
بر زخم دل چکاندی،زیبایی ات چو مَرهم

هر شب به گاه خوابم،پر کردی از شرابم
گرمای خویش دادی، بر بسترم دمادم

یادم نرفته روزی،گنجشک را دریدی
آوردیش کنارم،گـُردی شدی مسلم

آن روز افتخارت، بالید از شکارت
می خواستی بسازم طبع تو را مجسم

قلبم گرفت اما، در آن همه تکاپو
دیدم غریزه ات را در آن دمانِ مبهم

آرام چون بگیرد،جانم،مگربمیرد!
تا طی شود ملالم در دوریت دمادم

آرام چون بگیرم، در رفتنت قرینم
با اشک های شوری، تلخایشان چو ماتم

ویدا فرهودی
مرداد ماه ۱٣۹۴


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست