کارگران مهاجر افعانستانی، تنگناها و محدودیت های بیشمار
نسرین هزاره مقدم
•
برای امرار معاش مهاجران افغانستانی که در حال حاضر ساکن ایران هستند، چه راهی در نظر گرفته شده است؟ ایجاد محدودیت های بی شمار برای این مهاجران و قرار دادن موانع قانونی بسیار سر راه آنها، امکان اشتغال قانونی را از آنان سلب می کند. این مساله پیامدهای بسیاری دارد، سوء استفاده کارفرمایان از این کارگران، افزایش بزهکاری های اجتماعی همانند قاچاق مواد مخدر و فحشا و افزایش کودکان کار از جمله این پیامدهاست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۹ مرداد ۱٣۹۴ -
۲۰ اوت ۲۰۱۵
پیش از این، بارها یکی از دلایل بیکاری کارگران ایرانی، به کارگیری کارگران افغانستانی ذکر شده است. این ادعا بارها و بارها در محافل مختلف تکرار شده است. در تجمع اول ماه مه امسال نیز که به مناسبت روز جهانی کارگر و به دعوت خانه کارگر برگزار شد، کارگران مهاجر آماج حمله قرار گرفتند. در تصاویری که از این تجمع منتشر شد، یک پلاکارد در دست تجمع کنندگان به چشم می خورد: "کارفرما حیا کن، اتباع را رها کن".
در عین حال، به تازگی قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور بین الملل نیز با اشاره به دستورالعمل کمیسیون ساماندهی اتباع خارجی اعلام کرده است: به کارگیری اتباع خارجی افغان در ۱۶ استان غربی و مرکزی ممنوع است. هدف از اجرای این برنامه، مدیریت بهتر اتباع خارجی در این استانها عنوان شده است.
در این شرایط بد نیست به چند نکته اصلی توجه کنیم:
۱ - در پشت این فضاسازی ها و شعارهای ناسیونالیستی، تلاشی برای پنهان کردن و کم اهمیت جلوه دادن مطالبات اصلی کارگران ایرانی به چشم می خورد. در اوضاع کنونی، کارگران با مشکلات بسیاری از قبیل پایین بودن دستمزدها، حقوق معوقه و قراردادهای موقت، دست و پنجه نرم می کنند. از طرفی ایجاد اشتغال قانونی یکی دیگر از اصلی ترین مطالبات نیروی کار است. گرچه بیکاری یک معضل عمده است، اما اشتغال کارگران مهاجر در بازار کار غیررسمی و در بخش های غیرتخصصی و به ندرت نیمه تخصصی، ربط چندانی به بیکاری خیل عظیم کارگران ماهر و نیمه ماهر ایرانی ندارد. با عدم حمایت از تولید و رانتی شدن اقتصاد، کارخانه ها و واحدهای صنعتی بسیاری روزانه تعطیل یا نیمه تعطیل میشوند، در بین کارگران بیکار شده بخش های مختلف این صنایع ورشکسته یا نیمه ورشکسته، کارگران افغانستانی به چشم نمی خورند. بیکاری کارگران ایرانی دلایل دیگری دارد و مربوط کردن این معضل به کارگران مهاجر، یک فراافکنی ناعادلانه و نادرست است.
۲ - برای امرار معاش مهاجران افغانستانی که در حال حاضر ساکن ایران هستند، چه راهی در نظر گرفته شده است؟ ایجاد محدودیت های بی شمار برای این مهاجران و قرار دادن موانع قانونی بسیار سر راه آنها، امکان اشتغال قانونی را از آنان سلب می کند. این مساله پیامدهای بسیاری دارد، رونق بیش از پیش بازار کار غیرقانونی با همه تبعات ناهنجار آن، سوء استفاده کارفرمایان از این کارگران، افزایش بزهکاری های اجتماعی همانند قاچاق مواد مخدر و فحشا و افزایش کودکان کار از جمله این پیامدهاست. سلب کردن امکان امرار معاش مهاجران، هم جامعه مهاجر و هم جامعه مقصد را با مشکلات و ناهنجاری های عدیده ای مواجه می سازد.
٣ - بر طبق آمار منتشره سازمان جهانی کار (ILO)، در حال حاضر ۱۷۵ میلیون کارگر مهاجر در سراسر جهان وجود دارد که پانزده درصد آنها غیر قانونی هستند. آسیب پذیرترین قشر این کارگران نیز، کارگران غیرمتخصص هستند (کارگران مهاجر در ایران نیز غالبا مشمول همین دسته می شوند). به طور خاص، مقاوله نامه های شماره ۹۷ و ۱۴٣ سازمان جهانی کار، به کارگران مهاجر اختصاص دارد. در این مقاوله نامه ها بر لزوم رعایت اصول حقوق بشر در مورد کارگران مهاجر غیر قانونی، فراهم آوردن امکانات درمانی و آموزشی برای آنها و رفع مشکل غیر قانونی بودن آنها از طریق تعامل میان دولتهای مبدا و مقصد تاکید شده. در مورد مهاجران قانونی نیز در این مقاوله نامه ها آمده است که بایستی میان کارگران مهاجر قانونی و کارگران بومی هر جامعه، برابری کامل در زمینه فرصت های شغلی و بهره مندی از امکانات اجتماعی و مدنی وجود داشته باشد.
حال با در نظر گرفتن موارد فوق، اگر حقوق انسانی و شغلی مهاجران را به مساله لزوم کاهش آسیب های اجتماعی و جلوگیری از گسترش فقر و بزهکاری در جامعه بیفزاییم، کاملا مشخص است ایجاد ممنوعیت های قانونی بی شمار برای کارگران مهاجر و فضاسازی های ضدکارگری علیه این مهاجران، کاملا نادرست و غیر منطقی است. بهتر است به جای ایجاد این ممنوعیت ها و محدودیت ها، نهادهای مسئول به ساماندهی اشتغال این مهاجران و ضابطه مند کردن حضور اجتماعی آنها بپردازند.
در حال حاضر، وضعیت کارگران افغانستانی، هم فرصتی است برای کارفرمایان سودجو و هم آنگونه که بلندگوهای رسمی به نادرستی اعلام می کنند، تهدیدی است علیه کارگران ایرانی. حال این که در پس پشت این ممنوعیت ها و فضاسازی ها، هم یک فرافکنی بزرگ و گسترده پنهان است و هم یک ناسیونالیسم افراطی، ضد کارگری و بدون بن مایه.
|