یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حزب اصلاحات حق مسلم ماست! - محمد شوری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱ شهريور ۱٣۹۴ -  ۲٣ اوت ۲۰۱۵


* این یک داستان واقعی ست.

فقط «حزب اتحاد ملت ایران»را کم داشتیم،که الحمدلله والمنه درست شد!
بعداز«انرژی هسته ای»-که حق مسلممون بود-وحالا«توافق هسته ای»حق مسلم ماست،وبعد ازفقدان ومرحومه شدن«حزب مشارکت»ومرحوم شدن«سازمان مجاهدین انقلاب»،این حق مسلم ماست که یک حزب اصلاح طلب داشته باشیم،که خدا را سپاس این هم به شکرانه توافق هسته ای به سرانجام رسید تااز نعمت آن محروم نشویم!
باحالت حرص و عصبانیت (همون رفیق فابریکه،که امروزبعداز مدتی باهم گفتمان داشتیم)میگه:
«حزب انحصارطلبان»!!
میگم:
اصلاح طلببن دیگه!
نمی شه منکرش شد،اما اصلاح طلب انحصارطلب!!
بالاخره با اصول گرایان یه فرق هایی دارن؛دُگم نیستن.
میگه:
دُگم نیستن،دُگماتیسم نقابدارن!!
فقط خودشون رو اصلاح طلب می دونن.
نه اینکه بیان صاف ورُک وراس بگن ما فقط اصلاح طلبیم و اصلاحات تنهااز مسیر ما تو کشور راهشو باز می کنه؟
نه؛نمیان اینجوری حرف بزنن؛
اماچون فقط همیشه اینها حق فعالیت و حق حیات داشتن،امر به خودشون که مشتبه شده هیچ،سعی دارن با تکرار مکررش به ملت وهمه دنیاومخالفین ومنتقدین،اون روتلقین کنن!
میگم:
تمام کشورهایی که فضای بازسیاسی دارن،قدرت دو قطبی ست؛
مثلن همین انگلستان و آمریکا،یا دردست حزب کارگر ودمکرات ها بوده یا حزب محافظه کاروجمهوری خواه!؟
میگه:
ولی یه فرق اساسی با اینجا دارن.
یعنی خیلی فرق اساسی دارن که برای ما همین یکی مهم است،واون اینه که تواین کشورها همه افراد واحزاب حق انتشار،حق برگزاری میتینگ و حق انتخاب شدن دارن (هرچند نتونن بالا بیان).اما اینجاهمیشه قدرت سیاسی یا در اختیار جناح راسته(بانوه ونتیجه هایی که پس انداخته ان) ویاددراختیارجناح چپ(بازادوولدهایی که زایمان کرده ان)،ودیگران اصلن نمی تونن.حتی یک حزب و یک نشریه ویک مراسم داشته باشن،به غیر از اول انقلاب-که آزادی بود،ولی آنارشیسم سیاسی،اون رو به حزب چماق،وحزب چلو وحزب چاخان تبدیل کرد،دیگرهیچ مخالفی حق حضورنداشت،تازه درصورت گفتن«انارجل» و«ان قلت»کردن در امور جاریه مملکت،گوشش را می پیچوندن ومی بردن به پیچ توبه اوین تادیگه نتونه ازین غلط های زیادی بکنه،وبرخی از همین اصلاح طلبان فعلی هم اون زمان یا سکوت وتقیه می کردن،یا شریک دزد بودن و الان هم که رفیق قافله ان!
برای همینه که امر به خودشون هم مشتبه شده که اصولگرا(به معنای واقعیش)واصلاح طلب(به مفهوم راستینش)ماها هستیم وچون افراد وگروه های دیگر اصلن فرصت امکان حضورندارن،کم کم این راجا انداختن که اصلاحات درنظام ج.ا.فقط ازکانال ماعبور می کنه واصلاح طلب فقط ماهستیم؛ وگفتمان وماهیت انقلاب ۵۷ هم فقط از راه ما اصولگرایان!!؟
میگم:
الان که سرشون به سنگ خورده،سعی دارن باتوجه به«ظرفیت های قانون اساسی»گفتمان نظام ج.ا رو به گفتمان و ماهیت واقعی انقلاب ۵۷ ببرن!
میگه:
کدام ظرفیت؟!
میگم:
همین اصول مربوط به آزادی!
مثلن:اصول مربوط به آزادی احزاب،برگزاری میتینگ وفعالیت مطبوعاتی وانتشاراتی،اینهاکه باشد خودبخود تغییر واصلاحات هم بوجود میاد و فهم ودرک مردم بالا می ره وسقف خواسته هاشون کیفی تر میشه!
میگه:
اونجاکه میگه«مگر به حکم قانون»و باگرفتن«مجوز»چی؟همین مساله رو خراب کرده و البته همه چیز هم قانونی ست وچون همین بخش از اصلاح طلبان هم فقط حق حیات دارن،برای همین هم امر به خودشون هم مشتبه شده که راه آزادی از مسیر آنهاست!!
البته وقتی مثل دوره خاتمی قدرت را بدست آورن برای نشان دادن فرقشون با اصولگرایان،یه امتیازاتی به دیگر منتقدین و مخالفبن می دن که کمی ان قلت کنن وگرنه مایه آبروریزی میشه!!
البته مسئولیت بگیر وببند وزرندان بعد از اون رو به گردن نمی گیرن،اینجا که برسه،میگنن قانون دست ما روبسته وقس علهیذا...
یه زمانی بهزاد نبوی گفته بود:
«به نظر من جریانات فکری و سیاسی که مسلمان نبوده یا معتقد به ولایت فقیه و یا اسلام فقاهت و یا معتقد به امام به عنوان ولایت فقیه وصاحب ولایت نباشد،این ها در مواضع کلیدی نمی توانند دحالت داشته باشند»
حالا هم برخی اون ها همین اعتقاد رو دارن وبرخی هم البته تقیه میکنن!!
میگم:
اما می بینی که همین جنگ قدرت بالاخره خیاط ها را هم در کوزه انداختن؟
میگه:
گفتی جنگ قدرت!پس برای ملت نیست!تازه من به برخی از این دستگیری ها و زندان رفتن ها واپوزسیون بازی ها زیاد خوشبین نیستم!
میگم:
چرا؟
میگه:
اولن همانطور که گفتی جنگ قدرت بوده،ولذا باید این آزاد طبعی در ذات باشد وخود رانشان بدهد که سوابق زیاد درخشان نیست،ثانیاکمی از اینهانمایشی ست برای اینکه زیر چتر اینها ففط سینه زده شود وقهرمان و سوپرمن همیشگی اینها باشن!
همون که اول گفتم:این امربه همه مشتبه بشه که مسیر اصلاحات و گفتمان اصلی انقلاب ۵۷ فقط از راه اینهاست ودیگران برای زنده ماندن و حق فعالیت،بایدکاسه گدایی به سمت اونها ببرن و این همان مسیری ست که انقلاب ۵۷ با خودی وغیر خودی کردن، ٣۷ سال است که به سمت انحصارپیش رفت!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست