پدیده چراغ گاز: خشونت روانی پنهان
لادن رهبری
•
پدیده چراغ گاز عموما در روابطی رخ می دهد که از قبل دچار عدم توازن در توزیع قدرت هستند. در این روابط بین فردی، شخصی که قدرت بیشتری دارد می تواند دیگری را با استفاده کردن از تاکتیک چراغ گاز در موقعیتی با قدرت حتا کمتر قرار دهد. این تاکتیک عموما زمانی استفاده می شود که قربانی احساس می کند که مورد خشونت یا سوء استفاده قرار گرفته است.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۱ شهريور ۱٣۹۴ -
۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵
تصویر: اینگرید برگمن و چارلز بویر در فیلم چراغ گاز ۱۹۴۴
بسیاری از ما به این مساله برخورده ایم که پس از یک اتفاق ناگوار، یک دعوای خانواده و یا یک جروبحث ساده طرف مقابل مان به ما گفته است «اصلا چنین اتفاقی رخ نداد»؛ «چرا مساله را الکی بزرگ جلوه می دهی؟»؛ «تو بیش از حد حساسی» و... چنین گزاره هایی معمولا باعث می شود به حافظه ی خود شک کنیم و از خود بپرسیم، «آیا من واقعا مساله را بزرگ تر جلوه دادم؟»، «آیا من واقعا بیش از حد حساسم؟» و... چنین منشی، در صورتی که تکرار شود باعث می شود حافظه و توانایی ادراک شما به شکل مداوم پرسش کشیده شود و شما این باور را در خود درونی کنید که نمی توانید به احساسات خود اعتماد داشته باشید زیرا بیش از حد حساس هستید، از کاه کوه می سازید و همین باعث می شود نتوانید وقایع را به خوبی تحلیل کنید و ازین رو باید این کار را به دیگران بسپارید.
در چنین شرایطی، دیگران هستند که دانش واقعی نسبت به وقایع رخ داده دارند و نسخه ای که در ذهن شماست، در واقع نسخه ی تغییر شکل یافته و غیرقابل اعتمادی است؛ نسخه ای که تنها در سر شما وجود دارد. شما در نهایت، همیشه متهم می شوید و عذرخواهی می کنید چون واکنش هایی که نشان داده اید مبتنی بر یک دانش غلط بوده است. این مقدمه کمک می کند که با پدیده ای که از آن تحت عنوان پدیده چراغ گاز یاد می شود، اشنا شوید.
پدیده چراغ گاز چیست؟
همان طور که از مقدمه کوتاه بالا برداشت می شود، پدیده چراغ گاز نوعی از سوء استفاده روانی است که در آن اطلاعات مخدوش و یا پاک می شود تا به نفع فرد سوء استفاده کننده تغییر شکل بیابد. اطلاعات تغییر شکل یافته به نوعی ارائه می گردد که باعث شود فرد قربانی به ادراک و حافظه خود شک کند و نسخه ی مخدوش شده از واقعیت را بپذیرد. این نوع سوء استفاده می توانید از ترفندهایی مانند پاک کردن و نفی کردن وقوع اتفاقات گرفته تا هدایت کردن قربانی به سمت موضوعات نامربوط استفاده می کند.
چراغ گاز عنوان نمایشنامه ای برجسته است که نسخه های بسیاری از آن در تئاتر و سینما ساخته شده است (مجموعه تلویزیونی آن با بازی مهتاب نصیرپور در نقش بلا، از تلویزیون ایران پخش شده است). این نمایشنامه در سال ۱۹٣٨ توسط یک نمایشنامه نویس برجسته بریتانیایی به نام پاتریک همیلتون نوشته شده است. البته به نظر می رسد که ایده ی اصلی این نمایشنامه از یک قصه مردمی فرانسوی قرن هفدهمی به نام «ریش آبی» گرفته شده باشد.
چراغ گاز داستان شوهری است که در راستای نقشه ی مجرمانه ای که در سر دارد، می خواهد همسرش را روان پریش جلوه دهد. او برای این که به همسرش (بلا) بقبولاند که روانی شده است، نور چراغ های گاز خانه را دستکاری می کند و بعد هنگامی که همسرش به کم و زیاد شدن نور چراغ های گاز خانه اشاره می کند، مرد ادراک او را به پرسش می کشد و طوری وانمود می کند که انگار این اتفاق هرگز رخ نداده. دستکاری کردن در وقایع بلا را به این سمت سوق می دهد که واقعا به دیوانه شدن خود باور پیدا کند.
با این تعریف به نظر می رسد که رسانه ها به شکل مداومی از چراغ گاز استفاده می کنند. شما ممکن است به یقین باور داشته باشد که جایی در دنیا، مردم قربانی خشونت و سوء استفاده ی دولت ها قرار می گیرند؛ اما رسانه ها می توانند ادراک شما از وقایع را مخدوش سازند و به شما بگویند «چقدر ساده اید! این برداشت ها سطحی است. ما واقعیت را می دانیم و آن را برای شما تشریح می کنیم.». خیلی از ما در برخورد با اخبار جهانی چنین دودلی هایی را تجربه کنیم. زمانی که قربانی تبدیل به سوء استفاده کننده؛ و سوء استفاده کننده تبدیل به قربانی می شود.
پدیده چراغ گاز و خشونت شریک زندگی
همان طور که در نمایشنامه به تصویر کشیده شده است، پدیده چراغ گاز عموما در روابطی رخ می دهد که از قبل دچار عدم توازن در توزیع قدرت هستند. در این روابط بین فردی، شخصی که قدرت بیشتری دارد می تواند دیگری را با استفاده کردن از تاکتیک چراغ گاز در موقعیتی با قدرت حتا کمتر قرار دهد. این تاکتیک عموما زمانی استفاده می شود که قربانی احساس می کند که مورد خشونت یا سوء استفاده قرار گرفته است. فرد سوء استفاده کننده در این شرایط برای او توضیح می دهد که «اتفاقات آن طوری که تو برداشت کردی نیفتاد» و حوادث را طوری دستکاری می کند که قربانی خود را متهم و لایق سوء استفاده ادراک کند.
در روابط زناشویی و همزیستی های دو جنس مخالف، که توزیع قدرت به شکل نابرابرانه رخ داده است این پدیده می تواند رخ دهد. فردی که در بالای هرم قدرت قرار گرفته است می توانند ادارک های دیگران را «احساس زده» و کم دقت تصویر کند.
چگونه می توانیم پی ببریم که تحت تاثیر این نوع از خشونت قرار داریم یا نه؟ در ادامه برخی از پرسش هایی را مطرح می کنم که با پرسیدن آن ها از خودتان می توانید پی ببرید که آیا قربانی چراغ گاز هستید یا خیر.
۱- پرسش اول: آیا شما اعتبار حافظه و تجربیات خود را به طور مداوم به پرسش می کشید؟
چراغ گاز افراد را در وضعیتی قرار می دهد که دیگر نمی توانند به حافظه ی خود یا تجربیات خود اعتماد کنند. برای نمونه، تصور کنید که با همسرتان از خانه بیرون می روید و در را می بندید. کمی بعد همسرتان از شما می پرسد در را بسته اید؟ و شما پاسخ مثبت می دهید. او دوباره می پرسد مطمئنید؛ و شما مجددا پاسخ مثبت می دهید. او مکث می کند و به شما با تردید نگاه می کند و می پرسد یادتان هست که قفل را چرخانده اید یا نه و شما که تا آن لحظه مطمئن بودید که در را بسته و قفل کرده اید، حالا با به پرسش کشیده شدن حافظه و اعتبار عمل تان، به خودتان تردید می کنید. در صورتی که پیش از این مطمئن بودید که حتا اگر ناخودآگاه، در را قفل کرده اید (همیشه این کار را کرده اید).
اگر شما به شکل مداوم با به پرسش کشیده شدن حافظه تان توسط دیگران، خودتان هم فعالانه خود را به پرسش بکشید، تحت تاثیر این پدیده قرار دارید. مثالی که در بالا گفته شد، یک نمونه ی ساده است که برای همه اتفاق می افتد. اما فرض کنید که این نوع تجربه ها به شکل مداوم برای شما اتفاق بیفتد؛ به خصوص زمانی که بحث از یک تجربه ی ناراحت کننده یا یک درگیری یا دعوا باشد. برای نمونه، زنی را تصور کنید که شریک زندگی اش به او به شکل فیزیکی و کلامی بی محلی و بی اعتنایی می کند. زن تلاش می کند که با مرد در این باره حرف بزند و مرد به جای بحث کردن در مورد این اتفاق، به کلی ادراک زن را به پرسش می کشد و می گوید که هرگز به او بی محلی نکرده است و برداشت زن ناشی از عدم درک موقعیت ها، عدم توجه به مسائل او و ناتوانی در تحلیل وضعیت موجود است. اگر زن در چنین شرایطی به احساسات و برداشت خود شک کند، پدیده چراغ گاز به شکل موفق اتفاق افتاده است.
۲- آیا افرادی در زندگی شما هستند که به شکل فعالانه حافظه و تجربیات شما را بدون اعتبار تلقی می کنند؟
اگر افرادی در زندگی شما هستند که به شکل مداوم حافظه و تجربیات شما را به پرسش می کشند، شما ممکن است قربانی چراغ گاز شده باشید. این افراد ممکن است از عباراتی مانند نمونه های زیر به شکل مداوم در برخورد با تجربیات شما استفاده کنند:
«تو بیش از حد حساسی»، «تو که هیچ وقت چیزها را یادت نمی آید»، «تو از کجا فهمیدی؟ تو که حواست به این چیزها نیست»، «تا حالا یک بار نشده درست یاد بیاید»، «دفعه پیش هم که همین را گفتی، اشتباه گفته بودی»، «کی گفته؟ انتظار نداری که چون تو می گویی باور کنم؟» و ...
٣- آیا افرادی که تجربیات شما را به پرسش می کشند، ادراک شما را معکوس کرده و خود را قربانی تلقی می کنند؟
افرادی که تجربیات و ادراک شما از وقایع را به پرسش می کشند، به خصوص در شرایط بحران (مانند دعواهای خانوادگی، قهرها و ناراحتی های بین فردی و ...) از پدیده ی چراغ گاز استفاده می کنند. آن ها به خصوص سعی می کنند شرایط را برعکس آن چه ادراک کرده اید جلوه داده و خود را به عنوان قربانی اصلی معرفی کنند. مثلا اگر شما در مورد این که احساسات تان جریحه دار شده است صحبت کنید، آن ها خواهند گفت که در واقع شما در حق شان ظلم کرده اید. به شما خواهند گفت: «اول خودت کاری می کنی که من عصبانی و ناراحت شوم و بعد که من واکنش نشان دادم، آدم بدی می شوم» یا «تو خودت همیشه شروع می کنی و بعد تقصیرش را می اندازی گردن من»، «این منم که مورد توهین قرار گرفته ام نه تو!».
بدیهی است عبارت ها و جملات ذکر شده به عنوان مثال می تواند در شرایط مختلف معانی دیگری داشته باشد. اما این نوع از برخورد و استفاده از عبارات، در شرایط خاصی که مشابه توضیحات داده شده در این دو نوشتار در مورد چراغ گاز است، می تواند نشان دهنده ی این باشد که فردی (آگاهانه یا ناآگاهانه) دارد از پدیده چراغ گاز استفاده می کند.
نکته:
اعمال پدیده چراغ گاز می تواند کاملا به صورت ناخودآگاه رخ بدهد. بنابراین لزوما فردی که آن را بر دیگری اعمال می کند از کار خود آگاه نیست. این فرد لزوما فردی نیست که قصد آزار یا اعمال خشونت دارد. بنابراین اعمال شدن آن دلیل بر این نیست که فرد اعمال کننده قربانی را دوست ندارد و یا می خواهد او را تحقیر کند و یا عمدا مورد خشونت قرار دارد. این پدیده می تواند از جانب نزدیک ترین افراد به شما اعمال شود. به همین جهت است که این پدیده را تحت عنوان خشونت روانی پنهان معرفی کردم. آن چه اهمیت دارد این است که فرایند به پرسش کشیده شدن تجربیات، ادراک و حافظه در فردی که قربانی است، پایان یابد و اعتماد به خود جایگزین اتکا کردن بر ادراکات و برداشت های دیگران شود.
برای مطالعه بیشتر در مورد پدیده چراغ گاز به لینک های زیر مراجعه کنید:
everydayfeminism.com
en.wikipedia.org
everydayfeminism.com
faculty.mccneb.edu
منبع:انسان شناسی و فرهنگ
|