دولت یازدهم و دوبرابر شدن نرخ بیکاری زنان
نسان نودینیان
•
سونامی بیکاری یا غول بیکاری در دولت روحانی هم در کنار فقر، قرار دادهای موقت ازمهمترین معضلات طبقه کارگر و کل جامعه است. ایجاد تشکلهای علیه بیکاری امری عملی و شدنی است، که میتواند گامی مهمی در جهت متحد کردن مبارزه میلیونها کارگرزن و مرد، علیه بیکاری باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۵ شهريور ۱٣۹۴ -
۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵
شهیندخت مولاوردی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده گفته است که میزان بیکاری در میان زنان دارای تحصیلات دانشگاهی در ایران بالای ۴۰ در صد است. شهیندخت مولاوردی اضافه کرده است که با وجود رشد تحصیلات دانشگاهی دختران، در زمینه تبدیل این دانشآموختگان به نیروی انسانی، ایران موفق نبوده است .مرکز پژوهشهای مجلس هم در ٢٩ اوت اعلام کرد؛ اگر تا ۶ سال دیگر، اقتصاد ایران سالانه رشدی ۵ درصدی داشته باشد، تعداد بیکاران به بیش از ۴ میلیون نفر می رسد. در ابتدای سال ۱۳۹۴، علی ربیعی وزیر کار ایران اعلام کرد که نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان شده است.
بیکاری زنان در ایران و منطقه
سیاست حکومت در ایران در جهت کاهش اشتغال زنان است. افزایش مرخصی های زنان برای زایمان از شش ماه به نه ماه و بیشتر تا حد اخراج، کاهش کار زنان از ٤٤ساعت به چند ساعت در هفته، حذف زنان در زمینه سنجش دانش و مهارت یا آزمونهای استخدامی، تا جایی که در در دولت دهم(احمدی نژاد) روند نزولی اشتغال زنان شتاب بیشتری بخود گرفت، بازنشستگی پیش از موعد برای زنان با سابقه کار بیست سال(به ازای ۲۰ سال خدمت، ۲۰ روز حقوق) که با اتخاذ این سیاست تعداد هر چه بیشتری از زنان را از محل کار و اشتغال دائم به خانه هایشان روانه کرد. آمارهای مرکز آمار ایران هم نشان میدهد در دولت یازدهم بخش عمده کاهش فعالیت اقتصادی در ایران مربوط به زنان بوده است.
اشتغال زنان در ایران (و خاورمیانه) نظر سازمانهای بینالمللی را نیز به خود جلب کرده است. بانک جهانی پایین بودن اشتغال زنان را در ایران "نگرانکننده" خوانده است. گزارش بانک جهانی بیکاری زنان را در ایران ۲۰.۳ درصد و در بین جوانان ۲۴ درصد برآورد کرده و فقط کمی بیش از یک سوم جمعیت کشور را از نظر اقتصادی فعال (۳۶.۷%) میداند .سازمان بینالمللی کار هم گزارش داده که "زنان جوان بهویژه برای یافتن کار در این مناطق (خاورمیانه و شمال آفریقا) با مشکل روبرو هستند و بیکاری آنها به ۴۵ درصد میرسد."
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، سهم زنان در فعالیتهای اقتصادی ایران در پاییز ۱۳۹۳ کمتر از سه میلیون و ۷۵۰ هزار نفر بوده، اما سهم مردان بیشتر از ۲۰ میلیون نفر است. همچنین پنج میلیون و ۲۵۰ هزار نفر از زنان بین ۱۵ تا ۲۹ سال بیکار بودهاند (۳۹ درصد) درحالیکه تعداد بیکاران مرد در همین رده سنی یک میلیون و ۳۴ هزار نفر (حدود ۱۸ درصد) بوده است.
به استناد تحقیقی که انجمن اقتصاد آمریکا منتشر کرده، آمار رسمی ایران در سال ۲۰۱۱ نشان میدهد که ۲.۵ میلیون خانوار در ایران سرپرست زن دارند، اما فقط ۴۵۰ هزار نفر از آنها (۱۸ درصد) شاغل هستند.
متوسط درآمد خانوادههایی که سرپرست زن دارند، ۴۳ درصد از خانوارهایی که سرپرست مرد دارند کمتر است و ۷۶ درصد آنها زیر خط فقر هستند.
در پنچ سال گذشته نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی چهار برابر شده. گرایش بالای روی آوری زنان به تحصیلات عالی از یک طرف و محدود شدن فرصت های شغلی و وارد شدن زنان به بازار کار، افزایش اشتغال زنان را دشوارتر از مردان کرده است.
عوامل بیکاری زنان
خصوصی سازی ها و محدود کردن اشتغال در کارخانه و مراکز تولیدی از عواملی هستند که اشتغال و فرصت های شغلی زنان را با محدودیت بیشتری روبرو کرده است. طبق اطلاعاتی که مرکز آمار منتشر کرده، استفاده و استخدام بخش خصوصی از نیروی کار زنان ناموفق اعلام شده. به این معنی بخش خصوصی از استخدام زنان بویژه زنان باردار و زنان دارای فرزند پایین تر از شش و هشت سال خودداری کرده اند.
مهمترین چالش زنان، از همان ماه های اولیه قدرت گیری جمهوری اسلام، درایران تبعیض و نابرابری و ستم کشی زن است. از طرفی حکومت با ابزارهای شرعی، قانونی و تبلیغات ایدئولوژیک در صدد بست و گسترش آن است، و از طرفی جنبش گسترده و قدرتمند برابری طلبانه زنان را در این سالها در برابر این تبعیض و نابرابری شکل داده است.
توازن قدرت اقتصادی در خانواده و تعیین نقشهای جنسیتی، در جمهوری اسلامی بزرگترین چالش هایی است که موجبات بیکاری و پایین بودن فرصت های شغلی در میان زنان را ایجاد کرده است. فرهنگ و سنن اسلامی ـ مذهبی، جدا سازی جنسیتی و آپارتاید جنسی، مرد سالاری از عوامل جدا کردن زنان در عرصه اقتصاد و بازار کار میباشند. در این نظام ضد زن مصائب طبقاتی ـ اجتماعی در جامعه را به اشتغال زنان ربط میدهند. میگویند اشتغال زنان و تحصیلات زنان سبب افزایش نرخ طلاق، افزایش سن ازدواج، و سبب کاهش نرخ جمعیت میشود!
تبعیض علیه زنان یک مشخصه مهم دنیای امروز است. در بخش اعظم کشورهای جهان، زن رسما و قانونا از همان حقوق و آزادی های محدود و محقری هم که مردان از آن برخوردارند محروم است. در کشورهای از نظر اقتصادی عقب افتاده تر و در جوامعی که نفوذ مذهب و سنت های کهنه بر نظام سیاسی و اداری و فرهنگی جامعه عمیق تر است، ستمکشی زن و بیحقوقی و فرودستی او در آشکارترین و زمخت ترین اشکال خودنمایی میکند. در کشورهای پیشرفته تر و مدرن تر، و حتی در جوامعی که به لطف جنبش های مدافع حقوق زنان و تعرضات سوسیالیستی کارگری تبعیض جنسی علی الظاهر از بخش اعظم قوانین حذف شده است، زن همچنان در متن مکانیسم اقتصاد سرمایه داری و سنت ها و باورهای مردسالارانه جاری در جامعه، عملا از جهات بسیار مورد تبعیض و ستم قرار دارد.
سیاستهای کلان در عرصه اقتصاد و اشتغال توسط ارگانهایی اعمال و جاری میشود که بر ارکان نا برابری حقوق زن در نظام جمهوری اسلامی، استوار است. شهیندخت مولاوردی خود بخشی از این سیستم و مجری آن است.
معیشت و دستمزد زنان جدا از موقعیت حقوق و مزد مردان نیست. مبارزه متحد زنان برای حقوق و دستمزد بالاتر از خط فقر گرهی ترین عرصه مبارزه کارگران زن و مرد است.
سونامی بیکاری یا غول بیکاری در دولت روحانی هم در کنار فقر، قرار دادهای موقت ازمهمترین معضلات طبقه کارگر و کل جامعه است. ایجاد تشکلهای علیه بیکاری امری عملی و شدنی است، که میتواند گامی مهمی در جهت متحد کردن مبارزه میلیونها کارگرزن و مرد، علیه بیکاری باشد.
|