توافق هسته ای و احتمالات پیش رو- علی اردلان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۵ شهريور ۱٣۹۴ -
۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵
ازآنجائیکه اراده طرفین دراجرای دقیق برجام نقش تعیین کننده دارد، با تغییرناگهانی مواضع ورفتارهای پیش بینی نشده ای که از آن ها بروزکند، اجرای این برنامه می تواند به شکل یک بازی پیچیده وگاه خطرناک درآید. بازی ای که به خیلی ازعوامل از جمله عوامل زیربستگی خواهد داشت:
* تغییر دولت ها
* گسست دراجماع جهانی برای محدودسازی برنامه هسته ای ایران و در مسئله ادامه تحریم ها
* بازی های سیاسی درون حکومتی (در ایران و آمریکا)
* ادامه پنهان کاری ها در افشای کامل مذاکرات و توافقات بعمل آمده بین ایران و آمریکا
* سازش کاری ها در اجرای دقیق برجام: درراستای حفظ اعتباردولت ها در مقابل مخالفین داخلیشان (خصوصا دولت آمریکا در مواجهه با تخطی های احتمالی دولت ایران از برجام)
* چانه زنی های دشوار در خصوص تبدیل برخی تعلیق ها به لغو کامل آنها و نیز صحنه سازی برخی از بازرسی های آژانس به نفع ایران (با توافق دولت اوباما)
تغییردولت آمریکا و به روی کار آمدن جمهوریخواهان بدترین سناریو برای دولت و حکومت ایران محسوب میشود، زیرا در صورت کوچکترین تخلفی از سوی ایران مسئله لغوتحریم ها از موضوعیت خواهدافتاد و چه بسا طرح حمله هوائی اسرائیلی ها عملی خواهد شد. فراموش نکنیم که دست راستی های آمریکا کلا با ایران هسته ای مشکل دارند و در خصوص ساخت بمب اتمی توسط ایران پس از پایان برنامه جامع اقدام مشترک ابراز اطمینان میکنند. حمله نظامی آمریکا به طورقطع اجماع جهانی برعلیه برنامه هسته ای ایران را از بین خواهد برد و موضوع تحریم ها را از فهرست ابزارهای فشار موثر خارج خواه دکرد. اما به دلیل درگیری ایران با مسئله حمله آمریکا و اسرائیل، عملا زیر ساخت های اقتصادی ایران صدمه جدی خواهد دید و دیگرزمینه ای برای فعالیت اقتصادی شرکت های خارجی در ایران باقی نخواهد ماند. (یعنی مسئله شکسته شدن کاسه تحریم ها در این شرایط به کارحکومت ولی فقیه نخواهد آمد)
اما مهمترین سئوال مخالفین توافق هسته ای این است که چرا با وجود ادامه سیاست های منطقه ای رژیم ایران، آمریکا و متحدینش به این توافق (با زمانبندی محدود) تن داده اند؟
آیا با وجود پتانسیل هسته ای موجود (حق غنی سازی) و با اتمام برنامه توافق شده، به قول خود اوباما ایران بعد از گذشت یکسال به تولید بمب هسته ای نخواهد رسید؟ اصلا با فرض اینکه این یکسال زمانیست که ایران به توانمندی غنی سازی بالای بیست درصد رسیده باشد و با این منطق، یکسال زمان به دو یا سه سال افزایش یابد، بالاخره ایران قبل از آن بیست و پنج سالی که حضرت آقا فرمودند (برای نابودی اسرائیل) به بمب اتمی دست پیدا خواهد کرد.
این ها نگرانی هائیست که جمهوریخواهان و اسرائیل دارند. در صورت تداوم سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی (تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) آیا خود این برنامه (برجام) عامل مهمی برای پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات و متعاقبا خطر روزافزون حمله هوائی آن ها به تاسیسات هسته ای و نظامی ایران نخواهد بود؟ به عبارتی اگر رژیم ایران در صدد ارائه چهره جدید همسو با غرب در منطقه خاورمیانه نباشد و در جهت حل مسئله سوریه با آمریکا همکاری نکند و از دخالت های خود در کشورهای منطقه دست برندارد، قطعا آینده تاریکی در انتظار میهن ما خواهد بود.
نکته مهم دیگراین است که حکومت ایران از مماشات دولت اوباما در زمینه تخلفات احتمالی اش از برجام آگاه است. به دیگرسخن هم حکومت ایران وهم جمهوریخواهان آمریکا بخوبی از بی اراده گی دولت اوباما در خصوص برخورد با تخلفات ایران از برجام و شرارت های آن در منطقه آگاهند و می دانند که اوباما برای حفظ به زعم خود دستآورد بزرگ دوران ریاست جمهوریش، حاضربه افشاء تخلفات ایران نبوده و احتمالا در مسیر سازش با ایران گام خواهد برداشت. درک این موضوع حکومتگران ایران را راغب به افزایش فشار در جهت تغییرات لازم به نفع ایران در مفاد برجام و یا حداقل در نحوه اجرای آن می نماید. مشکلات حکومت ایران دراین خصوص به دو موضوع خلاصه میگردد:
الف- لغو یکباره تحریم ها بعد از اجرائی شدن توافق
ب- بازرسی های آژانس از سایت های نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته ای. (با توجه به سخنرانی های خامنه ای)
با توجه به ضعف دولت فعلی آمریکا در مواجهه دو سویه با ایران و مخالفین داخلی اش، اکنون بحث مسابقه ایران با زمان مطرح است. زمانی که فرصت چانه زنی و ایراد فشار به دولت اوباما را به ایران خواهد داد.
خیلی ساده انگارانه خواهد بود که بپنداریم ،طرف ایرانی با دست بسته بازی میکند وغربی ها کاملا برنده توافق بوده اند (اگر مشکلی در اجرای برجام پیش نیاید میتوان گفت که این توافقی ست برپایه برد- برد اما به دلایل بسیارآشکاری که ذکرکردم وازآنجائیکه برهم خوردن این توافق به احتمال زیادبه منازعه نظامی خواهدانجامید،میتوان گفت که هردوسوباخته اندوصدالبته که ملت ایران بازنده بزرگ خواهندبود)یکی ازحرکات پیچیده وخطرناک جمهوری اسلامی دادن امتیازهای زیاد به ۵+۱ درقبال حق غنی سازی ورفع تحریم ها بوده است. آخوندها رویای ساخت بمب اتمی را کمی به تعویق انداخته اند وعقب نشینی تاکتیکی کرده اند. امتیازی که از اوباما گرفته اند، ظاهر بزرگی ندارد ولی راهی که خامنه ای برگزیده، چون قمار بزرگی ست که یا حکومتش را به قدرت بلامنازع منطقه ای تبدیل خواهد کرد و یا کاملا باعث انهدام حکومت آخوندی در ایران خواه دشد. با تمام ظرفت های گاه و بیگاه حکومت ایران در بازی هسته ای (مثل سخنرانی زیرکانه خامنه ای در خصوص نابودسازی اسرائیل که به زعم خودش میتوانست باعث تقویت کمپین جمهوریخواهان در رای گیری برجام شود: می دانیم که در صورت ردبرجام توسط کنگره آمریکا بازی را می باخت) مشکل حکومت ایران این است که هیچ برنامه ای برای دوران پس از اوباما ندارد. قطعا میدانند که احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل بعد از رفتن اوباما زیاد خواهد بود ولی نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که در این فاصله می توانند با انجام حرکاتی در جهت خنثی سازی آن بسترها و زمینه هائی که حمله نظامی را فراهم میسازد، حرکت کنند. اولاچه بخواهیم وچه نخواهیم حق غنی سازی برای کشور و ملت ایران دستآورد مهمی نیست و با از دست دادن این حق پرهزینه و بی فایده، چنانچه هدف تولید بمب هسته ای نباشد، ملت ایران چیزی را ازدست نخواهد داد. ثانیا بهترین سیاست رژیم در این مدت (تا تعویض دولت درآمریکا ) همکاری با دولت اوباما در راستای حل مسئله سوریه است. گامی عملی که می تواند تا حدود زیادی بهانه های دولت آینده (احتمالا دست راستی) آمریکا را خنثی کند. این حرکت از طرفی هم می تواند زیرکانه محسوب شود زیرا خامنه ای با اوباما خیلی راحت ترمی تواند کنار آیدت ااینکه درآینده باشکستی محتوم ازآنجارانده وپرونده ای هم دراین خصوص به دست جمهوریخواهان داده باشد.
دررابطه باعلت عدم تمایل خامنه ای به تغییرسیاست های منطقه ای حکومت ایران(باتوجه به خطرقریب الوقوع درگیری نظامی) تنهامیتوان دومورد راحدس زد:
اول آنکه احتمال برنده شدن دوباره دموکرات هادرانتخابات آتی آمریکا وجوددارد(که این خوداحتمال ضعیفی ست)
دوم آنکه ازدید حکومت گران ایران،احتمال حمله نظامی آمریکا به دلیل حمایت روسیه ازما،بسیاراندک میباشد.(این موردنیزبخاطرسوابق منفی روسهادرزمینه حمایت ازهم پیمانان خودقابل اتکا نمی باشد)
نتیجه اینکه اسرائیل وجمهوریخواهان آمریکادرصددتعطیلی کامل پروژه هسته ای وکاستن ازوزن سیاسی ونظامی ایران درمنطقه بوده ودراین راه تمام کوشش خودراخواهندکرد.
نقش دولت روحانی درمذاکرات ودراجرای توافق هسته ای
ازمقایسه تیم های مذاکره کننده قبلی (لاریجانی وجلیلی)باتیم ظریف بوضوح می توان به اختلاف سطح توانمندی های فنی وحقوقی وحتی فن بیان آنهاپی برد.بدون بکارگیری افرادمجرب درمذاکرات،همین دستآوردهای کنونی نیز(حق غنی سازی ولغوتحریم ها)بدست نمی آمدوقطعاخامنه ای کل پروژه هسته ایش راازدست میداد.ایشان درخصوص قابلیت های گروه ظریف دربازی های حین اجرانیزآگاهی دارد.همچنین وجودروحانی-ظریف درمواجهه باسرکشی های راست افراطی(ازجمله نظامی امنیتی ها) کاملاضرورت داشته وخواهدداشت.(مثلارودرروئی ظریف وجلیلی باشورای امنیت ملی وپیشبردپروژه فشارروانی به دولت آمریکاوهمچنین آشکارشدن بعضی اختلافات درونی)باتوجه به مواردفوق وپاره ای دلایل دیگر،اتکاء خامنه ای به دولت روحانی درزمینه پیشبردپروژه هسته ای وحل معضلات اقتصادی،قابل فهم می باشد.(مشخص است که درصف اصولگرایان فردشایسته ای برای حل مشکلات عمیق اقتصادی نیزوجودندارد)
نتیجه اینکه خامنه ای بدون دادن پاداش درخورتوجه ای،دولت روحانی رادرگیرمعضلات بسیارحادوتاریخی کرده است.
حل هردوموضوع یعنی پروژه هسته ای ورکود تورمی آنقدرپیچیده ودشواراست که ولی فقیه راوامیداردتادرهردوزمینه اختیاراتی به دولت تفیض کند.مثلادرموردنظرقاطع سپاه پاسداران دررابطه با عدم اجازه بازرسی ونمونه برداری ازسایت پارچین،این تیم ظریف است که وظیفه قانع کردن نظامی هارابعهده دارد.(البته ظریف به آمریکائی هاهم دررابطه باعدم اجازه بازرسی ازسایت پارچین فشارآورده وچه بساتوافق آنهارانیز جلب کرده باشد)
همچنین برای پیشبرداهداف اقتصادی دولت،خامنه ای ضرورتا اکثریت مجلس شورای اسلامی رادرانتخابات آینده،به دولت روحانی خواهدداد.چراکه خروج اقتصادازوضعیت اسف بارکنونی نیاز به سرمایه گذاری کلان خارجی داردوسرمایه زمانی به سوی داخل سرازیرخواهدشدکه قوانین مناسب جهت امنیت آن واصلاح قوانین مربوط به شراکت باسرمایه های خارجی،تصویب وبه اجراگذاشته شود.بدین واسطه دلیل واگذاری یک اکثریت شکننده درمجلس به طرفداران دولت قابل فهم وپیش بینی خواهدبود.این آکثریت احتمالاشامل طیفی ازتکنوکرات های بدون سابقه فتنه گری،اصلاح طلبان زردطرفدارولی فقیه واصول گریان معتدل مثل لاریجانی ومطهری خواهدبود.این اکثریت(یابه عبارتی ائتلاف)درمواجهه بالوایح مربوط به سرمایه گذاری خارجی وبرخی پیشنهادات اقتصادی دولت،پایدارخواهدماندولی به محض آنکه لایحه ای دررابطه باحقوق شهروندی وآزادی های مدنی-سیاسی (وسایرمواردنامطلوب ازنظرکانون قدرت)مطرح شود،این ائتلاف ازطرف اکثریت اصول گرایان معتدل وبخشی ازاصلاح طلبان زردوشایدتعدادی ازتکنوکرات ها،ازبین خواهدرفت.بدین ترتیب مجلس آینده تاجائی بادولت روحانی همکاری خواهدکردکه موردنظرولی فقیه باشد.جناح رفسنجانی وروحانی باتوجه به قدرت نسبی بدست آمده ،تلاش خودراجهت تغییراین بازی خواهدنمود.(تلاشی درراستای بدست گیری مجلس خبرگان وفرستادن تعدادبیشتری ازاصلاح طلبان واعتدالیون واقعی به مجلس شورای اسلامی)اماباتوجه به وابستگی شورای نگهبان به بیت رهبری ووجود فیلترنظارت استصوابی،احتمال توفیق باندرفسنجانی-روحانی درانتخابات خبرگان بسیارضعیف می باشد.
|