گسست از اروپای ریاضتی
فراخوان پنج چهره ی برجسته ی چپ اروپا
•
پنج تن از چهره های برجسته و شناخته شده ی چپ اروپا از کشورهای فرانسه، ایتالیا، آلمان و یونان، فراخوان مهمی را برای «گسست از اروپای ریاضتی» انتشار داده و پیشنهاد برگزاری یک همایش بین المللی برای نوامبر ۲۰۱۵ را مطرح کرده اند. آن ها تاکید کرده اند اقدامات عملی خود در این جهت را از جشن سالانه ی اومانیته که چند روز پیش برگزار شد، آغاز می کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۶ شهريور ۱٣۹۴ -
۱۷ سپتامبر ۲۰۱۵
اخبار روز: پنج تن از چهره های برجسته و شناخته شده ی چپ اروپا از کشورهای فرانسه، ایتالیا، آلمان و یونان، فراخوان مهمی را برای «گسست از اروپای ریاضتی» انتشار داده و پیشنهاد برگزاری یک همایش بین المللی برای نوامبر ۲۰۱۵ را مطرح کرده اند. آن ها تاکید کرده اند اقدامات عملی خود در این جهت را از جشن سالانه ی اومانیته که چند روز پیش برگزار شد، آغاز می کنند.
متن این فراخوان مهم توسط آقای هاتف رحمانی ترجمه شده و در اختیار اخبار روز قرار گرفته است:
گسست از اروپای ریاضتی
روز ۱٣ جولای، دولت منتخب دموکراتیک الکسیس تسپیراس از سوی اتحادیه اروپا به زانو در آمد. "موافقت نامه" ۱٣ جولای در حقیقت یک کودتا است. موافقت در شرایط بسته شدن بانک های یونان از سوی بانک مرکزی اروپایی و تهدید به عدم اجازه بازگشایی دوباره آن ها برای همیشه، زمانی که دولت یونان نسخه جدید برنامه ای شکست خورده را پذیرفت حاصل شد. چرا؟ چون اروپای رسمی نتوانست در مقابل این ایده که مردم رنجور از برنامه ریاضتی، جرات کنند دولتی مصمم به گفتن "نه" انتخاب کنند، مقاومت کند.
اکنون، با ریاضت بیشتر، با حراج بیشتر دارایی های عمومی، با عدم عقلانیت بیشتر در سپهر سیاست اقتصادی، و انسان بیزاری گسترده تازه در حوزه سیاست اجتماعی، با موافقت نامه جدیدی که تنها رکود بزرگ یونان را بدتر می کند و ثروت یونان را با بهره های واگذار شده، به یک شکل چپاول می کند مواجه هستیم.
ما باید از این کودتای مالی درس بگیریم. یورو در اروپا به ابزار سلطه اقتصادی و دولتی الیگارشی اروپایی که پشت دولت المان پنهان شده، تبدیل شده است. آن ها از این که می بینند خانم مرکل تمام "کار تحقیرآمیزی" را که دولت های دیگر از انجام آن ناتوانند انجام می دهد خوشحالند. این اروپا در داخل ملت ها و بین آن ها تنها خشونت خلق می کند: بیکاری عظیم، رقابت مکارانه اجتماعی آزمند و ناسزا گویی علیه اروپای پیرامون (کشورهای کمتر توسعه یافته اروپایی) که به رهبری المان افتخار می کند، اما از سوی تمام "نخبه ها" مورد تمسخر قرار می گیرد. از این رو اتحادیه اروپا به نماینده ویژگی های راست افراطی و به ارابه ای برای لغو کنترل دموکراتیک بر تولید و توزیع در سراسر اروپا تبدیل شده است.
دفاع کردن از آن که یورو و اتحادیه اروپا به اروپایی ها خدمت می کنند و از آن ها در برابر بحران ها محافظت می کنند دروغ خطرناکی است. اعتقاد به آن که منافع اروپا می تواند در داخل قفس آهنین "قواعد" حاکمیت منطقه یورو و در داخل پیمان های کنونی حفظ شود توهم است. روش رفتاری "دانشجوی نمونه"وار رئیس جمهور هولاند و نخست وزیر رنزی، یا در حقیقت "زندانی نمونه"وار، شکلی از تسلیم است که حتی به آمرزش هم ختم نخواهد شد. رئیس کمیسیون اروپا، ژان کلود یونکر به روشنی اعلام کرد: "هیچ گزینه دموکراتیکی در برابر پیمان های اروپایی نمی تواند وجود داشته باشد". این انطباق نئولیبرالی دکترین "استقلال محدود" است که از سوی برژنف رهبر شوروی در سال ۱۹۶٨مطرح شد. آن زمان، شوروی با تانک هایش به بهار پراگ حمله کرد. تابستان جاری، اتحادیه اروپا با بانک هایش به بهار آتن حمله کرد.
ما به گسستن از این "اروپا" مصمم هستیم. شرایط بنیادی برای بازسازی همکاری بین خلق ها و کشورهای ما بر مبنای جدیدی ضروری است. ما چگونه می توانیم سیاست های توزیع ثروت و ایجاد شغل های مناسب، به ویژه برای جوان ها، تحول بوم شناختی، و بازسازی دموکراسی در داخل محدودیت های این اتحادیه اروپا را تصویب کنیم؟ ما ناگزیر از فرار از محتوی پوچ و غیرانسانی پیمان های کنونی اروپایی و بازترسیم آن ها در راستای دور انداختن قبای نئولیبرالیسم، لغو پیمان مالی، و مخالفت با پیمان همکاری فرا اتلانتیک هستیم.
ما در زمان فوق العاده ای زندگی می کنیم. ما با یک وضعیت اضطراری رو در روئیم. کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به فضای سیاسی که به دموکراسی های آن ها اجازه نفس کشیدن بدهد و سیاست های عاقلانه ای در سطح عضو – کشور را – امکان پذیر سازد نیاز دارند. این فضای سیاسی باید رها از ترس سرکوب از سوی گروه یوروی مستبد ِ حاکم شده از سوی منافع قوی ترین آن ها و شرکت های بزرگ، و بانک مرکزی اروپا که بعنوان جاده صاف کن مورد استفاده قرار می گیرد و "کشور غیرهمکار" را به نابودی تهدید می کند - همان گونه که در مورد قبرس و یونان اتفاق افتاد – شکل بگیرد.
این برنامه الف ماست: ما در کشور هایمان، و همراه هم در سراسر اروپا، برای مورد بحث قرار دادن دوباره پیمان های اروپایی تلاش خواهیم کرد. ما به فعالیت در کارزار نافرمانی مدنی اروپایی، همراه با مبارزه اروپایی های همه جا نسبت به شیوه های مستبدانه اروپایی و "قاعده های" نامعقول تا زمانی که آن بحث دوباره عملی گردد متعهدیم.
وظیفه نخست ما پایان دادن به بی مسئولیتی گروه یورو است. وظیفه دوم ما پایان دادن به این توهم است که (گویا) بانک مرکزی اروپا "غیرسیاسی" و "مستقل " است ، (آن هم) زمانی که به شدت سیاسی (و از شکل سمی ترین آن)، کاملا وابسته به بانک دارهای ورشکسته و نماینده های سیاسی آن ها است، و آمادگی دارد با لمس دکمه ای به دموکراسی پایان دهد.
اکثریت دولت هایی که الیگارشی اروپا را نمایندگی می کنند، و پشت برلین و فرانکفورت پنهان می شوند، هم یک برنامه الف دارند: عدم تسلیم به درخواست دموکراسی مردم اروپا و استفاده از وحشیگری برای پایان دادن به مقاومت آن ها. ما جولای گذشته در یونان شاهد این برخورد بودیم. چرا آن ها تلاش کردند تا دولت منتخب دموکراتیک یونان را خفه کنند؟ چون آن ها هم طرح ب ای داشتند: خارج کردن یونان از منطقه یورو در بدترین شرایط ممکن با نابود کردن سامانه بانکی آن و درهم شکستن اقتصاد آن.
رو در رو با این تهدید، ما نیز به طرح ب ای برای بازداشتن ارتجاعی ترین و ضددموکراتیک ترین نیروهای اروپایی نیاز داریم، تا جایگاه خود را در برابر التزام بی رحم آن ها به سیاست هایی که اکثریت را به سود اقلیتی اندک قربانی می کند تقویت کنیم. اما از این اصل ساده که اروپا مربوط به اروپایی ها است و واحدهای پولی ابزارهایی برای موفقیت های مشترک هستند، نه ابزار عذاب یا اسلحه هایی که به وسیله ان دموکراسی به قتل می رسد، نیز دوباره دفاع می کنیم. اگر یورو نمی تواند دموکراتیزه شود، اگر آن ها بر استفاده از آن برای خفه کردن مردم اصرار دارند، ما به پا خواهیم خاست، در چشم های آن ها نگاه خواهیم کرد، و به آن ها خواهیم گفت: بدترین کار خود را عملی کنید! تهدیدهای شما ما را نمی ترساند. ما راهی برای اطمینان از آن که اروپایی ها سامانه پولی ای دارند که همراه با آن ها کار می کند، نه به هزینه آن ها، خواهیم یافت.
طرح الف ما برای یک اروپای دموکراتیک، با طرح ب ای پشتیبانی می شود که به اولیای امور نشان می دهد آن ها نمی توانند ما را به تسلیم مرعوب نمایند، که طرح ما فراگیر است و جذب اکثریت اروپایی ها را هدف گرفته است. لازمه این طرح سطح بالایی از آمادگی است. بحث، عامل های فنی خود را تقویت خواهد کرد. فکرهای بسیاری نیز مطرحند: ابداع سامانه های پرداخت برابر، پول های برابر، دیجیتالی کردن معامله های یورو، سامانه های مبادله مبتنی بر جامعه، خروج از یورو و تبدیل یورو به یک پول مشترک.
هیچ ملت اروپایی نمی تواند برای آزادی خود در انزوا تلاش کند. نگاه ما انترناسیونالیستی است. برای پیش دستی نسبت به آن چه ممکن است در اسپانیا، ایرلند – و بالقوه دوباره در یونان، بسته به آن که وضعیت سیاسی چگونه پیش رود - و در فرانسه در ۲۰۱۷، پیش آید؛ ما به همکاری با یک دیگر به صورت مشخص در رابطه با طرح ب، با در نظر داشتن ویژگی های متفاوت هر کشور نیاز داریم.
از این رو، ما تشکیل همایشی بین المللی در باره طرح ب ای برای اروپا را، که به روی شهروندها، سازمان ها و روشنفکرهای علاقه مند گشوده باشد پیشنهاد می کنیم. این کنفرانس می تواند اوایل نوامبر ۲۰۱۵ برگذار گردد. ما فرایند را در روز ۱۲ سپتامبر در طی جشن امانیته در پاریس آغاز خواهیم کرد. به ما بپیوندید!
۱. ژان لوک ملانشون، عضو پارلمان اروپا، از پایه گذاران حزب چپ
۲. استفانو فاسینا، عضو مجلس ایتالیا، معاون سابق وزیر اقتصاد و دارایی (ایتالیا)
٣. زو کونستاتوپولون، رئیس مجلس هلنیک (یونان)
۴. اسکار لافونتن، وزیر پیشین دارایی المان، بنیانگذار حزب چپ (المان)
۵. یانیس واروفاکیس، عضو مجلس یونان، وزیر دارایی پیشین (یونان)
|