یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دیکتاتورها و نقش دوران-اردشیر قلندری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱ مهر ۱٣۹۴ -  ۲٣ سپتامبر ۲۰۱۵


 پدیده ها و رویکردهای اجتماعی بر پایه فرهنگ حاکم، متناسب با دوران، باید مورد واکاوی قرار گیرند. هرچقدر که زمان جلوتر می رود، فن آوری متحول و وسیع ترمی گردد، شعور و درک اجتماعی نیز به همان میزان گسترده ترشده، توقعات و مطالبات هم دگرگونه می شوند. در همین امتداد، از زمانهای کهن پیشرفت مناسبات و شیوه تولیدی، فرهنگ حاکم بر مناسبات اجتماعی را پی ریخت، که تا همین امروز نیز همین روند ادامه دارد.
پیشرفت صنعت و نوآوری ها در جوامع، همزمان فرهنگ چالشی تازه ای را بنا می گذارد. پیشرفت صنعت، به انقلاب صنعتی منجرشد و فرهنگ چالشی آن در پیکار پرولتاریا تبلور یافت. پرولتاریا به نوبه خود، توقعات و مطالبات خود را در کفه ی مقابل ترازو گذاشت و در راستای تحقق آن بطور سازمان یافته، همراه با حزب خود، سرمایه داری را در بسیاری موارد وادار به عقب نشینی کرد و به پیروزیهایی (پس از فروریزی اردوگاه سوسیالیسم، پرولتاریا در برخی موارد وادار به عقب نشینی شده است) دست یافت. امروزه پیشرفت و نوآوری ها بازگوکننده خواسته های دوران خود هستند. برای مثال: اگر در کشوری دسترسی به اینترنیت که متناسب با دوران، یکی از مبرمترین مساله امروزی به حساب می آید، کاملا ممنوع گردد، در اعتراضات سازمان یافته و یا خودجوش، یکی از خواسته های معترضین می تواند تامین دسترسی به اینترنیت باشد، چیزی که در انقلاب سوسیالیستی اکتبر و یا انقلابات پسا اکتبر نه موجودیت داشت و نه مبرمیت، چرا که جوامع هنوز تا این مرحله از پیشرفت نرسیده بود، آنچه که در تمدن و جامعه امروزین بشری است، در تمدن و جامعه دیروزین غیر قابل تصور بود. بنا بر این، بسیاری از مسائل و مطالبات در شورشها و قیام های گسترده مردمی قبل از اکتبر نیز واکنش دوران خود بوده ، به تبع آن از مطالبات مطرح در اکتبر و پسا اکتبر شدیدن تمایز داشتند.   
جامعه انسانی پس از تقسیم به طبقات و پیدایش دولت، با همه اشکال گوناگون "دموکراسی" عملا در منجلاب دیکتاتوری غرق بوده، دسترسی به ایده الهای نسبی در برقراری عدالت اجتماعی، ارتقای ارزش انسان به جایگاه والا و سزاوار از معضلات حل نشدنی جوامع انسانی بوده است. همزمان با مستولی دیکتاتوری بمثابه پدیده ای گسترده، جامعه انسانی هرگز از وجود پیکارگران تهی نگشته، و این کاروان بی انتها تا زمانی که جامعه به طبقات تقسیم گردد، به راه خود ادامه خواهد داد.
دیکتاتوری فردی، یا دیکتاتوری ساختارهای دولتی ، در شکل بندی اجتماعی از نظام برده داری تا به امروز سد و مانع اصلی رشد جوامع بوده اند. منافع دیکتاتورها و رژیمهای دیکتاتوری همراه با شیوه تولیدی رایج در آن مقطع، نبود تئوری انقلابی و بسیاری از سایرعوامل، سبب به درازا کشیدن نظام خشن برده داری و فئودالی شد. سرمایه داری مترادف با انقلاب صنعتی است و بر عکس نظامهای پیشین، سود خود را در نواوریهای فنی می بیند. استفاده از نواوری رایانه ای برای شرکت ماکروسفت و اِپل سودهای افسانه ای آورد، در راستای کسب سود بیشترتکنولوژی رباتها در آینده ای نه چندان دور جای بخش عمده ای از انسانها را در مراکز تولید و خدمات خواهد گرفت، سرمایه داری در رباتیک کردن تولید و خدمات سود بیشتری خواهد برد، چراکه، در یک نگاه ساده، به رباتها حقوق و مزایای اجتماعی.... پرداخت نمی گردد. از هماکنون رایانه ها تاحد یک ساعت مچی که همه از وجودش بهرمند هستند، مورد بهربردای عموم قرار گرفته، تا حد غیر قابل تصوری شکل و شمایل آنها نیز در آینده نزدیک دستخوش تغییر خواهد شد. همزمان موتورهای جدید تری ساخته میشوند تا فاصله های قاره ها و کهکشانها را هرچه بیشتر کوتاه تر نمایند، تکنولوژی امروزی بطرز غیر قابل تصوری متحولتر می گردد.   
معنا و مفهوم دیکتاتوری در قالب کلاسیک آن
دیکتاتوری (از واژه لاتینی Dictator ) می باشد ، شکلی از مدیریت دولتی است، که همه قدرت دولت در اختیار یک فرد، خودکامه، خودرأی، مستبد، مطلق العنان با یک مواضع سیاسی، حزب سیاسی، گروهی از افراد حاکم یا طبقه اجتماعی حاکم می باشد. این کلی ترین معنی دیکتاتوری، ساختار اصلی تشکیل دهنده دولتها از زمان تقسیم کار و پیدایش دولت تا دوران امپریالیسم- گلوبالیسم می باشد. اگرچه در شرایط حاضر می توان دیکتاتوری مافیایی در دولت ها را نیز به این سیاهه اضافه نمود.
دیکتاتوری در واقع جهت صیانت منافع گروهی از ثروتمندان جامعه که همه شئون اقتصادی-سیاسی جامعه را شامل می شود، اعمال می گردد. دیکتاتوری فردی برای ما ایرانیان بیشتر ملموس و مفهوم است چراکه، تا سی اندی سال پیش ساختار استبداد فردی شاهنشاهی بر کشور حاکم بود، که با انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ یکباره فرو ریخت. پس از آن نوع دیگری از دیکتاتوری در جامه ابا و عمامه (دیکتاتوری ولایت فقیه) ظاهر گشته، تا به امروز کشور را در چنبره خود حفظ کرده است.
جوامعه گرفتار در ساختار دیکتاتوری فردی نوع دینی، در قالب زندگی برای امور اخروی از رشد و پیشرفت ژرف محروم می گردند. سرتاسر تاریخ ایران که دیکتاتوری فردی با دخالت مستقیم روحانیون مذهبی اداره میشد، بهترین گواه این ادعا است. اصولن دین از بابت جبری کردن امور اجتماعی، زدن مهر فتالیسم به پیشانی بشر، بزرگترین دشمن پیشرفت هاست. خردستیزی طولانی مدت پداران مقدس درکلیسا با اعمال تفتیش عقاید، پیکارگران را در میادین شهرها در برابر چشم شاهدان به آتش کشید، ماجرای تلخی برای تاریخ بیادگار گذاشته است. روحانیون مسلمان نیز در این امر دستکمی از پاپهای مسیحیت نداشته، همین امروز نیز اگر ترس از اعتراضات گسترده نمی بود، بی تردید، روحانیون رژیم ولایی حاکم چنین می کرد، و پیکر دهها مبارز را جهت تسلیم جامعه در راستای تامین منافع دیکتاتور با استفاده از ابزار قضا و قدر بر دروازه شهر ها آویزان می نمود. پیشرفت و نقش فن آوری، اصلی ترین مانع خشونت لجام گسیخته در نظام دیکتاتوری ولایی می باشد. این دقیقن همان نقطه ثقل رویکرد دیکتاتوری حاکم بر تحمل و رواداری در برخورد به برخی اندیشه های بظاهر مخالف در چارچوب جمهوری اسلامی می تواند تعریف شود.
تکنولوژی با پیشرفت خود در قالب ثانیه ها، سبب اصلی تحول های تمدن بشری در زمان حاضر می باشد. در طی سی سال گذشته، با توسعه و گسترش رایانه ها با هرچه کوچکتر و ظریفتر شدن و با دست رسی چندین میلیارد انسان به این ابزار تبادل اطلاعاتی همراه با رشد زیر ساختهای کمکی آن از قبیل انترنیت، با برنامه های جانبی در شکل شبکه های اجتماعی دسترسی اطلاعات چنان سهل گردید، که از مساله پیش و پا افتاده ترین موارد روزمره می باشد. بر این مبنا، جهان اطراف دگرگون گشته، درک مساله اجتماعی، رشد آگاهی اجتماعی در جوامعه، بویژه در ایران به گروتمان عرش رسیده است.
تغییر اشکال پیکار
در ساختار دیکتاتوری پادشاهی قبل از انقلاب، یک مبارز در شرایط خفقان حکومتی با به خطر انداختن جان خود، تنها در یک ناحیه از شهر، حتی تنها در یک خیابان می توانست، شبنامه ای به دیوار بچسپاند، تازه معلوم هم نبود که به مخاطب برسد یا نه؟. پیکارگر دیروزی در راستای اطلاع رسانی به اجبار می بایست دست به ایجاد شبکه های چند نفره میزد تا بتواند، امکان چاپ، پخش شبنامه ها بطور گسترده تر، کتب و نشریات حزبی در شرایط خفقان را بیابد. در این گونه موارد، با دستگیر شدن یک نفر، با اعمال شکنجه های غیر انسانی، کل شبکه دستگیر و همه امکانات شبکه ای از بین می رفت. جهت افزایش سطح اطلاع رسانی، افزایش درک مساله اجتماعی و رشد آگاهی همچنین، کاهش تلفات انسانی و مادی، برخی از حزب ها در آن بازه زمانی معمولا در خارج از کشور اقدام به راه اندازی ایستگاه های رادیو ای کرده، که رژیم نیز متعاقبن (متعاقبا) با پخش پارازیت بر موج رادیو موانع ای بر اثر بخشی آن ایجاد مینمود.
در شرایط دیروز، سرعت انتشاراخبار و اطلاعات را با سرعت گامهای لاک پشت می توان یکی دانست. جان انسان بی ارزش بود، که از بابت اندیشه ای دگرگونه از اندیشه حاکم، براحتی در زندانها به چوبه دار سپرده می شد. جامعه نیز می توانست مدت مدیدی بی خبر از آنچه در خفا می گذشت، بماند. در رژیم های دیکتاتوری پیشین، جلب و جذب گروه های هم عقیده [سازماندهی اعتراضات] ولو در یک نقطه از شهر میبایست، بسیاری از عوامل عینی و ذهنی در نظر گرفته می شد. جهت آگاه سازی شخص یا گروهی از مردم زمانی بسیار طولانی می طلبید. اصل دیوار موش دارد، موش گوش دارد، همراه با بسیاری از عوامل تعیین کنند، سبب اصلی ترس مردم در راستای اقدامات موثر جهت دگرگونسازی جامعه گشته بود. رشد توده های آگاه کُند صورت میگرفت، عمر جنایات دیکتاتورها به چندین دهه می رسید. به تبع آن، قدرتهای حاکمه نیز برخوردی بمراتب خشنتر داشته اند. زندان، شکنجه و ترور پیکارگر، در خفا ودر تاریکی فقر روشنگری سهلتر صورت می گرفت.
امروزه، در زمان گستردگی اطلاعات، موجودیت انواع و اقسام سایت های اجتماعی، نرم افزارهای ارتباطاتی تلفنی، با امکانات ویدئو ای و رواج گسترده آن، با سرعت بی اندازه اطلاع رسانی، دیکتاتور را وادار می نماید، شگردهایی با هزینه ای بیشتر برای رژیم دیکتاتوری برگزیند. شکل دیکتاتوری در ظاهر در راستای درک مطالبات، تحمل حرکات کاربران تغییر کرده، ولی در باطن (با عدم تغییر در شکل خشونت) با بزار کشف فعالین شبکه های اجتماعی، از طریق زندانهای طولانی مدت، شکنجه، استراق سمع وحتی اعدام تلاش در راستای ایجاد ترس و مهار مخالفین می نماید، که گسترده گی گذشته را ندارد. شبکه اطلاع رسانی امروزی بصورت فردی در سیستم مجازی صورت میگیرد، افراد در صورت شناسایی و دستگیری صدمه ای به کل شبکه همانند سابق وارده نمی نمایند.
از سویی جامعه در انفجار اطلاعاتی بسر میبرد، و از سویی نیز ابزارهای کنترل کننده رژیم دیکتاتوری به سبک و سیاق دوران موفق به ایجاد ایست واکنش، با نوعی کسالت واکنش اجتماعی در مقاطع مشخصی از زمان میشود. البته، گفتنی ایست، که کسالت و ایست فوق در برخی واکنشهای منفی نسبت به آنچه که خوشایند، رژیم نباشد، مورد استقبال گسترده جامعه قرار میگیرد، گویی جامعه با این گونه ابراز برخورد در حد توان، بطور سازمان نا یافتگی، رژیم دیکتاتوری را به چالش می کشد، که در گذشته به این گستردگی موجودیت نداشت. انتشار حجم بزرگی از اخبار و افشاگری ها بزرگ ترین آسیب به رژیم را در زمینه اعتماد وارد می دارد.
با در نظر گرفتن ابزار های کنترل کننده، همراه با دستکاری شعور اجتماعی-سیاسی مردم در شرایط دیکتاتوری امروزین، بروز برخی صدای های اعتراضی صنفی در سطح جامعه دال بر عدم وجود دیکتاتوری در کشورما نمی گردد. اطلاع یابی همگانی، از کوچکترین اعتراض در دورترین قسمت کشور نشان از تازگی دوران داشته، که خود حاوی بهرهبرداری از پیشرفته ترین عرصه ارتباطات میان باشندگان کشور است. کنترل همه جامعه در دوران انترنیت بمراتب دشوار تر از یافتن و کنترل چند شبکه پیکارگران دیروزین است. بدین خاطر، رژیم نیز از سیستمهای پیچیده تر با متخصصان کارآزموده تر، از روی برنامه یعنی با داشتن پاد برنامه و همراه با اعمال خشونت، گستردگی بلافاصله مردم را مهار می نماید، که خود سبب ایجاد شرایط دلسردی، سبب فروکش موقتی بر ادامه و اصرار مطالبات تودههای معترض، می گردد، در این حالت، دیکتاتوری براحتی و آرامش به دستگیری رهبران معترض می پردازد، فشار بر جامعه فراگیر میشود. دلسردی و یاس موثر می افتد.
رژیم ولایی، اندیشه های مخالف که شامل تغییرات بنیادی گردد، را تحت هیچ شرایطی تحمل نخواهد نکرده است. برای نمونه، رژیم دیکتاتوری در گردش به راست با رویکرد به خشونت، در دهه ۶۰ با قتل عام پیکارگران به دستور مستقیم خمینی پرداخت، رژیم تلویحن و تدریجن پیکارگران تغییرات بنیادی را از صحنه سیاسی کشور خارج نمود. آنچه که امروز در رژیم حق حیات و فعالیت دارد، شامل جریاناتی استکه، در راستای تثبیت رژیم ولایی حاکم است. تازه در چنین موقعیتی نیز بسیاری نشریات، پایگاه های انترنیتی خودی ها فیلتر گشته، از دور فعالیت ها خارج می گردند. در همین میدان، زمانی که کنترل جنبش سبز می رفت که از کنترل رژیم ولایی خارج گردد، رهبران جنبش بدون محاکمه به زندان در قالب حصر خانگی گرفتار گردیدند.
در سی اندی سال گذشته در ایران میزان با سوادها بین جمعیت ۱۵-۲۴ ساله به ۹٨ % رسیده است. ۹٨% با سوادهای کشور در خفقان رژیم ولایی، در شرایط انتخاباتی مهندسی شده، تحمیل سیاستهای دیکتاتورانه در زمینه های زن ستیزی دینی، پرورش فرهنگ مرد سالاری، محدودیت در تفریحات، اشاعه عمدی مصرف مواد مخدر، پرورش و گسترش فرهنگ لمپنی،... بسر میبرند. در همین راستا، با وجود همه این مساله، جامعه در قطب مخالف دیکتاتوری، تضاد اصلی خود را با رژیم میبیند، دست به مقاومتهای ابتکارانه ای زده، با انواع شیوه ها تلاش دارد، در برابر همه آنچه که رژیم تبلیغ می کند، پاد زهری ارائه دهد. در شرایط امروزی رژیم با رشد فزاینده بی اعتمادی بویژه پس از خدعه های گستاخانه حسن روحانی که کلید را جهت گشایش قفلها، سمبل مکر و تزویر قرار داد، روبرو شده است.
انتخابات
انتخابات اصولن در ایران دارای تاریخی بسیار کهن است که از دوران اشکانیان و ساسانیان (مهستان) متناسب با زمان خود، بین اشراف و درباریان بصورت بسته (غیر فراگیر) ریشه داشته، که با ورود تازیان به ایران همین نوع [مهستانی] نیزعملا به فراموشی سپرده شد. در انقلاب مشروطیت دموکراسی انتخاباتی جانی دوباره یافت، که بلافاصله در دوران ستم شاهی شدیدن دچار دگردیسگی گشته، بصورت فرمایشی رایج گشت. در اسلام از دوران محمد بن عبدلله موضوع انتخابات با وجود خلیفه با تبدیل مردم به امت که با وی بیعت می بندند، امری غیر ممکن شد. درجمهوری اسلامی ایران مفهوم انتخابات پدیده ای تازه وارد است، به تبع ان، بر اصل انتخاب توسط خمینی و خامنه ای تاکید گشته و می گردد. و تا به امروز در بدون توقف اجراء شده است، اما، آنچه که در چارچوب دیکتاتوری ولایی به عنوان انتخابات متداول است، در واقع، به "تئوری توطئه " شباهت دارد و همه چالشها و شیوه ها از بالا مهندسی میگردد. وجود موانع ای مانند نظارت استصوابی و سایر ارگانهای کنترل، التزام به ولی فقیه، شیعه اثنی عشری بودن، واقعیت دموکراسی انتخاباتی را به سخره می گیرد. تنها هدف این نوع انتخابات توسط "امت" مشروعیت دادن به رژیم ولایی است. البته، در برهه انتخابات رژیم بطور مهارانه همه اختلافات درونی خود را بروز داده، با افزایش حداکثر حرارت تنور در سطح جامعه با هدایت آن به نتایج مطلوب خود رسیده است. هماینک، با توجه به اینک بیش از ۵ ماه به انتخابات مانده، جنگ زرگری میان جناح های ذینفع آغاز، اردوکشی ها عمدتن (عمدتا) بین دو جناح با رعایت موازین عدم آسیب به ساختار، با حرارت تمام آغاز شده است. ولی آنچه، که این بار نسبت به دورهای قبل جولان می دهد، نوعی دشمنی مدت دار بین طرفداران دارو دسته رفسنجانی و اصولگرایان دلواپس خامنه ای مشاهده میشود که در صورت تعمیق و ژرفش بیشتر می تواند تداوم و بقاء رژیم را به چالش بکشد. در همین راستا خامنه ای تکیه گاه اصلی خود را بین نیروهای قهریه و اصولگرایان یافته، در مقابل رفسنجانی و دارودسته، نیز بر اقشار کلان ثروتمند موافق روابط بیشتر با آمریکا حساب باز کرده است.
قابل ذکر است، که تکیه گاه خامنه ای [اصولگرایان] بطور سنتی دارای یک پایگاه کمتر از ده درصدی بوده، اما از جهاتی قسمت عمده توانهای مالی- اقتصادی، کنترل امنیتی و مراجع قانونی را دارا میباشند. در مقابل باند رفسنجانی، با دارا بودن برخی امکانات در دستگاه، برگ برنده مخالفت با رهبری را علم کرده، این امر می تواند نیروی عظیم مردمی را بسیج نماید، مردم که در تضاد اشتی ناپذیر با ساختار ولایی قرار دارند، به عناوین گوناگون تلاش کرده اند، تضاد خود را همیشه و همه جا به رخ ساختار بکشند، همین امر می تواند در رویارویی ها، توسط باند رفسنجانی بطور مهارانه ای مورد بهربرداری قرار گیرد. ولی آیا کشیدن شدن اختلافات و کشمکشها تا این مرز، جهت فرو نشاندن موضوع، سپاه می تواند اقدام به قتل عام معترضین نماید؟. اگر این سناریو محقق گردد، در آنصورت یعنی با سرکوب مردم، دیکتاتوری بطور عریان و مستقیمن به سبک و سیاق قرون وسطی عمل خواهد کرد. در صورت وقوع سناریوی رفسنجانی، کنترل مردم و حفظ رژیم با مشکلاتی روبر خواهد شد، فیتیله کشی و مهار توقعات سختر می گردد، در این صورت ایشان به سبک پیشین به ترور رهبران جهت بریدن سر معترضین خواهند پرداخت، آنچه که به کرار در دوران ریاست جمهوری ایشان اتفاق افتاد، از جمله سناریوی ای است که می تواند در صورت پیروزی باند رفسنجانی تحقق یابد. قدر مسلم، اصل موضوع از دید طرفین درگیر، حفظ رژیم (تابو) میباشد، که سناریوی سوم نام گزاری می کنیم. در این سناریو با تعمیق مطالبات و توقعات مردم، شرایط سقوط رژیم، عدم توانایی جمع کردن و بخانه فرستادن مردم از خیابانها، فرا روی اعتراضات به زدوخوردهای خیابانی، دو جناح ذینفع متحدانه به سرکوب مردم معترض خواهد پرداخت. در این صورت نیز کشور در بحران دلمردگی و یاس دچار می گردد، دیکتاتوری نیز به مقاصد ضد مردمی خود می رسد.      
نتیجه
به جرعت می توان گفت، که دیکتاتوری دینی برای آخرین بار آمیغ عینی سیمای خود را به تماشا نهاد، و بعید بتواند، بار دیگر در جامعه ایران تکرار گردد. با اینهمه، آیا حقیقت دیکتاتوری نیز با طرد ساختار های ولایی بطور کامل در کشور محو خواهد شد؟. پاسخ را در نوع حکومتی که پس از دیکتاتوری ولایی قدرت دولتی کشور را بدست می آورد، باید جست.   
تحولات فنی دوران حاضر، سبب اصلی رواداری دیکتاتورهای معاصر در رابطه با برخی گفتگوهای غیر متعارف میباشد. که جای خود، استدلال منطقی برخی کنشگران اپورتونیست در راستای توجیه سیستم ولایت فقیه در کلیت آن گشته، تا آب تطهیر بر وجود استبداد در ایران امروز بریزند. این نوع فرصت طلبان با بده بستانهایی با رژیم ولایی، مدعی اند که در ایران اسلامی برای یافتن دیکتاتور باید فانوس در روز روشن بدست گرفت، و در راستای توجیه جنایات رژیم مستبد و ارتجاعی تلاش می نمایند. مفهوم دیکتاتوری در دوران حاضر، بمعنای تکرار دقیق سیستم خفقانی پیشین نیست و نمی تواند باشد، ورود دوباره در این رودخانه اپیگور در دوران حاضر تبعات غیر قابل کنترلی در پی خواهد داشت. (در یک رودخانه دوبار نمی شود، وارد شد. اپیگور)، بر این مبنا، رویکردهای دیکتاتورها بر پایه شناخت مساله اصلی زمان، یافتن راهکارهای متناسب و درک روانشناختی جامعه استوار است، سختی و نرمی برخوردها بر معیار اساسات روانشناختی مردم اتخاذ می گردد. در جامعه ایران این برخوردها بر پایه عدم وجود فرهنگ زیستن در آزادی، درک مقوله آزادی، که خود بدلیل وجود تاریخ طولانی ستبداد در کشور است، مبنای ایجاد شبههی از آزادی گشته، که شالوده اصلی رویکردها و شیوه های دیکتاتورانه رژیم در جامعه را نشان میدهد، در رژیم جمهوری اسلامی تعداد زندانها افزایش یافته، پس از توافق هسته، همانطور که انتظار میرفت، خشونت از سوی قوه های قضایی بیشتر شد، زمان تا این مقطع به اثبات رسانده است که دولت "تدبیر و امید" ادامه دیکتاتوری ولی فقیه، در راستای علنی کردن و پیشبرد سیاست آشتی با غرب و امریکا بود، رسالت دیگری برایش در برنامه نبوده است.
لازم به یادآوریست، که پس از توافق هستی با غرب رژیم دیکتاتوری حاکم از چارچوب پیشرفت و رواج ارتباطات انترنیتی پا فراتر گذاشته، فشار برجامعه افزایش یافته، ودر همین وانفسا، خامنه ای بر کنترل شدیدتر فضای مجازی در ایران اشاره نمود وبر یکی از ده ماموریت اعضای جدید شورای عالی فضای مجازی تاکید کرد. بدین ترتیب اعضای آن مشخص شده و رئیس جمهور دولت "تدبیر و امید" بر ریاست آن گماشته شد. تبعات وجود چنین سازمانی با وجود دخالت مستقیم در امور شخصی مردم [ امر به معروف و نهی از منکر] خشونت چهره ای عریانتر بخود می گیرد، جامعه با کنترل بیشتری بر انترنیت روبرو خواهد شد. تلاشهایی در تدلیس رژیم بصورتی گسترده تر، با ستراق سمع، دستگیری فعالین کارگری و دیگر کنشگران صورت خواهد گرفت، و مطابق سخنرانی های اخیر خامنه ای دال برنامه های دشمن در ده سال آینده، یا پس از مرگ خود، هم اکنون بر افزایش نقش ویرانگر سپاه، یورش گسترده به مطالبات زحمتکشان جامعه، پراتیس (ممانعت) افشای اختلاسهای میلیاردی، گروگانگیری اعضای خانواده موثران و مدافعان سابق رژیم تاکید داشته، سندروم جنون دیکتاتوری حاکم و برگشت به شیوه های حکومت مدارای دینی قرون وسطایی فزونی خواهد گرفت. تاریخ کشورما در چشم انداز نزدیک شاهد یکی از شیوه های دولت مداری داعشی خطرناک خواهد شد.
جهت مبارزه با دیکتاتوری ولایی و پیروزی در این جبهه و یگانه راه خروج از شرایط موجود، برپایی جبهه ضد دیکتاتوری با شرکت همه نیروهای میهن پرست و مترقی، مذهبی های مخالف دیکتاتوری حاکم حول یک برنامه حداقلی، طرد ولایت فقیه میباشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست