یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

هلا، رفیق!


اسماعیل خویی


• هلا، رفیقِ هماندیشه ی من، ابراهیم،
که سال هاست، در این سنگلاخه، همراه ایم!

شکسته خسته، نشستیم و نیست جای شگفت:
که بارِ کوه کشیدیم و خود پَری کاه ایم. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۶ مهر ۱٣۹۴ -  ۲٨ سپتامبر ۲۰۱۵


 

برای دکتر ابراهیم جانِ هرندی



هلا، رفیقِ هماندیشه ی من، ابراهیم،

که سال هاست، در این سنگلاخه، همراه ایم!

شکسته خسته، نشستیم و نیست جای شگفت:

که بارِ کوه کشیدیم و خود پَری کاه ایم.

چو گفت وکرد هماهنگ مان نبود، امروز

اسیرِ دستِ دراز، آستینِ کوتاه ایم.

نگاهِ ما به تکامل نبود ژرف:ایرا

فروتریم ز شیخ ،ار فراتر از شاه ایم.

به جُز رهایی ی مردم نخواستیم؛ آری:

هنوز نیز همین است آنچه می خواهیم.

نه اهلِ لاف وگزاف ودروغ وتزویریم؛

نه مردِ نام و مقام وحکومت و جاه ایم.

نه انگل ایم و نه پست وپلید ونه دزدیم:

چرا که نه کنه، نه لاشخور، نه روباه ایم.

در آزمونِ دگرمان مباد بیم ِ شکست:

کنون که ما به خطای گذشته آگاه ایم.

دگر به برکه نخواهیم تورِ خویش افکند:

اگر که شیفته ی صیدِ ماهی ی ماه ایم.

رها شدیم ز اندیشه های جبری ی خویش:

خوشا که، در سَبُکی ، چون نسیمی از آه ایم.

به نردبام وچراغِ تلاش و دانستن،

کنون برآمده از تیره نای آن چاه ایم.

و روشن است که ما خود خدای مطلقِ خویش

به آفرینشِ هرگون بهشتِ دلخواه ایم.

دلیلِ هستن از اندیشه ی دکارت مجوی:

و شک مدار که هستیم، از آن که در راه ایم.



هشتم شهریور۱٣۹۴،
بیدرکجای لندن


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست