یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چرا رسانه‌ها فوتسالیست‌های زن را برابر منعکس نکردند؟
زهرا زارع


• با وجود افزایش تعداد بانوان ورزشکار در جامعه ورزشی و دستیابی آنها به بهترین رتبه ورزشی، این گروه همچنان در مطبوعات و اخبار، نامرئی هستند. نپرداختن به ورزش بانوان می‌تواند دلایل بسیاری داشته باشد، اما از مهم‌ترین دلایل این نقصان را در ایران می‌توان باورها و کلیشه‌سازی‌های جنسیتی حاکم درباره زنان دانست. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٣ مهر ۱٣۹۴ -  ۵ اکتبر ۲۰۱۵




زنان ایران به طور ناباورانه‌ای به قهرمانی آسیا دست یافتند. پرسش این است که چرا این موفقیت سبب بهت جامعه شد؟ آیا زنان ایرانی از روی حادثه و شانس، به این موفقیت رسیدند یا اینکه پشت این موفقیت جمعی، سیمای پنهان یک قدرت نامرئی نهفته بود. به همان اندازه که شانسی‌بودن چنین پیروزی‌ای دور از تصور و غیرممکن است، تصور قدرت فوتسال زنان ایران در این سطح نیز مبهم می‌نماید. راستی چگونه می‌توان پذیرفت در ایران چنین اتفاقی رخ داده باشد، ایرانی که سلانه‌سلانه در یک دهه گذشته گام‌های اولیه را در زمینه ورزش زنان برداشته است و به شهادت مسئولان، بودجه کافی و برابر ندارد. در‌حالی‌که درباره مردان «احتمال شکستشان» است که پذیرفتنی نیست، چه چیزی پیروزی زنان ورزشکار را برای ما بهت‌انگیز می‌کند؟ آیا عوامل موثری در میان است که بر تلقی ما از پیروزی زنان ورزشکار و شکست مردان ورزشکار تأثیر می‌گذارد؟ دقیقا چه عواملی انتظارات ما را از زنان و مردان سامان می‌دهد و این عوامل ساختاری و پنهانی تا چه اندازه در شکل‌دهی به واقعیت اجتماعی و ساماندهی روابط بین جنسیت‌ها موثرند؟ در این نوشته می‌خواهم به نقش رسانه‌ها در شکل‌دهی به هویت و انتظارات جنسیتی اشاره کنم و اینکه چگونه بازنمایی رسانه‌ای نابرابر به مناسبات واقعی جامعه شکل می‌دهد و واقعیت نابرابری را می‌سازد.
بی‌شک امروزه ورزش بخشی از هویت ملی محسوب می‌شود و پیوندی ناگسستنی و کارکردی با تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد. رسانه‌ها از طریق پوشش وقایع ورزشی ذهنیت مخاطب را نسبت به اهمیت ورزش خاص می‌سازند. در واقع این رسانه‌ها هستند که با اولویت‌دادن به «ورزش مردان»، به گونه‌ای غیرمستقیم «زنان ورزشکار و ورزش بانوان» را از اولویت پوشش خبری خارج کرده‌اند. نگاهی کلی به رسانه‌ها نشان می‌دهد با وجود اینکه حضور زنان در عرصه ورزشی و موفقیت‌های آنان رو به افزایش است، اما رسانه‌ها همچنان با برجسته‌سازی فعالیت ورزشی مردان، به‌ویژه فوتبال، مانع از تغییر نگرش مخاطب به واقعیت ورزشی جامعه می‌شوند. پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد ٩٥ درصد از موضوع و تیتر‌های اول و دوم روزنامه‌ها درباره اخبار ورزشی مردان و رشته فوتبال است. با مرور اجمالی روزنامه‌ها و مجلات می‌توان دریافت عمده اخبار ورزشی به مردان و از بین ورزش‌ها به فوتبال و برجسته‌کردن دو تیم به صورت دائمی، اختصاص دارد. در پژوهش دیگری که کشکر و همکاران (١٣٩١) روی پنج روزنامه پرتیراژ ورزشی کشور انجام دادند به این نتیجه رسیدند ٥,٢ درصد اخبار متعلق به زنان، ٩٣.٤ درصد به مردان و ١.٤ درصد به هر دو جنس تعلق دارد. همچنین ١٠.٧ درصد از اخبار صفحه اول روزنامه‌ها که ارزش خبری بسیاری دارد، به پوشش اخبار ورزشی مردان پرداخته و تنها ٠.٦ درصد از اخبار زنان در صفحه اول و در اندازه مناسب درباره زنان بوده است.
اگرچه مسئله میزان و نحوه بازنمایی جنسیتی اخبار ورزشی، تنها مختص جامعه ما نیست. پژوهش مارتین و مک‌دونالد که روی روزنامه‌های سیندی هرلند بین سال‌های ١٩٩٨ و ٢٠٠٩ انجام شده، نشان می‌دهد سهم زنان در پوشش خبری اخبار و تصاویر ورزشی ٤,٨٨ درصد است. به ‌علاوه تصاویر زنان ورزشکار بر این هنجار اجتماعی دلالت دارد که عملکرد و ورزش بانوان بی‌اهمیت است. کارگزاران رسانه‌ها توانایی بسیاری در شکل‌دادن به اعتقادات مخاطبان خود دارند. آنها با تعیین مسائل، داستان‌ها و ارزش‌های خبری خاص برای بینندگان، بر نوع تفکر آنها تأثیر می‌گذارند. چارچوب‌سازی ذهنی، روشی حرفه‌ای برای منحرف‌کردن دیدگاه‌های مخاطبان است. بر‌این‌اساس، بازنمایی‌های رسانه‌ای در افکار عمومی یک تفکر را مهم‌تر یا پذیرفتنی‌تر از دیگری جلوه می‌دهد. این واقعیت در مسئله فوق زمانی آشکار می‌شود که با وجود افزایش تعداد بانوان ورزشکار در جامعه ورزشی و دستیابی آنها به بهترین رتبه ورزشی، این گروه همچنان در مطبوعات و اخبار، نامرئی هستند.
نپرداختن به ورزش بانوان می‌تواند دلایل بسیاری داشته باشد، اما از مهم‌ترین دلایل این نقصان را در ایران می‌توان باورها و کلیشه‌سازی‌های جنسیتی حاکم درباره زنان دانست. وجود فرهنگ مردانه در جامعه ورزشی یکی از آنهاست. باور به تأثیرات منفی ورزش بر زنان از مولفه‌های فرهنگی موثر در این زمینه است. این تفکر که ورزش بر ظاهر زنانه تأثیر می‌گذارد نیز از طریق بازنمایی رسانه‌ای در تفکر افراد جای گرفته است. رسانه‌ها از طریق بازنمایی کلیشه‌های جنسیتی درباره ظاهر فیزیکی زنان و همچنین از طریق تصویرسازی ورزش به‌ عنوان امری سخت و خشن، آن را غیرزنانه معرفی می‌کنند. کلیشه‌سازی‌های جنسیتی که زنان را مهربان، حساس، لطیف و دلسوز و مردان را خشن، استوار و سرسخت تعریف می‌کند، بر صفت مردانه ورزش می‌افزاید. همچنین تفکرات قالبی درباره اینکه زنان نباید وزرش کنند هنوز در برخی از خانواده‌ها وجود دارد و از طریق بازنمایی‌های رسانه‌ای تقویت و تشدید می‌شود و باعث نگاه جنسیتی به ورزش می‌شود. پیش از این، عضو کارگروه ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان گفته بود نگاه جنسیتی در ورزش وجود دارد و وزارت ورزش نباید نگاه جنسیتی در تخصیص بودجه یا برنامه‌ها داشته باشد. میترا روحی تأکید کرده بود ما حتی در برخی اوقات شاهد این هستیم که در تورنمنت‌های ورزشی زنان، نایب‌رئیس بانوان با تیم‌ها اعزام نمی‌شود. زمانی که قرار است زنان در مسابقاتی شرکت کنند دائم درباره علت شرکت در آن و احتمال مدال‌آوری صحبت می‌شود، اما مردان به‌راحتی به رقابت‌ها اعزام می‌شوند، بدون اینکه بازخواست شوند. در همه جای دنیا اعلام کردیم ایران فضاهای زیادی برای ورزش زنان اختصاص می‌دهد، اما واقعا این فضاها کجاست؟
بررسی صفحه اول روزنامه‌های سراسری کشور، پس از قهرمانی فوتسال بانوان ایران در آسیا نکات جالبی به دست می‌دهد. همه می‌دانیم صفحه اول روزنامه‌ها ارزش خبری بالایی دارند و بر مبنای سیاست‌گذاری رسانه‌ها، اخبار و وقایع مهم ملی و بین‌المللی در صفحه اول جای داده می‌شود. از مجموع تعداد ٤٢ روزنامه سراسری کشور، در تاریخ پنجم مهر ١٣٩٤ تنها ٢٨ درصد از روزنامه‌ها خبر پیروزی فوتسال بانوان را به ‌صورت عکس تیمی از دور یا دو عکس کوچک از فرشته کریمی پوشش داده‌اند. از این تعداد، روزنامه هدف با عکس بزرگ، پنج روزنامه با تصویر و تیتر متوسط و شش نشریه از عکس و تیتر کوچک برای پوشش خبری این اتفاق ملی استفاده کرده‌اند. همچنین روزنامه تعادل، اخبار فوتسال بانوان را با تیتری متوسط و عکسی از فرشته کریمی در حال تعظیم پوشش داده است. این تصویر از بانوی فوتسال ایران که با تک‌گل او ایران به قهرمانی رسید، معنای هم‌ترازی را منتقل نمی‌کند. این عکس با حالت تعظیم، فرودستی و ضعف زنان را بازنمایی می‌کند. نشان‌دادن تصاویر تیمیِ از دور، از ورزشکاران زن، این کلیشه را در ذهن افکار عمومی القا می‌کند که ورزش زنان و ورزشکاران زن کم‌اهمیت هستند. درحالی‌که در برابر این روند عکس قهرمانان مرد بزرگ‌تر، همراه با هیجان و غرور و در جایگاه مسلط پوشش داده می‌شود. متأسفانه اخبار قهرمانی بانوان ایران در آسیا نسبت به اخبار ورزش مردان، با تبعیض و به‌ صورت نابرابر گزارش شده است.
یک مقایسه بین پوشش این واقعه و پوشش اخبار قهرمانی والیبال مردان ایران، نشان می‌دهد اخبار مردان والیبالیست بسیار پررنگ‌تر پوشش داده شده است. از ٤٢ روزنامه سراسری در ١٢ مهر سال گذشته، نزدیک به ٥٠ درصد اخبار مرتبط با پیروزی مردان والیبالیست ایران در آسیا را پوشش دادند. از این تعداد شش روزنامه برای ارائه خبر از عکس بزرگ، پنج روزنامه عکس متوسط و شش روزنامه از عکس کوچک استفاده کردند. عکس‌های بازیکن‌ها به ‌صورت بزرگ و شفاف در گروه‌های کوچک چند‌نفره و تیمی نمایش داده شده است. مضمون تیترها نیز تمایزی جنسیتی در استفاده از واژگان را نشان می‌دهد؛ برای نمونه درحالی‌که روزنامه ایران ورزشی از تیتر «بر بال فرشتگان» برای انعکاس خبر قهرمانی فوتسال بانوان استفاده کرده، روزنامه ابرار ورزشی از تیتر «بر بلندای آسمان» که قدرت عقاب را در ذهن می‌آورد استفاده کرده است. همچنین تشبیه فرشته کریمی به «لیونل مسی» فوتبالیست آرژانتینی بیش از اینکه تشویق و افتخاری باشد، نوعی بی‌هویت‌کردن بازیکن زن محسوب می‌شود؛ زیرا در اینجا نیز عملکرد فوتسالیست زن بی‌اهمیت جلوه داده شده و تنها تشبیه او به فوتبالیست مرد است که به او هویت جنسیتی می‌دهد. بررسی موارد دیگر نیز بر این مدعا مهر تأیید می‌زند که نشریات سراسری ایران جهت‌گیری جنسیتی دارند.
پوشش کم اخبار قهرمانی بانوان فوتسالیست ایرانی را می‌توان در دلایل زیر جست‌وجو کرد. مردانه جلوه‌دادن ورزش، مردانه‌بودن قدرت و مدیریت ورزش و درنتیجه آن تبعیض‌ها و سوگیری‌های جنسیتی علیه زنان. این نابرابری‌ها از طریق رسانه‌ها بر مخاطب تأثیر جدی می‌گذارد . همچنین باورهای فرهنگی متأثر از بازنمایی رسانه‌ها، به صورت بازخورد به رسانه‌ها و اصحاب رسانه‌ها منتقل و نتیجه آن ‌پوشش نامناسب اخبار ورزشی ویژه بانوان می‌شود. در‌مجموع می‌توان گفت تصویرسازی‌های رسانه‌ای درباره زنان و مردان درک ما را از واقعیت جامعه محدود می‌کند و مانع از دیدن واقعیت جاری در جامعه درباره تلاش بانوان در امر ورزش و طی‌کردن پله‌های ترقی و فتح قله‌های موفقیت می‌شود. واقعیتی که در مسیرهایی دیگر نیز می‌توان آن را ردیابی کرد؛ حضور پررنگ در آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی، حضور در بازار کار و سعی برای کسب حقوق مستقل در کنار مردان در نظام خانواده ایرانی.

منبع:شرق


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست