سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سوال های طبقاتی از دزدان نظام جمهوری اسلامی


نسان نودینیان


• راه حل رهایی از این وضعیت و خلاصی از دست ظالمان و استثمارگران خودکشی نیست!. اعتصاب، اعتراض و مبارزه است. راه حل و مسیری که در چند سال گذشته کارگران شهرداری بندر انزلی آنرا بدست گرفته اند. سوالهای طبقاتی یک شهروند، همکار و هم طبقه ای کارگران شهرداری بندر انزلی تنفر و اعتراض به نظام طبقاتی و نابرابری علیه نظام جمهوری اسلامی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۲ مهر ۱٣۹۴ -  ۱۴ اکتبر ۲۰۱۵


دزدی و غارت در نظام جمهوری اسلامی نهادینه است. دزدی مقامات و کاربدستان این نظام روتین شغلی است. حاکمان و کاربدستان دزدی میکنند، کارگران و کارکنان در عمق فقر و نابرابری بیشتر فرومیروند. در یک ماه گذشته دو مورد خودکشی کارگران شهرداری در بندر انزلی موجبات اعتراض و نگرانی کارگران و مردم این شهر را بدنبال داشته است. مردم بندر انزلی میگویند؛ « امیدواریم اتفاق تلخ خودکشی یکی از کارگران شهرداری بندرانزلی که در کارخانه کمپوست شاغل بود، آخرین قسمت سریال خودکشی کارگران شهرداری بوده و مسئولین در رابطه با عدم پرداخت حق و حقوق کارگران و شایعات مطرح شده پاسخگو باشند».
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رشت پرس، در پی خودکشی یکی از کارگران شهرداری بندر انزلی که بازتابهای گسترده ای را در جامعه در پی داشت یکی از شهروندان با ارسال نامه به دفتر پایگاه اطلاع رسانی رشت پرس خطاب به شهردار سوالاتی را مطرح نموده است که در ادامه به آن می پردازیم: جناب آقای شهردار! سلام. چندی پیش خبر درگذشت یکی از همکاران خدومتان قلب بسیاری از شهروندان را به درد آورد.
حرف و حدیث ها و روایات متعدد درخصوص علت مرگ ایشان بمانند موارد مشابه دیگر بسیار است. اما آنچه که به واقعیت نزدیک است در پی پرسشی استکه چرا محل کار آنمرحوم بعنوان محل پایان زندگی ایشان انتخاب گردید. آیا آن مرحوم نمی توانست منزل یا خیابان یا دریا و یا محلی غیر آن مکان را انتخاب نماید؟ آیا این انتخاب وی از روی سهو بود یا ایشان می خواست با این انتخاب پیامی را منتقل نماید؟ شنیده بودیم که در آن زمان مدت سه ماه بود که کارکنان زحمت کش شهرداری اضافه کار خویش را دریافت ننموده بودند! چرا؟ سوال بنده از شما این است که جنابعالی و برخی مدیران و برخی اعضای شورا در این دوره چند سفر داخلی و خارجی داشته اید؟ قطعا برخی از این سفرها ضروری و هزینه های آن هم در ردیف بودجه گنجانده شده بود! اما آیا میشد با حذف برخی از این سفرها در مخارج شهرداری صرفه جویی نمود؟ آیا میشد از جشن ها و مراسمات غیرضروری و بعضا تبلیغاتی پرهیز نمود؟ آیا میشد از برپا کردن سفره های رنگین در رستوران حاج ... خودداری کرد؟ آیا میشد از خودروهای نو خریداری شده ای که جهت استفاده شخصی!!!! برخی مدیران شهرداری تهیه گردیده صرف نظر نمود؟ آیا می شود در حالی که هنوز کارکنان با مشکل بیمه تکمیلی مواجه اند و هنوز اضافه کار ماههای گذشته خویش را تمام و کمال دریافت ننموده اند از پرداخت پاداش یک میلیون و چندصد هزار تومانی به برخی مدیران صرف نظر نمود؟ آیا میشد از بازسازی و مجلل سازی منزل شهردار موقتا چشم پوشی کرد و در همان وضعیت و شاید بهتر از بسیاری از کارکنان زحمتکش شهرداری زندگی کرد و هزینه آن را صرفه جویی نمود؟ آقای شهردار! اسم کوچه تان چیست؟ لطفا اسم کوچه تان را انصاف بگذارید و هراز گاهی با پای پیاده در آن قدم زنید ، شاید عنایتی به حال کارگری شود که در خلقت شما و آن ، پروردگار عالم هیچ تفاوتی ننموده و این دست بد روزگار است که شما در گرمای تابستان زیر کولر و در سرمای زمستان در کنار بخاری نشسته اید و در آنسوی پنجره اتاق تان کارگرانی با دستانی پینه بسته در سوز سرما و در تابش شدید آفتاب تابستان در حال خدمت اند به امید دریافت مبلغی در پایان ماه تا در مقابل همسر و فرزندان رو سفید باشند. جناب شهردار! برای لحظه ای خود را بجای پدری قرار دهید که با آغاز سال تحصیلی جدید نتوانسته هزینه ثبت نام دانشگاه و خرید البسه و کیف و کفش و کتاب و ... فرزندانش را تهیه نماید. آیا تاکنون شده شبی به منزل بروید و نا توان از خرید اقلام مورد نیاز منزلتان شرمنده همسر و فرزندانتان شوید؟ به راستی در یک سال گذشته چند شب را گرسنه سر بر زمین گذاشته اید؟ چند شب را با نان و پنیر صبح نموده اید؟ اما من در میان همکارانتان بسیار سراغ دارم که ناتوان از تهیه درخواستهای ضروری خانواده روی رفتن به منزل ندارند. همانهایی که شب گرسنه می خوابند تا فرزندانشان وعده غذایی بیشتر داشته باشند!
ایکاش ... ایکاش آنها هم راه رستوران حاج ... را بلد بودند! ایکاش همکاران زحمتکش تان به مانند شما بجای حق مسولیت! حق زحمت کشی می گرفتند! حق بیماری از کارهای سخت و طاقت فرسا می گرفتند! حق حیات می گرفتند!ای کاش بعد چند ماه مطالبات خویش را کامل می گرفتند!و ایکاش همکار تازه درگذشته تان دیشب در کنار همسر و فرزندانش بود!ایکاش... انتهای پیام.
این سیستم ظالمانه، نظام حاکمان اسلامی ـ مذهبی، نظام بورژواها و سرمایه داران و نظام مجلس نشینان است. اینها مشتی زالو صفت بی مروت و کثیف هر روز خون کارگران و کارکنان میلیونی در ایران را سر میکشند. اما، قوانین این نظام ظالمانه هر روز توسط استثمار شدگان با کیفر خواست های طبقاتی در عرصه های مختلف اعتراضی در اشکال اعتصاب، تجمع و اعتراض به چالش کشیده میشود.
راه حل رهایی از این وضعیت و خلاصی از دست ظالمان و استثمارگران خودکشی نیست!. اعتصاب، اعتراض و مبارزه است. راه حل و مسیری که در چند سال گذشته کارگران شهرداری بندر انزلی آنرا بدست گرفته اند.
سوالهای طبقاتی یک شهروند، همکار و هم طبقه ای کارگران شهرداری بندر انزلی تنفر و اعتراض به نظام طبقاتی و نابرابری علیه نظام جمهوری اسلامی است.
پایان دادن به فقر و زندگی پر از نابرابری، با مبارزه پیگیرانه عملی است.
رسیدن به سعادت، خوشبختی و رفاه در گرو سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست