یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در نشست «سقط جنین، اجبار است یا اختیار» طرح شد:
با افزایش سقط جنین مونث، نسبت جنسی جمعیت به هم خورده


• در بعضی استان‌ها افزایش غیرطبیعی در نسبت جنسی دیده می‌شود، مخصوصا در استان کرمانشاه این نسبت خیلی تغییر کرده و به ۱۱۰ پسر به‌ازای ۱۰۰ دختر رسیده است، در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و سیستان‌و‌بلوچستان هم این اتفاق افتاده است و نشان می‌دهد که این تغییر معمولی نیست و اتفاقی در آنجا درحال رخ دادن است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٣ آبان ۱٣۹۴ -  ۴ نوامبر ۲۰۱۵


سقط جنین، اجبار است یا اختیار؛ این عنوان نشستی است که دوشنبه گذشته در دانشگاه تهران برگزار شد تا جامعه‌شناسان و پژوهشگران در آن به موضوعی بپردازند که کمتر به آن پرداخته شده است. «سیمین کاظمی»، «ژیلا موحدشریعت‌پناهی»، «فروغ تیموریان»، و «زهرا قاسمی»، سخنرانان این نشست بودند.

«همدستی مردسالاری و تکنولوژی در سقط جنین مونث (بررسی ترجیح جنسی، پدیده انتخاب جنس و پیامدهای آن در ایران)» موضوع سخنرانی «سیمین کاظمی»، پزشک و جامعه‌شناس در نشست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود. وی در ابتدای این نشست گفت: «موضوع مورد بحث من موضوعی است که تا به حال کمتر به آن پرداخته شده ولی در آینده ممکن است تبعات زیادی داشته باشد. برای بررسی موضوع سقط جنین در کل باید سه موضوع را بررسی کرد؛ ترجیح جنسی، تشخیص یا تعیین و انتخاب جنس قبل و بعد از شکل گیری جنین. سقط جنین در کشورهایی مانند چین و هند به دنیا آمد و در جهان سالانه یک و نیم‌میلیون جنین قربانی پدیده ترجیح جنسی می‌شوند. در سازمان ملل دو دفتر موضوع سقط جنین را بررسی می‌کنند و در کل از نظر سازمان ملل هنوز ایران جزو کشورهایی نیست که این موضوع در آن بحرانی شده باشد ولی نگاهی به نسبت جنسی جمعیت ایران نشان می‌دهد که شاید ما هم در آینده جزو کشورهای درحال خطر باشیم.»
او ادامه داد: «علاوه بر هند و چین در کشورهایی مانند ویتنام، کشورهای آسیای میانه و به‌ویژه جمهوری‌آذربایجان این پدیده وجود دارد و در کشورهای غربی هم مانند انگلستان و آمریکا این موضوع دیده می‌شود، به‌ویژه موضوع ترجیح جنس مذکر به جنس مونث. ما وقتی می‌فهمیم که در کشوری جنین‌های جنس مونث سقط می‌شوند که نسبت جنسی جمعیت به هم می‌خورد. نسبت طبیعی جمعیت به‌طور عادی ١٠٥ پسر در برابر ١٠٠ دختر است ولی این نسبت در کشورهای مختلف متفاوت است.»
کاظمی گفت: «بر اساس آمارهای ثبت احوال در‌ سال ٨٣ نسبت جنسی جمعیت در ایران ١٠٤ پسر به
١٠٠ دختر است و در ‌سال ٩٣ به ١٠٦ پسر رسیده است. هر چند به نظر می‌رسد که نسبت جنسی جمعیت در ایران عادی است ولی در بعضی استان‌ها این نسبت متفاوت است و افزایش غیرطبیعی در نسبت جنسی دیده می‌شود، مخصوصا در استان کرمانشاه این نسبت خیلی تغییر کرده و به ١١٠ پسر به‌ازای ١٠٠ دختر رسیده است، در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و سیستان‌و‌بلوچستان هم این اتفاق افتاده است و نشان می‌دهد که این تغییر معمولی نیست و اتفاقی در آنجا درحال رخ دادن است و آن از نظر من حذف جنین مونث است.»
او ادامه داد: «مطالعات دراین‌باره در ایران بسیار محدودند؛ یکی مطالعه دکتر شیخ در دانشگاه الزهرا است. این مطالعات در ‌سال ٢٠١٢ نشان می‌دهد که ١١,٠١‌درصد زنان پس از تعیین جنسیت، تصمیم به سقط جنین گرفتند و معمولا زنان پس از بارداری دوم به دنبال سقط جنین هستند. در تحقیق دیگری که در مرکز تحقیقات ابن‌سینا انجام شده، نشان داده شده که ترجیح جنسی والدین مبتنی بر اهمیت نقش پسر یا دختر از دیدگاه جامعه به سمت جنس مذکر است، به‌طوری که ٥٥‌درصد به داشتن فرزند پسر و ١٥.٥‌درصد به جنس مونث گرایش داشته‌اند و ٢٨‌درصد هم هیچ گرایشی نداشتند.» در مطالعه دو پژوهشگر دیگر در آذربایجان‌شرقی هم دراین‌باره آمده است: «در مطالعه حاضر، در پـاره‌ای از مـوارد، اهمیـت جنسـیت کـودک و نگرانی از بابت جنسیت فرزند برای زوج به‌حدی بود کـه حاضـر بـه تداوم بارداری بدون مشاوره جنسـی نبودنـد. ایـن نگرانـی در مـوارد مضمون تک‌فرزندی با جنسیت دلخواه یا در موارد تمایل بـه جورشدن جنسی کودکان با فرزند دوم تشدید مـی‌یافـت. مشـارکت‌کننده شماره ١٢ چنین می‌گوید: من یه بچه بیشتر نمی‌خوام، دوست دارم بچه‌ام پسر باشه، آخه تو جامعـه ما دختر، ضعیف و بدبخته. دوست دارم با مشاوره تغذیه برا جنسـیتش برنامه‌ریزی کنم، چون شنیدم که خیلی‌ها از این روش استفاده میکـنن، جنسیتش خیلی برا من مهمه.» به گفته این جامعه‌شناس در پژوهش نگار قبادی، پژوهشگر هم در مناطق روستایی ایران نشان داده شده که «والدینی که فرزند نخست‌شان دختر است، به‌طور متوسط تعداد بچه‌های بیشتری خواهند داشت. به دنبال فرزند دختر، حاملگی بعدی با سرعت بیشتری صورت می‌گیرد و در میان همه ترکیب‌های جنسی زنان دارای دو دختر با احتمال بیشتری به فرزندآوری ادامه می‌دهند.» کاظمی گفت: «بسیاری از آزمایشگاه‌ها بدون نسخه پزشک و با هزینه بین ٢٥٠ تا ٤٠٠‌هزار تومان جنسیت جنین را اعلام می‌کنند، بنابراین با پرداخت پول در جامعه هر کاری را می‌توان انجام داد بدون اینکه وزارت بهداشت دغدغه و نگرانی در مورد این موضوع داشته باشد. متاسفانه بعضی از مراکز با دریافت مبالغی، جنسیت جنین را بدون توجه به عواقب و پیامدهای آن به خانواده اعلام می‌کنند و حتی وزارت بهداشت نگرانی و دغدغه‌ای در مورد سقط جنین مونث ندارد. در برگه‌های آزمایشگاه نوشته شده است که تعیین جنسیت جنین در صورت ضرورت پزشکی و شک به بیماری‌های وابسته به جنس و همچنین جهت خانواده‌هایی که از روی کنجکاوی تمایل دارند جنس جنین خود را قبل از تولد بدانند، تعیین می‌شود که البته توجیه بسیاری از این خانواده‌ها برای تعیین جنسیت، انتخاب نام فرزند است، در صورتی که اگر در روزهای آخر بارداری هم از جنسیت جنین مطلع شوند، می‌توانند نام مناسبی برای فرزند خود انتخاب کنند.»
این جامعه‌شناس گفت که سقط جنین‌های غیرقانونی که در شرایط غیربهداشتی صورت می‌گیرد، خطرات و آسیب‌های بسیاری ازجمله خونریزی، عفونت یا
سوراخ شدن رحم را برای مادر به همراه دارد: «تعیین جنسیت جنین حتی اگر منجر به سقط جنین دختر نشود، ممکن است باعث بدرفتاری با زنان و عدم مراقبت‌های دوران بارداری شود. به‌عنوان مثال در یکی از روستاهای دورافتاده با خودرو بهداشت به منزل یکی از مادران باردار مراجعه کردیم اما این مادر حاضر نبود برای دریافت خدمات درمانی و پزشکی تا دم در بیاید زیرا می‌دانست که فرزندش دختر است و حاضر به دریافت خدمات بهداشتی نبود، بر همین اساس تعیین جنسیت ابزاری برای بازتولید کلیشه‌های جنسیتی و تقویت و استمرار تبعیض جنسیتی است.»
کاظمی درباره پیامدهای سقط جنین بر تعادل جنسی جمعیت هم گفت: «پیامدهای اجتماعی افزایش نسبت جنس ثانوی به سقط جنین مونث، در درازمدت رخ می‌دهد. درحال حاضر کاهش تعداد زنان و مشکل ازدواج مردان در چین، هند و ویتنام رخ داده است و مردان فقیر و بی‌سواد روستایی نمی‌توانند ازدواج کنند. همچنین افزایش نسبت جنسی تولد ممکن است باعث افزایش خشونت در جامعه شود، به‌طوری که افزایش تعداد مردان فقیر و بدون وابستگی ممکن است منجر به بالا رفتن جرم و آشوب و ناآرامی اجتماع شود.»
این پزشک و جامعه‌شناس در ادامه ضرورت برابری جنسی جامعه در مناطقی که نسبت جنسی جمعیت درحال افزایش است، مقابله با عقاید ترجیح جنسیتی مذکر، ممنوعیت گزارش جنس جنین در سونوگرافی و آزمایش مگر به ضرورت پزشکی و با تأیید یک کمیسیون دارای صلاحیت علمی و اخلاقی و برگزار کردن دوره‌های آموزشی برای پزشکان و ماماها درباره تعیین جنسیت و سقط جنین جنسیتی را برای پیشگیری از بروز سقط جنین پیشنهاد داد.

فروغ تیموریان، جامعه‌شناس و پژوهشگر یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود. او نتایج پژوهشش را با عنوان «بررسی علل افزایش سقط جنین در بین دختران زیر ٢٤‌سال در منطقه ١٣شهر تهران» که درباره ٣٠ نفر از دخترانی که سقط جنین غیرقانونی داشته‌اند، انجام شده است. او در ابتدای سخنانش با تعریف واژه سقط گفت: «این واژه معرف از دست رفتن محصول حاملگی (جنین یا رویان) قبل از هفته بیستم بارداری است ولی پزشکان بیشتر از این اصطلاحات برای توصیف هر نوع ختم حاملگی در سه ماهه نخست بارداری استفاده می‌کنند. سقط جنین یا به صورت خودبه‌خود رخ می‌دهد که به آن معمولا سقط جنین غیرعمدی (ناخواسته) گفته می‌شود یا می‌تواند عامدانه باشد. اصطلاح سقط جنین اغلب به سقط جنین خودخواسته اطلاق می‌شود.»
او درباره علل سقط جنین میان دختران زیر ٢٤‌سال گفت: «بعضی دختران به دلیل از دست ندادن شغل و درآمد خود تن به خواسته‌های نامشروع مردان می‌دهند و حتی برای تأمین هزینه سقط جنین مجبور به تن دادن به روابط نامشروع مجدد بعدی می‌شوند. سقط جنین پدیده‌ای است که به صورت سقط‌‌های غیرقانونی و غیربهداشتی در جامعه رواج پیدا کرده است. براساس تحقیق صورت گرفته بعضی دختران ١٦ تا ١٨‌سال که دچار بارداری ناخواسته بر اثر روابط جنسی نامشروع شده بودند، ازجمله افرادی بودند که سقط جنین غیرقانونی داشتند.» این جامعه‌شناس ادامه داد: «مسائل جمعیتی، اقتصادی، خانوادگی و تربیتی ازجمله عوامل روی آوردن دختران به سمت روابط جنسی نامشروع و بارداری ناخواسته بود، به‌طوری که دخترانی که در یک خانواده پرجمعیت متولد و رشد کرده بودند و مورد بی‌توجهی و بی‌علاقگی خانواده قرار می‌گرفتند، به محض توجه جنس مخالف و به‌ویژه مردان ٤٠ ساله تحت‌تأثیر عواطف و احساسات قرار گرفته و به خواسته آنان تن درمی‌دادند. همچنین براساس عوامل اقتصادی، دخترانی که در شرایط سخت اقتصادی و تنگناهای اجتماعی قرار می‌گرفتند، برای کسب درآمد بیشتر و زندگی در شرایط بهتر به سمت خواسته‌های نامشروع مردان متمایل بودند.»
او گفت: «از بین ٣٠ نفر از دخترانی که در شرق تهران مورد تحقیق قرار گرفتند، ١٦ نفر که در کارخانه، فروشگاه و اداره کار می‌کردند، به دلیل از دست ندادن شغل و درآمد خود تن به خواسته‌های نامشروع مردان می‌دادند. همچنین آگاهی نداشتن دختران درباره استفاده از وسایل پیشگیری و جلوگیری از بارداری و اطمینان مردان از باردار نکردن زنان، باعث می‌شد دختران روابطی را تجربه کنند که باعث باردار شدن آنها می‌شد. این درحالی است که حتی در بسیاری از مواقع مردان هزینه سقط جنین را به دخترانی که به صورت نامشروع آنان را باردار کرده بودند، پرداخت نمی‌کردند، از طرف دیگر هزینه سقط جنین بین یک و نیم‌میلیون تا چهار‌میلیون در نوسان است. بنابراین بعضی از دختران برای تأمین هزینه سقط جنین مجبور بودند دوباره به خواسته نامشروع یک مرد دیگر پاسخ مثبت دهند.»
به گفته او «مشاجره در خانواده و طلاق والدین از مهم‌ترین دلایل برای بیزاری دختران از خانه و خانواده است. می‌توان گفت بین طلاق والدین و روابط ناخواسته منجر به سقط جنین، رابطه وجود دارد.»
تیموریان ادامه داد: «دخترانی که درآمد ماهانه آنان کمتر از ٥٠٠‌هزار تومان بود، برای تأمین درآمد بالاتر به خواسته‌های نامشروع بیشتری پاسخ مثبت می‌دادند. سقط جنین این دختران در مراکز غیربهداشتی و ناایمن صورت می‌گرفت و حتی بعضی در تهران مجبور شده بودند برای سقط جنین خود داروی نظافت بخورند یا از میل بافتنی برای سقط جنین استفاده کنند که درنهایت پس از بروز عفونت و خونریزی به پزشک مراجعه می‌کردند و حتی گاهی این خونریزی‌ها تا یک ماه ادامه داشت و منجر به مرگ این دختران می‌شد، البته آمار دقیق و درستی از این مسأله در دست نیست.»
او عوامل اجتماعی را در بروز سقط جنین موثر دانست: «روابط پدر و مادر با دختر در خانواده و روابط مستبدانه پدر و برادر با دختر موجب گرایش دختران به سمت خواسته‌های نامشروع مردان می‌شد. در بسیاری موارد رفتارهای مستبدانه منجر به فرار دختران از خانه شده بود و حتی برخی از دختران اظهار می‌کردند که برای پیدا کردن یک جای خواب به خانه‌های افراد معرفی می‌شدند که درنهایت منجر به بارداری ناخواسته و سقط جنین ناایمن می‌شد.» این جامعه‌شناس گفت: «معلولیت‌های پنهان در بین دختران هم یکی از عوامل گرایش دختران به سمت روابط نامشروع است، به‌طوری که این افراد براساس ظاهر خود تصور می‌کردند که در آینده از سوی دیگران مورد توجه قرار نخواهند گرفت، بر همین اساس به محض ابراز تمایل و عشق از سوی جنس مخالف به سمت آن جذب می‌شوند و درنهایت بارداری ناخواسته اتفاق می‌افتد.»
تیموریان در ادامه به نظریه‌های مخالف و موافق در زمینه سقط جنین اشاره کرد: «براساس نظریه مخالفان وقتی جنین در بدن مادر به وجود می‌آید، این بچه حق حیات دارد و زن حق سقط جنین ندارد و باید جنین در بدن مادر رشد کند اما براساس نظریه موافق برای زنان حق قایل شده‌اند که زن می‌تواند تصمیم بگیرد بچه‌ای را که در شکم دارد، حفظ کند یا از بین ببرد و درنهایت زن تصمیم‌گیرنده برای نگهداری بچه است.»
این جامعه‌شناس گفت: «پس از سقط جنین تبعات جسمی، عاطفی و روانی گریبانگیر زن و جامعه می‌شود، زیرا بعضی از زنان پس از سقط جنین قادر به بارداری مجدد نیستند و حتی آسیب‌های جسمی در آنان به‌حدی شدید است که برای همیشه عقیم می‌شوند و قادر به بچه‌دارشدن نیستند. همچنین وجود نداشتن اعتماد به مرد و جامعه، خلأ عاطفی، افزایش بیم از آینده آنان را به سقط مکرر و رابطه نامشروع مجدد سوق می‌دهد.»
او یکی از مهم‌ترین عوامل بروز سقط جنین را ترس از آبرو دانست: «بسیاری از دختران به دلیل ترس از آبرو مجبورند جنین را تا ٤-٥ ماهگی نگه دارند و حتی مراجعه کردن به مراکز درمانی یک پروسه طولانی مدت است که تا زمان سقط جنین ١٤ هفته طول می‌کشد که پزشک و شرایط مناسب را پیدا کنند. بسیاری از زنانی که سقط جنین را تجربه کرده‌اند، منتظر حمایت یک مرد، خانواده و جامعه هستند. دختران گرفتار در روابط نامشروع که ناخواسته باردار شده‌اند و برای حفظ آبرو یا ترس، جنین خود را سقط کرده‌اند، اگرچه نگاهی دریده و شوریده به زندگی دارند، ولی همواره منتظر هستند.» این پژوهشگر ادامه داد: «مشاهده شد که کم
اهمیت بودن دختران در خانواده، غرزدن و سرزنش زیاد، تبعیض قایل شدن بین فرزندان، ارجح شمردن فرزندان دیگران، تنبیه نابجا و وجود نداشتن تشویق زیاد همه از مولفه‌هایی است که بر روابط نامشروع تأثیر داشته است. فقر فرهنگی خانواده، تفکرات غلط درباره رفتارها و هنجارهای زندگی همه و همه بر داشتن روابط نامشروع و سوء، اثر گذاشته است. در بررسی عوامل تاثیرگذار بر سقط جنین دختران و کشف علت روابط نامشروع آنان، ٤ عامل اساسی نقش دارد: فقر مالی و اختلاف طبقاتی، تجددگرایی و تظاهر به آن، شیوه تربیتی والدین که مهم‌ترین عامل است و سرکوب‌کننده همه رفتارهاست و کمبود عاطفی و سرخوردگی در زندگی.»

«زهرا قاسمی» جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد هم در این نشست گفت که ما در ساختار اجتماعی‌مان نیازمند دگرگونی هستیم تا درها برای سقط جنسیتی بسته شود: «سقط جنین در موارد ضروری باید جایگاه قانونی پیدا کند. مثلا از نظر من می‌توان حداقل سازوکارهایی را برای دادن اجازه به سقط جنین در دوران نامزدی به دختران جوان فراهم کرد تا آسیب‌های آن کم شود. با توجه به اینکه بسیاری از بارداری‌ها در دوران نامزدی بین افراد اتفاق می‌افتد، لازم است در این زمینه تدابیری اندیشیده شود تا دختران جوان بتوانند در صورتی‌ که باردار شدند با مجوز قانونی اقدام به سقط جنین کنند و سقط جنین در موارد ضروری باید جایگاه قانونی پیدا کند...

نقل از شهروند


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست