نامه ای به منتخب جمهور*
مارال سعید
•
آقای رئیس جمهور اگر در نهان شما کفه ی شرع پائین و کفه ی عرف بالا ایستاده است و بر این سیاق نمی توانید یا نمی خواهید به قول و قرارهای خود با جمهور پایبند بمانید لازم است تا بدانید نابسامانیهای عمیق موجود در جامعه، همه روزه و در یک تصاعد هندسی فاصله ی دولت – ملت و بی اعتمادی را گسترش میدهد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱٣ آبان ۱٣۹۴ -
۴ نوامبر ۲۰۱۵
وقتی او را "جمهور" برگزید، به اهواز آمد، اشاره ی مُجددی داشت بر: "من حقوق شهروندی را تدوین و تبدیل به سند و قانون در مجلس شورای اسلامی خواهم کرد که در آن تمام مردم ایران دارای حقوق برابر و مساوی شهروندی خواهند بود". پدرم همان موقع دلگیر رو به نخلهای سوخته ایستاده بود. با لبخند گفت: آشیخ! خدا کنه این دروغت راست باشه. من به او گفتم: بابا اینقدر بدبین نباش این یکی مثل اینکه میخواهد راهی باز کند! او گفت: برای کی!؟ گفتم: قبلا ً هم گفته بود "اگر من مسوولیت اجرایی کشور را برعهده بگیرم منشور حقوق شهروندی را تدوین میکنم و معتقدم باید احساس برابری میان تمام مردم برقرار باشد". او خندید و چیزی نگفت.
چندی پیش که رفته بودم سر خاکش، گفتم: بابا حالا معنی خنده ی آنروزت را می فهمم. قول میدهم دنبالش را بگیرم تا بداند "جمهور" اگر قوت ندارد اما حواسش هست.
الوعده وفا:
آقای روحانی رئیس جمهور محترم ایران!
آنزمان که آمدی با خود گفتم؛ امیدوارم جُبّه ریاست جمهوری برازنده ات باشد. میدانید که برازندگی ی "رئیس جمهور"ی از "رئیس" بودنش نیست که از منتخب "جمهور" بودنش است. البته چه رئیسی وقتی یک آقا بالا سری مثل دائی جان "ولی" بالای سرت باشد، ولی درهرحال شما بهتر میدانید که در حیطه ی حقوقی، رئیسی که با رأی جمهور انتخاب می شود در مقابل جمهور نیز مسئول است. هرچند میدانیم و میدانید که مفسران قانون اساسی یعنی همانها که معلوم نیست از چه نگهبانی میکنند شما را نه در مقابل جمهور که در مقابل اسلام که دائی جان "ولی" رئیس خود خوانده ی آنست مسئول شناخته اند. اما شما که حقوقدانید و خود را در قبای شرعیات پیچیده اید نیک میدانید تفاسیر این نگهبانان غار اصحاب کهف از چه رو است و نشان از چه دارد.
آقای رئیس جمهور در عرف بین الملل اجرای وعده ی داده شده به جمهور، تشکر ندارد زیرا اصولا ً شما را جمهور برای اجرای همان موارد وعده داده شده انتخاب کرده، بااینحال من به شما دست مریزاد میگویم که بالاخره توانستید با "برجام" افتضاح چندین و چند ساله ی دائی جان "ولی" را به انجام برسانید. هرچند که او اینروزها مشغول گرد و خاک کردن و نفرت پراکنیست و همانطور که انتظار میرفت عوامل گوش بفرمانش نیز در صدد به زنجیر کشیدن فعالان مدنی و رسانه ای. اما کیست که نداند تمام این رعشه های هیستریک او و اعوان و انصارش ناشی از شنیدن شیپور مرگشان است. البته آن میلیاردها که بر باد رفته باز نخواهد گشت ولی خب "هر جا جلوی ضرر را بگیری نفع است".
با این تشکر می خواهم بپرسم آیا وعده های دیگر انتخاباتی یادتان هست؟ یادتان هست که درباره ی "حقوق شهروندی" چه ها گفتید؟ حتما ً نمی خواهید بگوئید؛ این هم با تحریمها!! ربط دارد. یا اینکه؛ اجازه بدهید به رونق اقتصادی برسیم، حقوق شهروندی هم پس از آن خواهد آمد. که می شود برگردان همان ضرب المثل قدیمی خودمان "بزک نمیر بهار میاد – کمبوزه و خیار میاد". و باز، نه اینکه فکر کنید یادمان رفته گفته ی به تمسخر معاون شما (الهام امین زاده) وقتی منشور منتشره از طرف شما به دیوار بلند ایدئولوژیک اسلام شیعی برخورد کرد را "این منشور حقوق شهروندی را منتشر کردیم که مردم با حقوق شهروندی آشنا شوند. زمانی که مردم از حقوق شهروندی خود اطلاع پیدا کنند سعی در استیفای حقوق خود میکنند". تعجب می کنید؟! حق با شماست، چون خیلی وقاهت می خواهد تغییر دادن "اصلاح وضعیت نابسامان حقوق شهروندی" آمده در منشور منتشره را در پیش چشم دولتیان به "اطلاع مردم از حقوق شهروندی". اما کو بازخواست کننده ای؟ او هم هرچه دلش می خواهد می گوید. از شما چه پنهان شاید شما به روی خویش نمی آوردید ولی آگاهان جمهور از ابتدا میدانستند همین منشور ناقص و سر و دم بریده ی شما راه به جائی نخواهد برد. به تبع از شما هم کسی توقع کارستان نداشته و ندارد. جمهور میداند شرع، پای این دولت را گچ گرفته است و نمی تواند پا به پای جمهور بیاید و از جمهور هم آنقدر عقب است که دل بستن بدان امیدی واهیست. اما علیرغم این آگاهی، جمهور از شما انتظار دارد حداقل هزینه ی فعالیت در انجمنها و نهادهای شهروندی را کاهش دهید تا خود بتوانند در جهت استیفای حق، فعالیت کنند. اگرچه حقوق شهروندی بازتابی از رابطه ی دولت – ملت است ولی از آنجا که در دولتهای (حکومت) ایدئولوژیک به کلیه ی مسائل و حقوق اجتماعی از سوراخ تنگ ایدئولوژی نگاه میشود نمیتوان انتظار اجرای حقوق جهانشمول شهروندی را از آنها داشت. بر همین مبنا شما را ارجاع می دهم به وعده ای که به جمهور داده اید و جمهور مسئولیت اجرای آنرا بر دوش شما نهاده تا علیرغم وقوف به تمامی سدهای پیش رو فراموش تان نگردد؛ شما موظفید هرچند اندک و هرچند دست و پا شکسته گامی در جهت بازگشائی ی فضا برای فعالیتهای مردم نهاد بردارید.
در پایان مایلم یک نکته ی مهم دیگر را نیز گوشزد نمایم؛ آقای رئیس جمهور اگر در نهان شما کفه ی شرع پائین و کفه ی عرف بالا ایستاده است و بر این سیاق نمی توانید یا نمی خواهید به قول و قرارهای خود با جمهور پایبند بمانید لازم است تا بدانید نابسامانیهای عمیق موجود در جامعه، همه روزه و در یک تصاعد هندسی فاصله ی دولت – ملت و بی اعتمادی را گسترش میدهد. عدم حرکت شما در جهت ایجاد فضای مناسب برای برقراری حقوق شهروندی در نهایت به ضرر کفه ی شرع تمام خواهد شد. به دیگر سخن؛ اگر شما بر اساس فشارهای دائی جان "ولی" و اعوان و انصارش اقدامی در جهت گشایش فضا برای استیفای حقوق شهروندی ننمائید عملا ً تیشه به ریشه ی همان شرعی زده اید که قبایش را بر دوش می کشید.
برایتان احساس شهروند فاقد حقوق آرزو دارم
با احترام
مارال سعید
*از او آموختم با اندکی اختلاف، او برای اصلاح یک مقام غیرانتخابی و من برای گوشزد به یک مقام انتخابی.
|