پیکر پوری سلطانی، مادر کتابداری ایران، به خاک سپرده شد
•
مراسم تشییع پیکر پوراندخت سلطانی، از پایهگذاران علوم کتابداری در ایران و همسر مرتضی کیوان صبح یکشنبه برگزار شد. سلطانی که پایهگذار مرکز ملی کتابداری ایران بود، روز شنبه در تهران درگذشت
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۷ آبان ۱٣۹۴ -
٨ نوامبر ۲۰۱۵
مراسم تشییع پیکر پوراندخت (پوری) سلطانی، از پایهگذاران علوم کتابداری در ایران برگزار شد. سلطانی که پایهگذار مرکز ملی کتابداری و عضو هیات علمی دانشگاه تهران بود، شانزدهم آبانماه در سن ۸۴ سالگی در تهران درگذشت.
به گزارش دویچه وله، پیکر پوری سلطانی روز یکشنبه (۸ نوامبر/ ۱۷ آبان) تشییع شد. خانم سلطانی صبح شنبه در پی نارسایی ریه در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشته بود. او از سوم آبان به علت نارسایی قلبی و ریه و همچنین انسداد روده در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری بود.
خانم سلطانی، متولد ۱۳۱۰، از پایهگذاران علوم کتابداری و اطلاعرسانی در ایران برشمرده میشود. او به "مادر کتابداری نوین ایران" مشهور بود. پوری سلطانی مرکز ملی کتابداری ایران را پایه گذاشت و عضو هیات علمی دانشگاه تهران و عضو هیات علمی گروه کتابداری کتابخانه ملی ایران بود. او همچنین انجمن کتابداران ایران را تأسیس کرد.
پوری سلطانی از جمله جایزه ترویج علم را از انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران دریافت کرد. این انجمن همچنین جایزهای به نام "پوری سلطانی" در زمینه نوآوری در حوزه علوم اطلاعات تصویب کرده که قرار است به "کتابدار و کتابخانه نوآور" اعطا شود.
پوراندخت سلطانی همسر مرتضی کیوان، عضو حزب توده ایران و از چهرههای فرهنگی و سیاسی تأثیرگذار چپ بود. در پی وقایع پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیوان که سه تن از نظامیان سازمان افسری حزب توده را در خانه خود پنهان کرده بود، به همراه پوری سلطانی دستگیر شد. در آن هنگام سه ماه از ازدواج این دو میگذشت.
مرتضی کیوان دو ماه پس از دستگیری (مهرماه ۱۳۳۳) تیرباران شد. پوری سلطانی پس از اعدام همسرش مدتی در خارج از ایران زندگی کرد، اما دوباره به کشور بازگشت. او پس از بازگشت مرکز ملی کتابداری ایران را تأسیس کرد.
آشنایی پوری سلطانی با مرتضی کیوان در سال ۱٣٣۰ و زمانی که او دانشجوی ۲۱ ساله دانشگاه تهران بود رخ داد. مرتضی کیوان به دلیل فعالیت سیاسی، ادبی و فرهنگی حلقه اتصال بسیاری از شاعران و نویسندگان نظیر احمد شاملو، سیاوش کسرایی، مصطفی فرزانه، هوشنگ ابتهاج، نجف دریابندری و... بود. خود سلطانی درباره آشنایی با کیوان در گفتگو با «بخارا" گفته است:« سال۱٣٣۰ در مراسم نامزدی برادر سیاوش کسرایی با کیوان و سایه آشنا شدم. سیاوش دوست زمان کودکی ام بود. قبلا ذکر سایه و کیوان و شاملو را از دوستان و آشنایانم شنیده بودم. بهمین دلیل پس از نیمساعت گفتگو به نظرم رسید که سالهاست با هم دوست و آشنا بوده ایم. حتی بعدها برای خودم تعجب آور بود که چگونه همان شب بعلت اینکه سر میز شام بشقاب دم دست نبود، من و کیوان در یک بشقاب غذا خوردیم؟... معذالک رابطه بین ما رابطه بین دو دوست بود. »
پوری سلطانی در باره زندگی مشترک با مرتضی کیوان که تنها سه ماه دوام داشت و با اعدام کیوان، پوری برای تمام عمر سیاه پوش شد می گوید :« هرگز باورم نمی شد که ممکن است روزی با او زندگی مشترکی را شروع کنم. مطلقا به این مسئله نیندیشیده بودم. دانشکده می رفتم و یادم است در مورد "ویس و رامین" تحقیقی می کردم و آن شب آشنائی در این مورد با مرتضی صحبت کرده بودم. صبح روز بعد از دانشکده ادبیات آمد و در این مورد مطلبی از صادق هدایت برایم آورد. و دوستی ما از همانجا سرگرفت... از این طریق با دوستان دیگر او نیز آشنا شدم. آنوقت ها او بیشتر با سایه و سیاوش و نادرپور و شاملو و ناصرمجد و پاک سرشت محشور بود و برای من هیچ لذتی بالا تراز این نبود که در جمع این دوستان باشم. ما تقریبا تمام اوقاتمان را با هم می گذراندیم. بخصوص با چهار نفر اول، بسیار دوستان دیگر را جداگانه می دیدیم: مثل شاهرخ مسکوب، سروش، نیما، ...»
در شعر "نگاه کن" احمد شاملو به "سال خون مرتضی" و "سال اشک پوری" اشاره شده است. امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) نیز آشکارا گفته است که بسیاری از شعرهای کتاب "یادگار خون سرو" را در رثای دوست خود مرتضی کیوان و قتل بیرحمانهی او سروده است.
"سرعنوانهای موضوعی فارسی" و "دانشنامه کتابداری و اطلاعرسانی" از جمله کتابهایی هستند که پوراندخت سلطانی در زمینه کتابداری نوشت. او همچنین "هنر عشق ورزیدن"، اثر مشهور اریش فروم آلمانی را ترجمه کرد.
|