بانوی اردیبهشت
شهاب الدین شیخی
•
لیلا زنی ۳۰ ساله بود که به پارلمان راه یافت و اکنون پس از ۲۴ سال از آن روز پارلمان ترکیه همان است و لیلا زانا همان لیلا زانایی که شیفتهی صلح و برابری حقوقی انسانها و باز هم زبان کوردی را به صحن پارلمان ترکیه کشاند. بانوی اردیبهشت یک بار دیگر در پاییز سیاستهای کمالیسم ترکیه سر بر کشید.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲٨ آبان ۱٣۹۴ -
۱۹ نوامبر ۲۰۱۵
لیلا زانا هنگام قرائت متن سوگند نامه به جای "ملت ترک" گفت "ملت ترکیه" و به همین دلیل رئیس پارلمان سوگند وی را فاقد اعتبار اعلام کرد.
در اردیبهشت سال ۲٠۰۴ ، خبر نامزد شدن”لیلا زانا“ پارلمانتار کورد پارلمان ترکیه برای دریافت جایزه صلح نوبل منتشر شد؛ لیلایی که آن زمان نزدیک به ۱۰ سال از عمرش را آن هم به خاطر تأکید بر کُرد بودن خویش و دفاع از حقوق ملتاش در پارلمان ترکیه در زندان به سر برده بود، پارلمانی که اعتراف به "ملت بزرگ ترک" بخشی از سوگندنامه بود و هست.
نوشته شدن نام لیلا زانا بر تارک لیست ۳۰ نفرهی کاندیداهای جایزهی صلح نوبل، باعث شد که نام و آوازهی وی جهانیتر شود. پس از آن بود که بسیاری از فعالان صلح و حقوق بشر در جهان بیشتر پیگیر وضعیت لیلا زانا شدند و به عنوان نمونه همزمان با نامزد شدن نام وی برای دریافت جایزهی صلح نوبل، شیرین عبادی برندهی ایرانی جایزهی صلح نوبل در سال ۲۰۰۳، و دانیل میتران همسر رییس جمهور فقید فرانسه در نامهای مشترک به «لیلا» نوشتند:
"دوست عزیز برای نوشتن نامه برای تو، نیازی به تأمل و خستگی زیادی نداشتیم جسارت تو در دفاع از آرمانهای روایی که تو در راه آنها مبارزه مینمایی راهنمای ما برای نوشتن این سطور بود، برای آن که برایت بنویسیم و بگوییم که جای تو میان ما خالی است ..." آنها در بخش دیگری از نامهشان میافزایند "مردمی نیز که تو را انتخاب کردند و دفاع از حقوق و فرهنگ هزاران سالهی خویش را به تو سپردند، آری آنها نیز دلشان برای دیدارت تنگ شده و جای تو نزد آنها نیز خالی است، همان گونه که آزادی نیز خلاء تو را کنار خویش احساس مینماید" جلسهی محاکمهی لیلازانا در تمام آن سالها برای یازدهمین بار به تعویق افتاده و همین امر بسیاری از فعالان حقوق بشر و آزادی و صلح را نگران نموده که بالاخره سرنوشت این بانوی صلح طلب زندانی به کجا میانجامد، و هربار از این ۱۱ باری لیلا زانا را در میان تدابیر شدید امنیتی و با دستان بسته و میان کماندوهای ترک به دادگاه میآورند.
به همین خاطر است که دانیل میتران و شیرین عبادی نارضایتی خویش را از این امر ابراز داشتهاند و نیززندانی بودن وی را کاملاً بیاساس و برخلاف قوانین داخلی کشور ترکیه و نیز خلاف بندهای کونوانسیون اتحادیهی اروپا دانستهاند.
اما پیش از جایزهی نوبل هم لیلا زانا در سال ۱۹۹۵ از سوی پارلمان اروپا برندهی جایزهی «ساخاروف» شد، جایزه ای که تا سال ۲۰۰۴ و آزاد شدنش از زندان امکان دریافت آن را هم نداشت .
اما لیلا زانا کیست؟
لیلا زانا در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۴۰ شمسی در روستای بخچه در ۲۰ کیلومتری شهر سیلوان به دنیا آمد، پس از ازدواج با مهدی زانا پسرعمویش زندگی سیاسی خویش را آغاز نموده و در سال ۱۹۷۷ مهدی به عنوان نمایندهی شهر آمد (دیاربکر) انتخاب شد. اما با روی کارآمدن دوبارهی نظامیان ترک و حاکم ساختن فضای اختناق و سرکوب و مبارزه با هرگونه آزادیهای حتی مشروط، مهدی که از نمایندگان کُرد پارلمان ترکیه بود به ۳۶ سال زندان محکوم میشود. پس از زندانی شدن مهدی، لیلا مبارزهی سیاسی خویش را شدت میبخشد و به یادگیری زبان ترکی میپردازد و تحصیلات عالیهی خویش را نیز به پایان میرساند، اما در خلال همین فعالیتها در سال ۱۹۸۸ به مدت ۵۹ روز زندانی میشود و زیر شدیدترین شکنجهها قرار گرفت، و همین شکنجهها او را به بیماری مزمنی و همیشگی که اکنون هم از آن رنج میبرد مبتلا ساخت، لیلا پس از آزادی در سال ۱۹۹۱ در لیست "احزاب سوسیالیست مردم" (SHP) برای نمایندگی مجلس ترکیه انتخاب شد و هنگام سوگند یاد کردن به عنوان نمایندهی پارلمان به جای سوگند خوردن بر « ملت بزرگ تورک» گفت "من باید در راستای اینکه دو ملت کورد و ترک در یک نظام دموکراتیک با هم زندگی کنند تلاش بنمایم".
در هنگام سوگند یاد کردن لیلا مجلسیان ترک با داد زدن وی را تروریست و تجزیهطلب نامیدند و خواهان دستگیری او شدند. البته به دلیل مصونیتش به خاطر نمایندگی مجلس، حکومت تا سه سال نتوانست وی را زندانی کند.
اما لیلا در محاکمههای سیاسی اش در دادگاههای ترکیه هم باز از مواضع خودش پا پس نکشید بلکه سیاستهای دولتمردان ترکیه را به چالش کید و در دادگاه عالی ترکیه گفت:
«محاکمهی سیاسی، و دادگاههای سیاسی، از ویژگیهای شاخص و دیرینهی کشور ترکیه میباشد. به دنبال هر بحرانی فرماندهان ارتش و سیاستمداران و امیران و اعضای پارلمان دستگیر و روانهی زندان میشوند. این پروژه هم اکنون علیه من و آیین و رسم و برنامهی سیاسی دیرینه میباشد. عجیب است و هیچ جا دیده نشده و به وقوع نپیوسته که نمایندگان ملت از طرف دولت بازداشت و زندانی شوند، این به هیچ وجه با قانون و مفاد آن همخوانی ندارد و تنها پروسهای سیاسی میباشد.
این تنها من نیستم که از حضور و وجود ملت کُرد در ترکیه خبر میدهم و برآن پا میفشارم. رئیس جمهور پیشین نیز به شیوهای آشکار ۱۲ میلیون جمعیت کُرد اعتراف نموده و به صراحت در مصاحبههایش از چارهاندیشی این مسئله از راه فدرالیسم سخن به میان آورده.
در طول سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۹۳۷ ملت من در ۲۸ قیام و مبارزه تلاش نموده که آزادی خویش را به دست بیاورد.
مصطفی کمال پس از استقرار جمهوریش و نوشتن قانون اساسی آن جمهوری که براساس و بنیان ناسیونالیسم ترک و بنابر انکار هویت ملی کُردها بنا نهاده شده بود، در قبال خویش به فکر بنا نهادن یک دولت ملی ترک بود. وی در قوانین سال ۱۹۲۴ رسماً استفاده از هرگونه زبان دیگری به جز زبان ترکی را در این کشور ممنوع اعلام نمود.
من اولین زن کُرد هستم که به پارلمان راه مییابم، آیا رواست واهمهای از این داشته باشم که ممکن است به خاطر عقاید خودم و به خاطر این که خواستار آزادی و دموکراسی و اثبات هویت ملی خود و ملتم، با مجازات اعدام روبرو شوم، حکومتهای غربی به خاطر منافع اقتصادی این بار هم در مقابل این رفتار ترکیه سکوت خواهند کرد، اما من صدایم را به گوش اعضای پارلمان و آزادی خواهان جهان میرسانم و از آنان طلب یاری مینمایم ...
لیلا زنی ۳۰ ساله بود که پارلمان راه یافت و اکنون پس از ۲۴ سال از آن روز پارلمان ترکیه همان است و لیلا زانا همان لیلا زانایی که شیفتهی صلح و برابری حقوقی انسانها و باز هم زبان کوردی را به صحن پارلمان ترکیه کشاند. بانوی اردیبهشت یک بار دیگر در پاییز سیاستهای کمالیسم ترکیه سر بر کشید.. آنچه روشن و هویدا است سر بر کشیدن اردیبهشتی این بانوی سیاست مدار صلح طلب است و به قهقهرا رفتن نظام سیاسی ترکیه به سوی فاشیسم بیشتر و بیشتر..فاشیسمی که سرانجام ترکیه را به سوی نابودی خواهد برد...فرصتی که مردم ترکیه در انتخابات دوم نوامبر برای رهایی از فاشیسم اسلامی اردوغان و مدافعاناش، از دست دادند…
برگرفته از: www.nnsroj.com
|