بحران حکومتی دولت روحانی و بیکاری میلیونی
نسان نودینیان
•
دولت روحانی تلاش خواهد کرد، برای جلب سرمایه گذاری خارجی و تضمین سودآوری سرمایه ها سیاست ریاضت کشی اقتصادی و سفت کردن کمربندها را شدیدتر از گذشته و تمام و کمال به اجرا در آورد. در چنین شرایطی است که معیشت میلیونها نفر از جوانان تحصیلکرده و فاقد موقعیت شغلی با فقر و فلاکت بیشتری رقم زده شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱ آذر ۱٣۹۴ -
۲۲ نوامبر ۲۰۱۵
در حکومت جمهوری اسلامی بیکاری ابعاد باورنکردنی ای بخود گرفته است. بیکاری یک معضل بزرگ دولت روحانی است. بیش از سه میلیون جوان تحصیلکرده از فرصت های شغلی محرومند، ابعاد میلیونی بیکاری پوشیده نیست! علنی است، بحران جدی دولت روحانی در شرایط کنونی است.
پاسخ مقابله با معضل بیکاری بویژه بیکاری میلیونی جوانان، چیست؟ راه های تامین زندگی و معیشت مناسب برای میلیونها جوان محروم از فرصت های شغلی کدامها هستند.
ایا دورنمای کاهش بیکاری وجود دارد؟! آمارهای اعلام شده دورنمای کاهش بیکاری را منفی و فاجعه بار اعلام کرده است. سال ها است زنگ خطر بیکاری بویژه بیکاری جوانان تحصیلکرده به صدا درآمده است. شش سال آینده، سالهایی هستند که بر میزان بالای بیکاری افزوده میشود. در خوش بینانه ترین وضعیت، که با فرض نرخ رشد اقتصادی پنج درصدی محاسبه شده، نرخ بیکاری در سال ١٤٠٠خورشیدی به ۱۵.۹ (پانزده ممیز نه دهم) درصد و جمعیت بیکار به ٤میلیون و ١٧٠هزار نفر خواهد رسید. همچنین در بدترین وضعیت ممکن با رشد اقتصادی یک درصد، بیکاری به ۲۵.۶(بیست و پنج ممیز شش دهم) درصد و جمعیت بیکار به ٧میلیون و ٣٩٠هزار نفر افزایش خواهد یافت. در شرایطی که در سال ١٣٩٢ از مجموع ١٢ میلیون و ٩٠٠ هزار نفر جمعیت جوان ایران ١١ میلیون و ٢٠٠ هزار نفر تحصیلکردهی دانشگاه ها بوده اند. اکثریت قریب به اتفاق این جمعیت میلیونی در شرایط کنونی فاقد شغل هستند. علاوه بر این، بانک مرکزی نیز در گزارش جدید خود درباره وضعیت بازار کار در سال ٩٢ اعلام کرد: ٥ میلیون خانوار در ایران شاغل ندارد؛ ١١ میلیون و ٨٠٠ هزار خانوار با یکنفر شاغل اداره می شود و ٣ میلیون و ٢٠٩ هزار خانوار نیز دارای ٢ نفر شاغل است.
راستی آزمایی و آمار دقیق در نظام جمهوری اسلامی بی اعتبار است. در شش سال آینده بیش از هفت میلیون از جوانان تحصیلکرده فاقد شغل خواهند بود. مقایسه آماری فرصت های شغلی، در سالهای ١٣٨٤ تا ١٣٩٣ تنها ٦٨٠هزار فرصت شغلی ایجاد شده، بخوبی فاجعه بار بودن سونامی بیکاری در شش سال آینده را منعکس میکند.
در دولت روحانی ناتوانی و ناکامی برای ایجاد فرصت های شغلی بروشنی دیده میشود. در همین رابطه است که گفتمان جاری در ارتباط با بیکاری تحت نام "بحرانی بزرگ برای دولت و حاکمیت" جمهوری اسلامی در جریان است.
وعده های دولت روحانی برای بهبود اقتصاد ویران ایران بعد از توافقات هسته ای تاکنون بی افقی آنها را ابراز کرده است. دوره تازه ای که پس از توافق هسته ای در ایران آغاز شده است دوره رشد اقتصادی و استحکام وثبات جمهوری اسلامی نیست. از نظر اقتصادی ظاهرا توافق هسته ای اولین مانع بر سر ورود و کارکرد سرمایه ها در ایران را برطرف کرده است اما امنیت و سودآوری این سرمایه گذاریها نیازمند تغییرات پایه ای در ساختار و کارکرد اقتصاد مافیائی جمهوری اسلامی و درفعال مایشائی باندها و قطبهای قدرتمند اقتصادی بویژه سپاه و بسیج است. دولت روحانی تلاش خواهد کرد، برای جلب سرمایه گذاری خارجی و تضمین سودآوری سرمایه ها سیاست ریاضت کشی اقتصادی و سفت کردن کمربندها را شدیدتر از گذشته و تمام و کمال به اجرا در آورد. در چنین شرایطی است که معیشت میلیونها نفر از جوانان تحصیلکرده و فاقد موقعیت شغلی با فقر و فلاکت بیشتری رقم زده شده است.
در سطح پایه ای تر، بحران اقتصادی جمهوری اسلامی اساسا ریشه سیاسی دارد. بنابراین عوامل و ریشه های پایه ای بحران اقتصادی و متعاقب آن بیکارسازیها در ایران ابعاد متفاوتی دارد و راه مقابله با بیکاری ابعادی فراتر از خواست فرصت های شغلی دارد. کلا مبارزه علیه بیکاری و علیه فقر و فلاکتی که جمهوری اسلامی به مردم تحمیل کرده است، نمی تواند مبارزه ای محدود به عرصه بیکاری باشد. یعنی نمی توان برای مقابله با بیکاری در مقابل جمهوری اسلامی به مبارزه در همین زمینه محدود بماند. کارگر بیکار و جوان تحصیلکرده محروم از فرصت های شغلی باید در تمام جبهه های نبرد با جمهوری اسلامی مبارزه کند. تا جمهوری اسلامی هست نه از رفاه و امینت شغلی خبری هست و نه از سایر حقوق انسانی، به همین دلیل است که پاسخ هر حق طلبی و آزادی خواهی و برابری طلبی سرنگونی جمهوری اسلامی است و دقیقا به همین دلیل است که به خصوص جوانانی که در عرصه مبارزه علیه بیکاری فعالند، علاوه بر مبارزه منسجم در این عرصه باید در سایر عرصه های مبارزه، حضوری تعیین کننده داشته باشند.
دوره تازه ای که پس از توافق هسته ای در ایران آغاز شده است دوره رشد اقتصادی و استحکام وثبات جمهوری اسلامی نیست بلکه دوره رشد تضادهای درونی حکومت، گسترش حق طلبی مردم و مبارزه طبقاتی حادتر در جامعه است. آینده جامعه و تکلیف رفاه و آزادی و رهائی مردم را این مبارزه تعیین میکند.
مبارزه برای بیمه بیکاری خواست همه گیر توده میلیونی مردم و صفوف میلیونی بیکاران است. شیوه مبارزه کارگران و جوانان تحصیلکرده بیکار در خیابانها و در اشکال اعتراض توده ای رقم زده میشود. مهمترین هدف این مبارزه برخورداری هر فرد آماده به کار، از حقوق و مزایایی که یک زندگی انسانی را برای کارگر و خانواده اش تامین کند و خواست برخورداری از شرایط اشتغال مناسب برای کسانی است که از کار بیکارشده اند.
جوانان به عنوان بخش عمده نیروی کار و نیروی جویای کار از جمله این دو مطالبه اصلی را دارند. جوانان چه کار پیدا بکنند و چه نکنند، حق دارند به عنوان شهروندان آن جامعه از زندگی امن و مرفهی برخوردار باشند. اینکه کار نیست و بیکاری و فقر بیداد می کند معضل جمهوری اسلامی است و دولت در قبال زندگی مردم جامعه مسئول است و هیچ عذر و بهانه ای نباید سطح مطالبات جوانان را پایین بیاورد.
سرنوشت جوانان بیکار با خیل عظیم کارگرانیکه در فابریک و کارخانه ها اخراج شده اند و صفوف میلیونی کارگران را تشکلیل میدهند، از همدیگر جدا نیست. این دو طیف جمعیت عظیم کارگران بیکار را تشکیل میدهند.
فعالین صفوف کارگران بیکار از امکانات میدیای اجتماعی برخوردار هستند. ایجاد شبکه فعالین از کارگران بیکار اقدامی موثر در جهت پوشش خبری و اطلاع رسانی است.
در محلات و در جمع های دوستان و فامیل کارگران بیکار می توانند علاوه بر بحث و گفتگو و اطلاع رسانی در زمینه مسائل کارگران، معلمان، فعالیت های عملی نیز انجام دهند. میتوانند جمع ها و هسته های محلات را تشکیل دهند که یک عرصه مبارزه شان مبارزه علیه بیکاری و برپایی تجمعاتی با شعار یا کار یا بیمه بیکاری باشد. هسته های متمرکزی که جلسات دائمی و منظمی دارند و پیگیرانه در عرصه های مختلف مبارزات مردم و جوانان در محل را دنبال میکنند. هسته هایی که با محلات دیگر میتوانند در ارتباط باشند و فعالیت های قابل توجهی در سطح شهرها به پیش برند. هسته هایی که با بحث هایشان و براه انداختن گفتمان بر سر مسایل و معضلات مختلف مردم زمینه ساز برگزاری تجمعات و اعتراضات رادیکال هستند. با مردم ارتباط زنده و دوطرفه دارند، آخرین اخبار و اطلاعات را منتشر می کنند، در موارد مختلف مثل اخراج سازیها و عدم پرداخت حقوق به کارگران کارخانه های مختلف عکس العمل نشان می دهند. شعار نویسی می کنند و اخبار مربوط به کارگران و معضلاتشان را منتشر می کنند. بویژه با توجه به امکانات و توانایی هایی که جوانان دارند از جمله استفاده از اینترنت و آشنایی به زبان انگلیسی و غیره، آنها می توانند اخبار و اتفاقات را در سطح بسیار وسیعی خطاب به افکار عمومی و در سطح بین المللی منتشر کنند.
کانونهای ایجاد شده متشکل از کارگران و جوانان بیکار میتوانند یک کانون دایمی اعتراض در محلات علیه بیکاری و فقر و گرانی باشند.
|