یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بازهم از گرمایش!


بهمن پارسا


• در راس نیروهایی که علیه همه ی داده های علمی قد علم کرده و ماجرا را به هیچ گرفته و به هر شکل ممکن در تخطئه ی آن به شدّت فعّالند مشخصا نیروهای مذهبی قرار دارند و با تکیه به منابع مالی فراوان و با استفاده از تریبونهای گسترده پیوسته در تبلیغ این نظریات هستند که طبیعت و حاکمیت بر طبیعت و منابع آن امری است الهی و فقط نیروی قدار خداوندی است که در چگونگی آن دخالت کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ آذر ۱٣۹۴ -  ٨ دسامبر ۲۰۱۵



تعهدات فعلی وآنچه کشورهای گرد هم آینده در پاریس درخصوص موضوع گرمایش جهانی نسبت به آنها خود را ملزم کرده اند تا سال ۲۰۲۰ دارای تاریخ اعتبار و به عبارتی دیگر انقضا مهلتی است که به پایان میرسد. اینکه پس از این مهلت مقرر چه پیش خواهد آمد و یا که چه باید کرد قرار بوده است و هست که درگردهم آیی پاریس چاره اندیشی شود! پیشتر نیز گفته شده است که باید گرمای زمین را به حداکثر دو درجه بالای عصر ِ پیشاصعنتی رسانید، که بسیاری از نیروی های مرتجع و کج اندیش و منفعت طلب کشورهای عمدتا پیشرفته در این زمینه دست به تبلیغات عوامفریبانه زده و ضمن اینکه اساسا منکر موضوعی عینی به نامِ گرمایش جهانی هستند ، اعتقاد دارند که دو درجه کم یا زیاد تاثیر ِ چندانی بر حیات و منابع حیاتی ندارد. آنچه شایان ِ توّجه است این که، انیگونه نیروها یا علاقه یی به علم ودانش ندارند، ویا اینکه علم و دانش را آنگونه میخواهند که در خدمت اهداف ایشان باشد. براساس مطالعات و گزارشات ِ علمی منتشر شده در طی سالیان بسیار دراز که بصورت مدارک و اسناد علمی در اغلب کتابخانه های جهان متمدن در دسترس همگان میباشد مشخص شده است که حدِفاصل دمای زمین از آخرین دوره یخبندان تا به همبن امروز ۵ درجه ی سانتیگراد است! یعنی که از عصر ِ انجماد تا گرمایش جهانی فقط ۵ درجه ی ساانتیگراد بشر و منابع طبیعی را دارد به پرتگاه فلاکت نزدیک و نزدیکتر میکند.
در راس نیروهایی که علیه همه ی داده های علمی قد علم کرده و ماجرا را به هیچ گرفته و به هر شکل ممکن در تخطئه ی آن به شدّت فعّالند مشخصا نیروهای مذهبی قرار دارند و با تکیه به منابع مالی فراوان که اکتریت قریب ِ به اتفاق آن نیز از پرداخت مالیاتهای معموله و قانونی معاف است و با استفاده از تریبونهای گسترده در میان اقشار ِ وعوام جوامع ِ گونگون پیوسته در تبلیغ این نظریات هستند که، اولا طبیعت و حاکمیت بر طبیعت و منابع آن امری است الهی و فقط نیروی قدار خداوندی است که در چگونگی آن دخالت دارد و چون خداوند انسان را اشرف مخلوقات قرار داده وسعادت نوع وی را میخواهد هرگز نخواهد گذاشت که چنین چیزی واقع شود، و سپس اینکه دانشمندان را متهم به جوسازی و دروغ پردازی کرده و ادعا میکنند گرمی و سردی ِ آب و هوا ادواری است، یعنی که گاهی گرم و زمانی سرد خواهد شد، نه سرما فزاینده است و نه گرما روبه فزونی! این قبیل نیروهای مرتجع در همه جا پیروان خاص خود را داشته اند و دارند و هم اینان هستند که ابزار مورد ِ استفاده و یا به بیانی درست تر "سوء استفاده"ی نیروی های منفعت طلب میباشند.
یک نمونه از این عوامفریبی مبتنی بر سود و سرمایه نظرات سخیف و یاوه سرایانه کسی است که در حال حاضر در راس مبارزان انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا از سوی جموریخواهان قرار دارد و خیل عظیمی از مردم متوسط و کشاورزان و کارگران و قشر های کم درآمد غرب ِ میانه ی آمریکا را در جبهه ی خویش دارد، وی میگوید: "من هرگز به گرمایش فزاینده واینگونه سخنان باور ندارم، آب و هوا هست، تغییر هم میکند، یک موقع گرم میشود یک موقع سرد، وبعضی وقت ها سرد تر." نمونه ی دیگر گزارشی است که بنگاه خبر پراکنی کاتولیک های آمریکا (CBN NEWS) به همراه یک ویدئوی ۴۹ ثانیه یی در سال ۲۰۱۴ پخش کرد دایر بر اینکه : "۵۰ نفر از کسانیکه برای مطالعه ی تغییرات جوّی و گرمایش جهانی به نقاط قطبی سفر کرده بوده اند در سرمای بیش از حد و یخبندان خارج از توان و تصّور گرفتار شده و نیازمند کمکهای هوایی برای بیرون رفت از این اوضاع هستند" و در پایان میاورد "اینها همان کسانی هستند که ما را از گرمایش جهانی میترسانند".
چنین نمونه های ضدعلمی و مبتنی بر عوامفریبی بسیار است و امّا در قبال این موج کج اندیش و خود خواه اکثرّیت عظیمی از انسانهای فرهیخته و خردمند نیز قرار دارند که مکلّف و موظّف به موضع گیری عملی و تبلیغاتی و هدایتمندانه میباشند و مسلمّا دارای توان اثرگذاری در جوامع محل زیست خویش هستند، پیداست که آنکه امروز خویش را درگیر چنین تلاشی می نماید از میوه ی این نهال بهره یی بر نخواهد گرفت، امّا دانستنی است و میدانیم که حیات این سالها و قرنهایی نیست که ما در آنیم، به عنوان انسان مسئول بر عهده ی ماست تا از بروز فاجعه در حدود امکانات خویش پیشگیری نماییم.
بار دیگری گفته ام که به دولتها اعتمادی نیست، زیرا گردانندگان دول معمولا سیاستمدارانی سیاست پیشه اند که نسبت به سخنان خویش حتی در یک مقطع خاص پای بندی ندارند و در جنبِ این، معمولا افرادی هستند که از پیش نسخه ی نوشته شده ی تفّکر و نیرویی خاص را در جیب برای اجرا دارند. در همین راستا توّجه کنیم به کنفرانس کپنهاگ در سال ۹۲ که تعیین کننده ی مشی مالی ِ لازم برای راه اندازی و اجرای مبارزه با گرمایش بوده است، در ان کنفرانس وعده شد که سالانه مبلغ ۲۰ تا ٣۰ میلیارد دلار کمک هزینه در اختیار کشور فقیر و ناپیشرفته قرار گیرد و تدریجا نیز این کمکها تا سال ۲۰۲۰ به یکصد میلیارد دلار افزایش یابد! ظاهر ِ قضیه بسیار مثبت و دلگرم کننده است، ولی در نظر بگیرید به عنوان مثال چنین کمکهایی در اختیار رژیم اسلامی ایران قرار داده شود، چنین دولتی که نطایرش نیز در جهان کم نیست و هرگز هم در قبال ملّت و یا ملل خویش پاسخگو نبوده و نیستند، آیا قابل باور و تصّور است که آنرا در راه درست به کار گیرند؟! باور این امر سخت است. چنین دولی در سرزمین های خود فقط از طریق فساد و بی قانونی و حاکمیت های خودرای ومستبد است که بر جای قرار دارند. لذا بر اعمال و اقوال ایشان نه تضمینی هست و نه اعتمادی. واین کمکها نیز قرار است که عمدتا از طریق بانک جهانی و دیگر بانکهای توسعه و عمران! در اختیار کشور های فقیر قرار داده شود و در همین نقطه است که دم ِ خروس منفعت طلبی پیداست. زیرا بانک جهانی و بانکهای توسعه و تمدن بدون در نطر گرفتن منافع اساسی خود که معمولا با استعمار و ریاضتهای اقتصادی ِ تحمیلی همراه است، هیچ قدم مثبتی برای ملل ناپیشرفته نه برداشته اند ونه بر میدارند. هم از اینروست که نگارنده معتقد است در این معضل بسیار مهم جهانی - انسانی بیشترین بار ِ مسئولیت بر دوش ِ اقشار خردمندِ، خرداندیش و فرهیخته است، باید با مطالعات ِ متکی به منابع علمی و دقّت در متون و مصوّبات ِ اجلاس ها و کنفرانس هایی نظیر همین که در پاریس در جریان است در جوامع مختلف شروع به فعالیت روز افزون و پیگیر نموده و توده های مردمی را، که به ناچار میبایست زندگی روزمّرگی را سپری نمایند در خصوص نتایج این قبیل اعمال و مصارف بی رویه ی آلایندگان ِ مختلف و متفاوت بسیج نمایند. وهم اینکه مردم را به نیروی دانشی مجهّز نمایند که با آگاهی بر منافع خویش و خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی دوّل خود را مجبور و ملزم به اتخاذ ِ روشهای عاقلانه تر و علمی بنمایند، و در پرتو فقط آگاهی است که میشود دولتها را وادار به اجرای وظایف انسانی خود نمود بی آنکه در این میان از حقوق ِ حقّه ی ملّی صرف نظر کرد.
پایان سخن، یعنی این سخن و مقاله کوتاه، اینکه گرمایش و تغییراتی مخرّب جهانی بر اثر اهمال و سهل انگاری انسان در به کار گیری مواد وعناصر ِ سخت آلاینده و در راسشان گازهای گلخانه یی و سوختهای فسیلی که منبع تولید منوکسید کربن هستند واقعیّتی است بیرونی و ملموس و هروز برای شروع مبارزه با این پدیده ی مخرّب دیر است. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست