تاملی بر مصاحبه رفیق علی خاوری- "راه توده"چرا با میراث سنت توده ایی آشتی ناپذیراست ؟"-م. چابکی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۷ آذر ۱٣۹۴ -
٨ دسامبر ۲۰۱۵
رفیق علی خاوری یکی از وفا دار ترین و باسابقه ترین عضو حزب توده ایران, مدافع سوسیالیسم علمی ,نجات یافته از اعدامهای دو رژیم شاه وشیخ, یگانه عضو هئیت سیاسی و بیش از دو دهه دبیر اولی واز شخصیتهای خوش نام و معتبر احزاب کارگری وکمونیستی جهان وهمچنین فرد شناخته شده درمیان مذهبیون ,ملی گرایان و" چپ "ایران می باشد . مصاحبه وی با نامه مردم (۱),چرا با واکنشی کنیه توزانه , توهین آمیز, وخشم آلود نشریه "راه توده" به سبک تبلیغات تخریبی کیهان شریعتمداری روبرو گردید. مانند "نگاهی به مصاحبه علی خاوری راه توده سر آشتی با مشی نامه مردم, نه داشته ونه دارد" (۲)که درشماره ۵۲۵ تاریخ پنجشنبه ٣۰ مهر ماه ۱٣۹۴انتشار یافته است. واکنشها وضدیتها که منشاء درنگرش آشتی ناپذیری طبقاتی دارد.عـلـی رغـم ادعـاهـای اولـیه مـنـتـشـر کـنـنـدگان "راه توده" هـدف نه طـرح مـوضـوعـات نظـری مـطرح درجنبش مترقی جهان وسنت حزب توده ایران بود .بلـکه مقابله به منظور خدشه دارنمودن مبنای نظری درراستای ملی و سمت گیری سوسیاستی حزب توده ایران می باشد .از این زاویه کینه آشی ناپذیرانه با ارگان هـای اجـرایی حـزب , ایجاد جـو بـدبـینـی و در مـجـمـوع ضـربـه زدن بـه اعـتـبـار, نامه مردم ارگان مرکزی حزب توده ایران که حیثیت توده ای ها است. با زیر پا گذاشتن اخلاق سازمانی , بگونه ایی کودتایی تیمی چند نفره دور هم نشسته وتصمیم گرفته اند که حزب توده ایران از مسیر خارج شده است. یعنی کادرها اعضاء درک و شعور تشخیص درجلسات صلاحیت دارحزبی را نداشته اند. پس گویا این " وارثان "حق دارند با مصادره نام توده ای واموال حزبی به نفع خود مدعی پرچم داری گردند.
.حزب توده ایران در هـمـان ابـتـدای کـاراعـلام نمود:
" بـه نـظـر مـا هـرکـس, یا کـسـانـی مخـتـار هـسـتـنـد در هرکجا که هستند هرگونه نشریه ایی را برای هرهدفی که بدان اعتقاد دارند منتشر کنند ولی استفاده از نام ونشان ارگانهای یک سازمان ویک حزب سیاسی آن هم بدون اطلاع واجازه آن سازمان ویا حزب عملی است نادرست, غیر اخلاقی وغیر اصولی..."(٣)(.نامه مردم ۲۱مهر ۱٣۷۱)
توده ای ها بخاطر دارند پس از یورش گزمگان رژیم به حزب ودستگیری اکثراعضای رهبری وکادرها زمینه اختلا فات و مشکلات جدی در تشکیلات حزب بوجود آمد .برخی از همان روزهای اول مدعی " ادامه دهندگان واقعی " راه رفقای دستگیر شده " خود را اعلام کردند. که حد اقل می بایست درتحلیل آرایش طبقاتی نیروها و تضاد اصلی وفرعی شرایط مشخص درجهت جهان بینی سوسیالیسم علمی به پیروی از" رفقای دستگیر شده" برنامه ایی ارائه می دادند .که تاکنون جز شعار واستفاده از نام وتصاویر کاغذی ژورنالیستی و ضدیت با مشی حزب موجود مضمون دیگری بیا ن نگردید .اصل ریشه تضاد با مشی حزب توده ایران درهمین جاست و"راه توده "با اعتراف" آشتی ناپذیرانه" منکر نگردید.
وانگهی با تغییرمشی نوین حزب در مقابل خیانت به انقلاب که همراه با قتل عام سازمان یافته صورت گرفت وامروز برهیچ کسی پوشیده نیست و بدرستی نام "فاجعه ملی" بخود گرفت .رفیق خاوری در همان وقت درپیام خود گفت :" حزب را به صلابه کشیده اند تا انقلاب را متلاشی سازند"(۴)(مسائل بین المللی شماره ۱ فروردین – اردیبشت ۱٣۶٣ ص ۴۵) . "راه توده " نه سازمان یافتکی آگاهانه بلکه فاجعه ملی را" قرعه کشی مرگ " دانست .درنتیجه با تحلیل مشخص ازشرایط مشخص که زمان درستی آن را به اثبات رساند . " شعار طرد رزیم ولایت فقیه " دربرنامه مبارزاتی حزب قرار گرفت هرگاه رهبران جانباخته در پلنوم ۱٨ وپلنومهای دیگر شرکت می داشتند تصمیمات همان بود که به تصویب کنگره های حزبی به ویزه گنکره ششم رسید.
در طرف دیگر مشی نوین حزب توده ایران را دعوای شخصی می پندارند که بین “صفری- خاوری –کیانوری اسکندری ولاهرودی ..برای تسویه حسابهای رهبری کنونی ,با کیانوری ورهبری سابق حزب است.که اگر ساده اندیشی نباشد هدفی آگاهانه دنبا ل می شود زیرا که با توجه به عملکرد مبارزاتی متفاوت رفقایی که از پرنسیب و سنت کمونیستی برخلاف شورای سر دبیری "راه توده" به رهبری علی خدایی بر خوردار اندو شناسنامه مبارزاتی آنها تا آخرین لحظات زندگی با همه افت وخیزها گویای مشی توده ایی آنها است .باید درهمین جا اضافه نمایم متاسفانه آنچه در خورنام شایسته زنده یاد رفیق حمید صفری دانشمند و دبیر دوم دردو رهبری حزب آنچنان برجسته نگردید.هم اکنون نیز کادرهایی با سابقه مبارزاتی قبل وبعد از انقلاب علاوه برا ینکه مورد قدردانی قرار نمی گیرند بلکه زیر چکمه های اتهام به منظور زیر سئوال قراردادن ساختار تشکیلاتی حزب قربانی شخصیت ستیزی "راه توده "قرار می گیرند. در خاطره گویی های علی خدایی از این نوع اتهامات بسیار نگاشته شده که نگارنده بدون ذکر نام حداقل بیش از سه دهه از شاهدان این اتهامات ناروا می باشد.از این نظر" توهین نامه" و"تحقیر نامه " به نامه مردم دراین راستا قابل تامل است که " راه توده "می گوید :
" انتشار فلان مقاله و یا بیانیه و یا مصاحبه و سخنرانی های بیگانه با اوضاع ایران و منطقه در جلسه فلان حزب کمونیست در نشریه نامه مردم، نمی توان گفت که آنچه منتشر شده توده ایست زیرا در نامه مردم منتشر شده است. اینها "الفبا" ی کار است. البته اگر سکان در اختیار کسانی باشد که این "الف با" را بلد باشند و بخواهند یاد بگیرند. امیدواریم درک کنند که برای مخالفان انتشار راه توده، مشکل اسم "راه توده" نیست، مشکل مشی راه توده است.(۲)( شماره ۵۲۵ پنجشنبه ٣۰ مهر ماه ۱٣۹۴) . دراینجا یک حرف حسابی گفته شد آن مشکل"مشی راه توده قلب شده" است که گره کور راباید درهمین جا جستجود نمود.
با مهاجرت دوم عبور از فرازونشیبها ی مبارزه که با همیاری کادرهای حزب به رهبری رفیق علی خاوری تشکیلات حزب انسجام یافت . آزمونها وتجربه های زیادی را در جلوی پای مبارزان توده ای قرارداد که از آن باید بعنوان مشعل فروزان تاریخ حزب نام برد و آموخت .بی دلیل نیست که" راه توده قلب شده "با میراث داران سنت توده ایی سرآشتی ندارد و بجای پاسخ منطقی ورفع ابهام واتهام به توده ای ها"چشم بند" می زند.
سئوال اینجاست حزبی که درجلسه صلاحیت دار کنگره ششم با بمیان گذاشتن حثیت واعتبار بین المللی خود عملکرد شخص ویا انتشار مجد د نشریه مدعی "راه توده" را " تائید بخشی از ارگانهای امنیتی رژیم " دانست و به غارت وربودن آرشیو واسناد واموال حزبی متهم نمود و"تلاش دستگاه های امنیتی رژیم را برای تکرار فاجعه نفوذ "عباس شهریاری " های جدید" دانست(۵) ....(ششمین کنگره حزب توده ایران بهمن ماه۱٣۹۱ صفحه ۱٣٨و۱٣۹) به مبارزه وافشای آن پرداخته ومی پردازد که درتاریخ حزب بی سابقه بود وحتی این اتهام شامل دیگر مخالفان ومخربان نگشت.
در تائید سند حزبی از جانب دوست, وهمراه سابق, فرهاد عاصمی هرچند که انتظارنا گفته ها بیش از گفته ها است می نویسد:
- "علی خدایی و نگارنده (فرهاد عاصمی) بر سر این امر توافق داشتیم که ارسال نامه ”آ. ک.“ که دیرتر تعلق آن به زنده یاد رفیق نورالدین کیانوری، دبیر وقت کمیته مرکزی حزب توده ایران محرز شد و به ”رساله سخنی با همه توده ای ها“
معروف گشت از طریق محافظان او انجام شده است که ماموران وزارت اطلاعات هستنند دیرتر علی خدایی به این امر یک بار دیگر اعتراف علنی نیز کرد. در ارتباط با فیلمی که از زنده یاد رفیق مریم فیروز برداشته شد و بی بی سی آن را پخش نمود، ”راه توده قلابی“ نوشت که گروه فیلمبردار، از همکاران ”راه توده“ اند. در این فیلم زنده یاد مریم فیروز چند بار با برخورد خود به محافظینِ فیلمبردار نشان داد که آن ها را رفیق و یا حتی دوست نمی داند. بلکه محافظین او هستند"(۶)(توده ای ها شماره ۴۲/آذر/۱٣۹۴)
همچنبن مصاحبه ها واسناد گونا گون دیگری دراین رابطه پخش گردید که متهم آنرا تکذیب ,ویا تاکنون به دادگاه مراجعه نکرد. بلکه باعمل کردهای مشکوک در هم آهنگی و تطابق با سیاست های "رژیم" بدان صحه گذاشت. هرچند نگارنده تا رفع اتهام نخواست وارد بحث پلمیک گردد. ولی این سئوال همچنان وجود دارد که چگونه با چنین اتهامی علی خدایی سر دبیر شورای سردبیری" راه توده "در همین نگاه " آشتی ناپزیرانه با نامه مردم" با چرخش ۱٨۰ درجه " نشست جلسه حزبی با حضور شورای سردبیری راه توده "..." و یا یک اتاق پالتاکی " را پیشنهاد می کند ؟ با ضرب المثل ایرانی " تواول برادری ات را ثابت کن بعد طالب ارث شو " اینگونه دو گانگی پنهان درشخصیت که باعث کنار گذاشتن وسپس اخراج وی از حزب گردید بارها وبارها در یاد مانده ها مشاهده شده که انگیزه ایی جز" خاک پاشی" به چشم هواداران ندارد وجالب اینجاست که از رفیق خاوری هم می خواهد "خاطره نویسی "را از او" یاد بگیرد"
اما مدعیانی که دل در گروی حزب داشته وحالت قهربهر دلیلی بخود گرفته اند وبه " راه توده" روی آورده اند باید یاد آور نمود تخریب مرکزیت حزب طبقه کارگر راه رسم توده ایی ها وبطور کلی کمونیستها نیست . تاریخ وزمان نشان دادکه نمی توان با آنانی که اصل موجودیت حزب را نفی می کنند وبه تخریب آن می پردازند اتحادی صورت گیرد و" تاریخ فردا هیچکس را ازاین بابت مواخذه "نکند.!
باید اعتراف نمود از آغاز زیر سئوال قرار دادن سیاست حزب ,زیر پوشش "نبرد که برکه" "راه توده" ,به همیاری راست ترین نگرش اصلاح طلبی عاشقان راه نوین سرمایه داری رفسنجانی و ادامه امروزی آن حسن روحانی به منظور حفظ ساختارنئولبیرالی حمایت ازرژیم جمهوری اسلامی با روبنای استبداد مذهبی با بهانه از سیاست گذشته رهبران که درانطباق با شرایط عینی همسانی نداشت.به گذشته در جا زد.:
"راه توده همچنان و با تمام امکانات و توان خود بدنبال تحقق همان شعار است. یعنی دفاع از دولت روحانی و تقابل با مخالفان شعارها و اهداف این دولت در خارج و داخل کشور..... ما فقط رای ندادیم که بعدش برویم در خلوت خود بنشینیم تا ببینیم باد از کدام طرف می وزد، بلکه پشت آنکس که به او رای داده ایم نیز ایستاده ایم و هر نقدی هم که داشته باشیم با هدف حمایت و اصلاح منتشر کرده و می کنیم...." (۲)( نقل از شماره ۵۲۵ پنجشنبه ٣۰ مهر ماه ۱٣۹۴)
نویسنده همین جا ادامه می دهد ".. اگر منظور ضدیت با آن نکاتی است که در زیر و با استناد به گفته های خاوری می خوانید، ضدیت ما با آن امر پوشیده ای نیست. حال می خواهد بنام حزب توده ایران منتشر شود و یا بنام "راه کارگر" یا "مجاهدین خلق " و یا هر اسم دیگری. ما اعتقاد داریم..... نه نام آن، بلکه محتوای آنست. کافی است اسم راه توده را تبدیل کنیم به راه بوده و یا هر اسم دیگری(۲) ( نقل از شماره ۵۲۵ پنجشنبه ٣۰ مهر ماه ۱٣۹۴).
دراینجاعملکرد ۲۴ساله "راه توده "مشخص می کند هدف اساسی تغیر مشی حزب توده ایران است .آنچه نظریه پرداز اطاق فکری با انگیزه ایی آنرا دنبال می کند .خارج از بکار گیری چند فرازویا کلمه ارتجاع درنوشته ها . چنانکه.می گویند نام و اسم مهم نیست " هراسم دیگری."بنا براین نام را تبدیل می کنیم به "ضد توده ایی".که با مضمون همخوانی داشته باشد .مشی را که در سرهر بزنگاه تاریخی درانطباق با نظام ضد مردمی است .و با فریب افکار عمومی با نشان دادن "شکل مار" در داستانهای کتاب دبستانی ,رئیس جمهور مهندسی شده نظام را با رویا وتوهم پراکنی باخاک پاشی به چشم مردم , ناجی مردم القاء می کند در همینجا می نوسند ". چرا اعتبار خود را پشتوانه یک سیاست غلط می کنید؟ مردم به صندوق رای بعنوان ناجی رژیم نگاه می کنند؟ واقعا این یک درک توده ایست؟"
دراینجا" راه توده " با ترفند ژورنالیستی می خواهد رابطه دیا لکتیکی مشی انقلابی و توده ای حزب توده ایران را مغشوش نماید حزب مخالف" اصلا حات "که درخدمت مردم وانقلاب باشد نیست .و دنباله روی هم از ارتجاع نمی کند ." اصلاح طلبی آری تسلبم طلبی نه.! "(۷)(نامه مردم سه شنبه , ۲۶آبان ۱٣۹۴). حزب توده ایران موافق همکاری با لایه هایی از حاکمیت در جبهه ضد دیکتاتوری طرد رژیم ولایی با مضمون دمکراتیک است وموافق سرنگون طلبان ارتجاعی و باز گشت به سلطنت هم نمی باشد.
راه توده در سرمقاله “جبهه اتحاد برای تغیرات، سنگر توده ایها در کناردولت است” (٨) ( رجوع نمائید به سایت صدای مردم "ما از وحدت سخن می گوئیم چرا بر طبل رژیم می کوبید"۲۳ مهر ۱۳۹۲ دیدگاهها)(۹) فرصت طلبانه از کیسه تشکیلات حزب توده ایران بذل وبخشش می کند درصوریتکه در" نگاهی به مصاحبه رفیق خاوری ......"با کلمات سخیف مانند کیهان شریعتمداری می پردازد می گوید:
"ایشان ( منظوررفیق خاوری است)اگر یک بار دیگر هم به دنیا بیاید و ۷۴ سال دیگر هم عضو حزب توده ایران باشد و عمر این عضویت برسد به ۱۴٨ سال عضویت در زندان و ۲٨ یا ۲۹ سال زندان شاه و همین نظرات را مطرح کند، آنچه می گوید با مشی و سیاست تاریخی حزب توده ایران بیگانه است. درک درست اوضاع ایران و داشتن سیاست دقیق و علمی به شمار سالهای عضویت در حزب و یا بودن در زندان بستگی ندارد، به آن شم و بینشی بستگی دارد که متاسفانه ایشان فاقد آنست. این ضعف با گفته های آلوده به احساسات به امید جلب مخاطب و دور ساختن او از تفکر جبران نمی شود"(۲)( نقل از شماره ۵۲۵ پنجشنبه ٣۰ مهر ماه ۱٣۹۴)
“بارها از ما سئوال شده که جدائی میان شما و "نامه مردمی" ها از چه زمان آغاز شد و مبنای آن چه بود و چه هست؟ می گویند:”اگر بخواهیم به یک مورد مهم از عدم درک و تحلیل درست شرایط ایران اشاره کنیم، باید باز گردیم به آخرین مقاله تحلیلی که زنده یاد کیانوری تحت عنوان “سخنی با همه توده ایها” نوشت و راه توده پیش از انتشار آن را در یک جلسه چهار نفره با حضور علی خاوری به بحث گذاشت. حاصل چند ساعت بحث و مرور بند این مقاله دو نگاه بود. یک نگاه آن را توطئه حکومتی دید و نگاه دوم تحلیلی واقع بینانه از اوضاع سیاسی ایران که باید آن را مبنای سیاست حزب قرار داد"(٨)(شماره ۴۲۵ شهریور ۱۳۹۲)
صـغـرا و کـبـری کـردن بـه چه مـنـظـور اسـت ؟ آنچه که آتش خشم وآشتی ناپذبری و ضدیت مجدد نویسنده " راه توده "را برانگیخت و هیستری خود را از پخش مصاحبه رفیق خاوری درسایتهای دیگر پنهان نداشت همین اختلاف نگرش ونگاه رفیق خاوری روی دومحوربود : " افشای توطئه های دستگاه امنیتی رژیم جمهوری اسلامی برای نا بودی حزب توده ایران – مبارزه وطرد "رژیم ولایت فقیه " است.
اما نویسنده مدعی وعالی مقام سیاه پوش عزا دار از مصاحبه , با مانورهای ژورنالیستی من برتری جویی "به فنون کار تبلیغی وانتشاراتی " به گفته ایی "اگربلد نیستید ازما سئوال کنید" به" توصیه " می پردازد. درسوی دیگر ددمنشنانه با آسمان وریسمان بافتن کلمات با لحن متناقض و نسنجیده سخیف توهین آمیز می گوید:"گویی اعلیحضرت همایونی یا مقام معظم رهبری مصاحبه شده است "جهت پائین آوردن اهمیت مضمونی مصاحبه به نام "کهولت سنی" "باز نشستگی ""خارج نشینی, بی اطلاعی وبی خبری از اوضاع " گویی کسی پیر وباز نشسته نمی شود سخن می راند در حالیکه مصاحبه با محمد علی عمویی با همین "کهولت سنی " " باز نشستگی " و" داخل نشینی "زیر سقف رژیمی که به صغیر وکبیراز جمله به شخص وی رحم نکرده است با سلام صلوات واحترام ویژه بعنوان اعتبارو الترناتیوی درمقابل رهبری موجود حزب توده ایران قرار می گیرد.ونگهی این سئوال برای هر انسان عاقل ایجاب می کند که خود نویسنده در کجای تهران نشسته وچنین حکمی برای دیگران صادر می کند .
آیا مهاجرت تحمیلی خواسته توده ایی ها بود؟:
دراینجا باید یاد آور شوم بحث درباره" مهاجر نشینی" گفتار تازه ایی نیست سالها در جنبش کمونیستی جهان وجود داشته ولادیمیر الیچ لنین آموزگار انقلاب سوسیالیستی را نیز به خارج نشینی ومهاجرت متهم کرده اند
لنین برخلاف برخی نسبت به پدیده مهاجرت انقلابیون قبل از خود درنیمه سده نوزدهم برخورد کاملا عینی ومثبتی داشت. وی دراین باره نوشت :"به برکت مهاجرت اجباری از طرف تزاریسم,روسیه انقلابی درنیمه دوم قرن نوزدهم آن چنان اطلاعاتی ازجهت اشکال وتئوری جنبش جهانی انقلابی بدست آورد که هیچ کشوری درجهان صاحب نبود"(۱۰)( لنین ,آثار منتخب جلد ۲۱صفحه ۹ نشریه دنیا شماره ٣سال۱٣۶۵ صفحه۲۵)
رفیق خاوری نیز به عقب نشینی سازمان یافته که رژیم تحمیل کرد اعتقاد دارند و می گویند :"رهبری حزب، بویژه آنهایی که از تبعید و دوری طولانی از وطن بازگشته بودند، حاضر نبودند به مهاجرت دوباره تن بدهند و بارها مطرح می کردند که منزل بعدی ما بهشت زهرا است."....و ادامه می دهند که " اگر حزب با تشخیص نزدیک شدن طوفان، بخشی از کادرهای حساس خود را از زیر ضربه خارج می کرد، قطعا رژیم نمی توانست این چنین ضربه هولناکی را به حزب بزند".......(۱).
دربررسی مختصر از تاریخ حزب توده ایران ,بایک نگاه می توان اصل تشابه این تفکر"مهاجرنشینی " را جدا ازشکل و شیوه ومواردتاکتیکی درشاخه های این درخت پهناور,"توده ای ستیزی" جدا نمود.دراینجا همه مدعیان مخالف,ارتباط مرکزیت را با اعضاء وکادرها و ارتبا ط اعضاء وکادرها را با هواداران و بدنه جامعه را بطور مکانیکی نفی می کنند تا به این نتیجه آماری برسند که حزب جزتعداد محدود چند نفری اعضای کمیته مرکزی خارج نشین " بیش نیستند" .همه مدعیان خود را داخل نشین وملی و درفرازتخلیات آسمانی ,یگانه" توده ای ناب "دانسته ومی دانستند.خلیل ملکی ها ,دکتراپریم ها (خط سوم )فروتن وسغای ها سازمانهای رنگارنگ توده انقلابی(مائوئیست ها) که خود خارج نشین بوده اند وامروزه علی خدائی " راه توده قلب شده" وسایت ها و تارنگاشتهای رنگارنگ وشخصیتها ی منفرد مخالف حزب توده ایران مدعی " داخل نشین" , کمیته مرکزی راخائن دیوارحزب را "گلی "مرکزیت را "تابو"و توده ایی نشده به نوشته "راه توده " خانه شیشه ای نشسته" که امروز" تاج کمیته مرکزی را در مهاجرت برروی سرشان نگهداشته اند وغرق از رویا های پرورش یافته مهاجرت اند "(۱۵) لقب می دهند که "راه توده قلابی "را نماینده مردم داخل جا بزنند.
رفـیق جانباخته فـرج االله مـیزانـی (جـوانـشـیر), در پاسـخ به تـوطـئـه هـایی از این دسـت که امـروز نـیز "راه تـوده" علـم آن را به دوش مـی کـشـد, در کـتـاب "سـیمـای مـردمـی حـزب تـودهٌ ایران" چنین پاسخ می دهد : نـظـیر هـمـین جـنـجـالـی کـه دسـتگاه هـای تـبـلـیغـاتـی امپریالـیسـتـی - ارتجـاعـی دربـارهٌ "فـرار توده ای هـا" "لمـیدن آن هـا در مهـاجـرت" به راه انـداخـته انـد... همـین مهـاجـرت پراکنـده و سـازمـان نـیافته کـار بـزرگی را از پیش بـرد. هـمـین مهـاجـرت پرچم نهـضت را بـرافـراشته نگاه داشت و در بـرابـر انـواع انـحراف هـای چپ و راسـت از ایدئـولـوژی و مـشـی انـقـلابـی حـزب دفـاع کـرد.... کـسـانـی کـه بـه مـهـاجـرت حـزب تـودهٌ ایران مـی تـازنـد قـطـعـاً انگیزه هـای گونـاگونـی دارنـد .انگیزه گردانـنـدگان اصـلـی این تـبـلـیغـات زهـرآگین ضـد تــوده ای,دراینـجـا هـم طـبـقـاتـی اسـت در ضمن تـلاش بـرای ایجـاد اخـتلاف در صـفـوف حـزب تـودهٌ ایران,وبی اعتبار نمودن آن .(۱۱)("سیمای مردمی حزب تودهٌ ایران" صفحات ٨٣ ,٨٢ و ٨٤).
رفیق خاوری در نامه سرگشاده ایی به نامه مجاهدین (۱۲) می نویسد :اصغر زمانی ، جلاد معروف ساواک و بازجوی زندانیان سیاسی ، که پلیس سیاسی مجرب و آگاه به زیر و بم سیاست ها و عملکرد رژیم منفور پهلوی بود ، بعد از آنکه پس از دوسال بازجوئی و فشار ، تمام شگردهای معلوم و شناخته خود را بکار برد ، خسته و درمانده در سلول انفرادی به نویسنده این سطور اظهار داشت :
"تو می توانی کمونیست باشی ، می توانی مخالف دستگاه باقی بمانی ، فقط حساب خودت را از کمیته مرکزی حزب توده جدا کن ! "
تجربه مبارزاتی نشان می دهد معیار انقلابی خط قرمز خارج وداخل نیست چه بسا افرادی درداخل وخارج وجود دارند که درخدمت مردم سرموضع , مقاوم ودرنها یت قهرمان تا تیررس اعدام قرار گرفته اند .و همچین بوده اند وهستند افرادی بریده , وازده ,وجاسوس اطاق فکری رژیم با سوء تبلیغات در فکر شکار انسانها در فضای مجازی واقعی وغیر مجازی هستند .
آیا ارتقای میارزه با خویشاوندان رابطه سالاری است؟!:
درمورد روابط فامیلی : " راه توده" درنوشته های قبلی از القای کودتا برکناری رفیق خاوری "ضمیمه شماره ۱۰٨راه توده تیر ماه ۱٣٨۰دررابطه با خبرکناره گیری ...... سخن می گوید. که در پی آن رفــیق عـلــی خــاوری از دبــیر اولــی حــزب کـنــار گذاشـتـه می شود وگویا فرد ناشناسی از نظـر سـابقه حـزبی, جزو سازمـان دهنـدگان اسـاسـی جرایم بود, دارای دشمنی با روحانبت بنام کاست روحانی وغیره متهم است توانسته است با یک حرکت – جیمز باندی البته آنچه در تصور این نظریه پردازاست حزب را با تغیر خط مشی به تصاحب خود درآورد
اما اینبار رفیق خاوری" سکان را سپرده بدست فامیل نزدیک "ظاهرا بعلت کهولت سنی وباز نشستگی" وغیره.!.
دراینجا باید یاد آورشوم رفیق خاوری بنا به اسناد حزبی وملاقات های ضروری مکرر از جمله دیدار اخیر( نگارنده :تازمان نوشتن مقاله از ملاقات رفقای دیگری اطلاع داشت که خوشبختانه دیدار احمد جواهریان از پژوهشگران صادق بر سندیت افزود.( رجوع نمائید به مقاله دیدار با یک تاریخ ملاقات با رفیق خاوری در سایت های نوید نو – صدای مردم ....)(۱٣)(۱۴) که نشان دهند ه حافظه روشن وهوشیاری کامل وی بر رویداها ی سیاسی وشناخت افراد است . بـر خلاف مـدعـیات نـشـریه "ضـد تـوده ای راه تـوده" وی هـمچنـان در هـیئـت سـیاسـی کـمـیتـهٌ مـرکـزی حـزب تـودهٌ ایران, در تمـامـی نهاد تصمیم گیری حزب شرکت داشته ودر صورت ضروردر آینده نیز شرکت خواهند داشت. همچنین گرداندگان تیم "راه توده" به خوبی از اسناد منتشره کنگره های حزبی آگاهی دارد و می داند که در کنگره پنجم حزب، بنا به پیشنهاد رفیق خاوری دبیر اولی با هدف گسترش خرد جمعی از اساسنامه حذف گردید و شاهدان نیز بدین خط فکری آگاهی داشتند و بدین جهت آنرا در مقابل عملکردزنده یاد رفیق کیا نوری قرار داده اند.
اما درمورد فــرد حزبی نـاشنـاس ویا حال حاضر "خواهر زاده " درصورت تائید! ,جای خوشبختی است رفیقی که پس از مدتها فعالیت حزبی وعضویت کمیته مرکزی وهئیت سیاسی صلاحیت آنرادریافت که در کناررفیق خاوری همچون مریم فیروز- کیانوری , ملکه محمدی – پور هرمزان اسکندری ها وکامبخش ها ومانند صدها رفیق در واحد های حزبی کمیته های بخش ولایتی وایا لتی ویا دراحزاب کمونیستی جهان با داشتن صلاحیت سیاسی در کنارخویشاوندان به مبارزه علیه ارتجاع وآمپریالیسم به پردازند.سئوال اینجاست اشکال کجاست؟؟؟ که اکنون با کشف گویا اطلاعاتی از نام نوشتاری رفیق امید وار با بوق کرنا ی هدفمند وکینه توزانه , شبهه واتهامات ناروا ی رایطه سالاری درسانترالیسم دمکراتیک القاء می شود درجایکه ده ها کادر وعضو مرکزی درجلسات صلاحیت دارحزبی شرکت نموده ورای به انتخاب داده اند. زیر سئوال فرار دادن صلاحیت ارگان رسمی خارج از تشکیلات,آیا اهانت به شعور اعضا ء کادرها و هواداران نیست ؟واین برخوردها را جزء"هیستریک ضد اخلاقی" چه می توان نام گذاری کرد؟ .
"حزب توده ایران وجامعه دگرگون شده" :
در مورد اینکه "در داخل کشور طی ٣۵ سال گذشته رویدادهای بسیاری را مردم دیده و تجربه کرده اند. رشد کرده اند، بسیار آگاه تر از دوران شاه شده اند، مطبوعات ایران و فعالان سیاسی آن جهشی تاریخی کرده اند.(۱۵) وغیره" راه توده" غیب گویی نکرد ....اما درادامه مطلب که " با تصورات آن کمیته مرکزی گذشته و آمدن آن رهبری آبدیده و از کوران حوادث عبور کرده به ایران و گشایش دفتر حزب هم امروز را طی کنند در خواب و خیال و رویاهستند" !!!.عبارتی است آشنا ولی این بار از تریبون "ضد توده ایی راه توده" (۱۵)( شماره ۵۲٨ تاریخ ۲۱آبان۱٣۹۴ خام خیالی ها تبدیل شده به بی خیالی ها)
دراین رابطه فقط کند اندیشان دگم با عدم درک دیا لکتیکی می توانند به رشد وتکامل اعتقاد نداشته باشند واز حرکت ورشد متعجب گردند. اصلی را که رفیق خاوری سالها در دادگاه نظامی بیان نمود وشاید خیلی از مدعیان از مادر زاده نشده بودند .باید گفت:
" آری همه چیز درحال تغیر وتکامل است حتی وجود قوانین ونظامهای اجتماعی- حتی آداب ورسوم نیز ازاین قاعده مستثنی نیست . لباسی که صد سال پیش مردم وطن ما می پوشیدند امروزنمی پوشند وحال آنکه آن لباس روزی بهترین لباس تشخیص داده شده بود – شکل ساختمانهای شهری مدارس امر تولید تغیرات فاحشی کرده است درطرزتفکر مردم تغیرات بزرگی پیدا شده....وغیره.(توده ایها در دادگاه نظامی انتشارات حزب توده ایران ۱٣۴۷ ص۱٨ رفیق علی خاوری).
بنا براین هر موجود زنده ایی برای ادامه حیات در حال باز سازی است و رهبری حزب توده ایران نیز ازآن مستثنی نیست . با بذری که درانقلاب ۵۷ با فعالیت علنی حزب پاشیده شدونسلی که پس از سپری نمودن آن ضربه سنگین ورهایی از سیاهچالهای رژیم جهت آمادگی دوباره در مبارزه با رژیم جهل وجنایت حضور یافت . سری که توسط داعش جمهوری اسلامی ایران بریده شد با همیاری اعضاء وکادرهای حزب و رهبری رفیق علی خاوری احیاء وسر وسامان گرفت . مانند هر موجود زنده ایی باز سازی گردید. با همه کمبود ها وندانم کاری ها وحتی اشتبا هات ...... به سمتی پیش رفت و می رود که جای خالی آن نوابق سیاسی را پر نماید. اینبار نه تنها با" سر گنده "بلکه با لشکری از"بدنه" به دلایل نیروی بجا مانده ازفعالیت علنی وجذب نیروها با تاثیر گذاری از نامه مردم ارگان مرکزی حزب توده ایران احیاء گردید,حاصل ببش از سه دهه مبارزه پس از یورش گزمگان رژیم است. هر رفیقی با تاثیرپذیری از ستاد مشترک رهبری با انسجام فکری تبدیل به نبروی آگاه با تجربه درمحل کار وزندگی گردید. با عبور از انحرافهای چپ و راست و با تاثیر گذاری وتحلیل علمی از اوضاع مشخص درجامعه با حضورفردی فعال شد. تا جایکه ماموران امنیتی درجستجوی کادرهای موثرند وبرای شناسایی موقعیت حزبی , محل زندگی , اسم اصلی ویا مستعار در دنیای مجازی وغیرمجازی تلاش می ورزند. مدعیان " فعالیت مجاز" "بگفته لنین "مارکسیتهای مجاز" (۱۶)گویا خواهان آنند که اسامی توده ای ها در صدای آمریکا نیز انتشار یابد زیرا بگفته آنها با فنا وری اطلا عاتی درقرن بیست ویکم همه چیز" درکشورهای آمپریالیستی زیر نظر دقیق نهادهای امنیتی آنها و چشم و گوش های امنیتی جمهوری اسلامی که در همه جا حاضرند...... مگر هدف پنهانکاری از توده ایها باشد" (۱۷) ومعتقدند حتی در خارج از کشور نیز فضای تشکیلاتی باز نیست .مدعیان " مجاز" نهادینه شدن دیکتاتوری را در اعدامها و ترورهای داخل وخارج نادیده گرفته در جستجوی دیکتاتوراند. مدعیان , فضای سرکوب به اسم رمز" نفوذ" بگفته رهبر"رژیم ولایی" که سربازان گمنام امام زمان دنبال "عضویت در شیکه ها" هستند آگا هانه چشمها را بسته زبان می گشایند . و با داشتن دکان بقالی اینجا آنجا در کشورکه زیر پوشش امنیتی رژیم قرار دارد در شبکه های مجازی فیس بوک دم از" تشکیلات داخل " و"فعالیت مجاز"می زنند وازآمار تعداد طرفداران سخن می گویند ومدعی اند چرا ازافراد"خارج لمیده های نامه مردمی ها خبری نیست "؟
درهمین راستا با شعبده بازی آماری که هدف همان سوپاپ اطمینان جنگ روانی است با آمار مقایسه ایی از سوی سایتهای شناخته شده جهانی مانند" الکسا انترنت "سر شعبده توسط هاتف رحمانی باز گردید.(۱٨)"( رجوع نمائید به سایت نوبد نومقاله نیم نگاهی به واکنش آقای علی خدایی به مصاحبه رفیق علی خاوری)" در دیگر سخن بعنوان جمعی از اعضا ء وهواداران پس از کنگره ششم می نویسند "ما در ایران "راه توده" را با دقت می خوانیم و حملاتی که به راه توده می شود نشان میدهد که شما هم می دانید که استقبال از راه توده در ایران زیاد است. جرم "راه توده" اینست که همچون شما همه را پلیس اعلام نمی کند و خود را از ایران و از حزبی که ما می شناسیم جدا نکرده است " "( ایران گلوبال پنجشنبه,۴ آوریل , ۲۰۱٣).
رفیق خاوری می گویند: "بدیهی است که دستگیری ده هزار توده ای و مهاجرت گسترده هزاران توده ای به خارج و مهم تر نابودی بخش اساسی رهبری و کادرهای برجسته حزب دشواری های عظیمی را برای ادامه فعالیت های حزب پدید آورد. بر این مشکلات باید توطئه های مداوم دستگاه های اطلاعاتی رژیم را از ” سازمان“ و ” کمیته“ درست کردن تا اعزام مأموران به خارج از کشور برای نفوذ در صفوف حزب و همچنین حملات گسترده تبلیغاتی برای گسترش اختلاف و فلج کردن حزب،را نیز افزود"(۱) .
بنابراین نامه مردم بعنوان ارگان تحلیل گر وروشنگر برسر هربزنگاه و حوادثی درجامعه مهرونشان خود را بجای گذاشت.حملات آگاهانه به عنوان"مبارزه آشتی نا پذیر با نامه مردم "ارگان مرکزی حزب طبقه کارگران وزحمتکشان عملکردرفتاری به مثابه سوپاپ اطمینان رژیم یعنی "شما آسوده به خوابید ما با "نامه مردمی ها "می جنگیم " اثبات این ادعا است.
تاریخ دروغ نمی گوید رفیق خاوری شخصیت پیش برنده تاریخ است:
درپایان مصاحبه نامه مردم بارفیق خاوری : بر خلاف اتهام زدنهای " را ه توده "به وی بعنوان "من محوربودن " بدون تردید باید اظهارنمود شخصیت رفیق خاوری نقش برجسته ایی در تاریخ جنبش چپ ایران داشته ودارد همین قدر کافی است بگویم درحالیکه علی خدایی حزب وتوده ای ها را چند شقه می کند وکوهی از حزب را به غارت برد و پر کاهی به حزب تحویل نداد. رفیق خاوری هرآنچه داشت به حزب داد . بقول رفیق جانباخته جوانشیر"همـین مهـاجـرت پراکنـده و سـازمـان نـیافته کـار بـزرگی را از پیش بـرد. هـمـین مهـاجـرت پرچم نهـضت را بـرافـراشته نگاه داشت و در بـرابـر انـواع انـحراف هـای چپ و راسـت از ایدئـولـوژی و مـشـی انـقـلابـی حـزب دفـاع کـرد" با توجه به اینکه نقش شخصیت درتاریخ راهمگان می پذیرند ولی رفیق خاوری با فروتنی انقلابی می گویند:" یکی از دست آوردهای بزرگ حزب مان در این سال های دشوار سرکوب و مهاجرت ناخواسته را تمرکز خلل ناپذیربرامررهبری جمعی و تلاش واحد برای حل مشکلات پرشمارحزب می دانم ...."(۱)
درنتیجه آنچه رهبری حزب توده ایران را از سایر دیدگاه هاو دیگرگروه ها و سازمانها واحزاب متمایزساخت این بوده و هست، که براساس شرایط عینی و ذهنی زمان مبتنی بر اصول خلا ق سوسیالیسم علمی صف مستقل خود را حفظ نموده بدون کوچکترین تزلزلی به اصول متکی به خرد جمعی واصل سانترالیسم دمکراتیک وبا هم دردی با زحمتکشان جهان به نجات حزب اززیر پنجه های خونین رژیم خونچگان پرداخت.خشم وکنیه آشتی ناپذیرانه نشریه "راه توده" را باید در همین منشاء و اصل جستجو نمود. بنابراین هرهوادار توده ای باید صادقت آنرا داشته باشد تا "دراجرایی اصول "بگفته رفیق احسان طبری "(۱۹)در" منطق عمل "هم متعهد بماند.
نگارش : م . چابکی ۱۵آذر۱٣۹۴برابر با ۰۶/ ۱۲/۲۰۱۵
منابع وفاکتها:
(۱)- ("نامه مردم" شماره ۹۸۴، ۲۷ مهرماه ۱۳۹۴مصاحبه رفیق علی خاوری)
(۲)- (نشریه "راه توده" شماره ۵۲۵ تاریخ پنجشنبه ٣۰ مهر ماه ۱٣۹۴)
(٣)- (نامه مردم ۲۱مهر ۱٣۷۱)
۴)- (مسائل بین المللی شماره ۱ فروردین – اردیبشت ۱٣۶٣ ص ۴۵))
(۵)- (ششمین کنگره حزب توده ایران بهمن ماه۱٣۹۱ صفحه ۱٣٨و۱٣۹)
(۶)- (توده ای ها شماره ۴۲/آذر/۱٣۹۴)
(۷)- (نامه مردم شماره۹٨۶ سه شنبه , ۲۶آبان ۱٣۹۴)
(٨)- (نشریه "راه توده" شماره ۴۲۵ شهریور ۱۳۹۲ )
(۹) –(نشریه انترنتی صدای مردم۲۳ مهر ۱۳۹۲ دیدگاهها)
(۱۰)- ( لنین ,آثار منتخب جلد ۲۱صفحه ۹ نشریه دنیا شماره ٣سال۱٣۶۵ صفحه۲۵)
(۱۱)- ( کتاب"سیمای مردمی حزب تودهٌ ایران" صفحات ٨٣ ,٨٢ و ٨٤)
(۱۲)- ("نامه مردم" دوره هفتم ، سال دوم ، شماره ٣۹۴یکشنبه ۲٣ آذر ۱٣۵۹)
(۱٣)-( نشریه انترنتی نوید نو شماره ٨۲٨ تاریخ ۰۵/۰۹/۱٣۹۴برابر با۲۶/۱۱/۲۰۱۵)
(۱۴)- (نشریه انترنتی صدای مردم ٨آذر۱٣۹۴ مقالات –چرخان)
(۱۵)-(نشریه"راه توده" شماره۵۲٨ تاریخ ۲۱آبان ۱٣۹۴)
(۱۶)- (تاریخ حزب کمونیست اتحادشوروی ازانتشارات حزب توده ایران سال ۱٣۵٨صفحه ۴۴)
(۱۷)- (ایران گلوبال پنجشنبه ۴آوریل ۲۰۱٣)
(۱٨)-(نشریه انترنتی نوید نوشماره ٨۲۶ تاریخ ۱۵/۰٨/۱٣۹۴برابر با ۰۶/۱۱/۲۰۱۵)
(۱۹)-(درباره منطق عمل انتشارات سازمان جوانان حزب توده ایران چاپ اول آذر۱٣۶۰"چگونه می توان به عمل اجتماعی مبنای علمی بخشید؟)
|