یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مهم‌ترین شاعر ما
نودمین سالروز تولد احمد شاملو، پدر شعر سپید


• او پس از ۲۸ مرداد تبدیل به هنرمندی شد که هرگز ایستادن و زندگی کردن را فراموش نکرد همچنان‌که امروز به بودن و شدن ادامه داده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۲ آذر ۱٣۹۴ -  ۱٣ دسامبر ۲۰۱۵




شاملو: «شعر یک حادثه است، حادثه ای که زمان و مکان سبب سازش هست، امّا شکل بندیش در زبان صورت می گیرد.»

بهار- مهدی وزیربانی: بی‌شک شاملو روایت صریحی از شاکله شعر پسا نیمایی است که کسی نمی‌تواند او را با کلماتی ناچیز مرعوب روایت خودش کند، اما درواقع احمد شاملو کیست؟ که سال‌ها پس از مرگش نه‌تنها فراموش نشده است بلکه در سبد خوانش نسلی قرار دارد که بسیاری را هرگز به‌عنوان شاعر قابل اهمیت نپذیرفته و هزار چراغ و آینه و ترهات دیگر هم نمی‌تواند آن‌ها را از این جریان جدا کند. احمد شاملو در شرایطی شاعر حماسی معاصر ما تلقی می‌شود که پس از ۲٨ مرداد بسیاری از هنرمندان و شاعران ایران همچون اخوان‌ثالث سر تعظیم بر مصدایق سرخوردگی خم کردند و این شاملو بود که یک تنه در کنار مردم و روایت تنهایی آن‌ها ایستاد و با خلق اثری که داشت هرگز شکست را نپذیرفت و دراین روایت نام‌هایی دیگر هستند به‌هیچ‌وجه محلی از اعراب ندارد که همه در پستو‌های پنهان خود خزیده بودند. امروز نسلی که شاملو را همچنان می‌خوانند می‌دانند داعیه تاریخی و بی‌رتوش شعر و انسانیت و مدرنیسم در شعر کدامیک از شاعران ایران خلاصه می‌شود و شاعری که هیچ سکانس دولتی او را برای ملتش تبلیغ نمی‌کند همچنان در میان نگاه و دل مردم شرایطی ویژه دارد و نیازی به دست گرفتن هیچ چراغ و آینه توخالی را ندارد.

                              

محمدعلی سپانلو در یک گفت‌وگو سال‌ها پیش از مرگش درباره شاملو چنین می‌گوید: «احمد شاملو در ادبیات ایران پدیده‌ای است جامع الاطراف و این به آن تاویل است که علاوه‌براینکه او شعر نو فارسی را با اقتدار به کرسی نشانده است و با بهره‌گیری از این موفقیت است که شعر مدرن جنبه ملی و مردمی پیدا می‌کند، شاملو در یک وجه بسیار مهم و قابل تامل است او توانست زبان مردم کوچه و بازار را با زبان ادبیات کلاسیک ایران در هم بیامیزد و با این ترکیب زبان جدیدی را به‌وجود آورد که دراین زبان جدید ابعاد گوناگونی را می‌توان دید و رصد کرد، این زبان گاهی به شکل ترانه است، گاه به شکل جملات بزرگ نثر و گاه هویت نثر کلاسیک ایران است که با آگاهی کامل در بیان شاملو مدرن می‌شود و تجدد پیدا می‌کند.» این نکاتی که سپان از شاملو برمی‌شمرد این مسئله را بسیار روشن می‌کند که شاملو فقط یک شاعر صرف نیست و مثل دیگرانی که فقط سر در برف حسادت برده‌اند به‌دنبال دیده شدن و در زاویه دید قرار گرفتن با استفاده از هر ابزاری نبوده است و او درواقع شاعری زبان‌ساز و فرا موقعیتی بوده است و می‌توان به سادگی و با اطمینان او را «هرودتِ» ادبیات ایران تلقی کرد کسی که تا این تاریخ از ادبیات معاصر هیچ شباهتی به دیگران و همنسلان و حتی نسل‌های بعد از خودش در ادبیات فارسی نداشته است به طرزی که حتا سر سخت‌ترین منتقدانش چون بهاءالدین خرمشاهی و یوسفعلی میرشکاک دربرابر او دست‌ها را بالا برده‌اند و نگاهی متفاوت به او پیدا کرده‌اند تا جایی که یوسفعلی در کتاب «نیست انگاری در ادبیات معاصر ایران» به ستایش شاملو می‌پردازد و بهاالدین خرمشاهی در ستایش شاملو شعر می‌سراید، اما وجه تفاوت و بالاتر بودن شاملو از شاعران همنسلش چیست؟ (منهای فروغ فرخزاد که به‌لحاظ زبانی بسیار موفق عمل کرد) محمدعلی سپانلو در همان گفت‌وگو دراین‌باره می‌گوید: « تحقیقات شاملو در فرهنگ عامه که اساسا متبلور شده است در کتاب کوچه سرگذشتی دراز دارد و ما در بخشی از این سرگذشت می‌بینیم که شاملو به‌واسطه تحقیقاتی که دراین حوزه داشته است شعرش نیز از همین تاثر استفاده می‌کند و بعد ما در بسیاری از شعرهای شاملو می‌بینیم که فولکلور و زبان کوچه و بازار می‌آید و در نثر شاملو شکل ادبی پیدا می‌کند. از ابعاد دیگر شخصیت ادبی شاملو می‌توان به‌این نکته هم اشاره کرد که معلم بودن شاملو برای نسل‌های پس از خودش بسیار اهمیت دارد و این در پرتو کار روزنامه‌نگاری شاملو کاملا هویداست، به رغم تمام سایه روشنایی‌هایی که روح اجتماعی انسان امروز را می‌پوشاند و حوادثی که در طی دو سه نسل بر مردم ما گذشته و به‌خصوص بر جوانان تحصیل‌کرده‌ای که در راه هنر گام می‌زنند، شعر شاملو راوی آن‌ها بوده است و هم نقش راهنما را ایفا کرده است و این یعنی همان جنبه ملی که شعر شاملو دارد که کمتر شاعری به‌این نقطه رسیده است او سخنگوی ارواح تشنه‌ای بوده است که در جست‌وجوی زندگی بهتر بوده‌اند به تعبیری دیگر شاملو مذهب آینده نگری دارد و همین عامل باعث شده است که مثلا کتاب کوچه شاملو که روزی در حاشیه کارهایش بوده است امروز به‌عنوان یک کار جدی دیده شود و این همان نکته‌ای است که شاملو رااز یک بابت می‌برد به‌دنبال کار بزرگانی چون علی‌اکبر دهخدا. سپانلو در بستری به آثار شاملو نگاه می‌کند که خودش در آن پرورش یافته است و این در شعری که برای شاملو سروده است بسیار مشهود است بی‌شک شاملو فاصله بسیار عمیقی با شاعران و برخی دانشگاهیان دارد این همان فاصله‌ای است که همیشه دانشگاه را یکی دو پله پایین‌تر نگه می‌دارد و ادبیات مدرن و حقیقی ایران را در شکافی عمیق از سمت جهانی شدن باز می‌دارد و نسل‌هایی که از دانشگاه بیرون می‌آیند به‌راحتی می‌بینند که از ادبیات روز ایران تا چه اندازه عقب‌تر هستند. شاملو به‌عنوان نماینده مهم شعر معاصر ایران یک‌بار نامزد دریافت جایزه نوبل شد که از این جایزه و مسئولان آن عذرخواهی کرد و این جریان و جایزه را بیشتر یک تبلیغات سیاسی قلمداد کرد تا شرایطی که بخواهد به ادبیات و هنر جهان فکر کند. همان سال کلارا خانس برنده این جایزه شد و بنا بر احترامی که برای احمد شاملو قائل بود به ایران آمد و به خانه شاملو رفت. شاملو در یک روایت بسیار قابل اهمیت مهم‌ترین شاعر شعر ایران پس از حافظ قلمداد می‌شود که مخالفان و موافقان بسیاری دارد. ببینیم دکتر ضیا موحد که این مقوله را برای اولین‌بار مطرح کرد دراین‌باره چه می‌گوید: «اگر مخاطبان امروز شعر فارسی دفتر شعر هوای تازه را بخوانند می‌بینند که این دفتر با نگاه به بافت زبانی یک مجموعه شعری است که با شعر تمام شاعران معاصر تفاوت عمده دارد، شعر بدون وزن عروضی اما آهنگین، شعری که وزن عروضی ندارد اما وزن طبیعی دارد و در تاریخ شعر ما کمتر کسی توانسته است از عهده این‌گونه نظم به‌شکلی که شاملو بر آمده است بر‌اید. کتاب هوای تازه به‌این اعتبار یک کتاب پر از امکان است در تاریخی که این کتاب منتشر شده است مهم‌ترین اتفاق جامعه ادبی ما تابه‌امروز شکل گرفته و به‌اعتقاد من این اولین‌بار بعد از دیوان حافظ است که ما شاهد چنین کتاب مهمی هستیم، تجربه‌هایی که در زبان، در اسلوب بیان و در نوع تصویر‌پردازی در کتاب هوای تازه وجود دارد بی‌نظیر است و من هیچ شکی ندارم که کتاب هوای تازه پس از دیوان حافظ به‌لحاظ امکانات ادبی و زبان و تازگی مهم‌ترین حادثه ادبیات ماست، در فصل ششم این کتاب شعرهای عاشقانه‌ای وجود دارد که با همان زبان خاص شاملو است. این دفتر که از مهم‌ترین دفترهای شعر معاصر در تاریخ است بیشتر به‌این دلیل ممتاز است که در آن برای اولین‌بار در تاریخ ادبیات ایران شعر عاشقانه انسانی سروده شده است، اعتقاد من این است که پس از حافظ مهم‌ترین شاعری که ما داشته‌ایم احمد شاملو بوده است.» نکته‌ای را که ضیا موحد با تیز بینی به آن اشاره می‌کند محمد حقوقی هم پیش از مرگش به آن اشاره داشته است و دراین‌باره می‌گوید: «هوای تازه حادثه‌ای مهم در تاریخ شعر ماست. به جرئت می‌گویم بعد از دیوان حافظ از قرن هشتم تابه‌امروز کتابی که تا به‌این اندازه اثر‌گذار باشد در ذهن جامعه وجود نداشته است» این فرا واقعیت بودن شاملو در شعر و نگاه آوانگاردی که دارد بسیار نکته مهمی است که مخالفان و موافقانش همیشه به آن اعتراف کرده‌اند و نکته‌ای نیست که بر کسی پوشیده مانده باشد. شاملو نماینده مهم ادبیات مدرن ماست که سال‌ها پس از مرگش نه‌تنها فراموش نشده است بلکه کابوس شب و روز کسانی شده است که تنها در یک وجه ادبی آن هم به زور آژان و افسر خودشان را دیده‌اند و حالا که این نسل که هرگز شاملو را ندیده است بر دستانش شعرهای شاملو نشسته و دوره‌گذار از کسانی آغاز شده است که فکر می‌کردند شعر و روایت شاملو پس از مرگش به پایان می‌رسد و اینک با هر دست آویزی سعی می‌کنند خودشان را در شرایط بودن قرار دهند که امری محال است.

                              

شاملو بی‌شک «هرودتِ» ادبیات فارسی در پروسه معاصر بودن است. شاعر و روشنفکری که هم در وجه روشنفکری و هم در قامت ادیب بودن چهره خاص و بی‌همتاست او پس از ۲٨ مرداد تبدیل به هنرمندی شد که هرگز ایستادن و زندگی کردن را فراموش نکرد همچنان‌که امروز به بودن و شدن همچنان ادامه داده است و پاشنه آشیل چهره کسانی شده است که هرگز نه مدرن بوده‌اند و نه می‌توانند مدرن بودن را درک کنند. ۲۱ آذر ماه امسال نودمین سالروز تولد احمد شاملوست و نمی‌توان این روز بزرگ در تاریخ ادبیات ایران را به‌خاطر نداشت و دراین رستگاری یادی از مادر شعر سپید ایران آیدا سرکیس‌یان نکرد به‌واقع این آیدا بود که شاملو را برای ادبیات ایران پالایش کرد و به اوج رساند روزنامه بهار این سالروز خجسته را به جامعه ادبی و دوستداران و حتی مخالفان احمد شاملو تبریک می‌گوید؛ چراکه مخالفان شاملو هم در پس شخصیت و نام بزرگ او به نام و نانی رسیده‌اند، این روز بزرگ را به آیدا سرکیس یان تبریک می‌گویم که بی‌شک روز بزرگ او است.

*احمد شاملو (زاده ۲۱ آذر، ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانهٔ شمارهٔ ۱۳۴ خیابان صفی‌علیشاه – درگذشته ۲ مرداد ۱۳۷۹ فردیس کرج) شاعر، نویسنده، فرهنگ ‌نویس، ادیب و مترجم ایرانی است. آرامگاه او در امامزاده طاهر کرج واقع است. تخلص او در شعر الف. بامداد و الف. صبح بود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست