قهرمانی بارسا، قضاوت جهانی فغانی و مطالبی از همه رنگ فوتبال
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣۰ آذر ۱٣۹۴ -
۲۱ دسامبر ۲۰۱۵
اخبار روز - بخش ورزشی: در روزهای پایانی سال 2015 مهمترین رویداد فوتبال برگزاری جام باشگاه های جهان در یوکوهاما ژاپن که میزبان هر ساله این مسابقات است، برگزار شد. دیروز بین تیم بارسلونا برابر ریورپلاته قرار گرفت و در پایان تیم بارسلونا در یک بازی برتر سه بر صفر حریف آرژانتینی خود را مغلوب کرد و برای سومین بار فاتح جام فوتبال باشگاههای جهان شد. بارسلونا پیشتر در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۰۱ نیز قهرمان جام باشگاههای جهان شده بود
دیدار فینال را علیرضا فغانی داور بین المللی ایران به همراه دو هموطن دیگر رضا سخندان و محمد رضا منصوری قضاوت کردند. تیم داوری ایران این بازی را عالی و با شایستگی قضاوت کردند که با ستایش محافل خبری جهانی روبرو شد.
لیونل مسی (۳۶) و لوئیس سوارز (۴۹ و ۶۸) زننده گلهای بارسلونا در این بازی بودند. بارسلونا با این قهرمانی تعداد جامهای خود در سال ۲۰۱۵ را به عدد ۵ رساند. این تیم پیشتر قهرمانی در لالیگا، کوپا دلری (جام حذفی اسپانیا)، لیگ قهرمانان اروپا و سوپرکاپ اروپا را جشن گرفته بود و تنها سوپر جام اسپانیا را واگذار کرد تا شش گانه این تیم در طول فصل تکمیل نشود.
از قهرمانی بارسلونا که عبور کنیم به دو مطلب داخلی و خارجی ار فوتبال همه رنگ می رسیم که در پی می آید.
بیست سالگی قانون بوسمن؛ مردی که دنیای فوتبال را عوض کرد
۱۵ دسامبر ۱۹۹۵: لبخند بوسمن میان دو وکیلش داخل دادگاه اتحادیه اروپا
ستارههای زیادی در تاریخ فوتبال وجود دارند که هر یک به سهم خود تغییری در این ورزش به وجود آوردهاند: از پله و مارادونا گرفته تا رونالدو و مسی و از الف رمزی و آریگو ساکی گرفته تا مورینیو و گواردیولا. اما بعید است هیچکدام از بزرگان دنیای فوتبال به اندازه یک بازیکن میانسال بلژیکی این ورزش را تغییر داده باشند.
بی بی سی در گزارش خود نوشت ژان مارک بوسمن نه مهارت فوقالعادهای داشت، نه گل بینظیری زد و نه تیمی را به افتخاری رساند. او فقط توانست ۲۰ بار برای تیم جوانان بلژیک بازی بکند و در ۱۸ سالگی وارد ترکیب اصلی یکی از بهترین باشگاههای این کشور شود.
به هر حال چیزی که او را در کنار مشاهیر بلژیک نظیر شارلمانی، هرکول پوآرو و ادری هپبرن قرار داد، هیچکدام از این موارد نبود.
بیست سال پیش دادگاه اتحادیه اروپا به نفع بوسمن رای داد، تا لیگهای فوتبال سطح اول این قاره پر از افرادی با ملیتهای متفاوت شود و یک واژه هم به لغتنامه ورزش جهان اضافه شود: قانون بوسمن.
از آن به بعد بازیکنانی که قراردادشان تمام شده بود (مثل دیوید بکام، سول کمپبل، استیو مکمنمن و خیلیهای دیگر) توانستند بدون پرداخت حق انتقال باشگاهشان را تغییر دهند.
سول کمپبل کاپیتان پیشین تاتنهام که در سال 2001 به عنوان بازیکن آزاد به آرسنال رفت.
همچنین از همان زمان هم باشگاهها توانستند بدون محدودیت از بازیکنان دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا استفاده کنند.
اما این قانون که برای بازیکنان بسیاری نفع داشت، موجب شد تا زندگی بوسمن تقریبا نابود شود. او حالا پس از زندانی شدن، ورشکستگی و مبارزه طولانی با اعتیاد به الکل، به ۵۱ سالگی رسیده است. او می گوید: "مشکلاتی جدی داشتم، اما الان حالم بهتر است. زیر نظر پزشک و روانپزشک بودم و مرتب آزمایش خون میدادم. وضعیت سختی بود و اوضاع مالیام هم خوب نبود، اما زندگی دوباره شروع شد و توانستم نیرو و انگیزههایم را دوباره بدست آورم. با آن وضعیت پیدا کردن کار آسان نبود، اما من شکایتی ندارم. روزهای تاریک در حال تمام شدن است."
داستان بوسمن از سال ۱۹۹۰ و پس از پایان قراردادش با آر اف سی لیژ، شروع شد. باشگاه مشکل مالی داشت و انتظار داشت که این هافبک قراردادی با یکچهارم حقوق سابقش امضا کند. بعد وقتی که باشگاه فرانسوی دونکرک خواست بوسمن را بخرد، لیژ مبلغی درخواست کرد که چهار برابر پولی بود که قبلا به این بازیکن میداد.
بوسمن گفت: "کار آنها غیر منطقی بود." و این زمانی بود که او تصمیم گرفت "جنگجوی آزادی"شود. وکیلش فکر میکرد این پرونده دو هفتهای تمام میشود، اما قضیه ۵ سال طول کشید: دورهای که بهترین سالهای حرفهای او بود.
بوسمن که در بلژیک محروم شده بود، برای بازی به دسته دوم فرانسه رفت؛ تنها گزینه ممکن. سایر باشگاهها به بوسمن گفتند دوست دارند او را بگیرند، اما سهمیه سه بازیکن خارجیشان پر است.
او خسته، بیپول و نا آماده از نظر بدنی، پس از پیروزی در دادگاه ۳۵۰ هزار فرانک سوئیس به عنوان خسارت گرفت و زندگی پس از فوتبال را آغاز کرد.
اما این آغاز مشکلات بیشتر هم بود: ناکامی در تجارت پیراهن (بوسمن امیدوار بود بازیکنانی که با قانون جدید زندگیشان تغییر کرده بود برای تشکر هم که شده یک پیراهن بخرند، اما تنها کسی که این کار را کرد، پسر وکیلش بود) و دردسر با ماموران مالیاتی.
در سال ۲۰۱۱ بوسمن به جرم برخورد خشن با دوستدخترش محکوم شد. او از دخترِ دوستدخترش خواسته بود برایش مشروب بخرد و سر این موضوع دعوایشان شده بود. در آغاز دادگاه با او ملایم بود، اما وقتی بوسمن نتوانست جریمهاش را بپردازد، گزینههای زیادی باقی نماند. او در سال ۲۰۱۳ یک سال زندانی شد.
پس از این بود که "فیفپرو"، اتحادیهای بینالمللی برای بازیکنان فوتبال، پا پیش گذاشت. شاید ستارههایی که با کمک او مولتیمیلیونر شده بودند فراموشش کرده بودند، اما اتحادیهاش هنوز پشت سرش ایستاده بود.
بوسمن گفت: "آن موقع جوان و خوشتیپ بودم ولی حالا پیر شدهام. خیلی از بازیکنان من را نمیشناسند، اما هنوز راجع به پرونده من حرف میزنند و به نظرم این نکته مثبتی است. شاید ۲۰ سال دیگر من زنده نباشم اما آنها باز هم راجع به این حرف میزنند. به هر حال اگر کسی هنوز من را یادش است، میتوانم شماره حسابم را برایش بفرستم! همه از قانون بوسمن سود بردند غیر از خودم."
بوسمن در حال حاضر سخنگوی سازمانی وابسته به فیفپرو است که برای پایان دادن به آنچه او آغاز کرد، کمپین میکند: کنار گذاشتن پول نقل و انتقال به طور کامل.
برای دانستن بهتر این موضوع باید به قانون بوسمن به عنوان نتیجه ۱۲۵ سال نبرد بین بازیکنان و باشگاهها نگاه کرد.
بازیکنان در پرونده بوسمن برنده شدند، اما به گفته تئو فانسگلن، مدیرکل فیفپرو، آنها ۶ سال بعد "غافلگیر" شدند. کمیسیون اروپا قراردادی با فیفا و یوفا، ادارهکنندگان فوتبال جهان و اروپا، امضا کرد تا جلوی قدرت گرفتن بیشتر بازیکنان را بگیرند.
این توافق با نام قوانین "نظارت بر منزلت و نقل و انتقال بازیکنان" سال ۲۰۰۱ در فیفا به تصویب رسید.
این قوانین در حال حاضر بر سیستم نقل و انتقال دنیای فوتبال اعمال میشود. بر اساس این قانون، حداقل و حداکثری برای طول قراردادها در نظر گرفته شده و در این مدت نمی توان قرارداد را شکست. این موارد و موارد دیگر قوانینی است که از نظر فیفپرو، کفه ترازو را به نفع باشگاهها سنگینتر میکند.
در کنار فوتبال دغدغه اصلی این روزهای بوسمن این است که پدر بهتری برای فرزندانش باشد: "مارتین و ساموئل کوچکتر از آنی هستند که فکرشان را با این مسئله درگیر کنم و هنوز باید در مهد کودک باشند. اما بعد با خودم فکر کردم، وقتی بزرگ شدند، میفهمند پدرشان چه کاری برای فوتبالیستهای حرفهای کرد و متوجه میشوند که آن کار خوب بود. در گذشته باشگاهها اسب، قاطر و خوک میفروختند نه انسان. با بازیکنان باید به عنوان کارگر برخورد شود، والسلام. این قانون بوسمن است و ما باید دوباره به آن برسیم."
مقایسه آماری گلزنی بازیکنان در لیگ ایران با لیگهای دنیا
۱۳ هفته و ۷ گل؛ خوب یا بد؟
بهترین گلزن لیگ ایران تا پایان هفته سیزدهم ۷ گل به ثمر رسانده و این سوال مطرح میشود که آیا این آمار مناسب است یا خیر؟ در این گزارش با آمار به این موضوع پرداخته شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مشکل بازیکنان فقر گلزنی است؛ میگویند که مهاجمان ایران گلنزن شدهاند. هر روز هم انتقادهای جدیدی میشود، اینکه چرا مهدی طارمی موقعیتها را یکی پس از دیگری از دست میدهد. اینکه چرا با گذشت 13 هفته همچنان این بازیکن با 7 گل در صدر جدول گلزنان لیگ برتر قرار دارد. شاید در آمار این انتقادها درست باشد، اما باید دید چه اتفاقاتی رقم خورده تا نه تنها کیفیت بازیکنان ایرانی، بلکه کیفیت بازیکنان خارجی لیگ هم پایین بیاید.
در حال حاضر مهدی طارمی موفق شده برای پرسپولیس 7 گل به ثمر برساند. شاید او علاوه بر این 7 گلی که زده، 7 گل صددرصد را هم در بازیهایی که انجام داده، به ثمر نرسانده است. با این حال این بازیکن همچنان آقای گل فوتبال ایران به حساب میآید و سایر رقبا نتوانستهاند به آمار مهاجم پرسپولیس برسند. البته که خود طارمی هم باید از این وضعیت ناراضی باشد، اما بحث مورد اشاره در این گزارش نه بحث انتقادی از طارمی است و نه قصد حمایت از او یا بازیکنان دیگر؛ بلکه قصد داریم نگاهی گذرا به آنچه باعث پایین آمدن کیفیت مهاجمان فوتبال ایران شده است، بیندازیم.
با گذشت 13 هفته از لیگ 207 گل در 103 بازی برگزار شده (بازی معوقه نفت تهران و استقلال اهواز محسوب نشده) به ثمر رسیده است. این آمار میانگین به ثمر رسیدن 2.009 در هر بازی را نشان میدهد که یک آمار معمولی است. یعنی فوتبال ایران نه آنقدرها هجومی است و نه آنقدر هم که گفته میشود کم گل؛ از این جهت که باید دید چه شرایط و امکاناتی باعث رسیدن فوتبال ایران به این آمار شده و چرا آقای گل لیگ برتر تا هفته سیزدهم فقط 7 گل به ثمر رسانده است.
به طور قطع به یقین امکانات تیمهای فوتبال ایران از جمله زمین تمرینی، سالنهای بدنسازی، ریکاوری، استخر و...، ورزشگاههای محل برگزاری بازیها، هتلها، پروازها، وسایل نقلیه برای بازیهای خارج از خانه و سایر امکاناتی که برای یک تیم فوتبال نیاز است، حرفهای نیست. تمام این امکانات یا ناقص است یا اصلاً وجود ندارد. استقلال و پرسپولیس پرطرفدارترین تیمهای فوتبال ایران هستند؛ تیمهایی که زمین تمرینیشان مناسب نیست. استقلال از کمپ اختصاصی خود که اولین شرایط یک کمپ را هم ندارد، به زمین شماره 2 آزادی رفته و پرسپولیسیها نیز هر هفته به دنبال زمین جدیدی برای دنبال کردن تمرینات خود هستند. برنامه بازیهای لیگ فشرده است و مسئولان سازمان لیگ تأکید دارند که چاره دیگری نداشتند و حتی مثال لیگهای اروپایی را میزنند که هر چهار، پنج روز یک بار بازی برگزار میکنند.
این مقایسهها در حالی صورت میگیرد که باید دید آیا در مقایسه امکانات هم باشگاههای فوتبال ایران، با تیمهای اروپایی یکسان هستند که برنامهریزان سازمان لیگ تأکید دارند بازیهای لیگ برتر فشرده برگزار شود؟ قطعاً اینطور نیست و به هیچوجه نباید مقایسهای بین فوتبال ایران با اروپا و حتی با کشورهای حوزه خلیج فارس شود. در نداشتن امکانات هم باید ایراد را به فوتبال دولتی گرفت که شرایط حرفهای را برای تیمها فراهم نمیکند. آنها فقط به اینکه تیمی داشته باشند و هر سال در لیگ برتر شرکت کند راضی هستند و این مسئله هم برای فوتبال راضی کننده نیست. چون ضربه آن به فوتبال وارد میشود و بدون توجه به ریشه مشکلات، انتقاد کردن، فشار را روی فوتبالیستها و مربیان بیشتر میکند. مدیران نتیجهگرا هم که نتوانستهاند امکاناتی برای تیمهای خود فراهم کنند، در جای خود باقی میمانند یا از این باشگاه به باشگاه دیگری میروند.
شاید اگر مدیران فوتبال ایران سالانه یک بیستم بودجه حداقل 20 میلیاردی باشگاههای خود را برای امکانات تمرینی و تیمی هزینه و سرمایهگذاری کنند، بتوانند پس از گذشت 10 سال زمین تمرینی مناسب، سالنهای بدنسازی و ریکاوری داشته باشند و حتی سالها بعد به ورزشگاههای اختصاصی هم برسند. اتفاقی که هنوز رخ نداده است. این نشان دهنده ضعف مدیریت در فوتبال ایران است که مسلماً آثار آن را در کیفیت فنی هم میتوان دید.
حالا میتوان گفت اینکه آقای گل لیگ برتر فوتبال ایران پس از گذشت 13 هفته تنها موفق به زدن 7 گل شده، ریشه در این مشکلات دارد. مشکلاتی که در کیفیت بازیکن و تیمها تأثیر گذاشته است. بازیکنی که پس از سفرهای طولانی با تیم ملی به باشگاه باز میگردد و بدون اینکه ریکاوری مناسبی داشته باشد و در کمتر از 48 ساعت باید در ترکیب تیم باشگاهیاش بازی کند. یا اینکه بازیکنی 120 دقیقه در جام حذفی بازی کرده و باشگاهش امکانات مناسبی برای ریکاوری و تمرین تاکتیکی نداشته و حالا باید بعد از چهار روز بازی دیگری در لیگ برتر و آن هم در زمینی کاملاً بیکیفیت برگزار کند.
رضا عنایتی که یکی از بهترین گلزنان فوتبال ایران بوده و علاوه بر بازی در دورههای قبلی تجربه بازی در این دوره از لیگ برتر را هم دارد، در خصوص معضل گل نزدن مهاجمان فوتبال ایران به خبرنگار تسنیم میگوید: «درباره خوب یا بد بودن لیگها، باید هر لیگ را بنا به ظرفیتش بسنجیم. به نظرم در لیگ ایران آمار 7 گل زده در 13 هفته برای آقای گل آن خوب است؛ برای فوتبال کاملاً غیرحرفهای ما که از نظر نرمافزاری و سختافزاری امکاناتی مناسبی ندارد و به بازیکن نمیتوانیم بگوییم که فقط به فوتبال فکر کن چون بیرون زمین آنقدر مشکلات دارد که نمیتواند به تاکتیک و دستورات مربی فکر کند، این آمار از سرش هم زیاد است».
وی با بیان اینکه بازیکنان خارج از زمین مشکلات زیادی دارند که نمیتوانند فقط روی فوتبال فکر کنند و در این اواخر هم مشکلات بیشتر شده است، ادامه میدهد: «باشگاهها نمیتوانند به تعهدات خود عمل کنند؛ بعد گفته میشود بازیکن میلیاردی است در حالی که اینطور نیست و تعدادی بازیکن انگشتشمار پول میلیاردی دریافت میکنند که با این فشارها حقشان هم هست. ضمن اینکه همان پول نوشته شده در قراردادها داده نمیشود، بازیکن برای پولی که نگرفته باید مالیات پرداخت کند و اگر هم پرداخت نکند ممنوعالخروج خواهد شد. حتی گاهی اوقات بازیکنان بیشتر از پولی که از یک باشگاه دریافت میکنند، باید مالیات بدهند و تمام این مسائل که مربوط به خارج از زمین است، روی بازیکن فشار وارد میکند. پس اینکه طارمی توانسته با تمام این شرایط با 7 گل به صدر جدول گلزنان برسد، از سر فوتبال ما هم زیاد است و من آن را قابل قبول میدانم».
برخی در این چند وقت انتقاد زیادی نسبت به طارمی داشتند و او را بازیکنی میدانند که بیشتر از گل کردن موقعیتها، آنها را از دست میدهد، اما عنایتی در این خصوص نظر جالبی دارد: «ایراد ما این است خیلی زود همه چیز را بزرگ میکنیم و این عادت ماست. یک بازیکن را خیلی زود بزرگ میکنیم و خیلی زود او را از ریشه میزنیم. نمیگذاریم یک بازیکن مانند یک درخت به قد و قامتی برسد که از سایه آن استفاده کنیم. بازیکنان با یکی دو بازی خوب راحت به تیم ملی دعوت میشوند و خیلی زود از فوتبال کنار میروند، به این دلیل که اجازه ندادیم آنها به ظرفیت کامل برسند و وقتی با یکی دو بازی خوب به تیم ملی میرسند، توان تحمل فشار زیاد را ندارند. آنها را خیلی زود بزرگ کردیم و توقع داریم به همان بزرگنمایی که صورت گرفته، بازیکن بازدهی داشته باشد. به نظر من طارمی بازیکن بسیار خوبی است، اما نتوانسته از زیر این فشار بیرون بیاید و در حال حاضر تمرکز لازم را ندارد».
مهاجم تیم سیاهجامگان با اشاره به اینکه برنامه بازیهای لیگ فشرده است یا تعطیلات طولانیمدت دارد که این نظم تیمها و آمادگی بازیکنان را به هم میریزد، میگوید: «مقایسه کردن اشتباه است، اما تا میگوییم فشار بازیها زیاد است و نباید چهار روز یک بار بازی کنیم، مسئولان میگویند فلان لیگ هم همین شرایط را دارد و بازیکنان باید توان خود را به این سطح برسانند. این حرف درست نیست، چون ما باید بر مبنای امکانات سخت افزاری خودمان و زمینهایی که داریم برنامهریزی کنیم. با امکانات ما ریکاوری سخت است، زمین چمن مناسب برای بازی نداریم که با بازی در این زمینها بدن درد میگیریم و زمان ریکاوری بیشتری میخواهیم و از این طرف هم بازیها فشرده است. مشخص است در این شرایط یک بازیکن در هفتههای ابتدایی لیگ که آمادگی بیشتری دارد، آمار بهتری از خود به جا میگذارد و در ادامه کار افت میکند. مسئولان امکانات تیمهای اروپایی را برای ما هم فراهم کنند، من قول میدهم هر دو روز یک بار بازی کنم و خوب هم گل بزنم».
عنایتی ادامه میدهد: «ریکاوری با این سخت افزار، آماده شدن در این زمینهای تمرین و بازی در ورزشگاههایی مثل تختی تهران، تختی انزلی و... که یا چاله چوله دارد یا باتلاق، سخت است. هیچ بازیکنی نمیتواند قابلیت خود را در این زمینها نشان دهد و اینحجا فقط شانس نتیجه را رقم میزند. اگر دقت کرده باشید، بیشتر تیمها در ورزشگاه آزادی بازی زیباتری انجام میدهند، چون شانس زیای دارند در یک زمین تقریباً با کیفیت تاکتیک خود را اجرا کنند. منتقدان هم که مقابل هم مینشینند، فقط مسائل را توجیه میکنند، چون خوراک ما توجیه کردن است».
در ادامه این گزارش نگاهی به آمار گلزنی در لیگهای خارجی داریم . بحث ما در نگاه به آمار مقایسه فوتبال ایران با فوتبال انگلیس، آلمان، اسپانیا و... نیست. حتی در نگاه به لیگها، آمار گلزنی در لیگ قطر هم آمده است تا یکی از لیگهای آسیایی هم در این جدول قرار داشته باشد. بهترین لیگ از نظر گلزنی در جدولی که لیگهای ایران، انگلیس، آلمان، اسپانیا، ایتالیا و قطر در آن قرار دارد، لیگ قطری است که کارشناسان ما معتقدند کیفیت لازم را ندارد، اما امکانات فوتبال در این کشور حداقل از نظر هجومی لیگ این کشور را در سطح بالایی قرار داده است. بهترین گلزن لیگهای مورد بررسی، اوبامیانگ کامرونی است که در 15 بازی برای دورتموند موفق شده 17 گل به ثمر برساند و در صدر جدول گلزنان بوندسلیگا قرار بگیرد. آمار این بازیکن 1.13 گل در هر بازی است. مهدی طارمی هم پس از گذشت 13 هفته از لیگ ایران، 11 بازی انجام داده و 7 گل به ثمر رسانده است. آمار این مهاجم زدن 0.63 گل در هر بازی است.
در زیر جدول میانگین گلهای زده شده در لیگ شش کشوری که به آنها اشاره شد، آمده است. گلهایی که طبق بازیهای برگزار شده میانگین آن گرفته شده است. همچنین بهترین گلزنان این لیگها با میانگین گلهایی که در هر بازی زدهاند در جدول زیر آمده است.
آمار این جدول نشان میدهد که لیگ ایران از نظر گلزنی آنقدرها هم از لیگهای دیگر عقب نیست. حتی آمار گلزنی آقای گل هم هرچند مطلوب نیست، اما فاصله زیادی با آقای گل دیگر لیگهای دنیا ندارد. البته امکانات بسیار مناسبی که در لیگهای انگلیس، آلمان اسپانیا و قطر وجود دارد، با آمار آقای گلها نیز رابطه مستقیم دارد. لیگی مانند سری A ایتالیا که شاید در این چند سال کمی از نظر امکانات از لیگهای همسطح خود عقب مانده، آقای گلش میانگین گل کمتری نسبت به آقای گل لیگهای انگلیس، آلمان و اسپانیا دارد. پس شاید بتوان گفت مشکل گلزنی در فوتبال ایران فقر گلزنی بازیکنان نیست؛ بلکه یکی از دلایل آن فقر امکانات است.
محسن خلیلی که یکی از آقای گلهای لیگ برتر بود و سابقه بازی در پرسپولیس را هم دارد درباره این مسئله میگوید: «من ابتدا میخواهم درباره شرایط بازی در پرسپولیس و خودم صحبت کنم؛ شرایطی که اکنون مهدی طارمی هم دچار آن شده است. وقتی بازیکنی وارد پرسپولیس میشود، خیلی سخت است که فکر کند به کجا آمده و وقتی به عنوان بازیکن معمولی به تیم آمد، نمیتواند درک کند که با چه فشاری روبهرو خواهد شد. حالا وقتی این بازیکن معمولی سطح بالایی پیدا کرد، به بازیکن اصلی و تاثیرگذار تیم تبدیل شد، به او آقای گل گفتند، آن لحظه تمامی فشارها را حس میکند، چون وقتی یک موقعیت را خراب کرد و این یکی موقعیت تبدیل به دو یا سه موقعیت شد، دیگر شرایط خوبی نخواهد داشت».
وی ادامه میدهد: «بازیکنانی که به پرسپولیس میآیند، اول فصل خیلی راحت گل میزنند. با اعتماد بهنفس، بدون فشار و بدون اینکه احتمال بدهند اگر توپشان گل نشود، چه خواهد شد کارشان را جلو میبرند. وقتی با این شرایط به بازیکن تأثیرگذار تیم تبدیل میشوند، انتظار بالا میرود و به عنوان امید گلزنی تیم تیتر یک رسانهها میشوند، پس قبل از بازی با یک مسئولیت سنگین وارد بازی میشوند. این بازیکنان وقتی توپ را گل نمیکنند و عکسالعمل هواداران را میبینند، فشاری به مغز و ساق پای آنها وارد میشود که دیگر توان درست ضربه زدن به توپ را هم ندارند. این مسئله اعتماد بهنفس بازیکن را کاهش داده و فشار روانی را افزایش میدهد که دقت بازیکن به شدت کاهش پیدا میکند».
مهاجم پیشین پرسپولیس که خودش هم با شرایط این روزهای طارمی در لیگ هفتم مواجه شده بود، میگوید: «اکنون برخی این شرایط را بحران مینامند، اما باید بگویم این شرایط سرعتگیری است که خود بازیکن باید از روی این سرعتگیر رد شود. من وقتی چند هفته گل نزدم، همه گفتند خلیلی یک جرقه بوده، اسیر شهرت شده و هزار تحلیل و تیتر دیگر که این مسائل چند هفتهای روی عملکرد من تأثیرگذار بود، اما بعد از بازی با پیکان که گلزنی کردم، توانستم روند خوبی داشته باشم و آقای گل شوم. این شرایط نه فقط برای من و طارمی، بلکه برای همه بازیکنان به وجود میآید. شاید افت بدنی و شاید افت روحی و روانی این شرایط را ایجاد کند و شرط خروج از این شرایط اسیر حاشیه نشدن است».
خلیلی میافزاید: «در مورد اینکه چرا مدتی است در فوتبال ایران فقر گلزنی داریم، دلایل زیادی وجود دارد. ما بعد از علی دایی در سطح ملی مهاجم گلزنی نداشتیم و پس از افت بازیکنان داخلی نیز این خارجیها بودند که توانستند از موقعیت استفاده کرده و آقای گل شوند. در مجموع فکر میکنم، تغییر پست بازیکنان در تاکتیکی تیمی، نبودن یک هافبک بازیساز که حداقل بتواند در هر بازی سه موقعیت گل ایجاد کند میتواند در فقر گلزنی فوتبال ایران تأثیرگذار باشد. سطح فوتبال ما طوری است که هافبکهای بازیساز حداقل باید سه موقعیت برای مهاجمان ایجاد کنند تا حداقل یکی از این موقعیتها تبدیل به گل شود. سبک بازی تیمها، دفاعی یا هجومی بودنشان و تمام این مسائل در گلزنی مهاجمان دخیل است».
مهاجم پیشین پرسپولیس درباره دخیل بودن «فقر امکانات» در «فقر گلزنی» مهاجمان به تسنیم میگوید: «این مسئله از فاکتورهای تأثیرگذار در فقر گلزنی بازیکنان است و اگر زمین مناسب نباشد نمیتوان به راحتی دریبل زد یا ضربه نهایی را به سمت دروازه روانه کرد. دریافت نکردن پول از باشگاه نیز که فشار مالی به بازیکن میآورد و باعث میشود بازیکن تمرکز لازم را نداشته باشد. اتفاقات داخلی تیم و مسائل حاشیهای هم به طور قطع در روند گلزنی بازیکنان تأثیرگذار است. متأسفانه در فوتبال ما هم بحث کارشناسی صورت نمیگیرد و آنالیزورها نیز چند سالی است به تیمها اضافه شدهاند».
|