ریشه داعش در بنیادگرایی اسلام سنی است
اردشیر زارعی قنواتی
•
آمریکا و اتحادیه اروپایی تا زمانی که "ظرف" داعش را از "ظرفیت" بنیادگرایی اسلام سنی جدا کرده و به بهانه های مختلف چشم خود را بر پدرخوانده های منطقه یی داعش و دیگر گروه های تروریست می بندند نه تنها توان مقابله با تروریسم جهانی را نداشته که حتی می توانند موجب تشدید آن نیز بشوند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣۰ آذر ۱٣۹۴ -
۲۱ دسامبر ۲۰۱۵
در ماه های اخیر و به خصوص بعد از حوادث تروریستی پاریس در روز جمعه ۱٣ نوامبر که منجر به کشته شدن ۱٣۰ تن گردید بار دیگر موضوع "مبارزه با تروریسم" در کانون توجه افکارعمومی و دولت های جهان قرار گرفت. در تمام سال های بعد از حوادث تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی که توسط گروه تروریستی "القاعده" انجام گرفت و متعاقب آن موجب به راه انداختن دو جنگ بزرگ در افغانستان و عراق گردید، همواره و به زعم دولت های اروپایی – آمریکایی این مبارزه علیه تروریسم با شدت و حدت کامل ادامه داشته است. البته در این دوره زمانی به گروه القاعده ضربات سختی وارد شده است و کماندوهای ویژه آمریکایی (دلتا) نیز بالاخره توانستند "اسامه بن لادن" رهبر کاریزماتیک این گروه را در "ابیت آباد" پاکستان از پای در آورند و تا حدود زیادی القاعده را به حاشیه برانند. در شرایطی که بنا به دلایل متعددی از جمله وجود دیکتاتوری سکولار، سرکوب مطالبات دمکراسی خواهانه، مداخلات ژئوپلتیک خارجی، جنگ نیابتی قدرت های منطقه یی، تلاش جهت تحقق رویای خاورمیانه نوین، بر هم زدن مرزهای موسوم به سایکس – پیکو، ورود نیروهای بنیادگرای جهادی به متن بحران، ترانزیت داوطلبان جهادی از کشورهای عربی و غربی از طریق ترکیه به سمت میدان منازعه و به طورکلی رقم خوردن یک جنگ داخلی و فرقه یی در کشور سوریه، جهان با یک پدیده جدید و ظهور یک هیولای تروریستی با عنوان دولت اسلامی (داعش) روبه رو گردید. ورود داعش به معادلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و نظامی در بحران سوریه و متعاقب آن سرازیر شدن به سمت عراق برای اولین بار یک جغرافیای مشخص در شاکله یک دولت مستقر را با مهر و آدرس این گروه جدید تروریست رقم زد. بدون تردید تثبیت یک گروه تروریست در یک جغرافیای مشخص و وسیع در سوریه و عراق بدون پشتیبانی و تمهیدات لجستیک حامیان قدرتمند بیرونی در قامت دولت های منطقه یی و محافل اطلاعاتی – مالی بین المللی هرگز قابل تصور نبوده و نخواهد بود. البته در این بین هرگز نباید از تاثیر نارضایتی بخش عمده یی از اعراب سنی در سوریه و عراق نسبت به وضعیت موجود هم غافل بود که زمینه را برای اتحاد ناسیونالیسم عربی و بنیادگرایی اسلامی فراهم کرد.
با توجه به جنایت های سازمان یافته و ضدبشری داعش در زمینه "نسل کشی" و کشتار غیرنظامیان اعم از شیعیان، مسیحیان، ایزدی ها، کردها، علویان، امدادرسانان بین المللی و روزنامه نگاران در کنار نابود سازی میراث تاریخی بین النهرین، قاچاق نفت و اشیای عتیقه به سرقت برده شده از مسیر ترکیه و گسترش اقدامات تروریستی به کشورهای غربی، یک اجماع نظر بین المللی برای مبارزه با داعش رقم خورد. اما این مبارزه به دلیل تمرکز بر "معلول" به جای "علت" و هم چنین جدا سازی داعش به عنوان بزرگترین خطر تروریستی حال حاضر جهانی از ظرفیت اصلی "بنیادگرایی دینی" و تمایز قائل شدن بین این گروه و دیگر گروه های تروریست بنیادگرا در عرصه میدانی منازعات سوریه و عراق تا به امروز ثمربخش نبوده است. اینکه هژمون های بین المللی و به خصوص در کشورهای غرب لیبرال هنوز موضوع داعش را از واقعیت خطر بنیادگرایی اسلام سنی جدا می پندارند اصلی ترین دلیل شکست در مبارزه با این گروه و نمونه های مشابه آن بوده است. از طرف دیگر تمرکز انتزاعی بر روی موقعیت سازمانی داعش بدون در نظر گرفتن حامیان خارجی و منطقه یی آن که به تروریسم داعشی اجازه مانور و حفظ بقا می دهد، دلیل دیگری است که تمامی تلاش های کنونی برای سرکوب آن را تا به امروز ناکام گذاشته است. انتشار یک سند مستند توسط دستگاه اطلاعاتی آلمان در مورد نقش پشت پرده رژیم عربستان از جمله تاثیر سیاست های "ملک سلمان" پادشاه سعودی و پسر وی که جانشین ولیعهد و وزیر دفاع این کشور است در کنار افشای نقش همدستانه دولت ترکیه و شخص "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهوری این کشور در حمایت نظامی – مالی و شراکت اقتصادی آنان در قاچاق نفت سرقت شده از منابع عراقی و سوری، واقعیت حریم گسترده تروریسم بنیادگرای کنونی از یک گروه مشخص به یک گروهبندی بزرگ را به خوبی نشان می دهد. متاسفانه تا به امروز ائتلاف موسوم به ضدتروریستی به رهبری آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی هنوز با اعمال سیاست های "الاکلنگی" و نوعی دودوزه بازی سیاسی سعی در فروکاستن خطر تروریسم جهادی به کنش جنایتکارانه تنها یک گروه خاص با "برند" داعش تمایل دارند. به همان دلیلی که بعد از افول القاعده از درون این ظرف بزرگ بنیادگرایی سنی گروهی چون داعش متولد شد در آینده نیز در صورت به حاشیه رفتن داعش بار دیگر باید در انتظار ظهور و بروز گروه های همسویی چون انصارالشریعه، جبهه النصره، احرار الشام و جیش الاسلام بود که تنها با تغییر مارک و رتبه های سازمانی همان کنش تروریستی را ادامه خواهند داد. نکته جالب در اینجاست که از زمان ورود نظامی روسیه به منازعه سوریه که در کمتر از سه ماه توانست تمام معادلات موجود را به هم زده و هم زمان که تمام گروه های تروریست بنیادگرای حاضر در عرصه میدانی منازعه را زیر فشار سرکوب قرار می دهد نقاب را نیز از چهره حامیان خارجی این گروه بردارد، به جای حمایت از سوی کشورهای مدعی مبارزه با تروریسم به شدت به بهانه حمایت از "بشار اسد" و سرکوب دیگر مخالفان تروریست وی مورد انتقاد قرار گرفته است. شاید در هر زمینه بتوان روسیه و شخص "ولادیمیر پوتین" را مورد نکوهش قرار داد اما در مورد مبارزه قاطعانه و بدون مرزبندی وی علیه تروریسم بنیادگرای سنی نمی توان تردید کرد و اتفاقا استراتژی مسکو در مورد طبقه بندی تروریستی و حامیان خارجی آن شفاف ترین و کارآمدترین سیاست در این زمینه خواهد بود. آمریکا و اتحادیه اروپایی نیز تا زمانی که "ظرف" داعش را از "ظرفیت" بنیادگرایی اسلام سنی جدا کرده و به بهانه های مختلف چشم خود را بر پدرخوانده های منطقه یی داعش و دیگر گروه های تروریست می بندند نه تنها توان مقابله با تروریسم جهانی را نداشته که حتی می توانند موجب تشدید آن نیز بشوند. اینکه بعد از حوادث تروریستی پاریس در لندن و برلین نمایش قاطعیت در برخورد با تروریسم با وضع قانون اجازه حملات هوایی به داعش صادر می شود در حالی که این دولت ها سطح همکاری های خود را با حامیان منطقه یی داعش گسترش داده و هم چنان اراده یی برای اعمال سیستم تحریم بانکی علیه کمک کنندگان مالی تروریسم بنیادگرا را ندارند، بیشتر شبیه آب در هاون کوبیدن است.
|