کوردستان عراق بر سر دو راهی
غرب و شرق در ''جنگ سرد'' دیگر!
شمال میرزا
•
کوردستان عراق اکنون به شدت دستخوش این بلوک بندی جهانی شده است، شدت تاثیر این بلوک بندی ها به اندازه ای است که این بخش واحد دیگر به نظر نمیرسد به طور واحد نیز در معادلات سیاسی منطقهای عمل کنند و اکنون دارای دو گرایش متفاوت از یکدیگر نسبت به رویدادهای سیاسی در منطقه هستند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲ دی ۱٣۹۴ -
۲٣ دسامبر ۲۰۱۵
حوادث اوکراین و به تبع آن انضمام شبه جزیره کریمه به روسیه از سوی ولادیمر پوتین و همچنین جنگ های نیابتی در جهان و علی الخصوص در سوریه؛ القا این باور را که جهان دوباره به سوی ''جنگ سرد'' دیگر سوق داده میشود را بیش از پیش تقویت کرده است . بعد از وقوع این حوادث روزنامه گاردین و مجله ''فارن پالسی'' (Foreign Policy) هر دو جداگانه در مطالبی (Welcome to cold war Thee) با بکار بردن اصطلاح ''جنگ سرد سوم'' در سرتیتر مقالههای با تفصیل به این موضوع پرداختند.
جنگ سوریه آغار یک ''جنگ سرد'' دیگر با پیامدهای نامشخص سیاسی در عرصه منطقهای و جهانی است. یکی از بارزترین مشخصههای جنگ سرد که از نیمه اول قرن گذشته و تا اوایل دهه سده بیستم طول کشید. بلوک بندیهای سیاسی و نظامی در سطح جهانی و تقسیم آن به دو بلوک شرق (اتحاد ورشو) و غرب (اتحاد ناتو) به ترتیب به رهبری اتحاد جماهیر شوروی سابق و ایالات متحده آمریکا بود. سطح و دامنه گستره این بلوک بندیها نه تنها کشورهای جهان را به یکی از دو بلوک نامبرده به لحاظ خط مشی سیاسی و ایدیولوژی تقسیسم میکرد؛ در سطح ملی نیز کشورهای چون یمن را به یمن شمالی و و یمن جنوبی، کره را به دو کره شمالی و جنوبی از داخل تقسیسم کرد. این بلوک بندیها که همراه با جنگ روانی، اسپیناژ و تهدید بود جنگهای نیابتی در افغانستان، کره، ویتنام را نیز در پی داشت. در این میان تنها چند کشوری مانند مصر، گانا، هند، اندونزی و یوگوسلاوی سابق با اعلام بی طرفی سعی داشتند خود را از قرابتهای ایدیولوژی، سیاسی و نظامی دو بلوک دور نگاه دارند. قرابت یا عدم قرابت کشورها محور به یکی از دو بلوک یاده شده (مرکز) به عواملی از قبیل قدرت استقلال، ضعف و قدرت اقتصادی، موقعیت جیوپولتیک و نیز داشتن نوع نگاه ایدولوژیک این کشورها به سیستم حکومتی بستگی داشت. به همان میزان که دولتهای محور از عدم استقلال سیاسی، اقتصادی و ایدیولوژیک بدور بودند به همان میزان نیز گرایش آنها به یکی از دو قطب بیشتر میشد و برعکس این قضیه هر چقد یک سیستم از استقلال سیاسی ، اقتصادی برخوردار بود به همان اندازه میتوانست مستقل از دو بلوک عمل کنند.
اگر پیشتر بحران در اوکراین و جنوب دریای چین تصویر بلورینی از ماهیت نوع جنگ جاری بدست میداد؛ با آغار جنگ در سوریه و گرایش دولت ها و گروههای سیاسی به کانون قدرتهای منطقهای و جهانی روز به روز میتوان تصویر واضحتری از یک جنگ سرد را احساس کرد و امر مسلم اینکه هیچ نقطهای از جهان به مانند خاورمیانه محل تلاقی و همچنین شکل گیری این بلوک بندی نبوده است و در این میان کوردستان به کانون کشمکش این گرایشات متضاد تبدیل شده است. در این بلوک بندی کشورهای ایران، سوریه، و حکومت حاکمه عراق بعلاوه نیروهای اقماری آنها مانند حزب الله و حشد شعبی عراقی در بلوک روسیه قرار دارند و گرایش کشورهای چون عربستان، قطر و ترکیه به انظمام اقمار آنها چون جبههالنصر به ایالات متحده آمریکا و غرب رویههای واقعی یک جنگ سرد را بیش از پیش آشکار ساخته است و ابعاد این بلوک بندی هر روز دارد پیچیدهتر و در عین حال بزرگتر میشود. جنگهای نیابتی در سوریه، عراق، یمن و کشورهای شمال آفریقا از جمله جنگهای نیابتی قدرتهای بزرگ با محوریت غرب و شرق است که دامنه وسعت این جنگ از آفریقا گرفته تا خاورمیانه و جنوب غرب آسیا را در بر گرفته است. سرنگون شدن جنگنده روسیه توسط ترکیه که از اعضای اتحاد ناتو است شکل و فورم جنگ را در منطقه خاورمیانه وارد فاز تازهای کرده است و دو بلوک شرق وغرب بیش از پیش در تقابل مستقیم با همدیگر قرار گرفتهاند و در این میان نیروهای منطقهای که پیشتر ماهیت و جایگاهشان در این بلوک بندی قابل پیشبینی نبود بیش از گذشته گرایشاتشان آشکارتر شده است و در این میان کوردستان عراق خارج از دایره شکل گیری این بلوک بندیهای تاز دیده نمیشود.
کوردستان عراق که یک واحد شناخته شده سیاسی در سطح بین المللی است و در قانون اساسی سال ۲۰۰۵ عراق به عنوان منطقه خودمختار شناخته میشود اکنون به شدت دستخوش این بلوک بندی شده است، شدت تاثیر آین بلوک بندیها به اندازه است که این بخش واحد دیگر به نظر نمیرسد به طور واحد نیز در معادلات سیاسی منطقهای عمل کنند و اکنون دارای دو گرایش متفاوت از یکدیگر نسبت به رویدادهای سیاسی در منطقه هستند . بخشی از آن در جبهه غرب در کنار دولت ترکیه دشمن دیرینه کوردها قرار میگیرد و بخش دیگر آن در جبهه شرق در کنار دولت ایران باز دشمن دیرینه کودها قرار گرفته است و عملا از پرنسیپهای که از آنها انتظار میرفت آن را حفظ کنند دور ماندهاند. چنین انشقاقی بنیههای دولت منطقهای کوردستان را در آستانه فروپاشی قرار داده و عملا بسیاری از کارهای دولت و مجلس را مختل کرده است دامنه این اختلافات به جای رسیده است که خیلی از تحلیلگران مسائل کوردستان سخن از دو اداره سلیمانی و اربیل (هولێر) میکنند.
گرایش احزاب اصلی کوردستان عراق به سیاستهای دو دولت ایران و ترکیه که هر کدام به یک از دو قطب اصلی غرب و شرق وابستهاند باعث کدورت رابطه بین آنها با کوردها در بخشهای دیگر کوردستان شده است بطوریکه حزب دمکرات کوردستان عراق عملا با احزاب اصلی کوردها در سوریه و ترکیه مخالفت میکند و رابطه بین اتحاد مهینی کوردستان با احزاب سیاسی در کوردستان ایران منوط به عدم هرگونه اقدام آنان علیه جمهوری اسلامی شده است این در حالی است که کوردها برای اینکه بتوانند در معادلات سیاسی در منطقه نقش موثرتری داشته باشند نیازمند اتحاد و یا همکاری با یکدیگر هستند. آنچه به بحران سوریه اتلاق میشود علارغم ویرانیها آن در واقع زمینههای را برای تحقق آرزوی کوردها در خاورمیانه را به وجود آورده بود اما به نظر میرسد هنوز راه دشواری برای تحقق این آرزوی در پیش است.
|