نتایج تصویربرداریهای پزشکی جدید:
تفکیک مغز انسانها به “زنانه” و “مردانه” اشتباه است
•
نتیجه اولین پژوهش پزشکی با هدف یافتن تفاوتهای جنسیتی مغز انسانها، ثابت می کند؛ ساختار مغز بشر، زنانه یا مردانه نیست. این تحقیق آشکار کرده است که مغز اکثر انسانها دارای تلفیقی از ویژگیهای زنانه و مردانه است. به این ترتیب در اکثر مواقع، طبقه بندی و محدودیتهای جنسیتی اعمال شده بر اساس ویژگیهای بیولوژیک مغز بی معناست.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۵ دی ۱٣۹۴ -
۲۶ دسامبر ۲۰۱۵
فمنیسم روزمره- شاید خوانده یا شنیده باشید که مغز مردان برای انجام فعالیتهای اقتصادی کارآمدتر از مغز زنان است یا مغز زنان بهتر از مردان میتواند به طور هم زمان چند کار را مدیریت کند. اما نتیجه اولین پژوهش پزشکی با هدف یافتن تفاوتهای جنسیتی مغز انسانها، خلاف این باور را ثابت می کند؛ ساختار مغز بشر، زنانه یا مردانه نیست. این تحقیق آشکار کرده است که مغز اکثر انسانها دارای تلفیقی از ویژگیهای زنانه و مردانه است. به این ترتیب در اکثر مواقع، طبقه بندی و محدودیتهای جنسیتی اعمال شده بر اساس ویژگیهای بیولوژیک مغز بی معناست. به گفته آنلیس کیزر از دانشگاه برن سوئیس: «یافته اخیر، بسیار جدید، متقاعد کننده و در عین حال رادیکال به نظر میرسد.»
نظریه قدیمی مونث یا مذکر بودنِ مغز بشر توسط دافنا جوئل و همکارانش در دانشگا تل آویو بررسی شد. آنها اسکن مغز ۱۴۰۰ نفر در محدوده سنی ۱۳ تا ۸۵ سال را به دقت ارزیابی کردند. نتایج این آزمایش نشان داد، با اینکه تفاوتهای جنسیتی به طور کلی در ساختار مغز وجود دارند، اما مغز یک انسان ترکیبی از ویژگیهایی که پیش از این منسوب به مغز زنان یا مردان میشد را دارد. به این ترتیب، بر اساس یافته این تحقیق نمی توان ساختار مغز را به دو گروه مونث و مذکر تقسیم کرد.
همچنین بررسی جداگانه هر اسکن نشان داد، فقط ۸ درصد از مغزها دارای جنسیت صرفا مونث یا مذکر هستند و ۹۲ درصد، در واقع هر دو ویژگی را دارند. نتیجه این تحقیق را میتوان به این صورت تعمیم داد؛ تفاوتهای جنسیتی در ساختارهای مغزی وجود دارد اما مغز اکثر انسانها ترکیبی از هر دو را شامل می شود و تفکیک مغز به دو گونه زنانه و مردانه اشتباه است.
آگاهی از موقعیت مکانی و بعد فضایی
مگ بارکر، روانشناس دانشگاه اپن انگلستان می گوید: «بنا به یافتههای این تحقیق میتوان شواهد زیستشناسی بسیار موثری برای آنچه ما مدتیست به آن اعتقاد داریم ارائه کرد و نشان داد که تفکیک جنسیت به دو قطب زنانه و مردانه اشتباه است.»
بروس مک اون از دانشگاه راکفلر نیویورک معتقد است: «نتایج این پژوهش همه را متحیر کرده و این تازه اول راه تغییر ذهنیت ما نسبت به ساختار مغز است.» او می افزاید: «ما در حال شناخت پیچیدگی آن چیزی هستیم که پیش از این به عنوان مغز مونث یا مذکر پذیرفته بودیم.»
این در حالیست که مارکوس هاوسمن از دانشگاه دورهام انگلستان از نتیجه این تحقیق چندان متعجب نشده است. تحقیقات او روی تفاوتهای جنسیتی از بعد شناختی متمرکز است. به عنوان مثال، بررسی این که آیا یافتههای علمی این باور رایج که مردان استعداد بیشتری نسبت به زنان در سنجیدن موقعیت فیزیکی دارند را ثابت میکند یا نه؟
او می گوید: «بنا به آزمایشهایی که روی انوع مهارتهای موقعیتیابی فیزیکی انجام دادهایم، تنها تعداد کمی پیدا شد که مختص مردان یا زنان باشد. نگاه سیاه-سفید و دوقطبی در مورد مغز مونث یا مذکر واقعا زیادی خام است.»
انتظارهای فرهنگی
بر خلاف کلیشه های رایج، توانایی مغز دخترها در علوم پایه و ریاضی با پسرها برابر است. مطالعات مارگارت مک کارتی در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند روی تفاوتهای جنسیتی مغز متمرکز است. او معتقد است: «مردم به این باور زیادی چسبیدهاند که استعدادهای ذاتی و انتخابهای شغلی برای زنان و مردان از پیش تعیین شده است.» او که بر روی تفاوتهای مغز بر اساس جنسیت تحقیق میکند میافزاید: «یافته های حاصل از این پژوهش، علیه این نظر رایج مبارزه میکند که تفاوت استعدادها و انتخاب شغل بر اساس تفاوتهای زیستشناسی هستند و نشان میدهد که این تفاوتها به دلیل انتظارات فرهنگی شکل میگیرند.»
الکساندرا ویلر رئیس بخش دارو براساس جنسیت، در دانشگاه داروسازی وین اتریش میگوید: «زمانی که شما در گروههای بزرگتر به بیولوژی زنان و مردان نگاه میکنید، تفاوتهایی را میبینید که شناخت آنها برای درمان بیماریها ضروری است. اما باید در نظر داشت، اتفاقاً همیشه بیشترین تفاوتها میان اعضای یک گروه جنسیتی وجود دارد، نه میان دو گروه زنان و مردان. به همین دلیل است که ما نیاز داریم علاوه بر ویژگیهای زیستی زنان و مردان، به فرهنگ، محیط، آموزش و نقشهای اجتماعی زنان و مردان نگاه کنیم تا درمانی مناسب برای بیماریها بیابیم.»
پیش از این، اگر مغز یک انسان را بدون بدن و بی هیچ اطلاعات تکمیلی در اختیار یک عصبشناس قرار میدادند، احتمالاً می توانست تشخیص دهد که آن مغز متعلق به یک زن یا یک مرد است. به عنوان نمونه، مغز مردان بزرگتر از مغز زنان است و احتمالاً به طور کلی تعداد بیشتری از آن چیزی را شامل میشود که تا به حال “مردانه” می دانستیم. اما یافتههای اخیر نشان میدهد، تنها با تکیه بر جنسیت یک انسان نمیتوان پیشبینی کرد مغز وی شامل چه ترکیبی از ویژگیهای گوناگون است.
آیندهای فراجنسیتی
جوئل آیندهای را تصویر میکند که در آن، افراد بر اساس جنسیتشان طبقهبندی نمیشوند. او می گوید: «ما یکسره در حال جدا کردن دختران از پسران و زنان از مردان هستیم. این کار نه تنها از لحاظ سیاسی بلکه به لحاظ علمی نیز اشتباه است. زیرا هر انسانی از انسان دیگر متفاوت است.»
اما تعدادی از دانشمندانی که در جریان این تحقیق قرار گرفتهاند، بر این باورند که تصور داشتن چنین آیندهای ممکن نیست. از آنجایی که بشر توانایی تولیدمثل دارد، جنسیت بیولوژیک وی همیشه به عنوان یک عنصر مهم در نظر گرفته خواهد شد.
در این میان بارکر تأکید میکند: «تحقیق جوئل همچنین میتواند کمک بزرگی برای کسانی باشد که شناخت دقیقی از طیف جنسیتی ندارند. میدانیم که گروهی از انسانها خود را به عنوان زن یا مرد هویتیابی نمیکنند. همچنین هستند انسانهایی که احساس میکنند هویت جنسی آنها در طول زمان تغییر کرده است.» او میافزاید: «باعث شرم است در جامعهای زندگی میکنیم که تجربه انسانها به تنهایی برایمان کافی نیست تا ورای تقسیمبندی جنسیتی زنانه و مردانه به انسانها مشروعیت ببخشیم. باید دقیقتر از گذشته درباره ارزشی که به “جنسیت” به عنوان عنصر تعریفکننده هویت بشری میدهیم، فکر کنیم. همچنین باید از در نظر گرفتن جنسیت در موقعیتهایی که ارتباطی به جنسیت افراد ندارد، خودداری کنیم.»
منبع: نیو ساینتیس
|