دو سروده ی عاشقانه
یوسف صدیق (گیلراد)
•
آرزو می کنم سی و پنج ساله بودم؛
هر شب در جنگل خواب هایم
به تو می رسیدم
و در چشمانت می خواندم:
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٣ دی ۱٣۹۴ -
٣ ژانويه ۲۰۱۶
(۱)
آرزو می کنم سی و پنج ساله بودم ؛
هر شب در جنگل خواب هایم
به تو می رسیدم
و در چشمانت می خواندم:
من سی بهار
به رازهای جهان افزوده ام.
(۲)
در نگاه تو حرفی ست
حرفی که به خاک می افکند مرا
حرفی که نمی دانم چیست
حرفی که عجیب دوستش می دارم.
نه آواهای آبی دریا
نه پچپچه های مهتابی شب.
در نگاه تو معنایی عطرآگین موج می زند؛
بهار نارنجی شاید،
که صدای تگرگی را شنیده است.
کاش اینجا بودی؛
شناسنامه ی مرگ را با هم می دزدیدیم.
دی ماه ۱۳۹۴
|