از سیاستِ توّحش تا توحشِ سیاسی!
بهمن پارسا
•
موضع گیری رژیم ایران در برابر عربستان سعودی فقط برای بهره برداری در عرصه های داخلی است و با این نیت انجام میگردد که فضای جامعه ی ایران را در آستانه ی انتخابات آینده آشوب زده، بحرانی، و نزدیک ِ به جنگ جلوه داده و از شنیده شدن صدای مخالفان ِ احتمالی نه تنها جلوگیری نموده بلکه آن را در نطفه خفه کند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۴ دی ۱٣۹۴ -
۴ ژانويه ۲۰۱۶
رژیم عربستان سعودی اگر غیردمکراتیک ترین رژیم در میان دول ِ مستبد نباشد بی شک جز صدرنشینان ِ جدول ِ رژیم های قرون ِ وسطایی هست. در این زمینه نیاز به قلمفرسایی و لفّاظی های ادبی-سیاسی نیست و رفتار خانواده ی حاکم برآن سرزمین خود بهترین گواه بر سوابق امر است. نظر به اینکه این کشور بر پهنه ی عظیمی از منابع نفتی جهان تسلّط دارد و عموما نیز این کالای حیاتی جهان ِ غرب را به ثمن بخس و به نفع فقط وابستگان ِ رژیم سعودی در اختیار مشتریان غربی قرار میدهد، توانسته است بی نیاز از حمایت مردم خود، و دیگر کشورهای جهان گلیم خویش را از ورطه های بی شمار اَعمال و رفتار ضدّانسانی در داخل سرزمین سعودی با تکیه به حمایتهای همه جانبه ِ جهان ِ غرب ودر راس آن آمریکا به سلامت بیرون بکشد.
ظرف چند روز گذشته خبر ِ اعدام ِ چهل و هفت انسان در یک روز در کشور عربستان مثل معمول ِ چنین مواقع و اخباری از این قبیل سر خبر ِ رسانه های جهانی شد، که طبیعی است بزودی نیز فراموش خواهد شد و آن جانهای فنا شده نیز جزیی از خسارات های انسان بودن محاسبه خواهد گردید. این ۴۷ نفر شمار قربانیان ِ اعدام در عربستان ِ سعودی در سال ۲۰۱۵ را به رقم ۱۵٨ رسانید. پیش از این کمتر پیش آمده است که تا جهانیان نسبت به امر اعدام در آن کشور واکنش نشان دهند و چنین امری را از مصادیق امور ِ داخلی ارزیابی کرده (!) و از کنارش گذشته اند. نه تنها از کنارش گذشته اند حتّی وقتی دقیق تر میشویم در میابیم نسبت به رژیم سعودی سهل گیر تر بوده و تا آنجا پیش رفته اند که درسال ۲۰۱٣ این دولت را با حمایت همه جانبه ی آمریکا و انگلیس به عضویت در "کمسیون حقوق بشر سازمان ملل متّحد" در آورده اند. و هرچه بیشتر بر طبل رسوایی این کشور در ارتباط ِ با "حقوق ِ بشر" کوفته شد پاداش آن نیز فزونی یافت و در تابستان گذشته به ناگهان نماینده ِ رژیم سعودی را به ریاست یکی از مهمترین کمیته های "حقوق بشر" گماردند. این امور در حالی اتفاق می افتد که دنیای غرب به خوبی میداند عربستان سعودی ظرف ۹ ماه یورش به کشور یمن از طریق زمین وهوا، در ترویج و استفاده از "کودک سربازان" دریغ نداشته، از بمب های "خوشه یی" ساخت اروپا و آمریکا در در بمب باران های یمن استفاده کرده، که بقایای آن بمبها در آنجا یافت شده، و این عملیات خسارات بی شمار انسانی را موجب گردیده است.
سیاهه ی اعمال ضد انسانی و استبدادی رژیم سعودی بس سیاه و مفصّل است و اعدام این ۴۷ نفر میرفت که شاید اعتراض های اساسی ِ مردمی را در دنیای غرب انگیخته کرده و با تکیه به کارنامه ی سیاه "ضد حقوقِ بشری" عربستان بتوان دولِ غربی و همسایه های خاورمیانه یی آن کشور را نسبت به این گونه روشهای ددمنشانه تحت فشار قرار داد تا شاید مسئولان سعودی را وادار به پذیرش موازین و معاییر انسانی نموده و از گسترش این قبیل اعمال جلوگیری شود. امّا گویی همواره به نحوی پیچیده و مرموز رژیم اسلامی ایران باید که در راستای فرمول های استوار بر سودجویی های مادی و خودخواهانه و خلاف منافع مردم ایران در داخل و خارج وارد عمل شود و همه چیز را تحت الشعاع بینش های سخیف مبتنی بر پندارهای شیعی گری قرار داده و خیل ِ لشگر عوام و مفتخور تحت انقیاد سپاه و بسیج را، راهی میدان نماید وبه ناگهان در صحنه های سیاسی جهان از عربستان و رژیمش چهره یی مشروع که تحت حمله ی وحشیانه ی مشتی اوباش و طفیلی مورد حمایت حکومت اسلامی قرارگرفته، پدیدار گردد.
رژیم اسلامی به هیچ وجه دست کمی از رژیم سعودی در استبداد و خونریزی ندارد، و هردو یابوهای یک گاری هستند. تنها فرق موجود به نظر نگارنده این است که رژیم اسلامی از "سیاستِ توّحش و توّحش ِ سیاسی " توام بهره گیری میکند. با اعدامهای روبه تزاید بنا به هر بهانه و حبس و غل و زنجیر و زندان های مخوف و محاکمات برق آسا و یاسایی گرفته تا ایجاد رعب و وحشت در زندگی خصوصی و نحوه ی پوشش مردم و زن ستیزی بیمارگونه، تا تعیین تکلیف برای موّاد درسی مدارس و تشویق جاسوسی فرد از فرد و از همه مهمتر غیر قابل تعقیب بودن افراد و نفرات وابسته به نهادها و ارگانها و گروه های سرکوب در قبال قانون، سیاست ِ توّحش را در پناه ِ توّحش سیاسی رشد و ارتقا میدهد.
به این دلیل است که موضع گیری این رژیم در برابر عربستان سعودی فقط برای بهره برداری در عرصه های داخلی است و با این نیت انجام میگردد که فضای جامعه ی ایران را در آستانه ی انتخابات آینده آشوب زده، بحرانی، و نزدیک ِ به جنگ جلوه داده و از شنیده شدن صدای مخالفان ِ احتمالی نه تنها جلوگیری نموده بلکه در نطفه خفه کند. والا رژیمی که خود سر دمدار ِ اعدامهای بیشمار در جهان است شایستگی اعتراض در این زمینه را ندارد، و به فرض هم که داشته باشد حمله به سفارت کشوری دیگر زیر هر عنوان غیر از "توّحش سیاسی" و ایجاد وحشت علیه مردم هیچ اثرعملی در عرصه های بین الملل ندارد مگر شاهد و دلیلی دیگر بر لگام گسیختگی رژیم اسلامی ایران.
در پایان و در بازگشت به اصل مطلب باید خاطر نشان ساخت که کسانیکه مستقیما در مسیر ستمهای مردمی و نابرابری های سیاسی- اقتصادی در عربستان قرار دارند مردم آن سرزمین هستند. با توّجه در تاریخ معاصر ِ آن سرزمین و پیدایش کشوری به نام عربستان بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی، کمتر پیش آمده است که مردم آن علیه حکومتها و سلاطین خود دست به نافرمانی و یا شورش و تظاهرات گسترده و طولانی زده باشند. تا آنجا که این نگارنده بیاد میاورد در سال ۱۹۷۹ عدّه ای از سنّی مذهبان افراطی در مکّه دست به یک مبارزه مسلحانه زده و مدّعی شدند که رژیم عربستان ویژگیهای اسلامی خود را از دست داده و درکار نزدیکی با غرب است و ارزشهای اسلامی در خطر هستند! و یا بطور خلاصه چیزی در همین حدود. و پیش از ان نیز یکی از عموزاده های فیصل، بنا به دلایلی که هرگز روشن نشده او را به ضرب گلوله از پای در اورد و خود نیز کشته شد. غرض از ذکر این نکات اینکه اگر مردم عربستان نسبت به رژیم خود معترض بوده و ناراضی باشند باید نشانه هایی در این زمینه موجود بوده و مشاهده گردند، و تا چنین سندی در دست نیست و شواهد و قراینی از این قبیل چنین مدعایی را تایید نمیکنند، لاجرم در بر همین پاشنه میگردد و امید بهبودی نیست. ولی "نفت" هست و نیاز به نفت نیز هنوز در جهان غرب در صدر تمامی نیازها قرار دارد و تا این هست این حکومت مورد تایید و علاقه ی جهان مثلا "آزاد" است، آنطور که غربیها خود معتقدند. و روزی که چرخش از نیاز به انرژی فسیلی، به سایر انرژی های جایگزین و ارزانتر عملی شود، و تاریخ مصرف عربستان اساسا به سر آید، آنوقت عربستان می ماند و درآمد سرشار "حجّ" که مسلما کفاف هزینه های حرمسرا و بیرونی و اندرونی شیخ های سعودی را خواهد داد.
|