خودسر، این بار اسب تروای سعودی
سپهر جمشیدی
•
هیئت حاکمه در ایران همچنان میخواهد بین دو صندلی بنشیند و تکلیف خود را که آیا دولتی مستقر هستند یا خیر و شرط و شروط هر کدام که متفاوت هستند نمی پذیرد. تا چنین شرایطی برقرار باشد تندروها به بازی به همین ترتیب ادامه خواهند داد حال اگر حتی ناچار باشند لفظ خودسر را برای سناریوهای موفق و بی حاشیه و لفظ نفوذی را (آنهم بدون تفحص جدی در آن) در موارد غیرقابل دفاع بکار برند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۷ دی ۱٣۹۴ -
۷ ژانويه ۲۰۱۶
مقدمه
هم سویی سیاستهای جهانی در راستای فشار به داعش از جمله پس از شکستش در رمادی ، هم زمان با فشار افکار عمومی روی عربستان و متحدینش ، جهت هم سویی آنها با سیاستهای جهانی ، نباید ادامه می یافت و این البته از جمله سیاستهای امپریالیسم و ارتجاع در ادامه بی ثباتی در منطقه است . بنابراین با پیش بینی بازخوردهای اعدام ایت اله شیخ نمر روی جنگهای منطقه ، نمر اعدام میشود . به گفته استیون وارن ، سخنگوی ائتلاف بین المللی ضد داعش ، این گروه در سال ۲۰۱۵ در عراق ۴۰% و در سوریه ۲۰% از اراضی تحت تصرف خود را از دست داده است .
مدخل
نکته پنهانی نیست که روابط ایران و عربستان به دلیل رقابت منطقه ای در امر سرکردگی ، در دهه اخیر بخصوص ازپی تسلط شیعیان در عراق و حمایت مستمر ایران از حکومت اسد درسوریه و نیز حوثی ها در یمن و به چالش انداختن سعودیها در هر سه مورد ، ناخشنودیهای زیادی را در طرف سعودی ایجاد کرد و عوامل تشدید کننده مثل اعتراضات در بحرین ، تعرض به زائرین ایرانی ، حادثه منا و سرانجام اعدام ایت اله شیخ نمر باقر النمر بر این سردی افزود. در پی اعدام شیخ نمر ، واکنش های اعتراضی به این اقدام در تهران و مشهد اما به ورود و آتش زدن سفارت و کنسول گری عربستان توسط جمعی از معترضان منجر شد که ادامه این اقدام مطلوب از نظرسعودی ، قطع ارتباط عربستان ، بحرین و سودان و کاهش روابط امارات و کویت بوده که احتمال اینکه پس از برگزاری نشست های اضطراری شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب به درخواست عربستان ، این واکنشها گسترده تر هم گردد ، وجود دارد . در کنار چالشهای در سیاست خارجی ، از نظر اقتصادی نیزاین کشور با کاهش شتابناک قیمت نفت که منجر به کسری بودجه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری در اقتصاد عربستان گردید روبرو بود که خطر ناآرامی های داخلی هم مزید میگردید . در این برهه زمانی سعودی نیاز به ریسک از سر استیصال داشت تا شاید بتواند از بازخوردهای احتمالی آن ، نگاهها را در خارج به سمتی به جز مسائل اصلی و در داخل با دامن زدن به عزت طلبی عربی و اسلام سنی عجالتا سرپوشی به مطالبات واقعی مردم خودش بگذارد ضمن اینکه خواستهای حقوق بشری در هیاهوهای خودخواسته از رمق بیفتد . امری که با بازی به کلی اشتباه ایران ، موفقیت را برای سعودی به دنبال داشته است ضمن اینکه همچنان پتانسیل لازم درایجاد فضا و تعریف پروژه های ایران هراسی را برایش ممکن میسازد .
اما نامی که پیوسته در تغییر معادلات و در تصمیم گیریهای داخلی و خارجی ایران نقش می آفریند < خودسر > ها هستند . این بار آش آنقدر شور گردید که حادثه ای که میتوانست مدتها عربستان و سیاستهایش را در عرصه جهانی مورد نکوهش و مزمت و نیز در داخل خاک سعودی از طرف مردم مورد چالش قرار دهد با عوامل خودسربه برگ برنده و تبلیغاتی سعودی مبدل شد . این آیا اتفاقی است ؟ اگر قبول کنیم که خودسرها اتفاقا از سازمان دهی و هماهنگی کم نظیری برخوردارند تبعا از مرکز فرماندهی و رهبری مطلوبی هم باید برخوردار باشند. این را نه من که مهمترین عوامل امنیتی جمهوری اسلامی ایران میگویند . آقای محسن کاظمینی فرمانده سپاه محمد رسول اله تهران میگوید < حمله به سفارت عربستان بسیار غلط و اشتباه بود . حرکتی کاملا حساب شده و با طرح ریزی قبلی بود . > آقای محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت میگوید < این مسئله کاملا مشکوک ا ست .> آقای علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت هم این واقعه را مشکوک میداند آقای مصطفی پور محمدی وزیر دادگستری میگوید < این حمله ممکن ا ست توسط عوامل نفوذی طراحی و پشتیبانی شده باشد . > آیت اله ناصر مکارم شیرازی اظهار داشته که ممکن است اقدامات اخیر توسط افراد نفوذی صورت گرفته باشد و در خواست کرده جلوی نفوذی ها گرفته شود . احتمالا عدم کنش تحلیلی از جانب ایت اله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در این ارتباط هم ، تاکنون ، ممکن ا ست برای رسیدن و یا نرسیدن به این ایقان بوده باشد.
شاید این اولین گام برای قبول عملی این نکته باشد که نفوذ را باید در بالاترین سطوح نیروهای نظامی و انتظامی از جمله سپاه ، نیروهای اطلاعاتی ، بیت رهبری و نهادهای در اختیار تندروها جستجو و شناسایی کرد.
به زودی اطراف سفارت و کنسول گری عربستان در تهران و مشهد از همیشه خلوت تر ( به دلیل بسته شدن آنها ) خواهد شد . اما آسیبی را که خودسریهای تحت امر اصول گرایان تندرو و در عمل بازی عوامل نفوذی بوجود آورده است ، به این زودیها ترمیم نخواهد شد . حتی چه بسا با بازماندن آبها از اسیاب مثلا در بزنگاه انتخابات ، وضعیت نامناسب دیپلماسی خارجی از جمله در منطقه و همسایگان با ارائه نمودار و آمار از بی کیاستی و یا دست کم بی عملی دولت روحانی هم قلمداد شود . هر چند طرفداران آقای روحانی نیز وظیفه خود را که کار سخت و زمانبر تنش زدایی است ، میدانند و اینکه باید خیلی سریع شروع کنند . مثلا آقای صادق جنان صفت در روزنامه اعتماد ۱۵ دی ۹۴ بدون آنکه قصد مزاح داشته باشد ولی به مزاح پهلو میزند درخواست میکند که دیپلماتها پس از این واقعه دوره بیفتند و سعی کنند اثبات کنند که آنچه رخ داد سیاست عمومی کلیت قدرت سیاسی در ایران نیست و تا دیر نشده آثار منفی این رویداد را از ذهن سرمایه گذاران خارجی بزدایند . این یعنی علت موجبه چنین رخ دادهایی که عبارت از قدرت موازی بسیار اثرگذار با مولفه های پنبه کردن تمام رشته ها بر جای خود بوده و چون نمیشود که به مرزهای صاحبان چنین قدرت در سایه ای ورود کرد پس کار سنگ جمع کنی را فی الحال ادامه دهیم تا نوبتی دیگر . البته این تنها دولت در سایه نیست که با جرات تمام به وظایف محوله عمل میکند . قوه قضا نیز در موارد دیگری از خودسری ! که بنا به دلایلی مجبور به ورود به پرونده های ارجاعی شده مثل پرونده کوی دانشگاه سربازی به تادیه یک ریش تراش سرقتی محکوم و در پرونده اخیر شکایت آقای علی مطهری در ماجرای خودسرها ! در شیراز آنهم با وجود پیگیریهای شخصی وی ، تنها دانشجوی همراه و هم نظر آقای مطهری به جریمه ای عملی محکوم و الباقی تحت عناوین حبس تعلیقی آزاد بوده آزادتر شدند. آیا واقعا غولی را که تحت نام خود سر از چراغ خارج کرده اند توان بازگرداندن مجدد به چراغ را دارند . اگر چه ابتدا جهت ایجاد مانع در حرکت دولتهای رسمی بکار گرفته میشدند ولی الان سیا ستهای رسمی یک نظام رسمی ملعبه د ست خودسران شده ا ست ( یک نظام رسمی به قابلیت حفاظت های دیپلماتها در عرصه جهانی شناخته میشود . حال که حاشیه اینقدر بر متن غلبه یافته و متن هم عاجز از غلبه بر حاشیه شده ا ست طبیعی است که در فردای نیاز به رهبر جدید هم گروههای به اصطلاح خود سر تعیین رهبر کنند مگر اینکه عرصه بتمامی به حامیان و آمران خود سرها واگذار و از هرگونه سنجش آرا هم در ایران صرفنظر شود . چرا که آن که فوت خروج غول از چراغ را میداند فن بازگرداندنش را به چراغ هم میداند .
آیا واقعا چارچوب محدود کننده ای برای مصادیق این عنوان وجود ندارد و ید بیضای آنها بگونه ای است که میتوانند عوامل موفقیت ایران را حتی در مقابل عربستان ( با زیاده رویها در نقض حقوق بشر ، ناقض آشکار تمام و کمال مولفه های دمکرا سی ، ناقض قطعی بدیهی ترین حقوق زنان ، سرآمد خشونت در حد گروههای بی مسئولیتی مثل القاعده و داعش و ... ) تبدیل به عوامل شکست در منطقه و جهان و حتی در افکار عمومی ایرانیان بیزار از روشهای نکوهیده آسیب رسان بشود. سادگی مفرط است اگر گمان شود دو نیروی مدعی سرکردگی منطقه یعنی ایران و عربستان ، نسبت به گام های خود و طرف مقابل سناریوهای مختلفی ترسیم نکرده باشند که در کنار آن نقش دیگر مدعیان رقابت منطقه ای مثل مصر و ترکیه و ا سرائیل هم مورد بررسی قرار نگرفته باشد. که اگر عربستان نقشی را برای تندروهای خودسر قائل شده باشد بتمامی جواب گرفته ا ست .
پایان
شیخ نمر در اوج استیصال سعودیها اعدام میشود. برگی را که سعودیها بازی میکنند احتمال موفقیت کمی دارد ولی به همت عوامل خودسر یا نفوذی! تحت محرکه تندروهای در حاکمیت برگ آنها به برگ برد مبدل میشود. موضوع مرتبط با اعدام شیخ نمر، اگر عامل بشدت منفی خودسرانه بازیگران پر قدرت درسایه و دارای حاشیه بشدت امن مجالی برای عرض اندام نداشتند، میتوانست با هوشیاری دولت رسمی و برخورد رسانه ای معقول و کنش فعال دیپلماتیک مبتنی بر خون سردی و معطوف به منافع ملی، کنشی دو سر باخت را برای مرتجعین سعودی رقم بزند. بی گمان دست آورد گفتگوهای ایران با ۵+۱ در حل بحران اتمی توسط تیم کنونی سیاست خارجی رسمی ایران نشان داد که توان ترسیم سناریوهای متناسب خنثی کننده سعودیها را هم دارد. ضعف تیم رسمی سیاست خارجی درعدم بدست گیری به تمام و کمال کلیه مسایل مرتبط با سیاست خارجی است، امری که از برخورد کامل و افشاگرانه عوامل مخل، خودسر یا نفوذی بهمراه تمام آمران آنها میگذرد که اگر صورت نگیرد عوامل درسایه دستگاه دیپلماسی تا وزیر را به سنگ جمع کنی وادار می سازند. هم اکنون عزمی در این دستگاه مهم دیده نمیشود چرا که تیم رسمی سیاست خارجی ایران اگر هم چهره رقبایش در دولت در سایه را شناخته باشد، برنامه ای برای انفعال آنها نداشته و اگر برنامه ای هم در میان باشد توان مقابله و خنثی سازی که نیروی محرکه اش عزم جدی متکی به نیروی مردم است را ندارد. هیئت حاکمه در ایران همچنان میخواهد بین دو صندلی بنشیند و تکلیف خود را که آیا دولتی مستقر هستند یا خیر و شرط و شروط هر کدام که متفاوت هستند نمی پذیرد. تا چنین شرایطی برقرار باشد تندروها به بازی به همین ترتیب ادامه خواهند داد حال اگر حتی ناچار باشند لفظ خودسر را برای سناریوهای موفق و بی حاشیه و لفظ نفوذی را (آنهم بدون تفحص جدی در آن) در موارد غیرقابل دفاع بکار برند. آن که فوت خروج غول از چراغ را میداند فن بازگرداندنش را به چراغ هم میداند.
|