یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

شجریان در لیورپول
(یک رویای آخرزمانی)


وحید داور


• گفتند آمده اید
و در اقامت گاه بِرلی کورت* اتاقی گرفته اید
آن ها که دیده اند می گویند
با یک پزشک سوری و یک دوره گَرد کُرد
شب ها در آشپزخانه عبدالحلیم حافظ می خوانید و تاس می ریزید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۷ دی ۱٣۹۴ -  ۷ ژانويه ۲۰۱۶


 
 
گفتند آمده اید
و در اقامت گاه بِرلی کورت* اتاقی گرفته اید
آن ها که دیده اند می گویند
با یک پزشک سوری و یک دوره گَرد کُرد
شب ها در آشپزخانه عبدالحلیم حافظ می خوانید و تاس می ریزید
این جا کسی نمی شناسدتان
حالا که ریش تان از موی اسماعیل خویی بلندتر شده است
و روی ژاکت مشکی بادگیر قرمز نایک می پوشید
و خب، چه را باید کسی در نیمه راه پیش بیاید
تا عکس و امضا بگیرد؟

گفتند با مدرک شباهتی** آمده اید اما
یعنی اروپایی ی دفترچه*** مثل شما می توانسته بخواند؟
آیا پلیس فرودگاه اصلن به هیچ پناهجویی می گوید "بخوان"؟
ای کاش گفته نباشید خواندن دلیل آمدن تان است
ممنوع بودن آواز، ممنوع بودن شعر
هرگز برای افسر آبی چشم قانع کننده نی ست

از من بشنوید
از من که سالار شاعران و دروغ گویان لیورپول ام:
خود را مسیحی بشناسانید
تا کفر شوم ایرانی بودن، آوازه خوان بودن تان آمرزیده شود
آن گاه با من بیایید
تا با سرودخوانان کلیسای جامع شهر آشنا شوید
دیری نمی گذرد
که با رَدای ارغوانی ی زَردوز
بالاتر از اسقف و شَماسَکان پیر می ایستید
و زیر سقف کلیسا
فوج فرشته گان سنگی ی خنیاگر
از مُعجزِ پَری خوانی ی تان بیدار می شوند
دیری نمی گذرد، نه!
و مردمان شهر به کیش تازه می گروند و می گویند:
یحیای تعمیددهنده، لنون**** وقتی که پیروان اش را
در آب رودخانه ی مِرسی***** می شُست بشارت داده بود:
"آنک برادرم از کَفرناحوم!******
نواده ی داوود که کفش های اش را پیش پاش جفت نیارم کرد!"
و بعد، بر شیشه های رنگی، تصویرتان
جای مقدسان و شهیدان را خواهد گرفت
و در هزاره های بعد می گویند
مانی، پیامبر ایرانی، چهره نگار سیاوش، پیامبر پیشین از خود بوده است

شنیدم آمده اید
وظیفه ی من بود که این ها را
این وقت شب بنویسم
پای پیاده بیاورم
تا تیغ آفتاب، دربان به دست تان برساند
با من تماس بگیرید
این هم شماره ام:





پانوشت ها:
* برلی کورت (Birley Court). یکی از اقامت گاه های موقت پناهجویان در شهر لیورپول.
** گروهی از پناهجویان برای رسیدن به مقصد از گذرنامه های شهروندان دیگر کشورها استفاده می کنند. تصویر پناهجو باید به عکس صاحب گذرنامه شبیه باشد. هم از این روی، این گذرنامه ها به "پاس شباهتی" شهرت یافته اند.
*** دفترچه از "واژه گان مخفی" ی پناهجویان ایرانی و به معنای گذرنامه است.
**** جان لنون (John Lennon). نام کوچک خواننده ی بزرگ لیورپولی "جان" یا همان "یحیا" ست. فاعرفه!
***** رود مرسی (River Mersey). رود بزرگی که از لیورپول می گذرد.
****** کفرناحوم. موطن مسیح و محل برخی از معجزات و خوارق عادت و مواعظ وی (لغت نامه ی دهخدا، از قاموس کتاب مقدس).


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست