بزرگداشت ۱۶ آذر در دانشگاه شریف
سخنان تقی رحمانی و عباس عبدی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱٨ آذر ۱٣٨۵ -
۹ دسامبر ۲۰۰۶
تقی رحمانی، گفت: دانشگاه خاستگاه آزادیخواهی و جای امنی برای آزادی و عدالت است، پس باید همین جا متهمان استراتژیک عقب ماندن دموکراسی در ایران را نقد کرد و بررسی کرد که چرا نیروهای دموکرات و آزادیخواه در ایران در مراحل اثباتی با هم تعارض پیدا میکنند؟
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تقی رحمانی در مراسمی به مناسبت بزرگداشت ۱۶ آذر که از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف در این دانشگاه برگزار شده بود، ابراز عقیده کرد: عقب ماندن دموکراسی در ایران دو متهم دارد، یکی متهم حقوقی که قدرتمندان هستند و دادگاه تاریخ آنها را محکوم خواهد کرد و دیگری متهمان استراتژیک به معنی طبقه متوسط ، فعالان آزادیخواه و شیفتگان آزادی.
رحمانی تصریح کرد: به نظر میرسد درست این است که هرکس که تفکری دارد جایی در دانشگاه داشته باشد نه اینکه استاد نواندیش را از دانشگاه بیرون کنند. نباید وقتی اندیشمندی نظریه پردازی کرد او را اخراج کرد بلکه باید تعامل و گفتوگو بین مذهبی، غیرمذهبی، سکولار و لیبرال در دانشگاه صورت گیرد. اما متاسفانه دانشگاه و حوزه با تحول طلبی بیگانه هستند و هردو در مقابل تحول مقاومتی غیر منطقی از خود نشان میدهند.
این فعال سیاسی گفت: به اعتقاد من جامعهای به دموکراسی خواهد رسید که دانشجوی آن خارج از دانشگاه نیز سیاسی باشد، چراکه در جامعه ما سیاست هوایی است که لاجرم در آن نفس میکشیم. در بمباران ایدهها و مکتبها نیز جوامعی می توانند آنها را هضم کنند که ساختار داشته باشند، همانطور که دموکراسی در غرب بر جامعهای سازماندهی شده استوار است. اما در جامعه ما ایدهها پمپاژ میشوند و مهندسی نمیشوند. در کنار این ما دولت متمرکزی هم داریم که ساختار عقب ماندهای دارد و گاهی تا شخصیترین مسایل زندگی افراد وارد میشود.
رحمانی، با ابراز این عقیده که با توجه به کثیرالاقوام بودن ایران راه حل جامعه ما ناسیونال دموکراسی غیرمتمرکز است، گفت: ما در سطح کلان چهار دورهی مشروطه، نهضت ملی، انقلاب و دورهی اصلاحات را پشت سر گذاشتیم. در هر چهار دوره طبقهی متوسطی متشکل از لایههای مختلف وجود داشت. این طبقه هنوز در حدی نیست که بتواند حکومت کند متاسفانه در مواقعی که فضا در جامعه ایران قدری باز میشود شکافی بین این طبقه به وجود میآید و این گروهها به جان هم میافتند.
وی افزود:ما باید تنوع و تکثر را در جامعه خود به رسمیت بشناسیم، چراکه نمیتوان یکدیگر را حذف کرد. وقتی تفکر سکولار، مارکسیست و مذهبی وجود دارد باید تشکل اینها نیز وجود داشته باشد. مشکل جامعه ما این است که هر بار فضا باز میشود دچار تضادهای فرعی میشویم و درگیری بین میانهرو و تند رو، تودهای و ملی، ارتجاعی و انقلابی و اصلاح طلب تندرو با اصلاحطلب میانهرو صورت میگیرد که نتیجه این درگیریها به نفع نیروهای قبل از دموکراسی است.
در ادامه تقی رحمانی در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان درخصوص تحریم انتخابات گفت: تحریم انتخابات در ایران یک شعار غیرممکن است. کسانی که این نظریه را مطرح میکنند باید رسانهای داشته باشند تا آن را به گوش بقیه برسانند. آنچه عدهای در انتخابات ریاست جمهوری نهم در پیش گرفتند نه تحریم انتخابات بلکه عدم ورود به انتخابات بود. البته مشکل ما انتخابات نیست، اصلاحات شکست خورده و اصلاحطلبان ناامید شدهاند.
وی در پایان افزود: من در انتخابات ریاست جمهوری نهم خود از مخالفان کاندیداتوری دکتر معین بودم چراکه باعث شد رای هاشمی شکسته شود. انتخابات سال ۷۶ فضای متفاوتی داشت. آن سال اجماعی صورت گرفت. هر چند، چند سال بعد از دل دولت خاتمی، دولت احمدی نژاد بیرون آمد.
عباس عبدی، گفت: «با هر اندیشه و تفکری باید تعامل کرد، اما با گروه آنارشیست هیچ کاری نمیتوان کرد مگر اینکه سعی کنیم تشدید نشود. طرد گروه آنارشیست بیشتر از سوی افکار عمومی جمع میسر است، تا گروه رقیب.»
عباس عبدی در مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر که از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف در این دانشگاه برگزار شده بود، اظهار داشت: وقتی نهادهای مدنی فعالی در جامعه وجود نداشته باشد، بهترین محیط برای عرضه کالای سیاست از سوی دانشجویان فراهم میشود و امکان رشد جریان دانشجویی بیشتر میشود. چرا که جنبش دانشجویی ناشی از خسته بودن فضاست و اگر فضا باز باشد نیازی نیست کسی به صفت دانشجویی خود کار سیاسی کند.
این فعال سیاسی گفت: به نظر میرسد جامعه ما در وضعیت برزخی به سر میبرد، شکست را پشت سر گذاشته هر چند که خیلیها نمی خواهند این حقیقت را بپذیرند. طی سال های ٨۰ به بعد به نوعی مخدوش شدن همه مرزهای فکری و حتی گفتاری را شاهدیم به طوری که کلمات مفهوم خود را از دست دادند و کسی به نام عدالت بر سر کار میآید و کارهایی را انجام میدهد که مصداق روشنی از این واژه در ذهن جمع متبادر نمیشود و حتی بعضا برداشتهای متعارضی از آن صورت میگیرد. در این فضا است که امکان مفاهمه و گفتوگو از بین میرود.
در این میان یکی از دانشجویان خطاب به عبدی فریاد زد: این خود شما اصلاح طلبان بودید که مرزهای فکری را مخدوش کردید. اگر جرات داشتید ۱۵ آذر ماه در دانشگاه تهران سخن میگفتید، نه اینجا. عبدی در واکنش به این گفته، اظهارداشت:« زمانی که مملکت به جایی برسد که حقانیت صحبت مبتنی بر شجاعت باشد یک فاجعه است.»
این فعال سیاسی ادامه داد:« بعد از ۲۴ آذرماه اتفاقات جدیدی در ایران رخ خواهد داد. به نظر من اصلاح طلبان بازنگری جدی برای دسترسی به راهبرد مشخص و ارزنده خواهند داشت و دانشجویان هم میتوانند نقش ارزندهای ایفا کنند و خلأ رسانه و ارتباط را جبران کنند، تا در یکی دو سال آینده مجموعهی نیروها به وحدتی دست پیدا کنند.»
وی همچنین در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان درخصوص آنچه آن را افراطی بودن تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵٨ و احتمال تکرار آن در صورت وجود فضایی مشابه میخواند، اظهار داشت:« پاسخ به این سوال فرصتی بیشتر را میطلبد و من به این سوال قبلا پاسخ دادهام. اکنون هم به شما میگویم، خیر. این کار در زمان خود افراطی نبوده و یقین دارم که در صورت وجود فضایی مشابه تکرار خواهد شد اما در طول تاریخ با شرایط اجتماعی مشابه تکرار وقایع نداریم.»
عبدی، در پاسخ به سوال دیگری دربارهی شرکت در انتخابات گفت:« من معتقدم حضور اصلاح طلبان نیز چندان تفاوتی ندارد و دولت بزرگ ضوابط خود را به این افراد تحمیل میکند و هرکس وارد میشود ناچار است در همان ساختار رفتار کند. تنها در صورتی میتوان امیدوار به حضور اصلاح طلبان در شوراها بود که نظر آنها معطوف به تغییر ساختار باشد. من به شما نمیگویم که در انتخابات شرکت نکنید. چون تحریم انتخابات یک عمل سیاسی است، درحالی که شرکت یک انتخاب فردی است و شما باید بسته به درک خود عمل کنید.»
وی، دربارهی قیاس دورهی احمدی نژاد با دوره خاتمی ابراز عقیده کرد:« اگر با نگاهی ایستا بخواهیم نگاه کنیم مشخص است که وضعیت در دورهی خاتمی بسیار بهتر بوده است. حداقل میشد حرف زد، اما معتقدم دورهی احمدی نژاد محصول سه سال آخر دورهی خاتمی است و این دو از هم جدایی ناپذیر هستند.»
این فعال سیاسی، در پاسخ به سوال یک دانشجو مبنی بر چگونگی تعامل با گروههای آنارشیست تصریح کرد:« با هر اندیشه و تفکری باید تعامل کرد، اما با گروه آنارشیست هیچ کاری نمیتوان کرد مگر اینکه سعی کنیم تشدید نشود. طرد گروه آنارشیست بیشتر از سوی افکار عمومی جمع میسر است، تا گروه رقیب.»
عبدی در پایان همچنین گفت:« کل بحرانی که طی چهار سال گذشته با آن مواجه بودیم محصول یک عامل اصلی یعنی افزایش درآمدهای نفتی است. ضمن اینکه نابخردی تصمیمگیران اصلاحطلب که استراتژی خود را فراموش کردهاند و با تاکتیکهای روزمره جلو رفتند به این بحران دامن زد. به اعتقاد من اولین اقدامی که باید صورت گیرد، حل مسالهی درآمدهای نفتی است. چراکه اگر قدرت نفت بین مردم توزیع شود کسی از موضع قیمومیت برخورد نخواهد کرد.»
|