تسلیمه نسرین
من و کارتونیست های شارلی هبدو
•
امروز همه از شارلی هبدو حمایت و تروریست ها را محکوم می کنند. همه می گویند که دید تروریست ها از اسلام غلط است. اما این موضوع اصلاً واقعیت ندارد. آیه ها و سوره های قرآن، به ویژه بقره، نسا، انفال و توبه از مومنان می خواهند که به کشتار کسانی که به اسلام معتقد نیستند، بپردازند. آیه های قرآن برای قتل غیرمسلمانان بسیار واضح و روشن هستند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۴ دی ۱٣۹۴ -
۱۴ ژانويه ۲۰۱۶
چند سال پیش به دفتر شارلی هبدو دعوت شدم. از راستی و هوش کاریکاتورکشانش شگفت زده گشتم. مبارزه ی آنان برای آزادی بیان با به خطر انداختن جانشان مرا به فکر فرو برد. آنان علیرغم فتواها و تهدیدهای پرشمار به مرگ از کار بازنمی ایستند. فشارها و تهدیدها را برای انتشار کاریکاتورهای پیغمبر اسلام به هیچ گرفتند. می دانستند که نقاشی کردن چهره ی محمد می تواند به مرگشان بیانجامد. محل کارشان با کوکتل مولوتوف به آتش کشیده شد و نامشان در فهرست القاعده برای مرگ است. اما درهای نشریه اشان را نبستند و به کار ادامه می دهند. طبیعی است که من با آنان همبستگی دارم. فتوا، فشار یا تبعید نمی تواند دهان مرا ببندد. همه ی کاریکاتورکشان شارلی هبدو انسان های استثنائی هستند. آنان استادان طنزاند و همیشه حاضرند تا همگان را بخندانند. اندیشه اشان مانند تفکرات من است که از بنیادگرایی، خشونت و تروریسم دینی بیزارم. آنان نیز برای زندگی و امنیت من نگران اند. آنان که در کشوری دمکراتیک و امن زندگی می کنند برای زندگی خود نگران نبودند. زمانی که به دفتر شارلی هبدو رفتم هرگز گمان نمی کردم که تروریست ها به آن جا خواهند رفت و یک یکشان را به قتل خواهند رساند. دیگر هیچ کشوری نمی تواند کاملاً امن تصور گردد.
ادامه ی انتشار شارلی هبدو پیروزی بزرگی برای آزادی بیان است. تروریست شدن و استفاده از سلاحی خودکار به استعداد نیاز ندارد. برعکس روزنامه نگاری و کاریکاتورکشیدن استعداد زیادی می خواهد. مشتی بربر به نام خدا و پیغمبر و برای رفتن به بهشت چندین انسان مستعد را کشتند و در واقع به شأن انسانی توهین کردند. اکنون در سراسر جهان مردان و زنان زودباوری را این چنین به مسلمانی عابد و زاهد تبدیل می کنند.
من هنوز از کشتار کارتونیست ها و روزنامه نگاران شارلی هبدو مات وسرگشته هستم. من گمان می کنم که متعصبان اسلام گرا روزی خودم را نیز به قتل می رسانند. شاید در آن روز مشغول پایان رمانی یا شعری باشم... آنان مانند دزدان به دفتر کارم خواهند آمد و در حالی که الله اکبر را نعره می زنند چند گلوله به مغزم شلیک خواهند نمود. اگر آنان توانستند در پاریس چنین کاری را با حضور نیروهای مسلح بکنند، همان جنایت در جایی که من هستم آسان تر است. اصلاً برایم مهم نیست، همانگونه که هرگز نمی توان شارلی هبدو را ساکت کرد، مرا نیز نمی توان.
روشنفکران غربی همیشه پشتیبانی خود را از مسلمانان، بی در نظر گرفتن اعمال تروریستی، اعلام کرده اند. شاید در این پشتیبانی آزادی خواهی غربی نهفته باشد، شاید می خواهند از کسانی حمایت کنند که در سده های پیشین ساکنان مستعمرات اروپایی بوده اند و اکنون بخشی اشان در این قاره زندگی می کنند و شاید می خواهند با مسلمانانی که در افغانستان، عراق و فلسطین هستند، همدردی کنند. روشنفکرانی که در شارلی هبدو فعالیت می کردند هیچکس را از قلم بُرّای خود در امان نمی گذاشتند. طنزشان را برای همه ی مسئولان سیاسی و رهبران همه ی ادیان به کار می بردند. آنان به همان اندازه که مسیحیت را دست می انداختند ، یهودیت و اسلام را هم استهزا می کردند. آنان پیغمبر اسلام را نقاشی می کردند. آثار هنری اشان سرشار از زکاوت بود. کسی از خصلت تحریک آمیزشان شکوه نمی کرد. باری، کاملاً حق دارند که همه را انگولک نمایند و هیچکس نباید حق داشته باشد کسی را به این دلیل بکشد.
امروز همه از شارلی هبدو حمایت و تروریست ها را محکوم می کنند. همه می گویند که دید تروریست ها از اسلام غلط است. اما این موضوع اصلاً واقعیت ندارد. آیه ها و سوره های قرآن، به ویژه بقره، نسا، انفال و توبه از مومنان می خواهند که به کشتار کسانی که به اسلام معتقد نیستند، بپردازند. آیه های قرآن برای قتل غیرمسلمانان بسیار واضح و روشن هستند. حدیث های بیشماری نیز در همین راستا وجود دارند. محمد در زمان حیاتش جنگ هایی برای قتل و کشتار بی دینان و کسانی که به اسلام نمی گرویدند انجام داد. افراد بیشماری از قبیله های عرب به زور مسلمان شدند. محمد همراه با جنگجویانش ٨٠٠ تن از اعضای قبیله ی بنو قریظه را کشت و اموالشان را غارت کرد. پیغمبر اسلام سپس زنان این قبیله را به نام غنیمت جنگی بین مسلمانان پیروز تقسیم کرد تا این زنان به برده های جنسی اشان تبدیل گردند. اسلام با چنین اعمال تروری متولد شد. این دین بی آن که چنین کند نمی توانست از محدوده ی مدینه فراتر رود. اسلام با زور و ترس و مرگ و اختناق و خشونت و شکنجه و کشتار در جهان تکثیر شد. ما نباید شگفت زده شویم هنگامی که می بینیم امروز نیز وفاداران به محمد در سراسر جهان پا در جای پا محمد می گذارند. اسلام بر خلاف دیگر ادیان اصلاح پذیر نیست. اسلام نمی خواهد مانند دیگر ادیان نقدپذیر باشد تا بتواند امروزی گردد. این دین از هزار و چهار صد سال پیش دست نخورده باقی مانده است. مومنان واقعی به دین اسلام می خواهند خلافت اسلامی را در سراسر جهان که فقط شامل افراد مسلمان است برقرار نمایند. آنان خود را محق می دانند که مانند محمد در سده ی هفتم هر آن کس را که اسلام را نقد می کند یا به سخره می گیرد، نابود نمایند. گروه های تروریستی اسلام گرا مانند القاعده، داعش، بوکوحرام و الشباب می خواهند ترور را در سطح جهان بگسترانند. آن ها پیرو ایدئولوژی واحدی هستند: الله خدای واحد و یگانه است. راهی که محمد گشود راه واقعی اسلام است. اسلام گرایان به تعدد اندیشه باور ندارند و اصول دمکراتیک را بی پایه می پندارند. آنان بر نسخه ی واحد دینی خود که بر اساس اعتقادات قرون وسطایی قرار گرفته است، پافشاری می کنند.
بنیادگرایی اسلامی را نباید دست کم گرفت. برای مبارزه با آن باید به ریشه هایش حمله کرد. تبلیغ صرف آزادی بیان راه به جایی نمی برد. باید به شناخت نظراتی که تروریست ها را به عمل وامی دارد، پرداخت. کتاب مقدسشان انباشته از خشونت است. قرآن را باید یا سندی تاریخی دانست یا باید منحصراً «کتاب زندگی» و اساس قوانین تصور نمود. باید تلاش کرد تا کودکان با ایمان دینی نابخردانه در خانه و مکتب های قرآنی و مسجدها آموزش نیابند. ما باید تلاش کنیم که کودکان یاد بگیرند که روحیه منتقد و خردمندانه داشته باشند و بتوانند جهان را علمی تجزیه و تحلیل کنند تا خود بتوانند سره را از ناسره بازشناسند و واقعیت را از تخیل سوا نمایند.
من عمیقاً بر این باورم که ترور بدون اصلاح اسلام از میان نخواهد رفت.
* منتشر شده در شماره ی ١٢٢۴ هفته نامه شارلی هبدو – ۶ ژانویه ٢٠١۶
در این شماره، یک سال پس از کشتار، کاریکاتوری از خدا روی صفحه اول کشیده و نوشته شده: یک سال بعد، قاتل همچنان فراری است!
|