رنجنامه رمضان احمد کمال، زندانی سوری خطاب به گزارشگر ویژه حقوق بشر
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۶ دی ۱٣۹۴ -
۱۶ ژانويه ۲۰۱۶
رمضان احمد کمال، زندانی اهل کوبانی که چندی پیش در اثر بیماری و فشار در زندان به کما رفته بود، در رنجنامهای خطاب به احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر، به شرح وضعیت خود و رفتار مسئولین و زندانبانها با این زندانی پرداخته است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، وی در بخشی از نام خود خطاب به احمد شهید میگویید: «نزدیک به یک سال پیش برای مداوای دستم که رنج زیادی از آن کشیدم و میکشم در زندان قزوین دست به اعتصاب غذا زدم که دادستان قزوین دستور معالجه دوباره من را صادر کرد و درنتیجه به زندان رجایی شهر که قبلاً در آنجا عمل شده بودم منتقل شدم ولی باز به دلیل عدم معالجه و کمبود امکانات لازم در زندان باعث بدتر شدن دستم شده است که با پیگیریهای فراوان چند روز پیش توانستم صدور مجوز به بیمارستان خصوصی را از دادستان دریافت کنم. درنهایت در تاریخ ۱۱ دیماه ۱۳۹۴ نوبت بیمارستان فرارسید و هنگام رفتن در داخل خود زندان با ضرب و شتم وحشیانه و غیرانسانی مأمورین و مسئولین زندان رجایی شهر مواجه شدم.»
متن کامل نامه به شرح زیر میباشد:
گزارشگر ویژه سازمان ملل جناب آقای دکتر احمد شهید
با سلام این نامه را خطاب به شما مینویسم که شاید صدای خسته و رنجکشیدهام را بتوانم از طریق شما به گوش تمامی نهادهای حقوق بشری و آزادی خواهان دنیا برسانم. من رمضان احمد اهل کوبانی، در کردستان سوریه هستم که در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۳۸۷ در نزدیکی شهر ماکو ایران توسط نیروهای اطلاعات آن منطقه به اتهام عضویت pkk دستگیرشدهام که در هنگام دستگیری مورد اصابت ۵ گلوله از ناحیه شکم، دستوپا قرار گرفتم و تا به امروز در زندانهای زیادی محبوس بودهام. (ماکو، قزوین، ارومیه، رجایی شهر، اوین) در این مدت با مشکلات زیادی مواجه شدم ازجمله معالجه دستم که تا به امروز تقریباً فلج شده است. در طول این هشت سال زندان دو بار دستم را معالجه کردهاند. در داخل خود زندان که نتیجهاش فلج شدن آن بوده است.
نزدیک به یک سال پیش برای مداوای دستم که رنج زیادی از آن کشیدم و میکشم در زندان قزوین دست به اعتصاب غذا زدم که دادستان قزوین دستور معالجه دوباره من را صادر کرد و درنتیجه به زندان رجایی شهر که قبلاً در آنجا عمل شده بودم منتقل شدم ولی باز به دلیل عدم معالجه و کمبود امکانات لازم در زندان باعث بدتر شدن دستم شده است که با پیگیریهای فراوان چند روز پیش توانستم صدور مجوز به بیمارستان خصوصی را از دادستان دریافت کنم. درنهایت در تاریخ ۱۱ دیماه ۱۳۹۴ نوبت بیمارستان فرارسید و هنگام رفتن در داخل خود زندان با ضرب و شتم وحشیانه و غیرانسانی مأمورین و مسئولین زندان رجایی شهر مواجه شدم.
از طریق ضرباتی که بهوسیله باطوم و لگدزدن به ناحیه سرم که متعاقب آن دچار خونریزی شدید از گوش و بینی شدم که هنوز آثار آن باقیمانده و به خاطر آن شش روز در حالت کمای مطلق بودم و در مقابل پیگیری همبندیانم در زندان، مقامات زندان نهتنها منکر این اتفاق شدند بلکه ادعا کردند که کما رفتن اینجانب دلیل مسمومیت دارویی بوده است. هرگونه ضرب و شتمی را انکار کردهاند درحالیکه آثار آن ضرب و شتم در حال حاضر نیز باقیمانده است.
لذا با توجه به مأموریت جنابعالی وظیفه خود دانستم که این اعمال ضد انسانی را که قبل از این چند مورد با دیگر زندانیان سیاسی اتفاق افتاده است را به اطلاع جنابعالی برسانم و اعلام دارم در صورت بروز هرگونه اتفاق ناخوشایندی برای اینجانب تمام مسئولیت آن متوجه مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی بوده و پیشاپیش از جنابعالی و دیگر نهادهای بینالمللی نهتنها درخواست رسیدگی به پرونده خود رادارم بلکه در صورت پیش آمدن هرگونه اتفاق در آینده نیز اعلان جرم میکنم.
ضمناً تنی چند از همبندیان و زندانیان سیاسی سالن ۱۲ زندان گوهردشت که با امضای این نامه مفاد آن را تأیید و تصدیق مینمایند عبارتاند از:
۱- سعید ماسوری
۲- سعید شیرزاد
۳- زانیار مرادی
۴- صالح کهندل
۵- لطیف حسنی
۶- لقمان مرادی
۷- شاهین ذوقی تبار
۸- رضا اکبری منفرد
۹- خالد حردانی
۱۰- کریم معروف عزیز
۱۱- پیروز منصوری
۱۲- باتیر شاه محمداف
۱۳- امیر قاضیانی
۱۴- فرید آزموده
۱۵- حمزه سواری
۱۶- بهزاد ترحمی
۱۷- وحید اصغری
۱۸- پیمان عارفی
۱۹- ابوالقاسم فولادوند
۲۰- مسعود عرب چوبدار
۲۱- هوشنگ رضایی
۲۲- ایرج حاتمی
|