اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱ بهمن ۱٣۹۴ -
۲۱ ژانويه ۲۰۱۶
محمد زارعی در روزنامه شرق نوشته: شیث رضایی را کمتر کسی است که نشناسد. او یک چهره بینالمللی محسوب میشود؛ آن هم نه به دلیل دوران پردرخشش فوتبالی بلکه به دلیل دوران پرتنش در مستطیل سبز. شیرینکاریهایش همه جا بر سر زبانها میافتد و او هرازچندگاهی خود را موظف میداند ما را غافلگیر کند. بعد از شادیهای منحصربهفردش برای گلزنیها، ماجرای هواپیماسواریاش را که شنیدهاید حتما! جناب شیث رو به خوانندهشدن و خواندن هم آوردند تا رزومهاش را ستارهدارتر و درخشش آن را افزونتر کند. بهتازگی باشگاه خبرنگاران جوان متنی را از اینستاگرام شیث منتشر کرده است که انگشتبهدهان ماندیم و سکوت را برنتافته و لختی قلم را بر آن گریاندیم. ایشان گفتهاند «کامنتهای شما نشاندهنده شخصیته مادرتان است. چون شما تربیتشده او هستید». کاری به غلط املایی (شخصیته) آقای رضایی نداریم اما سوال اینجاست که چرا؟ ایست کنید جناب فوتبالیست. پیرامون ماجرای دستگیری دروازهبان شماره یک پرسپولیس، کسی که خود را نامزد جناب مکانی معرفی میکرد، مردم ایران را به عقبماندگی متهم کردند که من نمیدانم معیار عقبماندگی کدام یک از ممالک جهان، دیدن یا ندیدن عکس فلان شخصیت در شبکه مجازی است که ما دومیاش باشیم؟ خب اگر جناب دروازهبان مایل به دیدن عکس نبودند، چرا در شبکه مجازی آن را به نمایش عموم گذاشتند؟ البته هم پلیس فتا و هم جناب مسئول شبکه تلگرام و هم بسیاری دیگر، ماجرای هک را رد کرده. لطفا ایست کنید جناب فوتبالیست.
ماجرای سوم. ممنوعالتصویری جناب کفاشیان. اما این را نمیدانم چرا و به چه علت. پیش خود گفتم نکند خدای نکرده عکسهای خصوصی ایشان منتشر شده یا از خندههای ملیح جناب رئیس، کسی شکایت کرده است؟ از آنجا که «هر دم از این باغ بری میرسد»، راستش را بخواهید زیاد تعجب نکردم چون بازار ممنوعیتها در ساختمان پرآشوب فوتبالیمان همیشه داغ بوده و هست و اصلا عدهای نانشان در دعواست، لابد.
فوتبال به سبک ایرانی، گویی همهچیزش به همهجایش میآید. دعوای هرروزه مربیان با بازیکنان، شکایت دمبهدقیقهای از یکدیگر در دادگاهها، دعوا و نزاعهای ماهانه مسئولان با یکدیگر، از فدراسیون تا روی سکوها و درون رختکنها. فضای تهمت و بیاخلاقی و مردمفریبی در فوتبال به سبک ایرانی آنقدر اپیدمی شده است که غریبهای میتواند با توسل به این مجرا، تمام مردم ایران را به عقبماندگی متهم کند و دیگری بیاید مادر و دیگر اعضای خانوادهها را به وسط میدان دعوا و بیاخلاقیها بکشاند و کک کسی هم نگزد. چرا ستارهها در ایران دچار این هککردنها نمیشوند؟ زیروروکشیها و دوروییها چنان باب روز شده که انگار دیگر برای کسی در این جامعه تازگی ندارد و حتی برنامههای ورزشی نیز از کنار آن بهراحتی میگذرند. گفتمان اخلاق ورزشی و ارزشمندبودن ادب و احترام و رعایت موازین الگویی موثر، گویی فدای خودخواهیهای عدهای میشود که تاب و تحمل گستردگی فضا را ندارند و انگار نتوانستهاند سهمشان را از دنیا در قالبی که قبلا بودهاند بگیرند و حال در حال دستوپازدن به هر شیوهای برای کسب سهمشان هستند و همگان را پله ترقی شان قرار میدهند.
سالانه چند شکایت در جامعه فوتبالی انگلیس اتفاق میافتد؟ سالانه چند بازیکن با مربیشان در اسپانیا در رختکن به سروکول هم میپرند و از خجالت هم در میآیند؟ کدام فوتبالیستی در اروپا تا به حال دیده شده درباره شخصیت مادر هوادارانش اظهارنظر کند؟ افول اخلاق و شکستن هنجارها، آنقدرها که در فوتبال به سبک ایرانی اتفاق میافتد، آیا جایی دیگر هم هست؟ شنیدهاید شیرینکاریهای ما را کسی تا به حال تکرار کرده باشد؟
فوتبال حرفهای نه با واردکردن مربی چندصدمیلیوندلاری به دست خواهد آمد و نه با ادا و اطوارهای ظاهری در زمین و بیرون از زمین. تا زمانی که اندیشه حرفهای و عادتوارههای آن و گفتمان آن به این ساختار وارد نشود و بازیکنان و دستاندرکاران آن نسبت به اصول لازمه توجیه نشوند و اصل احترام برای این جماعت جا نیفتاده باشد و از توهم توطئهداشتن دست برندارند، ره به جایی نخواهیم برد و تا هر زمان که گمانش را بریم، اندر خم یک کوچه خواهیم ماند و تا آن روز باید هر روز با یک پیغام و یک کلیپ و یک ممنوعیت تازه غافلگیر شویم. لطفا ایست کن آقای بهاصطلاح فوتبالیست!
|