سیاست آلاکلنگی آمریکا تخریب کننده مذاکرات صلح سوریه
اردشیر زارعی قنواتی
•
جهان سیاست عرصه بازی پیدا و پنهان بازیگران برای کسب منافع، حفظ قدرت و تثبیت جایگاه ژئوپلتیک است و بنا بر این تعریف ساده، آرمان گرایی و روابط اخلاقی بین بازیگران رقیب همواره تحت تاثیر اهداف پراگماتیسم و در بدترین شکل آن قربانی دودوزه بازی و عدم صداقت طرفین می شود که معمولا در چارچوب "کسب منافع" توجیه پذیر است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۶ بهمن ۱٣۹۴ -
۲۶ ژانويه ۲۰۱۶
جهان سیاست عرصه بازی پیدا و پنهان بازیگران برای کسب منافع، حفظ قدرت و تثبیت جایگاه ژئوپلتیک است و بنا بر این تعریف ساده، آرمان گرایی و روابط اخلاقی بین بازیگران رقیب همواره تحت تاثیر اهداف پراگماتیسم و در بدترین شکل آن قربانی دودوزه بازی و عدم صداقت طرفین می شود که معمولا در چارچوب "کسب منافع" توجیه پذیر است. در قالب "منطق سیاسی" این روندهای چندسویه از قبل قابل پیش بینی بوده و به همین دلیل بازیگران عرصه سیاست در چارچوب "کنش" و "واکنش" همیشه آمادگی مواجهه با رخدادها و حوادث خارج از نرم معمول و جدید را دارند. در تمامی وقایع تاریخی همیشه آن نیروی سیاسی که توان تحلیل درست از این وضعیت دوگانه و چند لایه را نداشته باشد در فرجام کار خویش به عنوان قربانی سیاست به بایگانی تاریخ سپرده خواهد شد. این وضعیت ژلاتینی و انعطاف پذیری سیاسی در چارچوب منافع طبقاتی، مناسبات قدرت و کسب منافع ملی به همان نسبت که از کنش پراگماتیسم پیروی می کند اما در شرایطی به واسطه عدم درک درست از وضعیت موجود و چگونگی عکس العمل نسبت به آن، بسیاری از بازیگران سیاسی در موقعیت شخصی، گروهی، ملی و بین المللی را در قالب وضعیت های "پارادوکسیکال" دچار توهم و در نهایت شکست خواهد کرد. این شرایط معمولا در موقعیت های "آنارشی" در حوزه ملی، منطقه یی و بین المللی بروز و ظهور بیشتری یافته و صف قربانیان بازی سیاست را طویل تر می کند.
منطقه خاورمیانه و به خصوص در حوزه بحران سوریه این آنارشی آن چنان با منافع و اهداف متناقض بازیگران داخلی و خارجی در هم تنیده شده است که قاعده مالوف "رقابت – همکاری" در چرخه سیاست های مخرب "آلاکلنگی"، بازیگران سیاسی را در فضای خاکستری در مقابل هم قرار می دهد. این وضعیت دقیقا همان حفره و مغاکی است که پارادوکس "فعل سیاسی" را در تضاد با منافع جمعی، امنیت مشترک، ثبات ملی – منطقه یی و اهداف حقوق بشری قرار خواهد داد. هم اکنون با نزدیک شدن به موعد از قبل پیش بینی شده برای برگزاری مذاکرات صلح سوریه به میانجیگری سازمان ملل متحد، این وضعیت آنارشیک و سیاست آلاکلنگی در بین بازیگران ملی، منطقه یی و بین المللی می رود تا روزنه کوچک امید برای حل و فصل این منازعه که بر اساس قطعنامه ۲۲۵۴ ایجاد شده بود تا حدود زیادی به سوی مسدود شدن برود. سفر چند روزه "جو بایدن" معاون ریاست جمهوری آمریکا به ترکیه نمونه کامل و کم بدیلی در خصوص همین نوع سیاست آلاکلنکی در عرصه بین المللی است که در پشت سر خود بیش از آنچه راهگشای کاهش بحران تلقی شود می تواند پیچیدگی های موجود در بحران سوریه و ارتباط آن با بحران های پیرامونی را تشدید کند. از یک طرف آقای بایدن با دیدار با احزاب اپوزیسیون، جامعه مدنی و روزنامه نگاران منتقد دولت "رجب طیب اردوغان" ضمن انتقاد نسبت به سرکوب و همدلی با این منتقدان با تاکید بر مواضع حقوق بشری واشینگتن روزنه هایی از امید را در جامعه مدنی ترکیه و حمایت از روندهای دمکراتیک را موجب می شود. تنها یک روز بعد وی در دیدار با "احمد داووداوغلو" نخست وزیر ترکیه با فراموش کردن انتقادهای دیروزی در انطباق کامل با سیاست سرکوب آنکارا، برای خشنودی دولت اسلامگرای عدالت و توسعه، حزب کارگران کردستان (پ ک ک) را یک گروه تروریست قلمداد کرده و به صراحت بر سیاست سرکوب دولت اقتدارگرا در مناطق کردنشین جنوب شرقی این کشور مهر تایید می زند. معاون ریاست جمهوری آمریکا در دیدار با رجب طیب اردوغان نیز محور گفت و گو را بر موضوع سوریه قرار می دهد و ضمن تاکید بر نقش آنکارا در مبارزه با گروه دولت اسلامی (داعش) باز هم با صراحت عنوان می کند که در صورت شکست مذاکرات صلح سوریه، واشینگتن آماده است تا با همکاری ترکیه با ورود نظامی به خاک سوریه از راه نظامی علیه این گروه تروریستی وارد عمل شود. هم زمان با دیدار بایدن از ترکیه "اشتون کارتر" وزیر دفاع آمریکا در مصاحبه با شبکه "سی ان بی سی" با صراحت بی سابقه یی ضمن انتقاد شدید از متحدین منطقه یی (ترکیه و کشورهای عرب خلیج فارس) در ائتلاف ضدتروریستی رویکرد آنان را در مبارزه با تروریسم یاس آور دانسته و می گوید آن ها هیچ اقدام و کار مثبتی علیه داعش انجام نمی دهند.
شاید برای بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران سیاسی در غرب تناقض چندانی در این اظهارات مشاهده نشود یا به تعبیری یک تلاش و آسیب شناسی جهت هماهنگی بیشتر بین اجزای یک کلیت متحد در راستای مبارزه قاطع تر با تروریسم داعش تلقی شود. در حالی که کارشناسان و تحلیلگرانی که در منطقه بحران و از نزدیک قطعات پازل این بحران را می شناسند به خوبی می دانند که در بند بند این گفته ها و اظهارات تناقضاتی نهفته است که هر یک می تواند علیه دیگری به کار برده شود. در طول یک سال گذشته تمام جهان شاهد بوده اند که به غیر از ارتش "بشار اسد" بزرگترین و قابل اعتمادترین نیرویی که علیه داعش وارد نبرد شده و توانسته است آنان را از بسیاری از متصرفات خود به عقب نشینی وادار کند بدون تردید نیروهای کرد وابسته به حزب "اتحاد دمکراتیک کردستان" و یگان های مدافع خلق بوده اند. در صورتی که همگان همکاری و همدستی آنکارا را با داعش در ابعاد نظامی و اقتصادی و به خصوص قاچاق نفت مشاهده کرده اند و امروز اردوغان با هجوم به مناطق کردنشین و نقض آتش بس با پ ک ک نه تنها حقوق بشر را در عرصه داخلی نقض می کند که حتی به صراحت از پیوند کردهای سوری و یگان های مدافع خلق با پ ک ک، تدارک سرکوب و حمله به این گروه های مبارز در خاک سوریه را مدنظر قرار داده است. بایدن در حالی پ ک ک را یک گروه تروریستی به واسطه مبارزه آن با دولت آنکارا توجیه می کند که هم اکنون در هیات مخالفان سوری مورد تایید (منتخب نشست ریاض)، گروه های تروریستی هم چون "جیش الاسلام" و "احرار الشام" نه تنها عضویت دارند که ریاست این هیات را نیز در اختیار گرفته اند. جدا کردن سرکوب نهادهای مدنی در ترکیه که ظاهرا مورد انتقاد آقای بایدن قرار گرفته است یک رابطه مستقیم با سرکوب نظامی ارتش ترکیه علیه کردها در مناطق جنوب شرقی کشور دارد که به بهانه مبارزه با پ ک ک دنبال می شود و این واقعیت را نهادهای اطلاعاتی غرب و رسانه های معتبر بین المللی به خوبی بیان کرده اند. تاکید بایدن و کارتر مبنی بر احتمال شکست مذاکرات سیاسی صلح سوریه (با توجه به شروط جدید هیات سوری برای عدم پذیرش مخالفان کرد و حملات روسیه به گروه های مسلح تروریستی) و احتمال اقدام نظامی واشینگتن – آنکارا در اعزام نیروی نظامی به خاک سوریه ضمن اینکه مخالفان را برای به شکست کشانده مذاکرات تشویق می کند، خلاف معاهدات بین المللی بوده و می تواند بحران را تشدید کند با توجه به هدف نهایی ترکیه که سرکوب کردهای سوری است، خطر یک منازعه منطقه یی را نیز افزایش می دهد.
|