بیانیه شورای هماهنگی اصلاح طلبان کردستان، از درماندهگی تا دریوزه گی؟ - حسن رحمان پناه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۹ بهمن ۱٣۹۴ -
۲۹ ژانويه ۲۰۱۶
نمایش انتخاباتی جمهوری اسلامی برای "مجلس خبرگان رهبری" و همچنین "مجلس شورای اسلامی " رژیم قرار است روز ٩ اسفد ١٣٩٤ برگزار شود. تحرکات قبل از این مضحکه انتخاباتی ، جدال جناح های رژیم ، تشدید اختلافات در لایههای بالای نظام و بویژه ردصلاحیت گسترده کاندیدها از جناح اصلاح طلب حکومتی و جناح میانه، از هر زمانی بیشتر بر "انتخابات" اخیر سایه افکنده است . از قرار معلوم نق زدنهای رییس جمهور امنیتی نظام "حسن روحانی" و رییس مافوق ایشان "عالیجناب خاکستری" (رفسنجانی)نیز به جای نرسیده و باند خامنهای و سپاه پاسدارن مصمم هستند که "انتخابات" را مطابق الگوی از پیش تعیین شده به پیش ببرند. طبق آمارها از میان کاندیدهای اصلاح طلبان حکومتی ٣٠ نفر تائید صلاحیت شده و حضور آنان به فرض اینکه هر ٣٠ نفر نیز از صندوق سازماندهی شده "انتخابات" هم بیرون آورده شوند ، در برابر ٢٦٩نفر از مجلس ٢٩٩نفری رژیم صدایشان از مجلس کنونی نیز ناشنیدهتر خواهد بود. بیت رهبری و سپاه پاسدارن مصمم است که ترکیب مجلس و بویژه "اپوزسیون" قوی اصلاح طلب حکومتی را در آن تحمل نکند و به جای آنکه در مجلس با آنان درگیری لفظی پیدا کند، قبل از وارد شدن به مجلس و لم دادن بر کرسی پارلمان با تیغ برنده "شورای نگهبان" از خیر "اسلام رحمانی" آنان بگذرد. همچنین در جدال جناح ها ، باند رهبری و سپاه پاسداران مصمم است که دست آورد "برجام" برای نظام را که حفظ بقای رژیم از یورش نظامی آمریکا و متحدینش و وصل شدن مجدد اقتصاد ایران به بازار جهانی که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد صدمه دیده بود را ترمیم و این "پیروزی" که به قیمت قیچی کردن یال و دم رژیم تمام شد ؛ به جناح رقیب واگذار نکند و سرمستی پیروزی "برجام"در عرصه بین المللی را در داخل کشور با شکست آنان جبران کند.
در این جنگ و جدال درون حکومتی، "اصلاح طلبان کرد" از دیگر یارانشان در سراسر ایران کاسه داغ تر از آش شده و طی اطلاعیه رسالت وفاداری خود به رژیم ولایت فقیه را از مزدوران مسلح رژیم که حکومت در تقابل با پیشمرگان احزاب سیاسی فعال در کردستان آنان را "پیشمرگان مسلمان کرد" می نامید را فعال تر و جدی تر برعهده بگیرند. این عده در اطلاعیهای تحت عنوان "بیانیه شورای هماهنگی اصلاح طلبان کردستان در مورد انتخابات" نوکرمنشی و تعهد خود به رژیم را از هر زمان دیگر بیشتر نشان دادهاند. این دارودسته تصور کردهاند با مجیزگویی و سلام و صلوات فرستادن به رژیم و بنیانگذار جنایتکار و داعش صفت آن و رهراون راه "روح الله خمینی" و همچنین وارونه نشان دادن تاریخ مبارزه و مقاوت سرافرازانه مردم کردستان و ارزان فروشی آن در بارگاه جمهوری اسلامی ، امکان ترحم رژیم به آنان فزونی خواهد یافت و ممکن است چند تن از آنان قبول صلاحیت شوند . این نوکران بی جیره و مواجب جمهوری اسلامی در اطلاعیه ذکر شد که در خبرگزاری "ایرنا" (مرکز سنندج) پخش شده در سطر اول مجیزگویی و دروغگویی در وصف رژیم ضدبشر جمهوری اسلامی جهت اهداف حقیر کنونی می نویسند: " پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ۲۲بهمن سال ۱۳۵۷ با حضور یکپارچه مردم و تحت زعامت معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی به وقوع پیوست و بالطبع شرط تداوم مقتدرانه آن نیز استمرار حضور مردم در صحنه و نقش آفرینی آنان در امر مهم انتخابات می باشد". این عده در این چند سطر عمق رذالت و ضدیت خود با "مردم متحد و یکپارچه تحت زعامت معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی" را به همگان نشان می دهند. امروز نه تنها برای شرکت کنندگان در قیام سال ١٣٥٧ بلکه برای تمام جویندگان حقیقت در مورد آن قیام تودهای و تاریخی که اکنون سالگرد روزهای پر جنب و جوش آنرا سپری میکنیم کاملآ واضح است که خمینی نه تنها "معمار کبیر انقلاب" نبود بلکه غاصب آن و وظیفه و رسالت شان به شکست کشاندن قیام و به خاک و خون کشیدن همان "مردم متحد و یکپارچه" بود که نظام استبدادی ٢٥٠٠ساله شاهنشاهی را با مبارزه متحدانه خود به زباله دان تاریخ انداختند. اما همان توده مردم متحد و یکپارچه به دلیل نااگاهی نسبت به ماهیت رژیم جدید ، به دلیل توهم به شعارهای دروغین خمینی و دارودستهاش در فرانسه، به دلیل عدم وجود صف مستقل کارگران و ناروشنی بخش عمدهای از چپ بر ماهیت رژیم تازه به قدرت رسیده و سپس همراه شدن جریان "پروروس" با آن ، همچنین حمایت امپریالیست ها و نیاز آنان به خمینی و دارودستهاش در اهداف منطقهای آن زمان و اتکا خمینی و حکومت اسلامیش به فریب و سرکوب بیرحمانه، سکان قیام را در دست گرفتند و آنرا از مسیر اصلی منحرف و هیولای جمهوری اسلامی را از آن ساختند که اکنون اصلاح طلبان کرد به حمایت و ستایش از آن تاریخ مملو از سرکوب و جنایات رژیم اسلامی حاکم در آن می پردازند.
اصلاح طلبان کرد تشنه ثروت و قدرت، در ستایش از "دوران طلایی امامشان" و " معمار کبیر انقلاب" از یاد بردهاند که خمینی جلاد بود بعد از پایین کشیدن فتیله قیام در نقاط مختلف ایران با اتکا به زور سرکوب و سرنیزه ، "فرمان جهاد" علیه مردم مبارز و مقاوم کردستان را صادر و در ٢٨ مرداد ١٣٥٨ لشکریان اسلام، سلاح بردست و کلید بهشت برگردن به کردستان یورش آوردند و به کشتار وحشیانه و خونین مردم این دیار پرداختند . مردم مقاوم و متحد کردستان به جز عده محدود و قلیلی از مزدوران محلی که رژیم لقب "پیشمرگان مسلمان" را به آنان داده بود و اصلاح طلبان کنونی کرد ادامه دهندگان راه و اهداف آنان در کردستان در شکل و شمایل و شرایط دیگر هستند، در برابر سپاهیان اسلام با هر آنچه در اختیار داشتند به مقاومت پرداختند و صحنههای شورانگیزی از حماسه آفریدند که خمینی جلاد یا " معمار کبیر انقلاب" اصلاح طلبان حکومتی، اولین "جام زهر" شکست را از نتیجه مبارزه و مقاومت مردم کردستان سرکشید.اکنون این حضرات این تاریخ را فراموش کرده و تصور میکنند مردم کردستان نیز همچون آنان منافع و مصالح حقیر فردی و گروهی جلو چشمشان را گرفته و به آسانی این تاریخ را از یاد می برند.
اصلاح طلبان کرد از نمایش انتخابات رانده شده، در ادامه اطلاعیه خود بر نقش و حضور مردم برای تزئین ویترین مضحکه انتخاباتی تاکید و قانون اساسی جمهوری اسلامی را که سند بردگی و عبودیت مردم ایران در بارگاه "ولایت فقیه" است با آمار دروغین "رآی ٩٨درصد مردم " به آن، دستمایه گدایی و دریوزگی خود از رژیم قرار دادهاند. اما این فراموشکاران و دغلبازان شیفته رفتن به مجلس رژیم ، از یاد بردهاند که مردم کردستان در ١٢ فروردین ١٣٥٨ "انتخابات" جعلی و معماری شده رژیم که قانون اساسی نیز برگرفته از آن بود که با دو کلمه جمهوری اسلامی " اری یا نه " در برابر مردم قرار داده بودند را رد کردند و به درست دست رد بر سینه نظام تازه تآسیس زدند و یکی از افتخارات زندگی مبارزاتی مردم کردستان در طول ٣٦سال حاکمیت استبدادی رژیم اسلامی همان "نه" بزرگ بود .
این دروغگویان در ادامه اطلاعیه خود بر "انتخابی" بودن ارگانهای مختلف رژیم تأکید و می نویسند" تمامی ارکان و مسئولان نظام به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به وسیله مردم برگزیده می شوند". اصلاح طلبان حکومتی کرد که پرورش یافته مکتب اسلام ناب محمدی جمهوری اسلامی، البته از نوع سنی آن هستند و "تقیه" یا دروغ اسلامی به بخشی از هویت آنان نیز تبدیل شده به خود اجازه می دهند که اینچنین جعلیاتی را سرهم بندی کرده و به خورد مردم بدهند.در ضمن دروغ "انتخاباتی بودن تمام ارکان و مسئولین نظام به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به وسیله مردم" آن چنان آشکار و بی شرمانه است که نیاز به استدلال در رد آن نیست ،بلکه کافی است تنها به اظهار نظر سران ریز و درشت ولایت فقیه مراجعه کنیم که بارها تأکید و توضیح دادهاند که در سیستم سیاسی اداره جامعه توسط آنان رآی مردم کمترین ارزشی ندارد و مردم "عوام الناس و صغیر"هستند. آنچه تصمیم گیرنده و ارجح است رآی "ولی فقیه" بعنوان نماینده مطلق خدا بر تودههای خلق شده ایشان است . در این مضحکه انتخاباتی و کل نمایش های مشابه ،بحث برسر "انتخابی بودن" ، "دمکراتیک و غیردمکراتیک بودن انتخابات، میزان مشارکت زنان ، اقلیت های "ملی و مذهبی" و یا "تقلب و نظارت استصوابی" و همچنین "رقابت انتخاباتی" و یا درخواست انتخابات "آزاد و شفاف" از جمهوری اسلامی در شرایطی که کوچکترین آزادی فردی و اجتماعی و سیاسی از جمله آزادی احزاب، سازمان و تشکل های غیردولتی و اطلاع رسانی مستقل و غیرحکومتی که از ملزومات و مفروضات هر انتخاباتی است، وجود ندارد، صحبت از رأی مردم، به اندازه خود این نمایش رژیم، مضحک ، عوامفریبانه و تنها به منظور گرم کردن تنور "انتخابات" مطابق درخواست "خامنهای" به منظور جلب و جذب مردم به پای صندوق های سازماندهی شده در نشان دادن سیمای خونین جمهوری اسلامی به رژیم "دمکراتیک" به جهانیان به منظور طولانی کردن عمر جنایتکارانه رژیم استبداد مذهبی است .
اصلاح طلبان کرد که از رهبر "ولایت فقیه"(خامنهای) بیشتر نگران کشتی توفان زده جمهوری اسلامی در میان اقیانوس عظیم نفرت همگانی از رژیم هستند که با غرق شدن آن عمر مزدوری اینان نیز برای رژیم به پایان می رسد، در ادامه اطلاعیه خود می نویسند " با این شیوه بررسی و اعلام صلاحیت ها، بسیاری از هموطنان عزیزمان از حق انتخاب کاندیدای مورد نظر خویش محروم گشته اند و این امر بی تردید باعث کاهش جدی میزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد، که قطعاً در راستای اصول و اهداف انقلاب اسلامی نیست". تردیدی در این نیست که به جز عدهای معدود و قلیلی از وابستگان رژیم، افراد مسلح مزدور، اصلاح طلبان حکومتی و مهرهای امنیتی و اطلاعاتی، اکثریت مطلق مردم کردستان مخالف جمهوری اسلامی بوده و هستند و آنان " کاندید مورد نظر خود را" نه در میان اصلاح طلبان و دارودستههای وابسته به رژیم اسلامی و معتقد به ولایت فقیه و قانون اساسی آن ، بلکه در صفوف مبارزین جنبش های عظیم اجتماعی و کارگری، در میان اپوزسیون رزمنده و طرفدار سرنگونی استبداد مذهبی و در صفوف کسانی می بینند که هزینه سنگین جانی، مادی و معنوی در مبارزه با جمهوری اسلامی در طول ٣٦سال گذشته پرداختهاند . مردم کردستان هیچگاه نمایندگان واقعی و دلسوز خود را در میان حکومت مداران سرکوب گر نیافته و همیشه مخالف آنان بودهاند و این ویژهگی یکی از دلایل زنده بودن جنبش انقلابی و حق طلبانه کردستان بوده و هست . وانگهی، رژیمی که تامین امنیت حکومتش در کردستان را با بیش از ٢٠٠هزار نیروی مسلح ، با دهها هزار نیروی امنیتی و لباس شخصی ، با پادگانها و پایگاههای عظیم مملو از نیروهای مزدور و کنترل و بازرسی روزانه در مناطق مختلف کردستان و با اعمال حکومت نظامی اعلام نشده در روزهای تاریخی در این منطقه را تأمین میکند و از بی اعتباری کامل در میان مردم برخوردار و از ادامه حیات خود بر شعلههای آتش زیر خاکستر اگاه است و با زور تفنگ و سرنیزه از زبانه کشیدن آتشفشان خشم تودهها جلوگیری می کند، چگونه میتواند و ممکن است به نمایندگان دلسوز مردم اجازه شرکت در نهادهای وابسته به خود را بدهد؟ باطل کردن انتخابات کردستان در سال ٥٨ که نمایندگان واقعی مردم انتخاب شده بودند، گواه این تاریخ است. اصلاح طلبان کرد حکومتی این حقایق جامعه کردستان را به خوبی می دانند و از این زاویه است که به رژیم تذکر و اخطار می دهند که در این منطقه با آتش بازی نکند و آنان بعنوان نوکران محلی رژیم میتوانند سوپاپ امنیت رژیم در کردستان باشند، اما زهی خیال باطل. آیا این دارودسته از آن غافلند که با وجود این همه نوکرمنشی که برای رژیم آنجام می دهند هنوز حضورشان در نمایش انتخاباتی رژیم قابل قبول نیست ؟ پس چرا و چگونه مردم کردستان که عمیقآ داغدار و از رژیم اسلامی بیزارند، باید چنین نمایش نفرت انگیزی را بعنوان انتخابات قبول و در آن شرکت و رآی بدهند؟
اما در بخش های پایانی اطلاعیه، اصلاح طلبان کرد ،به منظور مقبولیت در بارگاه جناح حاکم، نقاب از چهره خود برگرفته و ماهیت سلفی گری و بنیادگرایی مذهبی خود را به همگان نشان می دهند. آنان مینویسند: " هرچند مشارکت همگانی در انتخابات در همه جای میهن عزیزمان دارای اهمیت است لیکن این موضوع در کردستان به علت مرزی بودن و حساسیت های قومی، مذهبی و نیز حضور گروهک های افراطی و تکفیری در آن سوی مرز از اهمیت بیشتری برخوردار است ...". این دغلکاران پرورش یافته در مکتب جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، با بیان این خزعبلات، هرچه بیشتر فاصله و ضدیت خود با خواست و مطالبات مردم کردستان ،"رای"دهندگان مخاطب خود و ضدیت با احزاب و سازمانهای سیاسی را نشان داده و اثبات می کنند که میان مطالبات مردم کردستان و آرزوهای اسلامی آنان دره عمیقی به وسعت ٣٦سال مبارزه و رودرروی مردم کردستان و جمهوری اسلامی وجود دارد. حساسیت مسئله کردستان برای تمام جناحهای رژیم و از جمله نوکرمنشانی همچون اصلاح طلبان کرد تا آن حد مهم و خط قرمز است که در ضدیت با خواست و مطالبات این مردم، زبان، فرهنگ و زور مسلح جمهوری اسلامی را حتا اگر هم مسلح نباشند به کار می گیرند و این زبان زور و سرکوب نشان می دهد که کردستان کماکان منطقهای نظامی و فایل آن برای رژیم و عوامل ریز و درشت آن امنیتی است.اما برخلاف تصور و اظهارات این حامیان جمهوری اسلامی، خاست و مطالبات مردم کردستان نه به " علت مرزی بودن و حساسیت های قومی، مذهبی" ، بلکه به دلیل سیاسی ، مبارزاتی و عدالت طلبانه بودن این مطالبات است که با روح نظام ارتجاعی_مذهبی جمهوری اسلامی از جمله جدایی دین از دولت و خصوصی کردن مذهب در تضاد و تناقض است. یکی از ویژهگیهای اصلی جنبش سیاسی و حق طلبانه کردستان ایران و بویژه جناح چپ و کمونیست آن، وجود برنامه و سیاست از زاویه انسان دوستانه سوسیالیستی و برابری طلبانه جهت رفع ستم ملی و مذهبی به جای دمیدن بر تفرقه ملی و مذهبی و سرکوب مردم به این بهانهها همچون جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان حکومتی آن در کردستان و کل ایران است. همچنین تأکید بر اتحاد داوطلبانه و آزادانه مردمان ساکن ایران، فارغ از ملیت، زبان، نژاد، مذهب و جنسیت، با به رسمیت شناختن حق تعیین آزادانه و داوطلبانه بر سرنوشت خویش، ٣٦سال است در برنامه و دستور کار این بخش جدی و رزمنده جنبش مبارزاتی مردم کردستان قرار دارد که وحشت اصلاح طلبان کرد را از گذشته تا اکنون به همراه داشته و در صدد معرفی و نزول مبارزات حق طلبانه مردم کردستان به نارضایتی "مذهبی و قومی" هستند. آنچه که تاریخ بیش از ٣ دهه و نیم مبارزه مردم کردستان و احزاب و سازمانهای انقلابی و چپ آن خلاف آنرا نشان می دهد. اما به کار بردن ادبیات و فرهنگ بنیادگرایی اسلامی از قبیل " حضور گروهک های افراطی و تکفیری در آن سوی مرز" که ادبیات ٣٦سال اخیر جمهوری اسلامی علیه مخالفین و نیروهای اپوزسیون برانداز حکومت بوده و همچنین ادبیات سلفی ها و بنیادگرایان اسلامی از نوع "داعش، القاعده، الشباب، احرارالشام، بوکوحرام " و دهها جریان و گروه ریز و درشت تروریست و ضدانسان دیگر در گوشه و کنار جهان است و به همین اتهامات روزانه گردن می زنند و انسانها را سلاخی و قتل عام میکنند و اکنون از زبان اصلاح طلبان کرد تکرار می شود ابدآ سوال برانگیز و جای تعجب نیست. علت آن به سرشت ، ماهیت و اهداف این گروههای اسلامی مربوط است که علارغم امروزی و "دمکرات" نشان دادن خود ، تا مغزاستخوان ارتجاعی ، ضدمردمی، ضد زن و ضد هر آنچه کوچکترین بوی از انسایت به همراه داشته باشد هستند و "دمکرات" بودن آنان رابطه کامل و مستقیم به میزان دوری و نزدیکی آنان از قدرت سیاسی دارد. اکنون که اصلاح طلبان حکومتی کرد چشم طمع به شرکت و سهم خواهی در قدرت کثیف و خونبار جمهوری اسلامی دارند ، جهت جانماندن از قافله ارتجاعی و سرکوبگر رژیم و مقبولیت در انظار "شورای نگهبان" و "ولی فقیه" نظام، اینچنین به کف چرانی مشغول و تمام ظرفیت های ضد انسانی و اسلامی خود را به بهانه ضدیت با " گروهک های افراطی و تکفیری در آن سوی مرز" که چیزی جز ضدیت با خواست و مطالبات برحق و انسانی مردم کردستان نیست از خود نشان دادهاند ، جا دارد و از هرزمان دیگر شایسته تر است که مردم کردستان با بایکوت نمایش انتخاباتی رژیم ، جواب یاوهگویهای اصلاح طلبان کرد را کف دست شان بگذارند.
اصلاح طلبان حکومتی چه در کردستان و چه در خارج از کردستان،بخشی از جمهوری اسلامی و شریک کارنامه خونین و مملو از جرم و جنایات آن در طول ٣٦ سال گذشته هستند. آنان به قول خود تصوری "رحمانی" از جمهوری اسلامی هستند و امید و آرزویشان بازگشت به "دوران طلایی امام" که جزو خونبارترین دوران تاریخ جمهوری اسلامی است، میباشند. این دارودسته کوچکترین پایگاه و اعتباری در صفوف جنبش آزادیخواهانه و حق طلبانه مردم کردستان ندارند. وجود آنان مدیون فضای نظامی و امنیتی کردستان در زیر سایه سرنیزه و سرکوب رژیم و عدم امکان حضور و فعالیت احزاب و سازمانهای سیاسی انقلابی ، تشکل های مستقل مردمی و غیرحکومتی است. خاصیت آنان برای رژیم و اجازه عرض اندام به آنان ، در ضدیت آنها با خاست و مطالبات انسانی مردم کردستان و اطاعت از "رهبرکبیرانقلاب" و جانشین ایشان "ولی فقیه" و ضدیت با احزاب و سازمانها سیاسی مخالف رژیم که آنها را " گروهک های افراطی و تکفیری در آن سوی مرز" می نامند، می باشند. با سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و التیام یافتن زخم های عمیق تاریخ خونبار آن بر قلب و تن رنجور و زجرکشیده مردم ایران و کردستان ، اصلاح طلبان حکومتی و بویژه در کردستان، یا در سوراخهای خود مخفی شده و یا پوست انداخته و به پایگاه ارتجاع و ضد جریان کارگران و ستمدیدگان این منطقه و بخش چپ و سوسیالیست جامعه تبدیل خواهند شد. اما این اطلاعیه کماکان بعنوان سند رسوایی و بی آبرویی و خدمتگزاری آنان به جمهوری اسلامی در تاریخ باقی خواهد ماند.
کلام آخر، از اصلاح طلبان کرد ورشکستهتر ، جریان بی افق ناسیونالیسم کرد در اپوزسیون است که ناامید از یورش نظامی آمریکا به ایران در اشفتگی سیاسی ، برنامهای و بی افقی به سر می برد و تمام امید و آرزوهای خود در بازگشت به "وطن" و اجازه فعالیت "قانونی" در چهارچوب جمهوری اسلامی را به بادبان کشتی خالی از مسافر اصلاح طلبان کرد گره زده است. اگر فراخوان به شرکت مردم در مضحکه نمایش انتخابات جمهوری اسلامی برای اصلاح طلبان کرد از درماندگی به دریوزگی است ، برای جریانات ناسیونالیسم کرد اپوزسیون ،حمایت از شریک جرم و جنایتهای رژیم اسلامی ، افلاس سیاسی و ورشکستی کامل است.
|