آزار جنسی کودکان: تابوی آموزش و مراقبت
نعیمه دوستدار
•
۳۲ درصد دختران راهنمایی و دبیرستان تجربه آزار جنسی را داشتهاند و به طور کل تاکنون نیمی از جمعیت دختران تجربه آزار جنسی را داشتهاند که در مکانهایی مانند پل هوایی، اتوبوس و به طور کل در فضاهای بیدفاع شهری اغلب توسط یک مرد غریبه صورت گرفته است.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱٣ بهمن ۱٣۹۴ -
۲ فوريه ۲۰۱۶
خانه امن- «کلاس پنجم بودیم اما خیلی چیزها را میفهمیدیم. یک روز که معلم نیامده بود، سرمان را گذاشته بودیم روی میز و پچپچ میکردیم. آیدا گفت: «میخواهم چیزی بگویم.» رنگش پریده بود. گفت: «پدربزرگم اذیتم میکند. میخواهد با من تنها باشد و دست بزند به تنم. خیلی پیش میآید که با هم تنها باشیم.» آیدا برایم تعریف کرد که پدربزرگش دو سال است با آنها زندگی میکند چون پیر شده و مادربزرگش هم مرده. اما بعدازظهرها قبل از اینکه مادرش از سر کار برگردد خانه، میآید توی اتاقش و روی او میخوابد. آیدا از بوی تن او، از سنگینی و پیریاش بدش میآید. میگفت گاهی شبها کابوس میبیند اما نمیتواند چیزی بگوید چون در آن صورت پدرش، پدربزرگ را که پدر مادرش است، میاندازد بیرون. آیدا درسش خوب نبود. آن سال تجدید هم شد. میگفت نمیتواند درس بخوند.
داستان آیدا را پریسا تعریف میکند که یک زن ۳۵ ساله و مادر یک دختر چهار ساله است. او میگوید حالا که خودش مادر شده، با یادآوری این خاطرات نمیتواند نسبت به دخترش بیتفاوت باشد: «من به همه مشکوکم، حتی به مردهای خانواده خودم.»
سوءاستفاده جنسی از کودکان در ایران آمار قابل توجهی دارد و در فضاها و مکانهای مختلفی اتفاق میافتد. بخشی از این سوءاستفاده در محیط خانه، بخشی در اجتماع و حتی در مدرسه است. گزارشهایی از وقوع تجاوز و آزار جنسی در مدارس ایران در سالهای گذشته منتشر شده که از سوی مسئولان یا معلمان مدرسه صورت گرفته است. بر اساس یکی از این گزارشها، ناظم یک مدرسه ابتدایی در غرب تهران به اتهام آزار جنسی ۶ کودک ۸ تا ۱۱ ساله بازداشت شد در حالی که گفته میشد تعداد کودکانی که مورد آزار قرار گرفتهاند بیشتر است. آن زمان، حراست کل آموزش و پرورش به یکی از خانوادهها گفته بود که زیاد پیگیر این قضیه نباشد چون «چنین اتفاقهایی در آموزش و پرورش میافتد.»
تابستان ۹۳ هم در خبری اعلام شد که ۱۴دانش آموز تهرانی مورد آزار و تجاوز جنسی معلم ورزش خود قرار گرفتهاند.
آزارها اما محدود به مربیان و بزرگترها نیست، برخی از این آزارها را گروههای هممدرسهای بزرگتر انجام میدهند. بر اساس آماری که اخیرا در در فصلنامه رفاه اجتماعی، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتشر شده، ۱۵ درصد نوجوانان شرکت کننده در این تحقیق اعلام کردهاند که «رابطه جنسی اجباری» داشتهاند.
در این پژوهش «رابطه جنسی اجباری» تعریف نشده و روشن نشده که آیا این نوجوانان به اجبار به رابطه جنسی تن دادهاند یا کسی را مجبور به رابطه جنسی کردهاند.
جاوید سبحانی، از اعضای «انجمن حمایت از حقوق کودکان» هم آماری از آزار جنسی دختران راهنمایی و دبیرستانی در ایران ارائه کرد: «در حال حاضر گزارشهایی مبنی بر کودکآزاری شده است و ۳۲ درصد دختران راهنمایی و دبیرستان تجربه آزار جنسی را داشتهاند و به طور کل تاکنون نیمی از جمعیت دختران تجربه آزار جنسی را داشتهاند که در مکانهایی مانند پل هوایی، اتوبوس و به طور کل در فضاهای بیدفاع شهری اغلب توسط یک مرد غریبه صورت گرفته است.»
اگر از محدوده خانه و مدرسه بیرون برویم، آماز تجاوز و آزار جنسی کودکان کار بسیار تکاندهنده است. گزارش مرکز تحقیقات ایدز بر اساس مطالعهای که روی یک هزار کودک کار در تهران انجام شده، نشان میدهد که «بیشترین میزان شیوع ایدز در کودکان کار و خیابان بین ۱۰ تا ۱۸سالگی است و بیشترین راه ابتلا در بین این کودکان وجود داشته. تجاوز جنسی هم بین دختران و هم بین پسران بوده است.»
یا نتیجه پژوهش «سنجش رفتارهای پر خطر در کودکان کار و خیابان در ایران» که توسط «سازمان بهزیستی» انجام شده، نشان داده که این کودکان از سنین پایین با روابط جنسی آشنا میشوند، به گونه ای که میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران،۱۲.۵ و در پسران ۱۳.۷ سالگی است و در مجموع، ٢١ درصد این کودکان رابطه جنسی را تجربه کردهاند.
آموزش تنها راه پیشگیری
شاید به دلیل همین آمارها و گزارشهاست که اکنون برخی از نهادها از جمله آموزش و پرورش به فکر پیشگیری افتادهاند. به عنوان نمونه، مسئول کودکان و نوجوانان اداره کل بهزیستی خراسان شمالی از اجرای طرح پیشگیری از سوءاستفاده جنسی از کودکان در مدارس با مشارکت اداره کل آموزش و پرورش استان خبر داده است.
ملیحه یغمایی سوءاستفاده جنسی را از مشکلات مهم دانشآموزان در سنین بحرانی و نوجوانی عنوان کرده که تاثیرات مخرب و منفی بر رشد روانی و اجتماعی کودکان دارد و به طبقه خاصی از اجتماع اختصاص ندارد.
او گفته: «افسردگی، اختلال در غذا خوردن، مشکلات ارتباطی، انزوا، بروز اختلالات اضطرابی و… در کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند بسیار شایع است.»
در حالی که بخش بزرگی از مشکل آزار جنسی کودکان و نوجوانان به نبود آموزشهای لازم برای خود کودکان و همچنین خانوادهها و مربیان و سایر افرادی که با آنها سر و کار دارند بر میگردد، بر اساس این طرح قرار شده که کارگاههای آموزشی برای پرسنل اداره کل بهزیستی استان، در استانداری برای مادران شاغل و در اداره کل تبلیغات اسلامی خراسان شمالی برای اعضای «مجمع زنان فرهیخته» استان برگزار شود.
مهارت خودمراقبتی، شناسایی و آگاهی از خطر، ارتقای توانایی مواجه و مقابله با آزار جنسی مهارتی است که اغلب کودکان ایرانی و خانوادههای آنها ندارند و صحبت از این مسائل معمولا به دلیل تابوی مسائل جنسی ممنوع است یا آنقدر در ابهام و پوشیده است که بر سردرگمی میافزاید.
یک لحظه آزار و یک عمر اثر روانی
آزار جنسی کودکان میتواند شامل هرگونه تماس جسمی ناخواسته مثل بوسیدن، نوازش کردن یا لمس اعضای خصوصی بدن و در بالاترین حد، برقراری رابطه جنسی با آنها باشد. کودکان اغلب به دلیل ترس و احساس گناه، از گزارش آزار جنسی خودداری میکنند. در برخی موارد هم به دلیل اعتماد بیش از حد به فرد آزارگر رفتار او را آزار به حساب نمیآوردند.
امیرحسین تعریف میکند: «وقتی کلاس چهارم ابتدایی بودم، با سرویس مدرسه که یک مینیبوس بود رفت و آمد میکردم. من آخرین نفری بودم که عصرها پیاده میشدم. راننده سرویسمان که مرد نسبتا جوانی بود، از من میخواست که پیش او بنشینم و در آن مدت با من شوخی میکرد یا به بدنم دست میزد. چندباری هم از مسیر عادی خارج شد و به بهانه خرید یا رفتن به تعمیرگاه مرا به جای خلوتی برد و به من تجاوز کرد. من از این اتفاقها هرگز با کسی حرف نزدم.»
با وجود شیوع چنین رفتارهایی، بسیاری از خانوادههای ایرانی همچنان از دادن اطلاعات لازم جنسی به بچهها خودداری میکنند. سارا، مادر یک دختر ۵ ساله است و وقتی با پرسش درباره آموزش جنسی دخترش مواجه میشود، میگوید: «من حرف زدن از این موضوعات را لازم نمیبینم. چشم و گوشش باز میشود. چرا باید بچه را متوجه اندام جنسیاش کنم؟ عوضش از او خوب مراقبت میکنم.»
این در حالی است که بسیاری از آزارهای جنسی نسبت به کودکان با وجود مراقبتهای خانواده و بر اثر غفلتهای کوتاه اتفاق میافتد: «دایی جوانی داشتم که در سالهای کودکی من مدتی با ما زندگی میکرد. هر وقت میرفتتم دستشویی دنبالم میامد و در را در حالی که لخت بودم باز میکرد. این کار او فقط چند ثانیه طول میکشید و هرگز کسی متوجه نمیشد.»
با اینکه کودکان و نوجوانان درباره آزارهایی که در موردشان اتفاق میافتد هیچ تقصیری ندارند، این رفتارها اثرات روحی ناخوشایند و گاه جبرانناپذیری بر آنها میگذارد.
الهام ۲۶ ساله میگوید: «وقتی در اوایل نوجوانی بودم، یکی از اعضای فامیل به من و خواهزم تجاوز میکرد. چند سال بعد مرد اما من تا همین الان بیمارم. از اینکه یک زنم بیزارم و از رابطه جنسی متنفرم. از همه مردها بدم میآید. هرگز نمیخواهم ازدواج کنم. خواهرم که ازدواج کرده هم میگوید که به اجبار و با اکراه با شوهرش رابطه جنسی دارد. من از پدر خودم هم بدم میآید چون شباهت زیادی به آن مرد فامیلمان دارد.»
|